cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

Science and Religion

🔷در این کانال هدف ما نقد و بررسی علمی آتئیسم و پرداختن به فلسفه علم است. نظرات و مطالب مفید خود را با ما به اشتراک بگذارید. ادمین ها: @boroojerdiann @Aref_Hoveizi

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
1 385
Obunachilar
-124 soatlar
+27 kunlar
-430 kunlar
Post vaqtlarining boʻlagichi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Nashrni tahlil qilish
PostlarKo'rishlar
Ulashishlar
Ko'rish dinamikasi
01
Media files
510Loading...
02
رَوا در نظر دارد مجموعه‌ای از مطالب و پادکست‌ها را حول موضوع "خشونت و دین" منتشر کند. در این ویدیو، دکتر مهدی نساجی توضیحاتی مقدماتی را در این زمینه ارائه می‌دهد. با ما در رَوا همراه باشيد. رَوا | روایتی روادارانه از روانشناسی دین https://t.me/Ravaschool
1355Loading...
03
Media files
1596Loading...
04
            پی‌نوشت: [1] Leeming, D. A., Madden, K., & Marlan, S. (Eds.). (2014). Encyclopedia of psychology and religion (pp. 827-830). Springer US. [2] David A. Leeming [3] James W. Jones [5] Tamil [6] Ramayana [7] Mahabharata [9] Zimbardo [10] Waller [11] Bandura [12] Aum Shinrikyo [13] Splitting [14] Rene Girard [15] Girard, R. (1977). Violence and the Sacred, trans. Patrick Gregory (Baltimore, 1977), 49.
1364Loading...
05
این حالت چنان فزونی گرفت که آزمایشی که بنا بود دو هفته به طول بینجامد ظرف شش روز متوقف شد. آزمایش­‌هایی از این دست نشان دادند که قرار گرفتن در گروه­‌های خشن، چگونه به سادگی می­‌تواند افراد را به سمت رفتارهای ظالمانه و آزارگرانه سوق دهد؛ حتی اگر در غیر این صورت، هیچ نشانی از این رفتارها را نتوان در این افراد یافت. والر[10]چهار عامل روانی_اجتماعی را معرفی می‌­کند که ممکن است افراد معمولی را مستعد انجام رفتارهای شرورانه کنند. نخستین عامل، عامل ژنتیک است. بر این اساس، تمامی انسان‌­ها، آمادگی­ ژنتیکی مشخصی برای انجام رفتارهای خشونت بار دارند که انتخاب طبیعی آن را شکل داده‌است. این ممکن است در برخی بسترهای مذهبی به سمت قوم‌­گرایی و شکل­‌گیری ذهنیت «ما در برابر آن­‌ها» برود. عامل دوم والر به نقش فرهنگ در شکل­‌دهی به این خصایص ذاتی اشاره دارد که منجر می­‌شود تا ما حتی بیش از پیش مستعد انجام رفتارهای شرارت‌­بار شویم. از جمله­‌ی مهم­‌ترین «نظام­ باورهای فرهنگی» می­‌توان به برخی انواع باورهای مذهبی راجع به قدرت، دوگانگی گروه‌­های خودی و غیرخودی و اهریمن­‌انگاری افراد غیرباورمند، اشاره کرد. از باورهای دینی حتی ممکن است در توجیه قتل نیز استفاده شود. این موضوع با تقویت قوم­‌محوری و بدنام کردن گروه غیرخودی، می­‌تواند منجر به نوعی «عدم التزام اخلاقی» در پیروان دین شود؛ در این حالت ممکن است پیروان این رفتارها را موجه و ثواب نیز بدانند. عامل سوم، «فرهنگ سنگدلی» است که در آن، افرادی که در اثر عوامل ژنتیکی و تعالیم فرهنگی خود مستعد ارتکاب به خشونت هستند، به عنوان آدم‌کش پرورش می‌­یابند. با افزایش سرسپردگی فرد نسبت به این فرهنگ که ضمن آشنا کردن تدریجی او با اعمال فجیع، این اعمال را برایش عادی می­‌سازد و با اجرای مناسک خاصِ عضویت در گروه­، به تدریج وجدان فرد بی­‌حس یا سرکوب می‌­شود. ورود به چنین گروه­‌هایی منجر به دادن مسئولیت و فردیت­‌زدایی از اعضا می‌­شود که به­‌نوبه­‌ی خود به آن­ها اجازه می‌­دهد تا ناشناس دست به اقداماتی بزنند و همچنین ایشان را تحت فشارِ غیرقابل مقاومت گروه قرار می‌­دهد. عامل چهارم والر، مربوط به انسانیت‌­زدایی از قربانیانِ بالقوه‌­ی این خشونت‌­ها و خارج کردن ایشان از دایره­‌ی همدلی و شفقت انسانی است. گروه‌­های انسانی راه‌­های مؤثر فراوانی برای انسانیت­‌زدایی و اعتبارزدایی از مخالفان خود دارند. این ادوات می­‌توانند نیرومندترین ابزار انسان­‌ها برای «به محاق بردن اجتماعی» گروه دیگری شوند. بندورا[11]تأکید داشت که انسان‌­ها پیش از ارتکاب به افعال شنیع نیاز به توجیه اخلاقی این اعمال دارند. او چنین می­‌گوید که «تبدیل شدن افراد جامعه‌­پذیرشده و معمولی به جنگ‌آورانی متعهد نتیجه­‌ی تغییر ساختارهای شخصیتی ایشان، سائق‌­های خشونت یا استانداردهای اخلاقی نیست. بلکه حاصل بازتعریف شناختیِ اخلاقیات قتل و کشتار است.» بندورا می­‌گوید که دین می تواند تبدیل به محملی شود برای به­‌دست دادن این توجهیات اخلاقی برای خون­ریزی­. مقالات روان­شناختی اخیر، بر فرایندهای گروهی و مقایسه­‌ی رویه­‌هایی تمرکز دارند که افراد را به انجام اعمال خشونت‌­بار وا می­‌دارند. گروه­‌هایی که خشونت دینی را روا می­‌دارند نیز مورد پژوهش­‌اند. باید توجه داشت که تمام اعضای جامعه­‌ای که در آن خشونت دینی رخ ­می­دهد عضو این گروه­‌های خشن نبوده و تمام اعضای این گروه‌­ها نیز مرتکب خشونت نمی‌­شوند. بنابراین روان­‌شناسیِ خشونت دینی نمی­‌تواند تماماً منکر عوامل فردی شود. تفاوت افراد در میزان پذیرندگیشان نسبت به این پیام‌­‌های خشونت‌­بار ، مورد توجه روان­شناسان بالینی بوده‌است. پژوهشی که در خصوص خشونت دینی میان سه گروهِ جهاد (مسلمانان)، اوم شینریکو[12](بوداییان ژاپنی) و آمریکایی‌­های آخرالزمان­باور (مسیحیان) در سال 2008 انجام شد، نشان داد که زمانی دین منجر به افزایش رفتار خشونت­‌بار افراد می­‌شود که بر القای احساس شرم و تحقیر تأکید کند، جهان را به پیروانی که خیر مطلق­‌اند و دیگرانی که تماماً شر اند تقسیم کند، هنگامی که مخالفان خود را مشتی اهریمن بخواند و پیروان خود را به جنگ با این اهریمنان برانگیزد، وقتی که خشونت و خون­ریزی را اصلی­‌ترین راه تطهیر و پالایش بداند، زمانی که سرسپردگانشان به­‌دنبال ارتباط یا اتحاد با افراد یا نهادهای قهری و سرکوب‌­کننده باشند، زمانی که رفتارهای خشونت بار را با استفاده از باورهای الهیاتی خود توجیه کرده و هنگامی که به تعصب و رفتارهای مستبدانه دامن بزند. فرایندهای روان­شناختی همچون دوپاره­‌سازی[13] یا همان سفید و سیاه دیدن افراد، میل شدید به تطهیر و پالایش خود، نیاز به قطعیت مطلق، میل به فرافکنی خشم و بدنام­‌کردن گروه غیرخودی، نیز می­‌توانند افراد را مستعد اعتقاد به باورهای خشن سازند.
1025Loading...
06
از منظر بالینی، زمانی دین به خشونت می­‌انجامد که درون­مایه­‌های جهان­‌شمولِ [غالباً مثبتِ] دین، مانند تطهیر و پالایش نفس، یا میل به پیوستن به وجود قدسی و یا عطش انسان برای یافتن معنای شخصی و تغییر و تحول که همانا مشوق‌های باستانی انسان­‌ها برای کاوش­‌های روحی و تغییرات دینی بوده­‌اند، تحت‌­الشعاعِ انگیزه­‌های روان­شناختی مخربی همچون دوگانه­‌انگاری و تقسیم انسان­‌ها به دو گروه خیر مطلق و شر مطلق، یا میل انسان برای همانندجویی و پیوند با نهادهای استبدادی، قرار بگیرند. نتیجه اینکه، برای ارتکاب به خشونت دینی، نوعی پیش­‌شرط روان­شناختی لازم است. برخی از عواملی که می‌­توانند زنگ خطری باشند برای بروز خشونت از جانب گروه­‌هایی که خود را دینی می­‌نامند، از این دستند: 1) تجربه‌­ی شرم یا تحقیر شدید که ممکن است از جانب محیط بیرونی اعمال شده و توسط گروه تقویت شود و یا اینکه از درون خود گروه منشأ بگیرد. 2) تقسیم کردن مردم جهان به دو دسته­‌ی خیر مطلق و شر مطلق و اهریمن‌­انگاریِ گروه غیرخودی 3) باور به خدایی قهار و ستمگر یا داشتن رهبری با این ویژگی‌­ها 4) باور به اینکه شرط تطهیر، ریختن خونِ کفار است و 5) غالباً وجود نوعی از شیفتگی نسبت به خشونت. رنه ژیرار[14] در کتابی با عنوانِ گویای "خشونت و امر مقدس[15] "توجیهی برای درهم­‌تنیدگی و ربط دین و خشونت ارائه می­‌کند و رابطه دین و خشونت را از منظری متفاوت می‌­نگرد. او معتقد است، گروه­‌ها و جوامع با ارائه­‌ی خشونت‌­های سمبلیک، سعی در کنترل خشونت و کاهش آن در محیط واقعی زندگی داشته‌­اند. ادعای ژیرار، مبتنی بر مباحث مردم شناختی و تاریخی است، هرچند او برای ادعاهای تاریخی خود شواهد کمی به دست می‌­دهد. تحلیل او از رابطه­‌ی دین و خشونت که می‌­تواند محل مناقشه باشد، از این قرار است: در اجتماعات قبیله‌­ای باستانی، میل به خشونت می­‌توانست تمام نظم اجتماعیِ موجود را تهدید کند. ژیرار می­‌گوید که تدبیر اجداد ما برای حل این بحران، گردهم­ایی تمام اعضای قبیله و هدایت تمام آن نیاز به خشونت­‌ورزی به یک شیء، شخص یا حیوان، قربانی، و طرد، تبعید یا کشتن آن بود. زمانی که قربانی تقدیم می­‌شد، تمام جامعه، حداقل برای مدتی کوتاه، دوباره به آرامش می­‌رسیدند. حال به این قربانی که آرامش و صلح را به قبیله بازگردانده بود، به چشم منجی و خداوند نگریسته می­‌شد.  قربانی و فداکاریِ آن به دلیل توانایی­‌اش در خاموش و محدود کردن خشونت‌­ورزی‌­های ویرانگر، شمه­‌ای از تقدس می­‌یافت؛ چرا که این قربانی بود که دوباره قبیله را یکپارچه می­کرد. این‌گونه بود که قربانی تقدیس و پرستش شد و مناسک دینی نیز شکل گرفتند. به باور ژیرار، دین مقدم بر آیین تقدیم قربانی نبود، بلکه به دنبال آن شکل گرفت. درواقع، دین برآمده از فعل قربانی کردن بود نه اینکه مراسم تقدیم قربانی، نوعی عمل دینی باشد. اکنون، قربانی­‌کنندگان که همگی دستشان به خون قربانی آلوده شده بود، سوگند یاد می­‌کردند تا دیگر چندان خشونت نورزند که تنها با تقدیم قربانی بتوان آن را متوقف کرد. این­چنین بود که تابوهایی چون ممنوعیت قتل (مگر برای تقدیم قربانی) شکل گرفته و جاافتادند.اما لازم بود تا این فرایندِ قربانی کردن توضیح داده شود، وارد زبان و ادبیات شده و روایتی برای شرح این رسم، شکل بگیرد. اینگونه بود که اسطوره‌­ها پیدا شدند. بنابراین تمام رویه­‌های آیینی، انجام مراسم، تابوها و افسانه‌­ها، همگی برآمده از آن­چیزی هستند که ژیرار «ساز و کار تقدیم قربانی» می‌­نامید. روان­شناسی دینِ جامع، باید روان­شناسی دین و خشونت را نیز دربر داشته‌باشد. فرایندهای روان­شناختی همچون شرم و تحقیر، دوپاره‌­سازی و داشتن نگرش سیاه-سفید نسبت به دنیا و ناتوانی در تحمل ویژگی‌­های متضاد، فرافکنی و بدنام‌­سازیِ دیگری، فارغ از دین، می­‌توانند منجر به خشونت شوند. تاریخ روان­شناسی دین نشان می­‌دهد که این فرایندها می‌­توانند خود را در قالب دینداری نیز نمایان سازند. با سر تعظیم فرود آوردن به نهاد دینی، گروه مذهبی یا آموزگاری مستبد، طردکننده و قهار، ممکن است برخی آیین‌­ها زمینه­‌ی افزایش احساس شرم و تحقیر را در پیروان خود  فراهم کنند که به­‌نوبه­‌ی خود اساسی‌­ترین علت برانگیزاننده­‌ی خشونت است. ترسیم چهره‌­ای آرمانی از فهم دینی یا رهبران مذهبی، پیش چشم پیروان منجر به آغاز فرایندهای روان­شناختیِ دوپاره­‌سازی و نگرش سیاه-سفید در این افراد می­‌شود. ارائه­‌ی این تعالیم به پیروان که برخی از افراد پست و حقیر، شیطان­‌صفت، شرور و مغضوب خدایند، منجر به بدنامیِ گروه دیگری و «به محاق­ رفتن اجتماعی» ایشان می­شود و می‌­تواند کشتارشان را ناچیز، قابل توجیه و حتی لازم نشان دهد. چنین است که خشونت­‌ورزی می‌تواند به برخی از دینداری‌ها پیوند بخورد. 
1215Loading...
07
رَوا | روانشناسی دین خشونت و دین June 5, 2024 by Rava بخش اول سابقه­‌ی بروز خشونت از جانب گروه‌­های دینی تندرو، سابقه­‌ای طولانی است که در زمان حاضر با فعالیت گروه­‌هایی همچون طالبان و داعش، پررنگ‌­تر نیز شده‌است. در قالب مجموعه‌­ای از نوشتار/ پادکست­‌ها به رابطه‌­ی محتمل میان خشونت و دین­داری از منظر روان­شناختی پرداخته خواهدشد. این پرسش مهم مطرح است که آیا ادیان، خشونت مذهبی را افزایش داده­‌اند یا برعکس، ابزارهایی برای کنترل خشونت بوده‌­اند و شاید هم در شرایط مختلف هر دو حالت محتمل باشد. ضمناً این پرسش نیز قابل طرح است که در صورت رابطه­‌ی مثبت میان دینداری و خشونت، آیا این رابطه از جنس رابطه‌­ی علّی است یا همبستگی؟ یعنی آیا این دو، علت یک‌دیگرند یا به دلایلی تنها با هم نسبت دارند؟ در مجموع، رابطه‌­‌ی دینداری و خشونت رابطه‌ا­ی پیچیده است که روان­شناسانِ دین به آن پرداخته‌­اند و البته دیدگاه‌­های مختلف و بعضاً متضادی هم مطرح شده‌است. روا، در راستای بسط دانش روان­شناسی دین، به این موضوع از جنبه­‌های مختلف خواهد پرداخت. برای تدوین نخستین متن/ پادکست، به سراغ کتاب دائرة­المعارف روان­شناسی و دین[1] به سرپرستی دیوید ای.لیمینگ[2]،مدخل خشونت و دین، نوشته‌­ی جیمز دبلیو. جونز[3]، رفته ایم و ترجمه‌­ای از این نوشته را با اندکی تلخیص و ویرایش تقدیم می‌­نماییم. لطفا توجه کنید که آنچه از پی می‌آید تنها بیانگر یکی از نظرگاه‌­های متفاوت و متضادی است که در این موضوع وجود دارد. با ما در رَوا همراه باشید. خشونت و دین همه‌ی ادیان نمادها و استعاره‌­هایی مرتبط با جنگ و خشونت دارند. روایت­‌های خونین جنگ‌­ها، غارت‌­ها، تجاوزها و فتوحات در سراسر اسفار نخستین تورات دیده می‌­شود. در عهد جدید نیز صحنه­‌ی خونین به صلیب کشیده شدن مسیح، استعاره‌­های پولس از نبرد معنوی دائمی و تصاویری از فرجامین نبرد خونین خیر و شر در کتاب مکاشفات یوحنا وجود دارد که برای مسیحیانِ معتقد به آخرالزمان اهمیت بسیار دارد. جنگ‌­های صلیبی، دادگاه­‌های تفتیش عقاید قرون وسطی و جنگ‌­های دینیِ رخ داده در اروپا به دنبال جریان اصلاح مذهبی، همگی بخشی از تاریخ مسیحیت است. در کتاب پالیِ[4] تواریخ ایام، روایت‌­های بسیاری از جنگ­‌ها و فتوحات پادشاهان بودایی آمده‌است که در کمپ­‌های بوداییان سریلانکایی در جنگ با جمعیت تمیل[5] آن منطقه نیز مدام نقل می­‌شد. سال 1959 بود که یکی از نخست‌­وزیران سریلانکا به دست یک راهب بودایی به قتل رسید. بوداییان تبت نیز داستان­‌های فراوانی از جنگ‌­افروزی‌­ها دارند؛ در معبد مقدسشان نیز  تصاویر بسیاری از خدایان و موجودات نیمه الهی تشنه به خون دیده می‌­شود. همچنین تبار کهنی از راهبان جنگ­‌آور بودایی در چین و ژاپن وجود دارد. افسانه‌­های هندو چون رامایانا[6] و ماهاباراتا[7] نیز سرشار از نبردهای افسانه‌­ای جنگ­اوران و قهرمانان‌اند. تأمل در زمینه‌­ی رابطه خشونت با روان­شناسی افراد نشان می‌­دهد که رابطه‌­ای میان محیط افراد و خشونت‌­ورزی آن­‌ها موجود است. این بدان معناست که جنایت‌­های هولناک ممکن است تحت تأثیر محیط، به دست مردم معمولی اتفاق افتد. الهی­‌دانان، قرن‌­هاست که این حرف را زده‌­اند و روان­شناسان اجتماعی نیز به شواهدی برای تأیید آن دست پیدا کرده‌­اند. بخشی از پژوهش‌­های روان­شناسی اجتماعی بیان می‌­کنند که علت رفتار خشونت‌­آمیز را می‌­توان در پویایی گروه‌­ها یافت؛ مثلاً آزمایش فرمان­برداریِ میلگرم[8] و زندانِ زیمباردو[9] که دو مورد از پرارجاع­‌ترین پژوهش‌­های روان­شناسی اجتماعی است. در آغاز دهه­‌ی 1960، میلگرم، 40 مرد معمولیِ ساکن نیوهیون ایالت کنتیکت آمریکا را در آزمایشگاه خود فراخواند و از ایشان خواست تا اگر آزمودنی دیگر در به یادآوری گروه کلمه­‌ها اشتباه کرد، شوک‌­های الکتریکی افزایش یابنده­ای را به آن­ها وارد کنند. البته آزمودنیِ دیگر دستیار پژوهشی میلگرم بود و در واقع شوک دریافت نمی­‌کرد. اکثر داوطلبان در پاسخ به درخواست آزماینده، شدت شوک‌­های وارده به آزمودنی دیگر را در صورت پاسخ نادرست به سؤال، تا حد آسیب­‌زایی افزایش دادند. حتی زمانی که آزمودنی وانمود می­‌کرد که آسیب جدی دیده‌است، داوطلبان همچنان در تبعیت از دستورات آزماینده، شوک­‌ها را تا حد تقریباً مرگ­‌بار افزایش دادند.  در سال 1971، در دانشگاه استنفورد، فیلیپ زیمباردو، گروهی از دانشجویان مردِ معمولی مقطع لیسانس را گردهم آورد و به­‌صورت تصادفی به دو گروه نگهبان و زندانی تقسیم کرد. سپس این افراد را در زندانی ساختگی قرار داد. هر داوطلبی که اختلال روان­شناختی واضحی داشت نیز از آزمایش کنار گذاشته می­‌شد. با گذشت چند روز، یک‌‌سومِ نگهبانان، نسبت به زندانیانی که می­‌دانستند مانند خودشان تنها عده‌­ای دانشجوی لیسانس بودند، به­‌نحوی فزاینده مستبد، ظالم و آزارگر شدند.
1185Loading...
08
در اولین مطلب در موضوع خشونت و دین، به سراغ مدخل خشونت و دین در "دایره‌المعارف روانشناسی دین" رفته‌ایم. 🔖متن کامل نوشته: کلیک کنید. 🎧نسخه صوتی: تلگرام | کست‌باکس رَوا | روایتی روادارانه از روانشناسی دین https://t.me/Ravaschool
1132Loading...
09
نسخه صوتی فایل "خشونت و دین: بخش اول" را بشنوید. ترجمه و تحقیق: فاطمه غروی گوینده: فائزه درویشی رَوا |  روایتی روادارانه از روانشناسی دین https://t.me/Ravaschool
1169Loading...
10
#یادداشت | نِگرهٔ نئوداروینیسم و بحران هویت انسان معاصر 🔹 ماری میجلی [Mary Beatrice Midgley] فیلسوفِ علم خداناباور در کتابش با عنوان "Are You an Illusion" (آیا شما توهم هستید) به نِگرهٔ نئوداروینیسم و بحران هویت انسان معاصر پرداخته است. 🔸 او معتقد است نگرش غالب با عناوین طبیعت‌گرایی علمی، مادی‌گرایی علمی یا علم‌گرایی، نه تنها مخالف رویکرد دینی و خداباوری بوده و هست، بلکه امروز برای کسی که در اروپاست و دین، محوریت کمتری برای زندگی او دارد، سبب طرح چالش جدید اما نگران کننده‌تری علیه سرشت انسانی و درک وجدانی انسان‌ها شده است. 🔹 این ادعا که علم نشان داده ارکان سرشت و وجدان انسانی ما مبنای زیست انسانی و اجتماعی ما هستند، بر مبنای علمِ معتبر نبوده و در واقع توهم هستند. 📎 مطالعهٔ متن کامل http://haghpajohi.ir/?p=7163 🏫 مدرسه علم و دین؛ نقد الحاد جدید elmvadin
3477Loading...
11
Media files
240Loading...
12
☑️ مرکز علم و دين فارادی دانشگاه کمبریج برگزار می‌کند: The Art and Science of Human Health and Spirituality – The Faraday Institute Summer Course 2024 🔹زمان: از اول جولای (۱۱ تیر) به مدت پنج روز به صورت مجازی 🔹جهت ثبت‌نام و کسب اطلاعات بیشتر به لینک های پیوست شده مراجعه نمایید: ثبت‌نام کسب اطلاعات بیشتر 🔹هزینه ثبت‌نام: غیر دانشجویان: ۴۰۰ هزار تومان دانشجویان سایر دانشگاه‌ها: ۳۰۰ هزار تومان دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی: ۲۵۰ هزار تومان 🔴مهلت ثبت‌نام: تا ۲۶ خرداد🔴 🔴ظرفیت محدود (صد نفر) در صورت وجود مشکل در فرایند ثبت‌نام از طریق تلگرام با ما ارتباط بگیرید: @Signupofcourse
3666Loading...
13
@ReligionandScience2021
891Loading...
14
Media files
5339Loading...
15
Big gods : how religion transformed cooperation and conflict Norenzayan, Ara Examines how the belief in gods has lead to cooperation and sometimes conflict between groups. The author also looks at how some cooperative societies have developed without belief in gods. Abstract: How did human societies scale up from small, tight-knit groups of hunter - gatherers to the cooperative societies of today - even though anonymity is the enemy of cooperation? How did organized religions with "Big Gods" - the great monotheistic and polytheistic faiths - spread to colonize minds in the world? This title deals with these questions.
4923Loading...
16
کتابی که سخنران محترم در انتهای سخنرانی مراجعه به آن را توصیه کرده بودند.
4263Loading...
17
به طور کلی این یادداشت ها به سه دلیل نوشته شده اند، اول اینکه گاهی نویسنده کتاب ادعاهایی کرده است که ممکن است با برخی تئوریهای علمی و مبانی حوزه هایی مثل علوم شناختی دین متفاوت باشد، پس در سخنی از مترجم به نظریات مخالف آنچه گفته شده و انتقادات وارده بر نظر نویسنده اشاره شده است. دوم اینکه به خاطر پیچیدگی مطالب و خلاصه بودن این کتاب که برای مخاطبین عام نگاشته شده است، گاهی ممکن است برداشتهای غلطی به صورت ناخودآگاه برای خوانندگان ایجاد شود که مد نظر خود نویسنده نیز نیست، برای مثال این باور که دین مساوی اعمال و آیین های دینی می باشد برداشتی غلط از صحبتهای نویسنده است که خود به دنبال آن نیست و تلاش شده در بخش سخنی از مترجم، این برداشتهای احتمالی غلط پاسخ داده شود. در نهایت در برخی از فصول تلاش شده است تا در بخش سخنی از مترجم مثال هایی مرتبط تر با فرهنگ اسلامی مردم ایران مورد بررسی قرار بگیرد تا خوانندگان احساس نزدیکی بیشتری با محتوای کتاب بکنند. امیدواریم این کتاب مورد توجه همه علاقه مندان به علم قرار بگیرد و کمی به افراد در شناخت پیچیدگی دین و فهم اهمیت آن در زندگی روزانه کمک کند. و من الله توفیق تابستان1401 عطیه سرائی محمد امین سرائی
2806Loading...
18
مقدمه مترجمین آیا واقعاً دین فایده ای برای زندگی انسان ها دارد؟ از بچگی کنار درس دینی ما ایرانیان کلمه زندگی قرار داشته و اسم این درس "دین و زندگی" انتخاب شده است. اما شاید خیلی از ما درست ندانیم که دین حقیقتاً چه نقشی قرار است در زندگی ما داشته باشد و آیا فایده ای برای بهتر زیستن ما دارد یا خیر. شاید گاهی برخی از آیین ها و اعمال دینی عجیب یا پوچ و بی معنی به نظر برسند و برای ما این سؤال را ایجاد کنند که آیا فایده ای در پس این کارها وجود دارد؟ از طرفی، بسیاری از افرادی که معتقد به سودمندی دین هستند و نقش خداوند را در زندگی خود احساس میکنند، اثرگذاری دین را ناشی از اتفاقاتی مرموز و اسرارآمیز و حتی ناشناختنی میدانند. اما ما در این کتاب میخواهیم به این موضوع بپردازیم که دین و باور به خداوند چگونه نقش اثرگذار خود را در زندگی بشر ایفا میکند و چرا هنوز هم که هنوز است، دین نقش مهمی در جوامع حتی غیر دینی دارد. نویسنده در این کتاب تلاش میکند تا نشان دهد، زمانی که میگوییم چیزی کار خدا بوده است، این بدان معنی نیست که آن کار لزوماً اسرارآمیز و جادویی بوده، بلکه میتوان شیوه کارکرد دین را تا حد خوبی از نظر علمی مورد بررسی قرار داد و به این سؤال پرداخت که "کار خدا چگونه است" و دین چگونه در زندگی افراد و جوامع نقش ایفا میکند. البته در کنار تمام بحثهای علمی این کتاب، ما مترجمین به عنوان محقق، متعهد شده ایم که نگاهی تقلیل گرایانه در این کتاب نداشته باشیم. نگاه تقلیل گرایانه یعنی گفتن کلمه "فقط" در بحث های دینی. یعنی اینکه بگوییم تمام فواید دین "فقط" همین هایی است که ما گفتیم. یا خداوند "فقط" به شکلی که در این کتاب آمده است بر زندگی ما اثر می گذارد یا اثرات دین "فقط" همین اثرات محسوس و دنیوی است و هیچ اثر معنوی و غیبی در اعمال دینی وجود ندارد. اما چرا مسئله نداشتن نگاه تقلیل گرایانه مهم است؟ نگاه تقلیل گرایانه نداشتن یعنی متعهد بودن به گفتن آنچه میدانیم و داشتن تقوا در اعتراف به آنچه نمیدانیم و یا نمیتوانیم بدانیم. دانستن بسیاری از آثار معنوی عبادات کاری سخت و گاهی ناممکن است. شما چگونه می خواهید برکت در علم یا مال را در معرض یک پژوهش علمی قرار دهید، یا چگونه میتوانید از لحاظ علمی رد یا اثبات کنید که فلان اتفاق خوبی که برایتان افتاد به خاطر کار خوبی بود که در گذشته کرده اید. پس به همین دلیل نمی توانید ادعا کنید که تمامی اثرات یک عمل دینی را شناخته اید یا اصلاً اینکه تمامی اثرات یک عمل دینی را می توانید بشناسید. همچنین در یک بحث علمی (علم به معنای علم تجربی) شما نمی توانید اظهار نظری درباره اجر اخروی اعمال دینی، وجود بهشت یا وجود و عدم وجود خداوند بکنید. چرا که علم ابزاری برای بررسی این امور ندارد و تنها می تواند امور مادی را بررسی و توصیف کند. در صورتی که در تعریف مفاهیم ذکر شده این وجود دارد که آنها مفاهیم غیبی و گاهی خارج از ادراک ما هستند، مفاهیم مربوط به دنیاهایی دیگر، دنیاهایی که ما نمیتوانیم ببینیم یا در موارد بسیار خاصی مثل مفهوم خداوند، توان و ظرفیت ادراکش را هم نداریم. ما در این کتاب تلاش میکنیم به سؤال "کار خدا چگونه است"، پاسخی در حد توانمان دهیم، پاسخی که همانطور که گفتیم، تقلیل گرایانه نیست و نگاهی اسبابی دارد، یعنی تلاش میکند به این سؤال پاسخ دهد که دین و خداوند به واسطه چه اسباب مادی ای در زندگی ما اثرگذارند. چرا که در حدیث داریم که امام صادق(ع) فرمودند: «أبَى اللّه ُ أن يُجرِيَ الأشياءَ إلاّ بِأسبابٍ ، فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيءٍ سَبَبا و جَعَلَ لِكُلِّ سَبَبٍ شَرْحا ، و جَعَلَ لِكُلِّ شَرْحٍ عِلما، و جَعَلَ لِكُلِّ عِلمٍ بابا ناطِقا» (کافی، جلد 1، صفحه 183) یعنی خداوند امتناع دارد که امور عالم را جاری کند مگر از طریق وسائط و اسبابی. خداوند برای هر چیز سببی و برای هر سبب حکمتی و برای هر حکمتی‌ دانشی و برای هر دانشی دروازه گویایی قرار داده است. با توجه به هدف این ترجمه که پیشتر به آن اشاره شد، در این ترجمه، هر زمان که لازم بود، بخشی به فصل نویسنده، تحت عنوان سخنی از مترجم اضافه کردیم و برخی مسائل را توضیح بیشتر داده و مورد موشکافی بیشتر قرار دادیم.
2557Loading...
19
📚 انتشار کتاب «کار خدا چگونه است؟ نگاهی علمی به تجارب دینی» نویسنده: دیوید دستنو ترجمه: عطیه سرائی/ محمد امین سرائی نشر ارجمند موضوع: علم و دین 📌 ما در این کتاب می‌خواهیم به این موضوع بپردازیم که دین و باور به خداوند چگونه نقش اثرگذار خود را در زندگی بشر ایفا می‌کند و چرا هنوز دین نقش مهمی در جوامع حتی غیر دینی دارد ... #مدرسه‌بین‌المللی‌خداباوری‌شریف #دانشگاه‌صنعتی‌شریف 🆔 @theismschool
24111Loading...
20
⬆️⬆️⬆️
3091Loading...
21
‍ 🔻 آکادمیِ فلسفه‌ی مارزوک تقدیم می‌کنند 🔹 درسگفتار :   نقش دین در جوامع بشری: رویکرد علوم شناختی دین به خاستگاه باورها و مناسک دینی      🎙 محمد امین سرائی روانشناس ،ریسرچر علوم شناختی دینی دانشگاه کنتیکت امریکا          🕒 زمان: یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ماه، ۱۴۰۳       ساعت  ۲۲بوقت ایران کانالِ اکادمی @marzockacademy اینستاگرام http://www.instagram.com/marzockacademy
49722Loading...
22
I want to know how God created this world. I am not interested in this or that phenomenon, in the spectrum of this or that element. I want to know God's thoughts, the rest are details 👤Albert Einstein
3012Loading...
23
منابع: 1.  Cohen, A. B., & Johnson, K. A. (2017). The relation between religion and well-being. Applied Research in Quality of Life, 12, 533–547. 2.  Ellison, C. G., & Levin, J. S. (1998). The Religion-Health Connection: Evidence, Theory, and Future Directions. Health Education & Behavior, 25(6), 700–720. https://doi.org/10.1177/109019819802500603 3.  Garssen, B., Visser, A., & Pool, G. (2021). Does Spirituality or Religion Positively Affect Mental Health? Meta-analysis of Longitudinal Studies. The International Journal for the Psychology of Religion. https://www.tandfonline.com/doi/abs/10.1080/10508619.2020.1729570 4.  Green, M., & Elliott, M. (2010). Religion, Health, and Psychological Well-Being. Journal of Religion and Health, 49(2), 149–163. https://doi.org/10.1007/s10943-009-9242-1 5.  Hayward, R. D., & Krause, N. (2013). Religion, mental health, and well-being: Social aspects. Religion, Personality, and Social Behavior, 265–290. 6.  Jim, H. S. L., Pustejovsky, J. E., Park, C. L., Danhauer, S. C., Sherman, A. C., Fitchett, G., Merluzzi, T. V., Munoz, A. R., George, L., Snyder, M. A., & Salsman, J. M. (2015). Religion, spirituality, and physical health in cancer patients: A meta-analysis. Cancer, 121(21), 3760–3768. https://doi.org/10.1002/cncr.29353 7.  Kim-Prieto, C., & Miller, L. (2018). Intersection of religion and subjective well-being. Handbook of Well-Being, 1–9. 8.  Koburtay, T., Jamali, D., & Aljafari, A. (2023). Religion, spirituality, and well‐being: A systematic literature review and futuristic agenda. Business Ethics, the Environment & Responsibility, 32(1), 341–357. https://doi.org/10.1111/beer.12478 9.  Koenig, H. G. (2012). Religion, spirituality, and health: The research and clinical implications. International Scholarly Research Notices, 2012. https://www.hindawi.com/journals/archive/2012/278730/ 10.  Lee, B. Y., & Newberg, A. B. (2005). RELIGION AND HEALTH: A REVIEW AND CRITICAL ANALYSIS. Zygon, 40(2), 443–468. https://doi.org/10.1111/j.1467-9744.2005.00674.x 11.  Levin, J. S. (1994). Religion and health: Is there an association, is it valid, and is it causal? Social Science & Medicine, 38(11), 1475–1482. 12.  Mullen, K. (1990). Religion and health: A review of the literature. International Journal of Sociology and Social Policy, 10(1), 85–96. 13.  Schreiber, J. A., & Brockopp, D. Y. (2012). Twenty-five years later—what do we know about religion/spirituality and psychological well-being among breast cancer survivors? A systematic review. Journal of Cancer Survivorship, 6, 82–94. 14.  Tay, L., Li, M., Myers, D., & Diener, E. (2014). Religiosity and Subjective Well-Being: An International Perspective. In C. Kim-Prieto (Ed.), Religion and Spirituality Across Cultures (pp. 163–175). Springer Netherlands. https://doi.org/10.1007/978-94-017-8950-9_9 15.  Townsend, M., Kladder, V., Ayele, H., & Mulligan, T. (2002). Systematic review of clinical trials examining the effects of religion on health. Southern Medical Journal, 95(12), 1429–1435. 16.  Witter, R. A., Stock, W. A., Okun, M. A., & Haring, M. J. (1985). Religion and subjective well-being in adulthood: A quantitative synthesis. Review of Religious Research, 332–342. 17.  Yaden, D. B., Batz-Barbarich, C. L., Ng, V., Vaziri, H., Gladstone, J. N., Pawelski, J. O., & Tay, L. (2022). A Meta-Analysis of Religion/Spirituality and Life Satisfaction. Journal of Happiness Studies, 23(8), 4147–4163. https://doi.org/10.1007/s10902-022-00558-7
4426Loading...
24
#فایل_صوتی 🔴 علم در دفاع از دین؟! 🔻 با حضور : #محمد_امین_سرائی پژوهشگر علوم شناختی دین #دانشگاه_کنتیکت_آمریکا کانال تلگرام : https://t.me/saraei_org اینستاگرام : http://www.instagram.com/saraei.org_ سه‌شنبه ۱ خرداد ماه ۱۴۰۳ کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی : @bijanabdolkarimi
55530Loading...
25
🔴 علم در دفاع از دین؟! 🔻 با حضور : #محمد_امین_سرائی پژوهشگر علوم شناختی دین #دانشگاه_کنتیکت_آمریکا کانال تلگرام : https://t.me/saraei_org اینستاگرام : http://www.instagram.com/saraei.org_ 🗓زمان : سه‌شنبه ۱ خرداد ماه ساعت ۲۱:۰۰ 🔳 محل برگزاری جلسه مجازی کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی : https://t.me/bijanabdolkarimi?livestream کلاب هاوس حلقه دوستداران حقیقت : https://www.clubhouse.com/invite/ZzRHRJgZ5z1wo3jbREaY2nJj9RLrHqG6n2G:6NxY02KV3sFdsomFNg0La_D_xOiDnmHyleSW2HqrcHU
5018Loading...
Photo unavailableShow in Telegram
01:55
Video unavailableShow in Telegram
رَوا در نظر دارد مجموعه‌ای از مطالب و پادکست‌ها را حول موضوع "خشونت و دین" منتشر کند. در این ویدیو، دکتر مهدی نساجی توضیحاتی مقدماتی را در این زمینه ارائه می‌دهد. با ما در رَوا همراه باشيد. رَوا | روایتی روادارانه از روانشناسی دین https://t.me/Ravaschool
Hammasini ko'rsatish...
43.59 MB
👍 2
Encyclopedia of Psychology and Religion .pdf24.03 MB
👍 1
            پی‌نوشت: [1] Leeming, D. A., Madden, K., & Marlan, S. (Eds.). (2014). Encyclopedia of psychology and religion (pp. 827-830). Springer US. [2] David A. Leeming [3] James W. Jones [5] Tamil [6] Ramayana [7] Mahabharata [9] Zimbardo [10] Waller [11] Bandura [12] Aum Shinrikyo [13] Splitting [14] Rene Girard [15] Girard, R. (1977). Violence and the Sacred, trans. Patrick Gregory (Baltimore, 1977), 49.
Hammasini ko'rsatish...
این حالت چنان فزونی گرفت که آزمایشی که بنا بود دو هفته به طول بینجامد ظرف شش روز متوقف شد. آزمایش­‌هایی از این دست نشان دادند که قرار گرفتن در گروه­‌های خشن، چگونه به سادگی می­‌تواند افراد را به سمت رفتارهای ظالمانه و آزارگرانه سوق دهد؛ حتی اگر در غیر این صورت، هیچ نشانی از این رفتارها را نتوان در این افراد یافت. والر[10]چهار عامل روانی_اجتماعی را معرفی می‌­کند که ممکن است افراد معمولی را مستعد انجام رفتارهای شرورانه کنند. نخستین عامل، عامل ژنتیک است. بر این اساس، تمامی انسان‌­ها، آمادگی­ ژنتیکی مشخصی برای انجام رفتارهای خشونت بار دارند که انتخاب طبیعی آن را شکل داده‌است. این ممکن است در برخی بسترهای مذهبی به سمت قوم‌­گرایی و شکل­‌گیری ذهنیت «ما در برابر آن­‌ها» برود. عامل دوم والر به نقش فرهنگ در شکل­‌دهی به این خصایص ذاتی اشاره دارد که منجر می­‌شود تا ما حتی بیش از پیش مستعد انجام رفتارهای شرارت‌­بار شویم. از جمله­‌ی مهم­‌ترین «نظام­ باورهای فرهنگی» می­‌توان به برخی انواع باورهای مذهبی راجع به قدرت، دوگانگی گروه‌­های خودی و غیرخودی و اهریمن­‌انگاری افراد غیرباورمند، اشاره کرد. از باورهای دینی حتی ممکن است در توجیه قتل نیز استفاده شود. این موضوع با تقویت قوم­‌محوری و بدنام کردن گروه غیرخودی، می­‌تواند منجر به نوعی «عدم التزام اخلاقی» در پیروان دین شود؛ در این حالت ممکن است پیروان این رفتارها را موجه و ثواب نیز بدانند. عامل سوم، «فرهنگ سنگدلی» است که در آن، افرادی که در اثر عوامل ژنتیکی و تعالیم فرهنگی خود مستعد ارتکاب به خشونت هستند، به عنوان آدم‌کش پرورش می‌­یابند. با افزایش سرسپردگی فرد نسبت به این فرهنگ که ضمن آشنا کردن تدریجی او با اعمال فجیع، این اعمال را برایش عادی می­‌سازد و با اجرای مناسک خاصِ عضویت در گروه­، به تدریج وجدان فرد بی­‌حس یا سرکوب می‌­شود. ورود به چنین گروه­‌هایی منجر به دادن مسئولیت و فردیت­‌زدایی از اعضا می‌­شود که به­‌نوبه­‌ی خود به آن­ها اجازه می‌­دهد تا ناشناس دست به اقداماتی بزنند و همچنین ایشان را تحت فشارِ غیرقابل مقاومت گروه قرار می‌­دهد. عامل چهارم والر، مربوط به انسانیت‌­زدایی از قربانیانِ بالقوه‌­ی این خشونت‌­ها و خارج کردن ایشان از دایره­‌ی همدلی و شفقت انسانی است. گروه‌­های انسانی راه‌­های مؤثر فراوانی برای انسانیت­‌زدایی و اعتبارزدایی از مخالفان خود دارند. این ادوات می­‌توانند نیرومندترین ابزار انسان­‌ها برای «به محاق بردن اجتماعی» گروه دیگری شوند. بندورا[11]تأکید داشت که انسان‌­ها پیش از ارتکاب به افعال شنیع نیاز به توجیه اخلاقی این اعمال دارند. او چنین می­‌گوید که «تبدیل شدن افراد جامعه‌­پذیرشده و معمولی به جنگ‌آورانی متعهد نتیجه­‌ی تغییر ساختارهای شخصیتی ایشان، سائق‌­های خشونت یا استانداردهای اخلاقی نیست. بلکه حاصل بازتعریف شناختیِ اخلاقیات قتل و کشتار است.» بندورا می­‌گوید که دین می تواند تبدیل به محملی شود برای به­‌دست دادن این توجهیات اخلاقی برای خون­ریزی­. مقالات روان­شناختی اخیر، بر فرایندهای گروهی و مقایسه­‌ی رویه­‌هایی تمرکز دارند که افراد را به انجام اعمال خشونت‌­بار وا می­‌دارند. گروه­‌هایی که خشونت دینی را روا می­‌دارند نیز مورد پژوهش­‌اند. باید توجه داشت که تمام اعضای جامعه­‌ای که در آن خشونت دینی رخ ­می­دهد عضو این گروه­‌های خشن نبوده و تمام اعضای این گروه‌­ها نیز مرتکب خشونت نمی‌­شوند. بنابراین روان­‌شناسیِ خشونت دینی نمی­‌تواند تماماً منکر عوامل فردی شود. تفاوت افراد در میزان پذیرندگیشان نسبت به این پیام‌­‌های خشونت‌­بار ، مورد توجه روان­شناسان بالینی بوده‌است. پژوهشی که در خصوص خشونت دینی میان سه گروهِ جهاد (مسلمانان)، اوم شینریکو[12](بوداییان ژاپنی) و آمریکایی‌­های آخرالزمان­باور (مسیحیان) در سال 2008 انجام شد، نشان داد که زمانی دین منجر به افزایش رفتار خشونت­‌بار افراد می­‌شود که بر القای احساس شرم و تحقیر تأکید کند، جهان را به پیروانی که خیر مطلق­‌اند و دیگرانی که تماماً شر اند تقسیم کند، هنگامی که مخالفان خود را مشتی اهریمن بخواند و پیروان خود را به جنگ با این اهریمنان برانگیزد، وقتی که خشونت و خون­ریزی را اصلی­‌ترین راه تطهیر و پالایش بداند، زمانی که سرسپردگانشان به­‌دنبال ارتباط یا اتحاد با افراد یا نهادهای قهری و سرکوب‌­کننده باشند، زمانی که رفتارهای خشونت بار را با استفاده از باورهای الهیاتی خود توجیه کرده و هنگامی که به تعصب و رفتارهای مستبدانه دامن بزند. فرایندهای روان­شناختی همچون دوپاره­‌سازی[13] یا همان سفید و سیاه دیدن افراد، میل شدید به تطهیر و پالایش خود، نیاز به قطعیت مطلق، میل به فرافکنی خشم و بدنام­‌کردن گروه غیرخودی، نیز می­‌توانند افراد را مستعد اعتقاد به باورهای خشن سازند.
Hammasini ko'rsatish...
از منظر بالینی، زمانی دین به خشونت می­‌انجامد که درون­مایه­‌های جهان­‌شمولِ [غالباً مثبتِ] دین، مانند تطهیر و پالایش نفس، یا میل به پیوستن به وجود قدسی و یا عطش انسان برای یافتن معنای شخصی و تغییر و تحول که همانا مشوق‌های باستانی انسان­‌ها برای کاوش­‌های روحی و تغییرات دینی بوده­‌اند، تحت‌­الشعاعِ انگیزه­‌های روان­شناختی مخربی همچون دوگانه­‌انگاری و تقسیم انسان­‌ها به دو گروه خیر مطلق و شر مطلق، یا میل انسان برای همانندجویی و پیوند با نهادهای استبدادی، قرار بگیرند. نتیجه اینکه، برای ارتکاب به خشونت دینی، نوعی پیش­‌شرط روان­شناختی لازم است. برخی از عواملی که می‌­توانند زنگ خطری باشند برای بروز خشونت از جانب گروه­‌هایی که خود را دینی می­‌نامند، از این دستند: 1) تجربه‌­ی شرم یا تحقیر شدید که ممکن است از جانب محیط بیرونی اعمال شده و توسط گروه تقویت شود و یا اینکه از درون خود گروه منشأ بگیرد. 2) تقسیم کردن مردم جهان به دو دسته­‌ی خیر مطلق و شر مطلق و اهریمن‌­انگاریِ گروه غیرخودی 3) باور به خدایی قهار و ستمگر یا داشتن رهبری با این ویژگی‌­ها 4) باور به اینکه شرط تطهیر، ریختن خونِ کفار است و 5) غالباً وجود نوعی از شیفتگی نسبت به خشونت. رنه ژیرار[14] در کتابی با عنوانِ گویای "خشونت و امر مقدس[15] "توجیهی برای درهم­‌تنیدگی و ربط دین و خشونت ارائه می­‌کند و رابطه دین و خشونت را از منظری متفاوت می‌­نگرد. او معتقد است، گروه­‌ها و جوامع با ارائه­‌ی خشونت‌­های سمبلیک، سعی در کنترل خشونت و کاهش آن در محیط واقعی زندگی داشته‌­اند. ادعای ژیرار، مبتنی بر مباحث مردم شناختی و تاریخی است، هرچند او برای ادعاهای تاریخی خود شواهد کمی به دست می‌­دهد. تحلیل او از رابطه­‌ی دین و خشونت که می‌­تواند محل مناقشه باشد، از این قرار است: در اجتماعات قبیله‌­ای باستانی، میل به خشونت می­‌توانست تمام نظم اجتماعیِ موجود را تهدید کند. ژیرار می­‌گوید که تدبیر اجداد ما برای حل این بحران، گردهم­ایی تمام اعضای قبیله و هدایت تمام آن نیاز به خشونت­‌ورزی به یک شیء، شخص یا حیوان، قربانی، و طرد، تبعید یا کشتن آن بود. زمانی که قربانی تقدیم می­‌شد، تمام جامعه، حداقل برای مدتی کوتاه، دوباره به آرامش می­‌رسیدند. حال به این قربانی که آرامش و صلح را به قبیله بازگردانده بود، به چشم منجی و خداوند نگریسته می­‌شد.  قربانی و فداکاریِ آن به دلیل توانایی­‌اش در خاموش و محدود کردن خشونت‌­ورزی‌­های ویرانگر، شمه­‌ای از تقدس می­‌یافت؛ چرا که این قربانی بود که دوباره قبیله را یکپارچه می­کرد. این‌گونه بود که قربانی تقدیس و پرستش شد و مناسک دینی نیز شکل گرفتند. به باور ژیرار، دین مقدم بر آیین تقدیم قربانی نبود، بلکه به دنبال آن شکل گرفت. درواقع، دین برآمده از فعل قربانی کردن بود نه اینکه مراسم تقدیم قربانی، نوعی عمل دینی باشد. اکنون، قربانی­‌کنندگان که همگی دستشان به خون قربانی آلوده شده بود، سوگند یاد می­‌کردند تا دیگر چندان خشونت نورزند که تنها با تقدیم قربانی بتوان آن را متوقف کرد. این­چنین بود که تابوهایی چون ممنوعیت قتل (مگر برای تقدیم قربانی) شکل گرفته و جاافتادند.اما لازم بود تا این فرایندِ قربانی کردن توضیح داده شود، وارد زبان و ادبیات شده و روایتی برای شرح این رسم، شکل بگیرد. اینگونه بود که اسطوره‌­ها پیدا شدند. بنابراین تمام رویه­‌های آیینی، انجام مراسم، تابوها و افسانه‌­ها، همگی برآمده از آن­چیزی هستند که ژیرار «ساز و کار تقدیم قربانی» می‌­نامید. روان­شناسی دینِ جامع، باید روان­شناسی دین و خشونت را نیز دربر داشته‌باشد. فرایندهای روان­شناختی همچون شرم و تحقیر، دوپاره‌­سازی و داشتن نگرش سیاه-سفید نسبت به دنیا و ناتوانی در تحمل ویژگی‌­های متضاد، فرافکنی و بدنام‌­سازیِ دیگری، فارغ از دین، می­‌توانند منجر به خشونت شوند. تاریخ روان­شناسی دین نشان می­‌دهد که این فرایندها می‌­توانند خود را در قالب دینداری نیز نمایان سازند. با سر تعظیم فرود آوردن به نهاد دینی، گروه مذهبی یا آموزگاری مستبد، طردکننده و قهار، ممکن است برخی آیین‌­ها زمینه­‌ی افزایش احساس شرم و تحقیر را در پیروان خود  فراهم کنند که به­‌نوبه­‌ی خود اساسی‌­ترین علت برانگیزاننده­‌ی خشونت است. ترسیم چهره‌­ای آرمانی از فهم دینی یا رهبران مذهبی، پیش چشم پیروان منجر به آغاز فرایندهای روان­شناختیِ دوپاره­‌سازی و نگرش سیاه-سفید در این افراد می­‌شود. ارائه­‌ی این تعالیم به پیروان که برخی از افراد پست و حقیر، شیطان­‌صفت، شرور و مغضوب خدایند، منجر به بدنامیِ گروه دیگری و «به محاق­ رفتن اجتماعی» ایشان می­شود و می‌­تواند کشتارشان را ناچیز، قابل توجیه و حتی لازم نشان دهد. چنین است که خشونت­‌ورزی می‌تواند به برخی از دینداری‌ها پیوند بخورد. 
Hammasini ko'rsatish...
رَوا | روانشناسی دین خشونت و دین June 5, 2024 by Rava بخش اول سابقه­‌ی بروز خشونت از جانب گروه‌­های دینی تندرو، سابقه­‌ای طولانی است که در زمان حاضر با فعالیت گروه­‌هایی همچون طالبان و داعش، پررنگ‌­تر نیز شده‌است. در قالب مجموعه‌­ای از نوشتار/ پادکست­‌ها به رابطه‌­ی محتمل میان خشونت و دین­داری از منظر روان­شناختی پرداخته خواهدشد. این پرسش مهم مطرح است که آیا ادیان، خشونت مذهبی را افزایش داده­‌اند یا برعکس، ابزارهایی برای کنترل خشونت بوده‌­اند و شاید هم در شرایط مختلف هر دو حالت محتمل باشد. ضمناً این پرسش نیز قابل طرح است که در صورت رابطه­‌ی مثبت میان دینداری و خشونت، آیا این رابطه از جنس رابطه‌­ی علّی است یا همبستگی؟ یعنی آیا این دو، علت یک‌دیگرند یا به دلایلی تنها با هم نسبت دارند؟ در مجموع، رابطه‌­‌ی دینداری و خشونت رابطه‌ا­ی پیچیده است که روان­شناسانِ دین به آن پرداخته‌­اند و البته دیدگاه‌­های مختلف و بعضاً متضادی هم مطرح شده‌است. روا، در راستای بسط دانش روان­شناسی دین، به این موضوع از جنبه­‌های مختلف خواهد پرداخت. برای تدوین نخستین متن/ پادکست، به سراغ کتاب دائرة­المعارف روان­شناسی و دین[1] به سرپرستی دیوید ای.لیمینگ[2]،مدخل خشونت و دین، نوشته‌­ی جیمز دبلیو. جونز[3]، رفته ایم و ترجمه‌­ای از این نوشته را با اندکی تلخیص و ویرایش تقدیم می‌­نماییم. لطفا توجه کنید که آنچه از پی می‌آید تنها بیانگر یکی از نظرگاه‌­های متفاوت و متضادی است که در این موضوع وجود دارد. با ما در رَوا همراه باشید. خشونت و دین همه‌ی ادیان نمادها و استعاره‌­هایی مرتبط با جنگ و خشونت دارند. روایت­‌های خونین جنگ‌­ها، غارت‌­ها، تجاوزها و فتوحات در سراسر اسفار نخستین تورات دیده می‌­شود. در عهد جدید نیز صحنه­‌ی خونین به صلیب کشیده شدن مسیح، استعاره‌­های پولس از نبرد معنوی دائمی و تصاویری از فرجامین نبرد خونین خیر و شر در کتاب مکاشفات یوحنا وجود دارد که برای مسیحیانِ معتقد به آخرالزمان اهمیت بسیار دارد. جنگ‌­های صلیبی، دادگاه­‌های تفتیش عقاید قرون وسطی و جنگ‌­های دینیِ رخ داده در اروپا به دنبال جریان اصلاح مذهبی، همگی بخشی از تاریخ مسیحیت است. در کتاب پالیِ[4] تواریخ ایام، روایت‌­های بسیاری از جنگ­‌ها و فتوحات پادشاهان بودایی آمده‌است که در کمپ­‌های بوداییان سریلانکایی در جنگ با جمعیت تمیل[5] آن منطقه نیز مدام نقل می­‌شد. سال 1959 بود که یکی از نخست‌­وزیران سریلانکا به دست یک راهب بودایی به قتل رسید. بوداییان تبت نیز داستان­‌های فراوانی از جنگ‌­افروزی‌­ها دارند؛ در معبد مقدسشان نیز  تصاویر بسیاری از خدایان و موجودات نیمه الهی تشنه به خون دیده می‌­شود. همچنین تبار کهنی از راهبان جنگ­‌آور بودایی در چین و ژاپن وجود دارد. افسانه‌­های هندو چون رامایانا[6] و ماهاباراتا[7] نیز سرشار از نبردهای افسانه‌­ای جنگ­اوران و قهرمانان‌اند. تأمل در زمینه‌­ی رابطه خشونت با روان­شناسی افراد نشان می‌­دهد که رابطه‌­ای میان محیط افراد و خشونت‌­ورزی آن­‌ها موجود است. این بدان معناست که جنایت‌­های هولناک ممکن است تحت تأثیر محیط، به دست مردم معمولی اتفاق افتد. الهی­‌دانان، قرن‌­هاست که این حرف را زده‌­اند و روان­شناسان اجتماعی نیز به شواهدی برای تأیید آن دست پیدا کرده‌­اند. بخشی از پژوهش‌­های روان­شناسی اجتماعی بیان می‌­کنند که علت رفتار خشونت‌­آمیز را می‌­توان در پویایی گروه‌­ها یافت؛ مثلاً آزمایش فرمان­برداریِ میلگرم[8] و زندانِ زیمباردو[9] که دو مورد از پرارجاع­‌ترین پژوهش‌­های روان­شناسی اجتماعی است. در آغاز دهه­‌ی 1960، میلگرم، 40 مرد معمولیِ ساکن نیوهیون ایالت کنتیکت آمریکا را در آزمایشگاه خود فراخواند و از ایشان خواست تا اگر آزمودنی دیگر در به یادآوری گروه کلمه­‌ها اشتباه کرد، شوک‌­های الکتریکی افزایش یابنده­ای را به آن­ها وارد کنند. البته آزمودنیِ دیگر دستیار پژوهشی میلگرم بود و در واقع شوک دریافت نمی­‌کرد. اکثر داوطلبان در پاسخ به درخواست آزماینده، شدت شوک‌­های وارده به آزمودنی دیگر را در صورت پاسخ نادرست به سؤال، تا حد آسیب­‌زایی افزایش دادند. حتی زمانی که آزمودنی وانمود می­‌کرد که آسیب جدی دیده‌است، داوطلبان همچنان در تبعیت از دستورات آزماینده، شوک­‌ها را تا حد تقریباً مرگ­‌بار افزایش دادند.  در سال 1971، در دانشگاه استنفورد، فیلیپ زیمباردو، گروهی از دانشجویان مردِ معمولی مقطع لیسانس را گردهم آورد و به­‌صورت تصادفی به دو گروه نگهبان و زندانی تقسیم کرد. سپس این افراد را در زندانی ساختگی قرار داد. هر داوطلبی که اختلال روان­شناختی واضحی داشت نیز از آزمایش کنار گذاشته می­‌شد. با گذشت چند روز، یک‌‌سومِ نگهبانان، نسبت به زندانیانی که می­‌دانستند مانند خودشان تنها عده‌­ای دانشجوی لیسانس بودند، به­‌نحوی فزاینده مستبد، ظالم و آزارگر شدند.
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
در اولین مطلب در موضوع خشونت و دین، به سراغ مدخل خشونت و دین در "دایره‌المعارف روانشناسی دین" رفته‌ایم. 🔖متن کامل نوشته: کلیک کنید. 🎧نسخه صوتی: تلگرام | کست‌باکس رَوا | روایتی روادارانه از روانشناسی دین https://t.me/Ravaschool
Hammasini ko'rsatish...
نسخه صوتی فایل "خشونت و دین: بخش اول" را بشنوید. ترجمه و تحقیق: فاطمه غروی گوینده: فائزه درویشی رَوا |  روایتی روادارانه از روانشناسی دین https://t.me/Ravaschool
Hammasini ko'rsatish...
خشونت و دین- بخش اول.mp326.05 MB
Photo unavailableShow in Telegram
#یادداشت | نِگرهٔ نئوداروینیسم و بحران هویت انسان معاصر 🔹 ماری میجلی [Mary Beatrice Midgley] فیلسوفِ علم خداناباور در کتابش با عنوان "Are You an Illusion" (آیا شما توهم هستید) به نِگرهٔ نئوداروینیسم و بحران هویت انسان معاصر پرداخته است. 🔸 او معتقد است نگرش غالب با عناوین طبیعت‌گرایی علمی، مادی‌گرایی علمی یا علم‌گرایی، نه تنها مخالف رویکرد دینی و خداباوری بوده و هست، بلکه امروز برای کسی که در اروپاست و دین، محوریت کمتری برای زندگی او دارد، سبب طرح چالش جدید اما نگران کننده‌تری علیه سرشت انسانی و درک وجدانی انسان‌ها شده است. 🔹 این ادعا که علم نشان داده ارکان سرشت و وجدان انسانی ما مبنای زیست انسانی و اجتماعی ما هستند، بر مبنای علمِ معتبر نبوده و در واقع توهم هستند. 📎 مطالعهٔ متن کامل http://haghpajohi.ir/?p=7163 🏫 مدرسه علم و دین؛ نقد الحاد جدید elmvadin
Hammasini ko'rsatish...
👍 4👎 1🙏 1