cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

نگاه (تحلیل مسائل ایران)

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
201
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
+17 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

چرا رای نمی‌دهم؟ #آرمان_امیری ۱- من، بزرگترین عامل رسیدن کشور و جامعه به وضعیت بحرانی فعلی را رویکرد بسیار کلانی می‌دانم که شخص رهبر نظام تدبیر کرده است. هرچند قانون اساسی فعلی هم باید تغییر کند، اما من این رویکرد را حتی از اصل قانون اساسی کشور هم قدرتمندتر و نقش‌آفرین‌تر می‌دانم. در سال‌های گذشته، با وعده‌هایی همچون قانون‌گرایی، بازگشت به حاکمیت قانون و مردم‌سالاری، یا حتی برجام و حل مسائل بین‌الملل، امیدواری‌هایی برای توقف این رویکرد در چهارچوب خود حکومت پیدا شد که می‌شد نامش را اصلاحات گذاشت. اما بالاترین وعده و شعار این دور آقای پزشکیان «اجرای بی‌کم و کاست سیاست‌های رهبری است». من نگران نیستم که ایشان خلف وعده کنند؛ کاملا برعکس! اتفاقا وحشت دارم که ایشان به بهترین وجه ممکن این وعده را عملی کرده و سرعت سقوط و نابودی کشور را تسریع کنند! ۲- پرتکرارترین کلیدواژه‌ در کلام نامزدهای حاضر، به ویژه مسعود پزشکیان تاکید بر «کار کارشناسی» است. این بزرگترین اسم رمز «سیاست‌زدایی» از بحران‌های کلان ماست. تمامی کارشناسان واقعی کشور، به ویژه در حوزه‌های اقتصادی و بین‌المللی، همان‌ها که اتفاقا اغلب سوابق اصلاح‌طلبی دارند معترفند که بحران‌های کشور ما تنها و تنها راه‌حل «سیاسی» دارد. پزشکیان، درست به مانند باقی نامزدهای موجود، با تقلیل مساله‌ی کلان سیاست به تکنسین‌گرایی، اصل وجود بحران را انکار کرده و آدرس غلط می‌دهد. من به این دروغ‌پردازی بزرگ مهر تایید نمی‌زنم. ۳- در عرصه‌ی روابط بین‌الملل، کشور ما در یکی از خطرناک‌ترین وضعیت‌های تاریخی خودش قرار گرفته و مواجهه‌ای تمام عیار با اسرائیل و تمامی هم‌پیمانان قدرتمندش بسیار قریب‌الوقوع است. آنچه ما را در معرض این خطر بزرگ قرار داده همان رویکرد کلان حکومت، و تداوم نگرش نظامی در عرصه‌ی بین‌الملل است. سخن گفتن از برجام و تقلیل مساله‌ی این بحران به ماجرای پرونده‌ی هسته‌ای یک آدرس غلط بزرگ است. اگر نیروهای نظامی تنش‌ها در منطقه را متوقف نکنند، جنگ بسیار زودتر از آنکه تصورش را بکنید از راه می‌رسد. هیچ دولتی اختیار تغییر چنین رویکردی را ندارد و امثال محمدجواد ظریف تنها برای فریب افکار عمومی و سرپوش گذاشتن بر عوامل آشکار جنگ به صحنه احضار می‌شوند. حتی برای پرهیز از جنگ هم باید از این صحنه‌آرایی دروغین فاصله گرفت. ۴- تمامی تلاش‌های تبلیغاتی اصلاح‌طلبان معطوف به این ادعاست که ما برای مشکلات کشور راه‌حل‌های خوبی (مثل برجام) داشتیم اما کارشکنی‌های جناح مقابل جلوی حصول نتیجه را گرفت. اینان اما پاسخ نمی‌دهد که امروز چه چیزی تغییر کرده که می‌خواهند دوباره قبول مسوولیت کنند؟ اگر این فرض بیش‌ از اندازه خوش‌بینانه را در نظر بگیریم که تصمیمات و رویکردهای آن‌ها همگی درست بوده، باید جواب بدهند که با کدام نیرو، یا کدام تغییر در ساختار قدرت قرار است این‌بار به نتیجه‌ای متفاوت از شکست برجام، یا کشتار آبان برسند؟ این شیوه از بازگشت به عقب، انکار تمامی تجربه‌های تاریخی است که ملت ما با صرف هزینه‌های گزاف به دست آورده. من با رای خودم این بازگشت به عقب را تایید نمی‌کنم. ۵- من به عنوان یک لیبرال، به آزادسازی قیمت سوخت و حذف مداخلات دولتی در اقتصاد باور عمیق دارم. اما گران کردن دستوری بنزین، در عین تداوم سیطره‌ی وحشتناک حکومت بر تمامی ارکان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را گامی در راستای‌ «آزادسازی» یا اصلاح اقتصادی نمی‌دانم. این یک چپاول‌گری آشکار است. دست بردن در جیب مردم است از جانب حکومتی که خودش مسوول فقر و فلاکت عمومی است. من هشدار می‌دهم که جراحی‌هایی حتی بزرگتر از جراحی آبان ۹۸ در همین دولت آینده به اجرا درخواهد آمد و من به کسانی که آمده‌اند تا صرفا مجریان حلقه‌به‌گوش این جراحی‌های خونین باشند رای نمی‌دهم و بار مسوولیت تکرار فجایع احتمالی را متوجه تمامی آمران، عاملان و حامیان‌شان می‌دانم. ادامه‌ی این یادداشت در لینک https://telegra.ph/A444-06-26 @ShahramKhademChannel @DivaneSara
Hammasini ko'rsatish...
انتخابات ۱۴۰۳، فرصت تبدیل جنبش اعتراضی به جریان سیاسی #آرمان_امیری از میانه‌ی دهه هفتاد خورشیدی تا انتخابات سال ۸۸، بزرگترین شکاف در جریان سیاست داخلی ایران حول محور دموکراسی‌خواهی معنادار شده بود. دو عنوان اصلاح‌طلب و محافظه‌کار (بعدها اصول‌گرا)، به صورت تمایل برای دموکراسی‌خواهی و ضدیت با جامعه‌ی مدنی در اذهان عمومی معنادار شده بود. در دهه‌ی نود، با نهادینه شدن این شکاف بزرگ، معنای اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی هم به شکل دوگانه‌ی حامیان و مخالفان مذاکره (برجام) تغییر شکل پیدا کرد. با چنین مقدمه‌ای می‌توان گفت کمترین دلیل برای آنکه انتخابات ۱۴۰۰ دیگر نتوانست مانند همتایان قبلی‌اش پرشور و رقابتی برگزار شود همین بود که جریانات حاضر در آن انتخابات، هیچ یک از شکاف‌های معنادار سیاسی کشور را نمایندگی نمی‌کردند. به زبان ساده‌تر، جامعه نمی‌توانست بفهمد که دعوای حضرات بر سر چیست؟ دو جریان اصول‌گرا و اصلاح‌طلب دیگر حول هیچ یک از شکاف‌های واقعی جامعه معنادار نبودند. پس از انتخابات ۱۴۰۰ و با قطع امید از اصلاحات حداقلی در دل ساختار تنگ حکومت اسلامی، جامعه‌ی مدنی فرصت یافت تا از دل یک جنبش اجتماعی، دو شکاف اصیل دیگر را فعال کند که پیشتر جایی در مناقشات رسمی سیاسی نداشتند. جرقه‌ی اول حول شکاف «زندگی‌خواهی» شکل گرفت اما در ادامه مناقشه بر سر «ملت‌گرایی در برابر قومیت‌گرایی» نیز بالا گرفت. با فعال شدن این دو شکاف اخیر، فرصتی دوباره فراهم شده که انتخابات ۱۴۰۳، بر خلاف انتخابات ۱۴۰۰، از نظر سیاسی و اجتماعی «معنادار» شود؛ هرچند نتیجه‌ی کار با نمونه‌های قبلی بسیار متفاوت شده است. در واقع، بر خلاف دو ابرچالش دموکراسی‌خواهی و پیوند با جامعه‌ی جهانی که پیشتر توانسته بودند صف‌بندی نیروهای درون نظام حاکم را معنادار کنند، دو چالش اخیر، هیچ‌گونه بازتاب مشخصی در صف‌کشی‌های انتخاباتی ۱۴۰۳ پیدا نکرده‌اند. ادامه در https://telegra.ph/A444-06-16 @ShahramKhademChannel @DivaneSara
Hammasini ko'rsatish...
04:12
Video unavailableShow in Telegram
غرب زیر میز ایران نمی‌زند ▫️هر بار که در شورای حکام قطعنامه‌ای علیه برنامه هسته‌ای کشورمان صادر شده، تهران به آن واکنش نشان داده و تاحدودی میزان تنش‌ها بین ایران و غرب افزایش یافته است. با توجه به این روند، این پرسش مورد توجه بسیاری از کارشناسان هسته‌ای در غرب و حتی آمریکا قرار گرفته که فایده صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس به جز افزایش تنش بین ایران و غرب و تهران و آژانس چه خواهد بود؟ #هادی_خسروشاهین می‌گوید در مقطع فعلی این #قطعنامه می‌تواند روی مذاکرات میان ایران و آمریکا در عمان که در حال پیگیری بود نیز تاثیرات منفی برجای بگذارد. ▫️خسروشاهین با اشاره به پاسخ اتاق فکرهای غربی درباره این پرسش توضیح داد:« اگر این قطعنامه را در یک استراتژی کلان قرار دهیم، معنای خود را پیدا می‌کند. یعنی از یک سو به دلیل نافرجامی فشارهایی که تاکنون بر ایران وارد شده، احتمالا به صورت تدریجی می‌خواهند دوز این فشارها را افزایش دهند و از سوی دیگر در این راهبرد بلندمدت غرب، می‌خواهند بحث چماق و هویج را پررنگ کنند و هدف نهایی آنها به زعم خودشان، زدن زیر میز نیست.» @ShahramKhademChannel @ecoiran_webtv
Hammasini ko'rsatish...
8.08 MB
پنالتی مسعود پزشکیان؛ پوست خربزه‌ای زیر پای اصلاحات؟ مردم؟ یا نظام؟! #طاها_پارسا شورای نگهبان قانون اساسی جمهوری اسلامی (بخوانید آقای خامنه‌ای، نگهبان قدرتمند جمهوری اسلامی ) مطابق معمول همیشه و با اعلام لیست نامزدهای انتخاباتی ریاست‌جمهوری، همه را غافلگیر کرده است. اجازه دهید همین ابتدای کار و بدون تعارف این غافلگیری (ولو تکراری) را به حساب آقای خامنه‌ای واریز و گل اول را به نفع نظام جمهوری اسلامی یادداشت کنیم. موج خبری و واکنش‌های عمومی در شبکه‌های اجتماعی تا همین‌جای کاری حاکی از این است که پزشکیان پوست خربزه‌ای است که می‌تواند زیر پای نخبگان و اصلاح‌طلبان(خاتمی) قرار گیرد و آن‌ها را به مشارکت گسترده و حضور فعال در مناسک انتخاباتی ۱۴۰۳ وادارد. مشارکتی که ثمره و آینده‌اش هیچ معلوم نیست؛ گل دوم به نفع جمهوری اسلامی و در رأس آن آقای خامنه‌ای! این پوست خربزه البته هر لحظه می‌توانید زیر پای مردم (عموم جامعه ایران) قرار گیرد و موفق شود معترضان جمهوری اسلامی را دلخوش و از اعتراضشان بکاهد و آن‌ها را امیدوار کند. دست کم می‌تواند آن‌ها را دو شقه کند(نرگس محمدی و مصطفی تاجزاده؟). گروهی همچنان معترض و ناراضی و ناامید باقی بمانند و گروهی به صندوق‌های رأی پناه بیاورند. کاهش اعتراضات، شکست معترضان و یا دو شقه شدن آن‌ها گل سوم جمهوری اسلامی است؛ خامنه‌ای ۳، جامعه ایران صفر! البته! هیچ دور نیست که پزشکیان پوست خربزه‌ای زیر پای نظام هم بشود و مانند محمد خاتمی و حسن روحانی برنامه‌های نظام را در مناسک انتخابات و برای مهندسی آن به‌هم بریزد و نظام هم روی آن لیز بخورد و چند سال هم برنامه خالص‌سازی‌اش به تعویق بیفتد. این وضعیت اگرچه شکست جناح اصولگرایان و تندروهاست اما شکست خامنه‌ای نیست. او باز هم موفق شده است علی‌رغم عدم برگزاری انتخابات آزاد افکار عمومی و کانون‌های قدرت را به نفع تداوم جمهوری اسلامی مهار کند حتی راحت‌تر و کم هزینه‌تر از دوران خاتمی و روحانی! گل چهارم به سود خامنه‌ای! اما ریاست جمهوری پزشکیان دست کم یک پنالتی هم برای مردم و معترضان به همراه دارد. پزشکیان پشت توپ قرار می‌گیرد و در دروازه‌ای که قالیباف و محسنی اژه‌ای و سپاه و خیلی از تندورهای مجلس در آن ایستاده‌اند شوت‌اش را می‌زند؛ پزشکیان آدم اصیلی است، شهرستانی است و باسواد و مجرب! البته میانه‌اش با قالیباف هم خوب است! خدا را چه دیدید! شاید نتیجه ۴-۱ شود! حالا تمام چشم امید‌ها به یک پنالتی است در وضعیتی که حریف ۴ گل جلوتر است و البته بازی ادامه دارد… متن کامل در زیتون: https://www.zeitoons.com/115116 @ShahramKhademChannel
Hammasini ko'rsatish...
پنالتی مسعود پزشکیان؛ پوست خربزه‌ای زیر پای اصلاحات؟ مردم؟ یا نظام؟! | سایت خبری‌ تحلیلی زیتون

شورای نگهبان قانون اساسی جمهوری اسلامی (بخوانید آقای خامنه‌ای، نگهبان قدرتمند جمهوری اسلامی ) مطابق معمول همیشه و با اعلام لیست نامزدهای انتخاباتی ریاست‌جمهوری، همه را غافلگیر کرده است. اجازه دهید همین ابتدای کار و بدون تعارف این غافلگیری (ولو تکراری) را به حساب آقای خامنه‌ای واریز و گل اول را به نفع نظام جمهوری […]

تحلیل آرای کشورهای عضو #شورای_حکام/ سیاست نزدیکی با همسایگان، ارتباط با کشورهای اسلامی و عضویت در #بریکس جواب نداد 👈 #حسن_بهشتی‌پور ✍ شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای در نشست فصلی خود به قطعنامه پیشنهادی آلمان، انگلیس و فرانسه با اکثریت ضعیف رای مثبت داد. بررسی و تحلیل آراء داده‌شده در این شورای اجرایی و مفاد قطعنامه اهمیت اساسی دارد. ✍ در این مطلب برای رعایت اختصار از تحلیل محتوای چهارمین قطعنامه شورای حکام آژانس بعد از توافق برجام می‌گذرم؛ زیرا متن این قطعنامه بیش از آنکه تاثیری در تحولات آینده داشته باشد، بیشتر یک مانور سیاسی از سوی کشورهای صاحب نفوذ در شورای حکام بود تا نشان دهند همچنان سیاست غلط گذشته را می‌خواهند ادامه دهند. ✍ این سیاست در عمل مخل توافق اخیر ایران با مدیرکل آژانس است؛ زیرا همین ماه گذشته در جریان سفر رافائل گروسی به تهران، دو طرف توافق کردند به تلاش‌های خود بر اساس توافق مبنایی اسفند۱۴۰۱ ادامه دهند. ✍ اکنون شورای حکام با این رای، به جای پشتیبانی از توافق گروسی با ایران در عمل پیام منفی برای طرف ایرانی ارسال کرد؛ آن‌هم ایرانی که در شرایط برگزاری انتخابات جدید ریاست‌جمهوری است. ✍ اعضای شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای (IAEA) در دوره فعلی ۲۰۲۳-۲۰۲۴ عبارتند از: آلمان، آرژانتین، آفریقای‌جنوبی، آمریکا، ارمنستان، اروگوئه، اسپانیا، استرالیا، اکوادور، الجزایر، اندونزی، انگلستان، اوکراین، برزیل، بلغارستان، بنگلادش، بورکینافاسو، پاراگوئه، ترکیه، چین، دانمارک، روسیه، ژاپن، سنگاپور، عربستان، فرانسه، فنلاند، قطر، کاستاریکا، کانادا، کره جنوبی، کنیا، نامیبیا، هلند و هند.   ✍ اگر با دقت اسامی ۳۵کشور عضو شورای حکام را با هم مرور کنیم، با در نظر گرفتن آنکه در اجلاس روز چهارشنبه ۲۰کشور به قطعنامه علیه ایران رای مثبت و ۱۲کشور رای ممتنع و تنها دو کشور روسیه و چین رای منفی دادند و یک کشور هم در رای‌گیری شرکت نکرد؛ می‌توان به نکات تحلیلی زیر برسیم: ۱/ کشورهایی آلمان، فرانسه و انگلیس که خود پیشنهاددهنده قطعنامه بودند به همراه متحدان آنها یعنی آمریکا، استرالیا، کانادا، اوکراین و دیگر اعضای اتحادیه اروپا مانند دانمارک، هلند، فنلاند، بلغارستان و اسپانیا. این ۱۲کشور انتظار می‌رفت که رای مثبت به قطعنامه بدهند؛ اما هشت کشور دیگر کدام کشورها بودند؟ ژاپن و کره‌جنوبی به‌طور قطع به دلیل سیاسهای همسو با آمریکا جزو همین کشورها بودند. ۲/ در بین کشورهای همسایه ایران رای کشورهای ارمنستان، ترکیه و قطر و عربستان بسیار اهمیت داشت. چرا این کشورها به قطعنامه رای مخالف ندادند؟ چرا سیاست ایران در مورد نزدیک شدن هرچه بیشتر روابط با همسایگان در این مورد پاسخ مثبت نداد؟ واقعا چرا ما حتی نتوانستیم همسایگان خود را قانع کنیم اقدام‌های ایران در صنعت هسته‌ای صرفا صلح‌آمیز است؟ ۳/ هر پنج کشور عضو بریکس در شورای حکام آژانس عضو هستند. با اینکه ایران سال گذشته رسما عضو گروه بریکس شد، اما از این میان فقط روسیه و چین رای منفی دادند. به راستی چرا هند، برزیل و آفریقای‌جنوبی مانند این دو کشور رای منفی به قطعنامه ندادند؟ پس عضویت در چنین گروه‌هایی در کجا به کمک ایران می‌آید؟ ۴/ از بین گروه کشورهای اسلامی که ظاهرا روابط خوبی هم با ایران دارند، کشورهای الجزایر، اندونزی، بنگلادش و بورکینافاسو رای منفی ندادند. واقعا نباید فکر کنیم چرا این کشورها هم در چنین موقعیت‌هایی از ایران حمایت نمی‌کنند؟ ۵/ به غیر از کشورهایی که در قالب گروه‌های مختلف نام بردم، آخرین مورد مربوط به کشورهای جنبش عدم تعهد است در قالب این گروه نیز انتظار می‌رفت کشورهایی نظیر اروگوئه، پاراگوئه، سنگاپور، کاستاریکا، کنیا و نامیبیا به این قطعنامه رای منفی بدهند که بازهم بعضی رای مثبت و بعضی رای ممتنع دادند. ۶/ اما کشوری که اصلا در رای‌گیری شرکت نکرد، کدام کشور بود؟ خیلی تلاش کردم نام این کشور را در خبرها پیدا کنم که متاسفانه موفق نشدم. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که شرکت نکردن در رای‌گیری در عرف سازمان‌های بین‌المللی نوعی مخالفت درجه دو محسوب می‌شود. ✍ هرچه که بود، نباید اجازه می‌دادیم با صدور قطعنامه جدیدی سه صفحه دیگر در راستای تلاش برای پرونده‌سازی هسته‌ای علیه ایران می‌افزودند. از این جهت، باید از وزارت امورخارجه و سازمان انرژی اتمی ایران گله‌مند بود که اقدام‌های موثری برای ممانعت از این سیاست که ۲۲سال است همه روابط  خارجی ایران را تحت‌تاثیر منفی قرار داده است، انجام ندادند. @ShahramKhademChannel @javadrooh
Hammasini ko'rsatish...
احمدی نژاد: شوخی یا رنج؟ #مجتبی_نجفی با این عکس‌ها بزرگ شدیم. خشم از سرکوب و غرور از ایستادگی. سال هشتاد و هشت تنها سال حضور خیابانی نسل ما نبود، اما جدی ترین بود‌. هشتاد و هشت برای ما در احمدی نژاد خلاصه نمی‌شود او فقط یک نماد بود، نماد برآمدن از یک سیستم با اراده قاطع برای انسداد هر شکل تغییر. برای نسل ما که از آخرهای سال هفتاد با واژگانی مثل دموکراسی و #جامعه_مدنی بزرگ شدیم احمدی نژاد یک نام بود که انسداد اصلاحات و حرکت به سوی یک استبداد سخت تر را نمایندگی می‌کرد. اما او تنها برساخته اراده ای بود که وقتی قتل‌های زنجیره ای کشف شدند، اطلاعات سپاه را در برابر وزارت اطلاعات تقویت کرد، دولت در دولت را تشدید و مداحان را به جای دانشگاهیان ارج نهاد و کشور را با جادوگری اداره می کرد. دولت احمدی نژاد مجری و موافق سرکوب معترضان سبز بود. دست‌هایش در خون #سهراب و #ندا و اشکان و ده‌ها جوان دیگر آغشته است؛ اما همه واقعیت جمهوری اسلامی نبود. وقتی هم که خواست برای خودش هویتی مستقل تعریف کند نزدیکانش را زندان و خودش را رد صلاحیت کردند تا هسته سخت قدرت پیام دهد پایت را از گلیمت درازتر نکن. برای خیلی ها احمدی نژاد کلمه ای برای شوخی شده یا حتی امیدی در این آشفته بازار اما برای بسیاری از ما نامی است یادآور سرکوب آرزوهای نسلی مان. احمدی نژاد هشتاد و چهار همان عروسک دوست داشتنی بیت و سپاه بود که بر ناکارآمدی اصلاح طلبان نشستند و میوه انسداد اصلاح را چیدند و از شعارزدگی و خستگی جامعه استفاده کردند و هشت سال سیاه را رقم زدند. احمدی نژاد هر چه گذشت چموش تر شد و به خصوص از دور دوم نشان داد آن رییس جمهور سر به راه بیت و سپاه نیست. برای همین او را که تا حد پیغمبر بالا برده بودند، فریفته جریان «#انحرافی» نامیدند، از دست همان واژگانی که برای حذف استفاده می‌کنند: #فتنه‌گر، اغتشاشگر ،... عده ای که حوصله درافتادن با اصل قدرت در بیت رهبری را نداشتند مدام به احمدی نژاد حمله می‌کردند اما او تنها یک نماینده پر کار بود از طرف هسته سخت قدرت و وقتی هم از قالب رییس جمهور سربه راه به رییس دولتی سرکش و خواستار اختیارات بیشتر و مخالف دخالت‌های بیت در نصب و عزل وزرا تغییر شکل داد حذف شد؛ چرا که ایده آل رهبری، همان رییسی مرده یا مقتول بود، رییس دولتی مطیع. پشت هر نامی، رخدادها نهفته است. احمدی نژاد برای ما که به خون خفتن آن همه جوان را دادیم یک نام رنج آور است اما پشت این نام یک واقعیت اصلی بود و آن هم دستگاه قدرت مطلقه، نظامی گری و دشمنی با جامعه مدنی و احمدی نژاد تنها بخشی از این واقعیت بود. یک تکه از یک صورت مسأله اساسی تر بود: #قدرت_مطلقه. https://t.me/modjtabanajafifrance/2298 @ShahramKhademChannel
Hammasini ko'rsatish...
mojtaba najafi(مجتبی نجفی)

سی مزیت کار با جهان #محمود_سریع‌القلم ۱- شهروندان، فرصت مقایسه پیدا می‌کنند؛ ۲- چون مقایسه می‌کنند، بیشتر فکر کرده و دقیق‌تر تحلیل می‌کنند؛ ۳- حرف زدن، مسئولیت ایجاد می‌کند؛ ۴- تاریخ مهلت، قداست پیدا ‌می‌کند؛ ۵- دولت مجبور می‌شود سراغ متخصص برود؛ ۶- فکر جای عصبانیت را می‌گیرد؛ ۷- تخصص جای توصیه را می‌گیرد؛ ۸- گفتار درمانی، دوام نمی‌آورد؛ ۹- کیفیت صادرات و تولید داخلی سریع اصلاح می‌شود؛ ۱۰- خبرنگاران حرفه‌ای رشد می‌کنند و منبع فکری می‌شوند؛ ۱۱- سیستم‌ سازی جای مدیریت فردی را می‌گیرد؛ ۱۲- جامعه به سخن دروغ سریع‌تر پی می‌برد؛ ۱۳- نگهداری از محیط زیست برای همه واجب می‌شود؛ ۱۴- با به روز شدن، مشکلات سریع‌تر حل می‌شوند؛ ۱۵- افراد و بنگاه‌هایی که می‌توانند رقابت کنند، پایدارتر می‌مانند؛ ۱۶- چون رقابت و تولید اولویت پیدا می‌کنند، حکمرانی با توسعه مساوی می‌شود؛ ۱۷- تملّق، کاربرد خود را از دست می‌دهد؛ ۱۸- فکت، جای نمایش مدیران را می‌گیرد؛ ۱۹- زحمت بیشتر، جای حسادت را می‌گیرد؛ ۲۰- به واسطۀ کار و تلاشی که افراد می‌کنند، وقت تخریب دیگران را پیدا نمی‌کنند؛ ۲۱- کسانی که حرف نو نمی‌زنند، از صحنه خارج می‌شوند؛ ۲۲- رسانه‌ها نمی‌گذارند مدیران عوام فریبی کنند؛ ۲۳- شهروندان، تفاوت تحلیل از Propaganda را تشخیص می‌دهند؛ ۲۴- جامعه متوجه می‌شود کار جمعی تعیین کننده‌است؛ ۲۵- چون رقابت و یادگیری افزایش پیدا می‌کنند، ثروت تولید می‌شود؛ ۲۶- دیگر نمی‌توان هم زمان ۱۵ شغل داشت؛ ۲۷- مدیران مجبور می‌شوند مشکلات را حل کنند و نه مدیریت؛ ۲۸- افراد Showman، نمی‌توانند طولانی فیلم بازی کنند؛ ۲۹- حرف ناپسند زدن، هزینه پیدا می‌کند؛ ۳۰- نمی‌توان طولانی مدت، اطلاعات و تحلیل غلط ارائه داد. @ShahramKhademChannel @sariolghalam
Hammasini ko'rsatish...
سی مزیت کار با جهان | دکتر محمود سریع القلم

سی مزیت کار با جهان: 1- شهروندان، فرصت مقایسه پیدا می‌کنند؛ 2- چون مقایسه می‌کنند، بیشتر فکر کرده و دقیق‌تر

مجازات طبیعت یا دستگاه ملکوت! #امین_بزرگیان امیر عبداللهیان گفته بود که «مهسا امینی به مرگ طبیعی مرده است». در وهله اول گفته او غلط بنظر می‌رسید اما با دقت در سخن او و با توجه به خصلت‌های دولت می‌توان گفت که حرف او چندان هم غلط نبود. #دولت به سبب جایگاه نوینش که جایگزین «#دستگاه_ملکوت» شده، همان قدرت قاهری است که زندگی و مرگ را توزیع می‌کند: زیستن و نکبت را، سعادت و بدبختی را. بنابراین کشته شدن مهسا را می‌توان در این تفسیر «مرگ طبیعی» فهمید. اما نکته جالب این است که آنچه برای خود وی رخ داد بیش از هرچیز یادآور نظم پیشین فکری است: تقدیر. در مرگ وی، جهان‌بینی الهیاتی و مفهوم سرنوشت دوباره زنده شد: اراده خداوند. بیراه نیست که در خلال این مرگ آنچه در گفتار عمومی برجسته شده مفاهیم الهیاتی‌ای چون تاوان عمل یا «کارما» بوده‌است؛ آن امر متافیزیکالی که ورای قدرت مادی سازنده‌ی سرنوشت است. در این چند ساعت مدام اعمال و گفتار کشته‌شدگان بالگرد یادآوری شده و این مرگ در نسبت با اعمال آنان صورت‌بندی می‌شود. در این لحظات خاص است که نه تنها اهمیت جهان‌بینی الهیاتی در بافتار پنهان ذهن جمعی مدرن روشن می‌شود که جای #دولت_مذهبی با #جامعه_سکولار نیز به گونه‌ای آیرونیک جابجا می‌شود: مردم ایده الهیاتی را تبلیغ می‌کنند و دولت سعی می‌کند با آن مقابله کند. @ShahramKhademChannel @AminBozorgiyan
Hammasini ko'rsatish...
واقعیت انتخابات در تهران #عباس_عبدی 🔘دور دوم انتخابات مجلس در برخی شهرها بویژه تهران نتایج عجیبی داشت. اول، ریزش مشارکت بسیار زیاد بود و به حدود یک سوم دور اول رسید. دور اول نیز بسیار کم و در حدود ۲۲ درصد بود. البته بخش مهمی از این مشارکت، مربوط به مناطق اطراف تهران است و اگر فقط آمار مناطق ۲۲گانه تهران در اختیار باشد نتایج به ۱۰-۱۵ درصد در دور اول و زیر ۵ درصد در دور دوم می‌رسد. 🔘این کاهش رأی به گونه‌ای بود که برخی از اصول‌گرایان شاخص نیز آن را نشانه قاطعی از رد جناح غالب از سوی مردم دانستند. حتی وزیر کشور نیز که در توصیف حماسی بودن این مشارکت ۷ درصدی توییت زده بود، مجبور به حذف آن شد. پرسش این است که چه اتفاقی در تهران افتاد؟ 🔘ابتدا به این نکته اشاره شود که اقای وزیر کشور در توجیه چرایی مشارکت بسیار پایین دور دوم توضیح داده که: «همیشه در انتخابات مرحله دوم اینطور معمول بوده که میزان مشارکت کمتر شده است اما در این مرحله از مرحله دوم دور قبل مشارکت بیشتری - حدود ۶ درصد - رخ داده است و تقریباً دوبرابر شده است.» 🔘متاسفانه هنوز آمار رسمی از درصد مشارکت در حوزه‌های دور دوم اعلام نشده؛ ولی تمرکز افکار عمومی روی تهران است. هم به عنوان پایتخت و هم به عنوان بزرگ‌ترین حوزه انتخابی کشور و هم از حیث اهمیت نامزدهایی که رأی می‌آورند. این نسبت یک سوم مشارکت در دور اول و حدود ۷ درصد واجدین حق رأی است. البته به طور متعارف در دور دوم ریزش مشارکت صورت می‌گیرد، ولی ریزش در این حد اصلاً عادی نیست. 🔘برای نمونه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴، مشارکت در دور اول ۲۹٫۴ میلیون نفر بود؛ در دوم ۲۸ میلیون نفر شد که فقط ۵ درصد ریزش داشت. در حالی که در دور اول فقط ۴۰ درصد مردم به دو نفری داده بودند که به دور دوم آمدند، و ۶۰ درصد بقیه به ۵ نامزد حذف شده رای داده بودند. ولی آنها بی‌تفاوت نماندند و برای دور دوم هم پای صندوق آمدند تا یکی را بر دیگری ترجیح دهند. 🔘در دور اول انتخابات اخیر در تهران از کل رأی‌دهندگان فقط یک سوم در دور دوم به پای صندوق آمدند حتی آنانی که در دور اول به نامزدهای راه یافته به دور دوم رأی دادند نیز بعضاً در دور دوم پای صندوق نیامدند، به همین خاطر است که می‌بینیم مجموع آرای ۳۲ نفر راه یافته به دور دوم افزایش نیافته است. کسی که دور اول ۳۰۰ هزار رأی آورده در دور دوم ۲۲۷ هزار رأی آورده، یعنی در این فاصله ۶۳ هزار رأی هم از او کم شده است!! 🔘این وضعیت نشان می‌دهد که دور اول مشارکت انتخاباتی نیز واجد معنای روشن سیاسی و پایدار نبوده است. شاید فقط برای انجام یک تکلیف صوری بوده که انتخابات واجب را در دور اول انجام داده‌اند و از خیر انجام انتخابات مستحبی! دور دوم گذشتند. 🔘نکته مهم‌تر وجود ۳۳۷۲ نفر نامزد نمایندگی تایید شده است که اساساً انتخابات را بی‌معنا کرده است. اگر از نفر ۱۷۰ به بعد را حضورهای صوری و خانوادگی و رفاقتی و غیر سیاسی بدانیم، حدود ۳۲۰۰ نفر نامزد غیر سیاسی بوده که مردم معمولا به آنان تک رأی داده‌اند، که از ۳۵۰۰ رأی تا ۳۳ رأی به هر یک از آنان تعلق گرفته است. روشن است که رای دهندگان به این نامزدها منطقاً در مرحله دوم پای صندوق نخواهند آمد، چون هدف آنان از ابتدا هم حضور انتخاباتی به معنای متعارف نبوده. 🔘مگر ممکن است کسی وارد انتخابات جدی در تهران شود و فقط ۳۵۰۰ (یک دو هزارم واجدین حق رأی) یا حتی ۳۳ رأی بیاورد؟ معلوم است که اینجا اهداف دیگری در میان بوده است. در نتیجه باید نسبت به واقعی بودن معنای سیاسی آن مشارکت پایین در دور اول نیز شک کرد، و مشارکت واقعی را معادل همین مرحله دوم دانست. 🔘البته در مرحله دوم نکته مهم دیگری نیز وجود دارد، زیرا نوعی شلختگی در کنش سیاسی دیده می‌شود. جابجایی‌ها و شکست و رأی آوردن‌ها نشان می‌دهد که اختلافات میان اقلیت اصول‌گرایان، بیش از آنکه شفاف باشد، ناشی از زد و بندهای پشت پرده است. هنگامی که آرای افراد منتخب به ۳ تا ۴ درصد کل واجدین حق رأی می‌رسد، دیگر شاهد رقابت شفاف نخواهیم بود، بلکه با توافقات غیر شفاف و زد و بندهای سیاسی می‌توان تعدادی از مردم را مجاب به رأی دادن یا رای ندادن به افراد مورد نظر کرد و نتیجه را در پشت صحنه سیاست تعیین نمود. 🔘بنابراین انتخابات تهران که رکن اصلی انتخابات کشور است، نه واجد معنای رقابت شفاف بود و نه واجد برنامه سیاسی بود، و از همه مهم‌تر واجد مشارکت معنادار و مثبت نیز نبود. مشارکت ۷ درصدی در حوزه انتخابیه و کمتر از ۵ درصد در شهر تهران و راه یافتن به مجلس با آرای کمتر از ۳ درصد، زنگ خطری جدی است که برخی از اصول‌گرایان آن را شنیدند. @ShahramKhademChannel @abdiabbas
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
نسبت طلاق به ازدواج افزایش یا کاهش یافته؟ ‏سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱ حدود ۶ هزار طلاق و حدود ۴۰ هزار ازدواج کمتر شده. پس #نسبت_طلاق_به_ازدواج کمتر نشده که بیشتر هم شده. از ۰/۳۶ به ۰/۴۲ رسیده است. مقامات سیاسی متوجه نقایص این دستاوردسازی‌ها باشند. @ShahramKhademChannel @abdiabbas
Hammasini ko'rsatish...
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.