cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

دل نـوشتــه ها

🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 هر دلی سازی دارد ؛ که در زندگی به گونه ای مینوازد گاهی شاد، گاهی غمگین گاهی تند و گاهی آهسته بنشین گاهی و به صدای ساز دلت گوش بسپار، شاید نیاز به کوک کردن داشته باشد.. @deelnoeshte

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
702
Obunachilar
-124 soatlar
-77 kunlar
-1730 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

درود بر شما دوستان و همراهان عزیز ... از اینکه همراهمون هستین سپاسگزاریم و ازتون میخوام که به کانال جدید که لینک رو براتون فرستادم جوین بشین و لحظات خوب و ماندگاری کنار هم داشته باشیم... یا حق🙏 # دلنوشته ها
Hammasini ko'rsatish...
Hammasini ko'rsatish...
دلنوشته

یا ربی لک الحمد invites you to join this group on Telegram.

Photo unavailableShow in Telegram
Photo unavailableShow in Telegram
Photo unavailableShow in Telegram
Photo unavailableShow in Telegram
🥰 1
Photo unavailableShow in Telegram
1
گاهی تنهایی بهتره .... تنهایی، شاخه ی درختی ست پشت پنجره ام … گاهی لباسِ برگ میپوشد ، گاهی لباسِ برف … اما همیشه هست آدمها را آرام آرام دوست داشته باشیم ! هر بار چای داغ را با عجله سر کشیدیم، سوختیم...! ﺍﻭﻧــﯽ ﮐـﻪ ﻭﺍﻗـﻌـﺎ ﺩﻭﺳـِﺖ ﺩﺍﺷـﺘـﻪ ﺑـﺎﺷـﻪ ... ﺷـﺎﯾـﺪ ﺍﺫﯾـﺘـﺖ ﮐـﻨـﻪ ... ﻭﻟـﯽ ﻫـﯿـﭻ ﻭﻗــﺖ ﻋـﺬﺍﺑـﺖ ﻧـﻤـﯿـﺪﻩ ... ﺷـﺎﯾـﺪ ﭼـﻨـﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﻫـﻢ ﺣـﺎﻟـﺘـﻮ ﻧـﭙـﺮﺳـﻪ ... ﻭﻟـﯽ ﻫـﻤـﻪ ﺣـﻮﺍﺳـﺶ ﭘـﯿـﺶِ ﺗــﻮﺋـﻪ ... ﺷـﺎﯾـﺪ ﺑـﺎﻫـﺎﺕ ﻗــﻬـﺮ ﮐـﻨـﻪ ... ﻭﻟـﯽ ﻫـﯿـﭻ ﻭﻗـﺖ ﺭﺍﺣــﺖ ﺍﺯﺕ ﺩﻝ نمی کنه ...
Hammasini ko'rsatish...
🌹🌷روزی به کریم خان زند گفتند، فردی میخواهد شما را ببیند و مدام گریه میکند. کریم خان گفت: "وقتی گریه هایش تمام شد بیاریدش نزد من". پس از ساعت ها گریه کردن شخص ساکت شد و گفت قربان من کور مادر زاد بودم به زیارت قبر پدر بزرگوار شما رفتم و شفایم را از او گرفتم . کریم‌خان دستور داد چشم های این فرد را کور کنید! تا برود دوباره شفایش را بگیرد! اطرافیان به شاه گفتند قربان این شفا گرفته پدر شماست. ایشان را به پدرتان ببخشید. وکیل الرعایا گفت: پدر من تا زنده بود در گردنه بید سرخ دزدی میکرد، من نمیدانم قبرش کجاست و من به زور این شمشیر حکمران شدم. پس از اینکه من به شاهی رسیدم عده‌ای چاپلوس برایش آرامگاه ساختند و آنجا را ابوالوکیل نامیدند. پدر من چگونه می تواند شفا دهنده باشد؟ اگر متملقین میدان پیدا کنند دین و دنیای مان را به تباهی میکشند! 📚کتاب “کریم خان زند” از پناهی سمنانی
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
مردم همیشه به نصیحت نیاز ندارن. گاهی فقط به دستی نیاز دارن برای گرفتن، به گوشی برای شنیده شدن و به قلبی برای درک اونها.
Hammasini ko'rsatish...
1