كنسرت بانوان (محجوب)
501
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
+37 kunlar
-130 kunlar
Post vaqtlarining boʻlagichi
Ma'lumot yuklanmoqda...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Nashrni tahlil qilish
Postlar | Ko'rishlar | Ulashishlar | Ko'rish dinamikasi |
01 تو در خیالی « عشق پنهان»
اردیبهشت ۱۴۰۳
🦉🦉 | 29 | 0 | Loading... |
02 Media files | 30 | 0 | Loading... |
03 Media files | 1 | 0 | Loading... |
04 *من به پیری هم جوانی می کنم*
*عشق ها با زندگانی می کنم*
*دم غنیمت دانم، ای پیری برو،*
*تا نفس دارم جوانی می کنم*
*«مهدی سهیلی»*
...
خاطره ی یک خانم از بالا رفتن سالهای عمرش:
وقتی نوجوان بودم هر گاه میگفتند فلانی سی سالشه چقدر برایم دور از ذهن و باور بود.
از نوجوانی تا بیست سالگی را خیلی دوست داشتم و سر از پا نمیشناختم.
کم کم اما، به سی که نزدیک و نزدیکتر میشدم گمان میکردم دیگه داره دیر میشه. هول هولکی به خانه بخت رفتم و از مادر شدن لذت بردم.
وقتی سی ساله شدم تازه فهمیدم که چقدر از بیست سالگی زیباتر شدهام. دلم نمیخواست آینه را رها کنم و گمان میکردم سی سالگی بهترین سن ممکن است.
در تکاپویی همه سو نگر، عاشقانه، مادرانه و دلبرانه با همسر و کودکان خویش تند پا تر از زمان جست و خیز میکردم و دلم میخواست زمان همانجا بایستد.
سی را که در میکده زندگی به چهل رساندم تازه فهمیدم که شرابِ فهمیدنم چه گوارا است،
انگار میزان اندیشه و باورم میزانترین زمان خود را تسخیر کرده است.
آه که من چقدر چهل سالگی را دوست داشتم؛ همان سن و سالی که وقتی بیست ساله بودم ما را از آن میهراسانیدند.
چهل هم گذشت به دروازه پنجاه که رسیدم گفتم چقدر حالا روزهایم زیباتر و اندیشه ام جا گیر تر از همیشه است و با شکوهی بی مانند برای جهان و روزگاری که میرفت، خود را برازنده ترین یافتم، چرا که هم توان جست و خیزم بود و هم امکان لذت جستن از حاصل تلاش خویش...؛
به شصت که نزدیک شدم اولش کمی ترسیدم اما به سرعت باور کردم که این زیباترین و مطمئنترین ایستگاه زندگی است. غزل غزل، زندگی را شانه کردم، به گیسوانی به سپیدی موهایم در میان مش و رنگین کمان های زیبا و جذاب؛
به خودم گفتم: چقدر این مکان و این زمان دلرباست و اینجا درست همان جا و همان زمانی است که می جستم. اکنون که در هفت گاه زندگی گذران می کنم دیگر هیچ هراسی در دل ندارم که باورمند به شربی مدام و سر بلند به گیسوان سپید و اندیشه بلند خویش هستم.
من اکنون ایمان دارم که به هشتاد هم که برسم باور خواهم کرد که هشتاد زیباترین عدد شناسنامه من خواهد شد. آلبوم زندگی را ورق بزنید، استکانی چای بریزید و به شکرانهٔ نفس کشیدن و سلامتیتان سربکشید، مبادا زندگی را دست نخورده بگذارید...
پایان کار آدمی نه به رفتن یار است و نه تنهایی و نه مرگ ...
*دورهٔ آدمی زمانی تمام می شود که دلش پیر شود یا قبل از مرگ، انسانیتش !!!!!! بمیرد ...*
*مرداب به رود گفت :*
تو چکار کردی که اینقدر
زلالی
رود پاسخ داد : *گذشتم* ....❤️🌺
🦉🦉 | 76 | 3 | Loading... |
05 Media files | 57 | 0 | Loading... |
06 Media files | 74 | 1 | Loading... |
07 مستندی از سحر سلحشور …. 🌷🌷
🦉🦉 | 86 | 2 | Loading... |
08 Media files | 80 | 3 | Loading... |
09 دمنوشی شبانە با صدای آسمانی
#شجریانِ جان...
"به یاد عارف"
بنشین به یادم شبی، ترکن از این می لبی
که یاد یاران خوش است
یاد آور این خسته را، کاین مرغ پربسته را
یاد بهاران خوش است
مرغی که زد ناله ها، در قفس هر نفس
عمری زد از خون دل، نقش گل بر قفس، یاد باد...
آلبوم: به یاد عارف، چاووش ۱
بیات زند ، بیات ترک
@Avazeh_Eshgh | 65 | 3 | Loading... |
10 Media files | 64 | 0 | Loading... |
11 Media files | 301 | 2 | Loading... |
12 🌺🍃@rah_o_andisheh🍃🌺
➖➖➖➖➖➖➖
تار :
#امین_الله_آندره_حسین
✍سی ام خرداد زاد روز امین الله آندره حسین
امینالله آندره حسین (زادهٔ ۳۰ خرداد ۱۲۸۴ در سمرقند یا عشقآباد – درگذشتهٔ ۱۸ مرداد ۱۳۶۲ در پاریس) آهنگساز ایرانیتبار ساکن فرانسه بود. او جزو مشهورترین موسیقیدانان ایرانی در جهان است و شاید او را بتوان نخستین آهنگساز پیشروی ایران دانست که آفریدههایش در رپرتوار ارکسترهای بینالمللی قرار گرفته و به دفعات به اجرا درآمده است | 71 | 2 | Loading... |
13 Media files | 69 | 2 | Loading... |
14 Media files | 85 | 3 | Loading... |
15 Media files | 1 | 0 | Loading... |
16 Media files | 87 | 0 | Loading... |
17 Media files | 85 | 0 | Loading... |
18 گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود
گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود
گاهی بساط عیش خودش جور می شود
گاهی دگر، تهیه بدستور می شود
گه جور می شود خود آن بی مقدمه
گه با دو صد مقدمه ناجور می شود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود…
گاهی برای خنده دلم تنگ می شود
گاهی دلم تراشه ای از سنگ می شود
گاهی تمام آبی این آسمان ما
یکباره تیره گشته و بی رنگ می شود
گاهی نفس به تیزی شمشیر می شود
از هر چه زندگیست دلت سیر می شود
گویی به خواب بود جوانی مان گذشت
گاهی چه زود فرصت مان دیر می شود
کاری ندارم کجایی چه می کنی
بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود
✍ قیصر امین پور-روحش شاد
🦉🦉 | 85 | 1 | Loading... |
19 Media files | 99 | 1 | Loading... |
20 Media files | 101 | 2 | Loading... |
21 🌈🌈🌈 | 96 | 1 | Loading... |
22 وقتی حرف می زنیم، بیشتر می خواهیم خودمان را قانع کنیم تا دیگران را.
کسی که قانع شده باشد،
کسی که به اندیشه های خود ایمان داشته باشد، اصلا حرف نمیزند.…!
🦉🦉 | 94 | 1 | Loading... |
23 Media files | 103 | 1 | Loading... |
24 Media files | 107 | 4 | Loading... |
25 Media files | 109 | 2 | Loading... |
26 Media files | 123 | 6 | Loading... |
27 Media files | 106 | 1 | Loading... |
28 Media files | 102 | 1 | Loading... |
29 زن سیاسی بهتر از مرد سیاسی است. مردان انگار که برای حضور در معرکه سیاست به دنیا می آیند. اما زنان ، بر این میدان منت میگذراند که پا در آن می نهند.
هر جا زنی هست که به خاطر عدالت می جنگد ، آن جا عطری پیچیده است شیرین و شورانگیز و بهشتی. ما بدون زنان خوب ، مردانی کوچکیم ...
#نادر_ابراهیمی
کتاب: آتش بدون دود | 105 | 8 | Loading... |
30 مهربونه من
هایده
كافه شمرون 🌹
@shemrooncafe | 94 | 6 | Loading... |
31 Media files | 121 | 4 | Loading... |
32 Media files | 93 | 2 | Loading... |
33 Media files | 107 | 8 | Loading... |
34 Media files | 92 | 5 | Loading... |
35 ☔️☔️ | 90 | 0 | Loading... |
36 در انتخابات ریاست جمهوری مواظب کاظم ها باشیم!!
دو نفربه نام های اصغر وکاظم ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﻳﮏ ﺁﺳﺎﻳﺸﮕﺎﻩ ﺭﻭﺍﻧﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
یک رﻭﺯ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﻗﺪﻡ ﻣﻰﺯﺩﻧﺪ اصغر ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﻋﻤﻴﻖ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻳﺮ ﺁﺏ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺖ...
کاظم ﻓﻮﺭﺍً ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﭘﺮﻳﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻒ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﺑﻪ اصغر ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﮐﺸﻴﺪ.
ﻭﻗﺘﻰ ﺩﮐﺘﺮ ﺁﺳﺎﻳﺸﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎﻧﻪ کاظم ﺁﮔﺎﻩ ﺷﺪ، ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺳﺎﻳﺸﮕﺎﻩ ﻣﺮﺧﺺ ﮐﻨﺪ..
کاظم ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ:
ﻣﻦ ﻳﮏ ﺧﺒﺮ ﺧﻮﺏ ﻭ ﻳﮏ ﺧﺒﺮ ﺑﺪ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺩﺍﺭﻡ.
ﺧﺒﺮ ﺧﻮﺏ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﻰ ﺍﺯ ﺁﺳﺎﻳﺸﮕﺎﻩ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﺮﻭﻯ، ﺯﻳﺮﺍ ﺑﺎ ﭘﺮﻳﺪﻥ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﻭ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩﻥ ﺟﺎﻥ ﻳﮏ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮ، ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﻋﻘﻼﻧﻰ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﺑﺤﺮان ها ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻯ ﻭ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺭﺳﻴﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﺗﻮ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻭ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺩﺭ ﺗﻮﺳﺖ...
اﻣﺎ ﺧﺒﺮ ﺑﺪ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭﻯ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻥ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺩﺍﺩﻯ، ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐﻤﺮ ﺑﻨﺪﺵ ﺩﺍﺭ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺧﺒﺮ ﺷﺪﻳﻢ ﺍﻭ ﻣﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ.
کاظم ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﻗﺖ ﺑﻪ صحبت هاﻯ ﺩﮐﺘﺮ ﮔﻮﺵ ﻣﻰ ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ:
ﻣﻦ ﺁﻭﻳﺰﻭﻧﺶ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺧﺸﮏ ﺑﺸﻪ…
خلاصه دور و بر ما پر از اصغر و کاظمه خواستم بگم اگه مثل اصغر غرق شدین دلخوش به نجات توسط کاظم نباشین!!
جهت یادآوری این روزها کاظم خان ها برای انتخاب شدن احتمالا رفتارها و سخنانی و حتی رفتارهایی از خود نشان می دهند تا ما فکر کنیم عاقل و وطن پرست شدند ، ولی بعداز انتخابات مطمئناً همه ما رو آویزان خواهند کرد تا بقول خودشان خشک شویم...!!
#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg | 97 | 3 | Loading... |
37 ☔️☔️ | 83 | 0 | Loading... |
38 در دام تو محبوسم در دست تو مغلوبم
وز ذوق تو مدهوشم در وصف تو حیرانم
🌿🌿
دستی ز غمت بر دل پایی ز پیت در گل
با این همه صبرم هست وز روی تو نتوانم
🌿🌿
در خفیه همینالم وین طرفه که در عالم
عشاق نمیخسبند از ناله پنهانم
🌿🌿
بینی که چه گرم آتش در سوخته میگیرد
تو گرمتری ز آتش من سوخته تر ز آنم
🌿🌿
گویند مکن سعدی جان در سر این سودا
گر جان برود شاید من زنده به جانانم
🌿🌿
#حضرت_سعدى
🦉🦉 | 110 | 4 | Loading... |
39 Media files | 83 | 0 | Loading... |
40 📌 توی دنیای روانشناسی یه کلمهای وجود داره که معنای عجیبی داره "Jomo" یعنی لذت از دست دادن، دیدی بعد یه مدت چقدر راضی از قطع ارتباط با یه عده یا چقدر خوشحال میشی رابطهای رو از دست دادی، در واقع داری همین حس رو تجربه میکنی
🦉🦉 | 91 | 1 | Loading... |
Repost from كنسرت بانوان (محجوب)
تو در خیالی « عشق پنهان»
اردیبهشت ۱۴۰۳
🦉🦉
1.07 MB
❤ 2
*من به پیری هم جوانی می کنم*
*عشق ها با زندگانی می کنم*
*دم غنیمت دانم، ای پیری برو،*
*تا نفس دارم جوانی می کنم*
*«مهدی سهیلی»*
...
خاطره ی یک خانم از بالا رفتن سالهای عمرش:
وقتی نوجوان بودم هر گاه میگفتند فلانی سی سالشه چقدر برایم دور از ذهن و باور بود.
از نوجوانی تا بیست سالگی را خیلی دوست داشتم و سر از پا نمیشناختم.
کم کم اما، به سی که نزدیک و نزدیکتر میشدم گمان میکردم دیگه داره دیر میشه. هول هولکی به خانه بخت رفتم و از مادر شدن لذت بردم.
وقتی سی ساله شدم تازه فهمیدم که چقدر از بیست سالگی زیباتر شدهام. دلم نمیخواست آینه را رها کنم و گمان میکردم سی سالگی بهترین سن ممکن است.
در تکاپویی همه سو نگر، عاشقانه، مادرانه و دلبرانه با همسر و کودکان خویش تند پا تر از زمان جست و خیز میکردم و دلم میخواست زمان همانجا بایستد.
سی را که در میکده زندگی به چهل رساندم تازه فهمیدم که شرابِ فهمیدنم چه گوارا است،
انگار میزان اندیشه و باورم میزانترین زمان خود را تسخیر کرده است.
آه که من چقدر چهل سالگی را دوست داشتم؛ همان سن و سالی که وقتی بیست ساله بودم ما را از آن میهراسانیدند.
چهل هم گذشت به دروازه پنجاه که رسیدم گفتم چقدر حالا روزهایم زیباتر و اندیشه ام جا گیر تر از همیشه است و با شکوهی بی مانند برای جهان و روزگاری که میرفت، خود را برازنده ترین یافتم، چرا که هم توان جست و خیزم بود و هم امکان لذت جستن از حاصل تلاش خویش...؛
به شصت که نزدیک شدم اولش کمی ترسیدم اما به سرعت باور کردم که این زیباترین و مطمئنترین ایستگاه زندگی است. غزل غزل، زندگی را شانه کردم، به گیسوانی به سپیدی موهایم در میان مش و رنگین کمان های زیبا و جذاب؛
به خودم گفتم: چقدر این مکان و این زمان دلرباست و اینجا درست همان جا و همان زمانی است که می جستم. اکنون که در هفت گاه زندگی گذران می کنم دیگر هیچ هراسی در دل ندارم که باورمند به شربی مدام و سر بلند به گیسوان سپید و اندیشه بلند خویش هستم.
من اکنون ایمان دارم که به هشتاد هم که برسم باور خواهم کرد که هشتاد زیباترین عدد شناسنامه من خواهد شد. آلبوم زندگی را ورق بزنید، استکانی چای بریزید و به شکرانهٔ نفس کشیدن و سلامتیتان سربکشید، مبادا زندگی را دست نخورده بگذارید...
پایان کار آدمی نه به رفتن یار است و نه تنهایی و نه مرگ ...
*دورهٔ آدمی زمانی تمام می شود که دلش پیر شود یا قبل از مرگ، انسانیتش !!!!!! بمیرد ...*
*مرداب به رود گفت :*
تو چکار کردی که اینقدر
زلالی
رود پاسخ داد : *گذشتم* ....❤️🌺
🦉🦉
👍 1
دمنوشی شبانە با صدای آسمانی
#شجریانِ جان...
"به یاد عارف"
بنشین به یادم شبی، ترکن از این می لبی
که یاد یاران خوش است
یاد آور این خسته را، کاین مرغ پربسته را
یاد بهاران خوش است
مرغی که زد ناله ها، در قفس هر نفس
عمری زد از خون دل، نقش گل بر قفس، یاد باد...
آلبوم: به یاد عارف، چاووش ۱
بیات زند ، بیات ترک
@Avazeh_Eshgh
4_5875398519421946902.mp35.96 MB
Kirish qilib, tafsilotli ma'lumotlarga ega bo'ling
Biz sizga ushbu hazinani tasdiqlashdan so'ng ochamiz. Va'da qilamiz, tezroq!