195
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
اشخاصی که در اطراف ما هستند به صورت اتفاقی در کنار ما قرار نگرفته اند بلکه به دلیل تشابه یا نقطه اشتراک خاصی جذب ما شده اند،اگر کسی بگوید من از ارتباطاتم راضی نیستم
پاسخ ساده است:
تغییر کنید تا اطرافیان شما هم افراد دیگری گردند!
#مرد_وارونه
#ایرنه_کلارمونت
https://t.me/zendegieman2018
خنده آور است یا فاجعه بار که پس از چند سال زن و مردی میگویند اختلاف سنی یا فرهنگی بین ما زیاد بود. خوب از همان اول متوجه نشدید! چرا متوجه شدیم ولی یکدیگر را دوست داشتیم. خوب اگر دوست داشتید چرا کارتان به جدایی کشید؟ پاسخی ندارند.
ولم کرد رفت. این معروفترین جمله در داستان عشق ها و دوست داشتن های امروز است. داستانهای شکست عاطفی که تقریباً جزو روزمره زندگی ما و اطرافیانمان شده.
داستان تکراری و تلخ ما به درد هم نمیخوریم و فکر نمیکردم نتونیم با هم کنار بیاییم که بارها و بارها شنیده ایم و خواهیم شنید.
عوامل مختلفی موجب به وجود آمدن روابط بی سرانجام شده اند :
یکدیگر را ابزار دیدن
عدم صمیمیت
داشتن رابطه جنسی قبل از بوجود آمدن عشق و دلبستگی
عدم وجود صداقت و روراستی
ارتباط ضعبف اجتماعی و نداشتن دوست
بی هدفی و نداشتن مهارت کافی تصمیم گیری
نداشتن مهارت خود کنترلی
#روابط_بی_سرانجام
#شکست_عاطفی
#rohtafy_h
https://www.instagram.com/p/CPJj2bEA-LM/?utm_medium=share_sheet
https://t.me/zendegieman2018
بخشودگی: حلقهای گمشده در رواندرمانی و دستیابی به جامعهای سالم
بخشودگی مقولهای کلیدی در رواندرمانی به ویژه در رابطه با مراجعینی است که تجربه آسیبهای شدید در گذشته داشتهاند. بسیاری از مراجعین از مشکلات درونی و بیرونی در رابطه با کنار آمدن با احساساتی از قبیل ترس،خشم و گناه رنج میبرند.
بخشودگی یکی از بارزترین جنبههایی است که مراجع در برابر آن مقاومت میکند. رشد بهنجار روانشناختی مستلزم رفتاری باثبات از سوی مراقبین است تا کودک در محیطی که برای او فراهم کننده محبت و امنیت است بتواند به تدریج از وابستگی به سوی استقلال روانی رفته و بند ناف روانشناختی خود را قطع کند. این فرایندی است که ماهلر به آن فردیت- جدایی میگوید. در کودکانی که مراقبین از ثبات رفتاری برخوردار نبوده و فراتر از آن محیطی آسیبزا برای آنها فراهم میشود، نیازهای براورده نشده پروندههای بسته نشدهای را میسازند که همچنان احساسات سالهای ابتدایی زندگی را در آنها زنده نگه میدارند. در بیمارانی که تاریخچه آسیبهای شدید دارند با شخصیتی بیثبات و خشمگین روبرو هستیم که خشم خویش را به شکلی متناوب به خود و دیگری متوجه میکنند. تا چه حد میتوان از چنین فردی انتظار داشت خشم خود را کنار گذاشته و مراقبین و مرتکبینی را که به او آسیب زدهاند ببخشد. اگر این خشم کنار گذاشته نشود چگونه میتوان انتظار بهبودی داشت؟ چطور میتوان به انسانی که در طی سالهای متوالی هدف آزارهای شدید بدنی، احساسی، جنسی و کلامی بوده گفت که نگاه خود را از گذشته پردرد و رنج خود برگیرد و به سوی حال و آینده بچرخاند و خشم خویش را رها کند و ببخشد؟ حتی میتوان انتظار داشت که درمانگری که چنین گفت و گویی با بیمار برقرار میکند، خود هدف خشم او قرار گرفته و متهم به عدم درک درد و رنج وی شود.
بخشودگی واژهای سنگین و از نظر هیجانی پربار است. معنای آن باید برای بیمار روشن شود. بخشودگی به معنای نادیده گرفتن, فراموش کردن و همه چیز را به خوبی و خوشی تمام کردن نیست. همچنین به معنی به زور پذیرفتن کسی در زندگی خود و دوست داشتن او نیست. در حقیقت بخشودگی به معنی نماندن در تخیلات یا رفتارهای نفرت و انتقام است. این به معنی آن است که فرد از رفتارهای مخرب با خود و دیگران دست بردارد و آسیب را به صورتهای گوناگون تکرار نکند. از این منظر بخشودگی میتواند به معنی رها کردن باشد.
برخی چنین فکر میکنند که اگر فردی را که باعث آسیب آنها شده ببخشند این امر موجب فرار کردن و قسر در رفتن او می شود. گاهی بهبود نیافتن راهی برای مجازات مرتکب است در واقع بیمار چنین میگوید: ببین با من چه کردی امیدوارم احساس پریشانی و گناه همچنان با تو باشد.
بیمار باید به این درک برسد که هدف بخشودگی رساندن خود او به آرامش و صلح درونی است. جنگ درونی با مرتکب باید به پایان برسد و از صحنه ذهن بیمار بیرون رانده شود. تداوم درگیری با او به شکل تلویحی به معنای ارزش قایل شدن برای مرتکب و اجازه دادن به تداوم آسیب است. رها کردن به معنی گذاشتن نقطه پایانی بر آسیب و بستن پرونده پردرد و رنج گذشته است.
در تاریخ ملتها و در بعد اجتماعی نیز با سناریویی مشابه روبرو هستیم. پروندههای همچنان گشودهای که از سالهای دور و نزدیک در حافظه ملتها ماندهاند، خشمی را در گذر زمان انباشته میکنند که به شکلی وسواسگونه در دل تاریخ تکرار میشوند. زنجیره خشم و انتقام به شکلی حیرت آور در هر نسلی مکرر میشود. هر قدرتی که میآید چوبههای دار خود را برپا میکند و خشم همچنان چون شبحی در دالانهای تاریک تاریخ به حضور خود ادامه میدهد. برای ساختن تاریخی نو, باید که نقطه پایانی بر آن گذاشت. همانگونه که ماندلا گفت و به زیبایی نیز به آن عمل کرد ، درمان نه در فراموش کردن که در بخشودن است. این نیازمند عظمی ملی و اراده ای قوی برای هدایت کردن خشم از سمت ویرانگری به مسیر سازندگی و آفرینش است. در غیر این صورت محکوم به تکرار تاریخ هستیم.
https://t.me/zendegieman2018
خلا رابطه عاطفی یا فقدان حمایت کافی والدین باعث میشود که بسیاری از کودکان دارای محرومیت هیجانی زودتر از موقع، دوران کودکیشان را پشت سر بگذارند.
آنها فکر میکنند بهترین راه حل در چنین شرایطی این است که هر چه سریعتر بزرگ شوند و به خودکفایی برسند. این دسته از کودکان فراتر از سن خود به احساس کفایتمندی دست مییابند، ولی در درون به شدت احساس تنهایی میکنند.
آنها اغلب خیلی زود و نا به هنگام وارد دوره بزرگسالی میشوند. به عنوان مثال خیلی سریع کار پیدا میکنند، وارد رابطه جنسی میشوند و ازدواج میکنند یا به کارهای یاری رسان میپردازند.
این دقیقا همان چیزی است است که مدام با خودشان میگویند؛
"من همیشه عاقلتر از سنم بوده ام " .
#محرومیت_هیجانى
#خلاء_عاطفی
#کودک_آسیب_دیده
#rohrafy_h
https://www.instagram.com/p/CPG-64-Afpt/?utm_medium=share_sheet
برای بیرون آمدن از نقش قربانی ابتدا باید برای نیاز برآورده نشدهء کودکیمان سوگواری کنیم و باور کنیم که زمان برآورده شدنش گذشته است. سپس یاد بگیریم کم کم روی پاهای خودمان بایستیم. از دیگران انتظار درک و عشق بی قید و شرط نداشته باشیم، مسئولیت خواسته ها، ترس ها و ناکامی هایمان را خود بر عهده بگیریم و کمتر به دیگران متکی باشیم. در این حالت شاید توقعاتمان از دیگران کمتر شود و بجای وابستگی، بتوانیم صمیمیت بالغانه ای که فقط بین دو فرد توانا شکل می گیرد را احساس کنیم.
https://t.me/zendegieman2018
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.