cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

سایه ها

وب‌سایت ادبی سایه‌ها |خانه ادبیات معاصر| آدرس وب‌سایت: www.sayeha.org اینستاگرام: https://instagram.com/saaayehaaa توئیتر: https://twitter.com/saaayehaaa ارسال اثر و ارتباط با ادمین: @Sayeha_Admin

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
1 669
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
-87 kunlar
+3330 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Photo unavailableShow in Telegram
حالا که دست‌ها شاخه‌های درختند و قلب برای فراموشی شایسته‌تر است چرا خودت را در گودالی دفن نمی‌کنی و زخم روی زخم روی زخم ادامه‌ می‌دهی به دردی‌ که سال‌هاست مرگ را بی‌‌معنا کرده است کاش می‌توانستم بارها بمیرم سینه‌ام را باز بگذارم بخیه‌های قلبم را باز کنم و پنهان شوم در روزهایی‌ که نیامده‌اند دوست من! سال‌هاست که ما مرده‌ایم اسکلت‌هایی‌ که در خیابان‌ها راه می‌رویم لباس می‌پوشیم غذا می‌خوریم، -کنار دوستانم می‌ایستم- سیگار می‌کشیم و زخم روی زخم روی زخم ادامه‌ می‌دهیم به این‌همه شلوغی‌ها به تو گفته‌ام؟ ما‌ه‌ها طول کشید تا برای بریدن این سرخرگ‌ آماده شوم ماه‌ها طول کشید تا برای دیدن صورت تو زیر ویرانه‌های خاورمیانه و جنگ اوکراین آماده شوم و حالا -عادت کرده‌ام- به ایستادنِ ساعت‌های طولانی پشت چراغ‌قرمز و گوش دادن به خراب‌شدن قسمتی از دنیا و افتادن کبوتران بسیاری بر اثر بمب‌های شیمیایی پرده‌ها را کنار می‌کشم عصر پاییز را می‌گذارم پشت پنجره به‌ تو می‌گویم دلیل گرفتن ضربان قلب چیست وقتی‌که نبض، تنها برای ویرانه ساختن کار می‌کند #شعر از کورش رنجبر ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ☑️ خانه ادبیات معاصر @saaayehaaa
Hammasini ko'rsatish...
6👎 2
Photo unavailableShow in Telegram
وب‌سایت ادبی سایه‌ها، درگذشت ناگهانی «نیلوفر امرایی»، نویسنده و مترجم ادبیات کودک و نوجوان را به ادبیات و دوستدارانش تسلیت می‌گوید. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ☑️ خانه ادبیات معاصر @saaayehaaa
Hammasini ko'rsatish...
10😢 4👎 1
Photo unavailableShow in Telegram
سال، آنجا به وقتِ تحویل است کاش من هم کنار تو بودم چون زنی رو به مُوت، موقعِ زا قابله نیست، روی این مودم خواب دیدم صدا زدی با شوق چهل و چند سالگی‌ام را محو لبخند من شدی در جمع از لبت گل شکفت بی‌پروا که زمستان اگر  نرفت، اما  سبز ماندم به لطف گلدان‌ها فصلِ زخمم شکوفه دادم با زبریِ پنبه‌های انسان‌ها زیرمجموعه‌ی تهی شده بود عشق و تفریق و رنج بی‌ثمرش از گره‌های چینِ پیشانیم قلمم هم شکسته شد کمرش! بی‌وطن مانده‌ام از این دوری    چشم در چشمِ آینه، تنها ماهی قرمزی که خواهد مُرد  توی یک تُنگ، در لب دریا! #شعر از مریم سلطانی لینک دسترسی در وب‌سایت سایه‌ها: http://sayeha.org/ap4294 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ☑️ خانه ادبیات معاصر @saaayehaaa
Hammasini ko'rsatish...
👎 2👏 1
Photo unavailableShow in Telegram
یادداشتی بر کتاب «نسبت خونی با چاقوها نوشته‌ی «معصومه قربانی» مهدی محمدتقی «نسبت خونی با چاقوها» را دو بار پشت‌ِهم خواندم و این برای من که عادت کرده‌ام آثار وطنی را فقط یک بار و شاهکارهای جهانی را با فاصله‌های چند‌ ده‌ ساله بخوانم، معنایی ویژه دارد. نسبت خونی با چاقوها نه فقط از جنس رمان‌های آبکی و مقلّدانه‌‌ی مرسوم امروز نبود، بل سفری بود به عمق ذهن و پیچاپیچ رگ‌های زنده‌ی زنی ادیب و هنرمند و مؤلفه‌هایی داشت متفاوت از هر نخستین اثر از هر نویسنده‌ی زبردستی که تا به امروز خوانده بودم. می‌توانم متن را به سوی اغماض و تفاخر ببرم و با عبارات ذهنی کش بدهم و تا چند صفحه هی بنویسم از احساسم در مواجهه با اولین رمان «معصومه قربانی» لکن برای این رویکرد وسوسه‌گر دستاورد چندانی نمی‌یابم. پس در قالب متنی مختصر و در حد حوصله‌ی این مقال در هفت بند کوتاه به هفت ویژگی بارز و محسوس این اثر اشاره خواهم داشت. ادامه‌ی این #یادداشت را در وب‌یایت سایه‌ها بخوانید: https://sayeha.org/ap4293 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ☑️ خانه ادبیات معاصر @saaayehaaa
Hammasini ko'rsatish...
👍 5👏 1
این هفته چی بخونیم؟ در فرشته‌های کاغذی این هفته با معرفی دو رمان همراه شما هستیم: ● معرفی «طبل حلبی»؛ اولین اثر از سه‌گانه‌ی گونتر گراس/ اعظم اسعدی ● معرفی «آدمکش کور» از «مارگارت اتوود»/ محبوبه عموشاهی 🔻 شما می‌توانید متن کامل این معرفی‌ها را در قسمت Instant view ⚡️ بخوانید: 📎 فرشته‌های کاغذی ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ☑️ خانه ادبیات معاصر @saaayehaaa
Hammasini ko'rsatish...
این هفته چی بخونیم؟

در فرشته‌های کاغذی این هفته با معرفی دو رمان همراه شما هستیم: ● معرفی «طبل حلبی»؛ اولین اثر از سه‌گانه‌ی گونتر گراس/ اعظم اسعدی ● معرفی «آدمکش کور» از «مارگارت اتوود»/ محبوبه عموشاهی «طبل حلبی» اولین کتاب از سه‌گانه‌ی گونتر گراس، شاعر و نویسنده‌ی آلمانی است که با ترجمه‌ی خوب سروش حبیبی توسط نشر نیلوفر منتشر شده است. کتاب در سه فصل روایت می‌شود. روایت اسکار، روایت کودکی است که وقتی با پیرامون خود، زشتی‌ها و تلخی‌ها آشنا می‌شود، تصمیم می‌گیرد کاری کند که رشدش در سه سالگی متوقف شود. در سی‌ سالگی شروع به نوشتن…

6
آخرِهفته چی ببینیم؟ در سینماسایه‌های این هفته می‌خوانیم: ● معرفی فیلم «آزمایش» از «الیور هیرشبیگل»/ محمد مهدی‌زاده ● معرفی یک فیلم زندگی‌نامه‌ای به نام «اسپنسر» از «پابلو لارائین»/ عاطفه اسدی همچنین پیش‌تر فیلم دیگری از پابلو لارائین تحت عنوان «کنت» در سینماسایه‌ها توسط عاطفه اسدی معرفی شده است. 🔻 شما می‌توانید متن کامل این معرفی‌ها را در قسمت Instant view ⚡️ بخوانید: 📎 سینماسایه‌ها ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ☑️ خانه ادبیات معاصر @saaayehaaa
Hammasini ko'rsatish...
آخرِهفته چی ببینیم؟

در سینماسایه‌های این هفته می‌خوانیم: ● معرفی فیلم «آزمایش» از «الیور هیرشبیگل»/ محمد مهدی‌زاده ● معرفی یک فیلم زندگی‌نامه‌ای به نام «اسپنسر» از «پابلو لارائین»/ عاطفه اسدی همچنین پیش‌تر فیلم دیگری از پابلو لارائین تحت عنوان «کنت» در سینماسایه‌ها توسط عاطفه اسدی معرفی شده است. فیلم The Experiment به کارگردانی الویر هیرشبیگل و محصول سال ۲۰۰۱ است. این فیلم ۱۲۰ دقیقه‌ای، در ژانر ترسناک و معمایی بوده و بازیگران آن عبارتند از: موریتس بلایبتروی، یوستوس فون دونانی، کریستیان برکل، اوتو استوکوفسکی، آندریا زاواتسکی، فیلیپ…

8
زمین در آینده‌ای نزدیک که با ضربان قلب قابل‌شمارش است زمین با فریادی پدرانه خواهد گفت: ای جهانیان! گاهِ عزیمت فرا رسیده است باروبُنه بربندید دیرزمانی‌ست که تو، انسان دیگر در من نمی‌گنجی تو را جهانی دیگر باید بگذار دمی دور از هیاهو صدای امواج اقیانوس و آوای حرکت موّاج رودهای خروشان صفیر طوفان‌های قاره‌ای را بشنوم سالیان درازی‌ست که این آواها را نشنیده‌ام و این مناظر را ندیده‌ام بگذار آب‌های سرد رود‌ها در تن خسته‌ام نفوذ کنند در اعصار و قرون اندیشه‌ی سرنوشت تو لحظه‌ای مرا آسوده نگذاشت دردی عظیم کشیده‌ای انسان جراحاتی عمیق در روح توست که با گذشت سالیان دراز التیام می‌پذیرد و چقدر رنج دیده‌ای و پیش از تو، من که تمام سرگذشت‌ها را از بر دارم کنون وارهیده‌ای از رنج و درد کهنه‌ی اعصار کنون، دورانِ پیش سیمائی غریب و باورنکردنی دارد و از «جهنم درون» بهشتی شگفت‌آور آفریده‌ای اینک انسانی نو جهان را می‌کاود انسانی نوین و مسیری نو از جهالت به علم ▪️ بگذار از دور نظاره‌گر تو باشم باروبُنه بربندید! #شعر از محمدعلی مَواجی شیراز، اسفند ۱۳۵۹، در سن ۲۴ سالگی افسر وظیفه «محمدعلی مواجی» (۱۰ بهمن ۱۳۳۴ بندر بوشهر - ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ خرمشهر) پس از تحصیلات دانشگاهی در رشته‌ی علوم سیاسی در دانشگاه تهران، عازم نظام‌وظیفه گردید. در نبرد آزادسازی خرمشهر همراه با برادرش «محمدحسن» در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ جان خود را فدای میهن کردند. محمدعلی مواجی در طی ۲۶ سال زندگی پُربارش، اشعار، نوشته‌ها و ترجمه‌هایی به یادگار گذاشته است که تجلی روح انسان‌دوستی او و دید عمیق او به مسائل اجتماعی می‌باشند. او از زمانه‌ی خود جلوتر بود. چهار کتاب ترجمه‌شده‌ی او برای کودکان («دستکش»، «کی قوی‌تر است؟»، «از ساحل به ساحل» و «زندگی جانوران») از طرف نشر «دنیای نو» به چاپ رسیده است. اشعار او همراه با گذری به زندگی محمدعلی و محمدحسن در کتاب «تاوان عظیم انسان‌ بودن» نوشته‌ی «مژده مواجی» به چاپ رسیده است. لینک دسترسی در وب‌سایت: https://sayeha.org/ap4290 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ☑️ خانه ادبیات معاصر @saaayehaaa
Hammasini ko'rsatish...
4🕊 4👍 1👎 1
Photo unavailableShow in Telegram
دوباره می‌پرم از خواب می‌بینم تختمو: خیسه یه بچّه‌جنّه رو سینه‌م داره چشمامو می‌لیسه... صدای ردّ ناخونه شاید هم داسِ عزرائیل - «باباحاجی کجایی تو؟! داره می‌میره اسماعیل...» دوباره می‌پرم از خواب پسر بودم توی خوابم دارم مادر می‌شم! خوبه! غریبه کیسه‌ی آبم! یه دستی داره بچّه‌م رو میاره بیرون، اون آله! فریزر بو جسد می‌ده سرِ بچّه‌م تو یخچاله دوباره می‌پرم از خواب یه جا خالیه رو تختم نمی‌دونم جای کیه بازم تنها و بدبختم می‌رم آروم به سمت هال می‌بینم مُرده تائیسم عزازیل می‌گه با خنده: «منم مثل تو ابلیسم!» دوباره می‌پرم از خواب صدای گریه می‌پیچه دارن می‌ذارنم تو قبر تمومِ زندگیم هیچه... تو گوشم می‌خونه بابا صداش لرزونه و بی‌تاب می‌گه: «اِفْهَمْ! و لاتَحْزَن!» دوباره می‌پرم از خواب #ترانه از علیرضا ترکی لینک دسترسی در وب‌سایت: https://sayeha.org/ap4289 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ☑️ خانه ادبیات معاصر @saaayehaaa
Hammasini ko'rsatish...
9👎 1
Photo unavailableShow in Telegram
تاریکه‌ی شهر در رمان‌های جنایی: بررسی مؤلفه‌ی شهر و تأثیر آن در جنایت‌های مرموز آثار ادوگاوا رانپو محمدرضا عبادی صوفلو ادوگاوا رانپو (۱۹۶۵-۱۸۹۴) یکی از بنیان‌گذاران پیشگام و چهره‌های کلیدی داستان‌های پلیسی ژاپن در اوایل قرن بیستم است که با تولید انبوه داستان‌های جنایی، رمان و مقاله، تأثیر به‌سزایی در تثبیت این ژانر و جلب توجه خوانندگان به فرهنگ عامه‌ی ژاپن داشت. فارغ از پیشگام بودن این نویسنده، یکی از ویژگی‌های مهمی که آثار او را از نویسندگان دیگر این ژانر متمایز می‌کند، نقش پررنگ محیط شهری در آنهاست. در نوشته‌های رانپو، شهر به جای یک زمینه و پیرنگ ساده در داستان، دارای حیاتی مستقل می‌شود؛ اما چطور؟ این #یادداشت را در وب‌سایت سایه‌ها بخوانید: http://sayeha.org/ap4288 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ☑️ خانه ادبیات معاصر @saaayehaaa
Hammasini ko'rsatish...
👏 5👎 2
Photo unavailableShow in Telegram
سه #شعر از جمشید عزیزی روزگار از آتشفشانی که منم تا جنگل‌های خسته‌ی هیرکانی درخت به درخت حرف از زمستان است منتظر باد ماندن ننگِ بید شدن دارد آفتاب تکرار از مشرقِ طلوع بار دیگر نخوتی نو خواهد زایید من اگر من باشم تو اگر تو باشی آفتاب طلوع دل سیاه شب را خواهد شکست اگر «ما» باشیم بازجو دست‌ها در جیب و جیب‌ها پر از دروغ پیشانی سفید با دایره‌ای سوخته در بالای ابروها آستین‌ها تا زده (که وضو دارم!) برای بار هزارم می‌گوید: راستش را بگو می‌خواهم در پرونده کمک کنم و منی که برای بار هزارم چرت‌وپرت تلاوت می‌کنم! الماس حساب و کتاب روزهایی که نیستی از دستم در رفته است شاید دارم به حبس عادت می‌کنم شاید آن‌قدر سخت شده‌ام که دیگر ریشه‌ی هیچ درختی بر من فرو نمی‌رود راستش راه، برایت رفتن بود و برای من نرسیدن! اشکالی ندارد خدا را چه دیدی حدأقل شاید روزی شاعر شدم! لینک دسترسی در وب‌سایت: http://sayeha.org/ap4287 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ☑️ خانه ادبیات معاصر @saaayehaaa
Hammasini ko'rsatish...
👌 4👎 2