علی ارجمند | شعر
379
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
-27 kunlar
-630 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
ای روی تو رخشندهتر از قبلهٔ زردشت
بیرویِ تو چون زلفِ تو گوژست مرا پشت
عشق تو مرا کشت و هوای تو مرا سوخت
جور تو مرا خست و جفای تو مرا کشت
هر چند همه جور و جفای تو کشیدم
هرگز نکنم مهر و وفای تو فرامشت
برخیز و بیا تا ز رخ و زلف تو امشب
پر لاله کنم دامن و پر مُشک کنم مشت
#امیر_معزی
@aliarjomand1
کسی که تنها میان تنها سری به زانو گرفته باشد
کسی که در شهر خود غریبانه کنج پستو گرفته باشد
چگونه حرفی به لب بیارد که شکل تنهاییاش نباشد؟
کسی که ممکن نبوده با غیر سایهاش خو گرفته باشد
چه قصهای!، بنده باشی اما گمان کنی تا ابد رهایی
به ظن خود زنده باشی اما جنازهات بو گرفته باشد
هلا تو ای با خودت غریبه، کجا بجویی نشانی از خود؟
که شهر و آیینههایش از تو تمامقد رو گرفته باشد
کجا بیابی نشانی از خود؟ مگر در آفاق چشمهایی
که در علفزارهای بکرش، بهار پهلو گرفته باشد
مگر که برق نگاهی این قیر لخته را از شبت بشوید
کسی بیاید که چشمهاش از ستاره الگو گرفته باشد
کسی بیاید که سایهاش مثل آب باشد شراب باشد
که جان لبتشنهات از او نوش و نوشدارو گرفته باشد
هلا تو ای با خودت غریبه، کجا بگیری نشانی از خود؟
مگر در آیینهای که چشمان او به این سو گرفته باشد
#علی_ارجمند
@aliarjomand1
هرچه نیست مانده و رانده
از هرچه هست خسته و رسته
از خواستن چه عایدمان شد؟
نایل شدن بر این در بسته
نایل شدن بر این شب مسدود
فرجام نورکاوی ما بود
این شب که ماه سرد و کبودش
طرفی از آفتاب نبسته
#علی_ارجمند
@aliarjomand1
زوالِ بیم و گمان را دو پیک باده زدیم
محال بود رسیدن، ولی به جاده زدیم
علی_ارجمند
@aliarjomand1
🔴کانال شاعران معاصر🔴
علی شیبانی
@ali_sheybanee
@ali_sheybanee
کبری موسوی قهفرخی
@mousavighahfarokhi
@mousavighahfarokhi
محمد شریف
@mohammadshariif
@mohammadshariif
حمزه کریمتباحفر
@hamzehtabbahfar
@hamzehtabbahfar
نیلوفر بختیاری
@niloofarbakhtyari
@niloofarbakhtyari
اعظم سعادتمند
@azamsaadatmand
@azamsaadatmand
پانتهآ صفایی
@safaeip
@safaeip
علی فرزانهموحد
@alifarzaneemovahed
@alifarzaneemovahed
رحمتاله رسولیمقدم
@rasooli_moghaddam
@rasooli_moghaddam
مهدی ابوالقاسمی
@naraami
@naraami
مصطفی هاشمیاهری
@poetryofficeahari
@poetryofficeahari
سیدمحمدحسین حسینی (زخم)
@zakhmofficial
@zakhmofficial
سعید مبشر
@saeid_mobasher_71
@saeid_mobasher_71
علی ارجمند
@aliarjomand1
@aliarjomand1
🔴عضو شوید و شعر خوب بخوانید🔴
Repost from فریدون
معرفت نیست در این معرفتآموختگان
ای خوشا دولت دیدار دلافروختگان
دلم از صحبت این چربزبانان بگرفت
بعد از این دست من و دامن لبدوختگان
عاقبت بر سر بازار فریبم بفروخت
ناجوانمردی این عاقبتاندوختگان
شرمشان باد ز هنگامهی رسوایی خویش
این متاع شرف از وسوسه بفروختگان
یار دیرینه چنان خاطرم از کینه بسوخت
که بنالید به حالم دل کینتوختگان
خوش بخندید رفیقان که در این صبح مراد
کهنه شد قصهی ما تا به سحر سوختگان
#فریدون_توللی @fereydun_tavallali
«بیسایه مثل باد»
ای وای من، پناه من از من گریختهست
تنها گریزگاه من از من گریختهست
ای کاش زار زار ببارید تا ابد
ای ابرها که ماه من از گریختهست
آن نیمهی سپید که الفت گرفته بود
با نیمهی سیاه من، از من گریخته ست
چون حفرههای جمجمه در قعر گورها
تهماندهی نگاه من از من گریختهست
آواره مثل بادم از آنرو که سایهیِ -
همواره سربهراه من از من گریختهست
در باغ خواب من گل آتش دمیده است
مهر من و گیاه من از من گریختهست
گیرم دوباره میوهی ممنوعهای رسید
انگیزهی گناه من از من گریختهست
#علی_ارجمند
@aliarjomand1
Repost from N/a
🔴کانال شاعران معاصر🔴
کبری موسوی قهفرخی
@mousavighahfarokhi
@mousavighahfarokhi
رحمتاله رسولیمقدم
@rasooli_moghaddam
@rasooli_moghaddam
سیدهتکتم حسینی
@t_hosseyni
@t_hosseyni
مصطفی هاشمیاهری
@poetryofficeahari
@poetryofficeahari
نیلوفر بختیاری
@niloofarbakhtyari
@niloofarbakhtyari
سعید مبشر
@saeid_mobasher_71
@saeid_mobasher_71
سیدمحمدحسین حسینی (زخم)
@zakhmofficial
@zakhmofficial
علی شیبانی
@ali_sheybanee
@ali_sheybanee
علی ارجمند
@aliarjomand1
@aliarjomand1
مهدی ابوالقاسمی
@naraami
@naraami
حمزه کریمتباحفر
@hamzehtabbahfar
@hamzehtabbahfar
علی فرزانهموحد
@alifarzaneemovahed
@alifarzaneemovahed
محمد شریف
@mohammadshariif
@mohammadshariif
🔴عضو شوید و شعر خوب بخوانید🔴
«اینجا تماشاخانه نیست»
پیرِ خونآشام وارد شد، جوان را سر برید
باز راوی قهرمان داستان را سر برید
باز راوی دیو غارتپیشهای تصویر کرد
پیشِ پایِ او پریِ آسمان را سر برید
بر سریرِ شانههای خلق فرعونی نشاند
تیغ بر کف هرچه طفلِ بیزبان را سر برید
در دلِ این خاکِ حاصلخیز تیر و نیزه کاشت
نخلهایِ بوستانِ باستان را سر برید
راوی از خون مست بود و شادمان از مرگِ ما
فاتح از تاراجِ باغِ اینزمان بیبرگِ ما
قصهای از نو روایت کرد پیرنگش سیاه
چنگِ شومش را به قانون برد، آهنگش سیاه
صحنهای، بازیگرانش چنگ و دندان آخته
صحنهای، هر سویْ گرگی گردنی افراخته
کنجِ هر دهلیزِ زندانش جوانی زیر تیغ
ذکرِ مادرهایشان: شیون، پدرهاشان: دریغ
قصهای شالودهاش چون لاشه در حال فساد
قصهای در خود رها، جلپارهای در دست باد
صحنه در خون موج میزد، ما تماشاگر شدیم
ما شبیهِ سایهها تنها تماشاگر شدیم
خون شتک میزد به چشمِ خیره و مبهوت ما
خشکتر میشد زبانِ الکن و مسکوت ما
تا یکی فریاد زد: «اینجا تماشاخانه نیست!
بندیانِ دیو و دد! اینجا تماشاخانه نیست!»
ناگهان دیدیم ما هم لابلای قصهایم
هر کدام از ما یکی از نقشهای قصهایم…
#علی_ارجمند
@aliarjomand1
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.