cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

ناجه

•﷽• ‏کتاب را به سینه‌ام فشردم، و کتاب با تمام سردی جلدش، مرا گرم کرد.. 👈شماره‌ زیر هر پست شماره صفحه کتاب است. سپس فوروارد زیباست✅ تولد ۲۰/۱۰/۹۹ لیست کتابایی که تاالان خوندیم: @list_najeh ناشناس👇 https://t.me/HarfinoBot?start=1d7687981cc737a

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
618
Obunachilar
-324 soatlar
-477 kunlar
-5230 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

آدمی باید دارایی‌های خودش را با ملاک‌ها و سرمایه‌ها بسنجد و نقد بزند. این‌که چند هزار ساعت از علی و پیامبر سخنرانی کنیم، آیا عشقی از آن‌ها در دلمان می‌آید؟ اگر عشقی هست، در حد جُرج جرداق و احمد حنبل است یا نه، عشق بالاتر است؟ آن‌چه مطلوب است، ولایت علی است، نه صرف محبت او. محبت علی را هر کسی دارد. کسانی که در این هستی عاشق یک بلبل و یک برگ می‌شوند، شکوه یک جنگل یا یک منظره آن‌ها را می‌گيرد، چگونه شکوه و عظمت علی، آن‌ها را به خودش جذب نکند؟! صفحهٔ - ۱۶۱ -
Hammasini ko'rsatish...
1
ما چون مردم را کور بار می‌آوریم، لازم است همیشه همراهشان باشیم؛ اما وقتی دیدشان را درست کردیم، دیگر می‌فهمند که چه زنی بگیرند یا چگونه شوهر کنند؛ چه کسی را دوست بگیرند و با چه کسی دشمن باشند. اگر این ملاک‌ها را به آن‌ها دادیم، چطور می‌توانند امامشان را نشناسند؟! انسان‌های بزرگ و اولیای خدا، همین ملاک‌ها را شناختند که فهمیدند و در طول تاریخ حتی به عُمَرها قانع نشدند؛ عُمَری که او را با هریک از سلاطین بسنجیم، از آن‌ها بالاتر است؛ اما به ما یاد داده‌اند که حاکم را با امام عادل خودتان بسنجید که مثلاً هدفش از حکومت در چه سطحی است و هدف علی در چه سطحی قرار دارد. صفحهٔ - ۱۶۱ -
Hammasini ko'rsatish...
2
امراضِ فکر و عقل ما با شناخت‌ها درمان می‌شوند و امراض عواطف، غضب، شهوت، امید، ترس و حزن ما با عشق به حق درمان می‌شوند. پس دو دوا برای امراض ما کارگر است: یکی معرفت به او و دیگری حبّ او. این است که گفتم اگر ما این زمینه و این ریشه را داشته باشیم، هیچ‌وقت گرفتار این آفت‌ها نخواهیم شد. صفحهٔ - ۱۵۹ -
Hammasini ko'rsatish...
1
تمام امراضی که انسان را از رشدش جدا و سلامتی او را به مرگ تهدید می‌کنند، مربوط به پرکاری یا کم‌کاری نیروی عقل، یا نیروی جلب‌نفع و دفع‌ضرر، یا فکر یا عواطف است. مثلاً پرکاریِ فکر، حیرت، وسوسه، جربزه و دودلی‌ها را به وجود می‌آورد و کم‌کاری فکر هم به جهل، شک و شرک منجر می‌شود. به همین ترتیب همه نیروها مثل غضب‌ها، هوس‌ها، شهوت‌ها و وهم‌ها نیز دچار پرکاری و کم‌کاری هستند. صفحهٔ - ۱۵۹ -
Hammasini ko'rsatish...
3
انسان با این‌که از دو خصوصیت شتاب‌زدگی و نقدطلبی برخوردار است، حاضر است سال‌هایی از عمرش را بدهد تا به یک چیز خوب‌تر برسد. چون همان‌طور که در انسان نقدطلبی و شتاب‌زدگی هست، در او بهترطلبی و خوب‌ترخواهی هم هست؛ و این است که انسان به راحتی می‌تواند به خاطر رسیدن به خوبی‌ها از خوشی‌هایش بگذرد. صفحهٔ - ۱۵۷ -
Hammasini ko'rsatish...
3
پس فلسفه این‌که می‌خواهم خوب بشوم، دیگر این نیست که عمل من زیاد شود؛ نماز بخوانم، حج بروم، جهاد کنم و یا عالِم و خلیفه شوم. بلکه این‌گونه مشخص می‌شود که خوبی چیست. خوبی ایمان، عمل، پیمان و صبر است. برای رسیدن به این خوبی قرآن می‌گوید: «لَن تَنالُوا البِرَّ حَتَّى تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»؛¹ انسان به خوبی‌ها نمی‌رسد، مگر وقتی که از خوشی‌هایش بگذرد. تا از محبوب‌ها و خوشایندهایمان گذر نکنیم، به خوبی میل پیدا نخواهیم کرد. باید بتوانیم از عمر، ثروت، آبرو و جانی که دوست داریم و از هر محبوبی که سخت مشتاقش هستیم، بگذریم. گذشتن به این معنا نیست که چیزی را دور بیندازیم؛ به این معنا است که آن را زیرپا بگذاریم و بالاتر برویم؛ یعنی از آن بهره بگیریم تا پلکانی برای رشد و نردبانی برای رفتنمان باشد. ¹: «هرگز به خوبی نمی‌رسید‌، مگر این‌که از آن‌چه دوست دارید، انفاق کنید.» آل‌عمران، ۰۹۲ صفحهٔ - ۱۵۶ -
Hammasini ko'rsatish...
3
«مِنَ المُؤمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَن قَضَى نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَما بَدَّلُوا تَبدِيلاً»؛¹ «از مؤمنان، مردانی هستند که به آن‌چه با رب خود پیمان بسته بودند، تحقق بخشیدند. از این میان، کسانی هستند که جان دادند و یک عده هم در انتظار هستند؛ و آن‌ها کسانی بودند که یک لحظه زیر و رو نکردند.» جعفر و حمزه، از آن‌هایی بودند که بر سر پیمان خود جان دادند و علی از آن‌هایی بود که در انتظار مرگش بود. آن‌ها از پیمان خود جدا نشدند. این پیمان‌ها را بستند و بر آن‌ها وفادار ماندند و از صابرین گشتند؛ حتی از حد صبر به مرحله شکر و طلب رسیدند و در برابر بلا، تنها صابر نبودند، بلکه طالب و شاکر بودند؛ بهره‌برداری می‌کردند و خوبی را تولید می‌کردند. ¹: احزاب، ۲۳. صفحهٔ - ۱۵۶ -
Hammasini ko'rsatish...
3