cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

کانال فلسفی «تکانه»

Reklama postlari
5 568
Obunachilar
+2424 soatlar
+1297 kunlar
+17630 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

👌🏻مجموعه ای از کانال های تخصصی که منابع لازم را به صورت #رایگان در اختیار شما قرار میدهد ‼️ لیست به زودی حذف خواهد شد....
Hammasini ko'rsatish...
💥امشب میخوام یه فرصت در اختیارت بزارم که با عضو شدن توی کانالای زیر بتونی معلومات خود را بالا ببری و به کانال‌های که می‌خواهی رایگان دسترسی پیدا کنی 👇 https://t.me/addlist/tdHGC9_YaCI1Njhk
Hammasini ko'rsatish...
داستانکِ بوفِ مینِروا گایست، از همان آغاز، نه فیلو سوفیا که خودِ سوفیا است. ولی «او» خود هنوز نمی دانَد. گایست، در برابر آینه است و می نگرد. گایست ایستاده است و ناجنبان ولی تصویر در جنبش است. تصویر در آغاز با او بیگانه است. تصویر پاره پاره است و هنوز ریختی یکپارچه ندارد. تصویر از هزاره ها می گذرد و با هر جنبش و گذری در «او» که ایستاده است و ناجنبان، تلنگری می شود و «او» را و نگاه «او» را ژرفتر می سازد. تصویر پاره پاره است، پاره ها با هم می ستیزند، درهم می روند، جدا می شوند ولی هربار به «او» که به این تصویر می نگرد نزدیکتر می گردند. سرانجام تصویر از بی ریختی و چند پارگی و چند ریختی برون آمده و یکپارچه خودِ «او» می شود. «او» در می یابد که هر آنچه از آغاز در تصویر بود خودِ «او» بود. «او» در می یابد که زمانی به درازا در برابرِ خود ایستاده و خود را نگریسته است. «او» در می یابد که آن همه پارگی ها ، ستیزها، آشتی ها، دوری ها و نزدیکی ها خودِ «او» بوده است. «او» اکنون در می یابد که «موشِ کور»ی را که می نگریست که می کاوید و می کاوید ولی هیچ نمی دید[فرانسه]، خودِ «او» بود و نمی دانست. «او» اکنون درمی یابد «جغدی» را که می دید که می نگریست و می دید ولی هیچ نمی انجامید[آلمان]، خودِ «او» بود و نمی دانست. گایست که در آینه، هم کرئون و هم آنتیگون را دیده بود، گایست که در آینه هم عیسی را و هم پیلات را دیده بود، گایست که هم خدایگان و هم پیشیار و بنده را دیده بود، اکنون درمی یابد که آنهمه خودِ «او» بود. گایست که در آینه، خدای را آدمی سان و میرا و بر چلیپا دیده بود، اکنون او را رستاخیز یافته در خود می بیند. گایست دیگر هم موشِ کور است و هم جغد و نیز بیشتر. گایست خودِ سوُفیا ست. «او» که خود را چونان تاریخی ناخودآگاه می نگریست، اکنون خودِ تاریخ است که از ناآگاه بودن گذر کرده و تاریخِ دگرسانی آغازیدن می گیرد که شدن اش آگاهانه است. دیگر آن چه واقعی است عقلانی است و آن چه عقلانی است واقعی می باشد. «او» دیگر در آینه با تصویرِ بیگانه ای روبارو نیست. «او» چون خداوندْ خدا هر آن چه در آینه می بیند را نیک می یابد چرا که هر آن چه می بیند را این «او»ست که گفته است بشود و آن، شده است. خدا مرد و پس از سه روز [که همان تاریخ است]، در گایست رستاخیز یافت. گایست خداست، خداست در آدمی. گایست جهان است، جهان است در آدمی. خدا واقعی است، جهان واقعی است، ولی این همه تصویرهایی هستند از گایست. گایست، همانا خودآگاهیِ انسان است. هرآن چه هست، در پرتو روشناییِ خورشیدِ خودآگاهی است که به دیده می آید. گایست همانا خودِ مینِروا ست و دیگر هیچ. این، همان داستانَکِ فریبایی است که هر شب، بوفِ مینِروا برای کودکانِ پیرِ باختر بازمی گوید تا پوچ منشانه تر و مسخ تر از پیش، به خواب روند. کانالِ فلسفیِ « تکانه » ۲۶ ژوئیه ۲۰۲۰ #خسرو_یزدانی #تکانه @khosrowchannel
Hammasini ko'rsatish...
attach 📎

00:29
Video unavailableShow in Telegram
مرا چنین گفت: من پایانِ تو ام برای بردنِ تو می آیم هنگامِ آمدنم را نمی دانی مپرس و مگو کِی چشم به راه ام بنشین #خسرو_یزدانی #تکانه @khosrowchannel به کانالِ فلسفیِ « تکانه » در تلگرام بپیوندید، و نوشتار ها را به دیگر اندیشورزان نیز بفرستید!
Hammasini ko'rsatish...
3.94 MB
👆🏻این #لیست👆🏻 کانالهای مورد نیازتان  را #رایگان در اختیار شما قرار می دهد
Hammasini ko'rsatish...
امشب به مناسبت تولد خودم لیستی از بهترین چنل های VIPرو که فروشی هستن رو خریداری کردیم امشب رایگان قرار میدیم :🙏👇 https://t.me/addlist/bSCz9cdQbE9iM2Jh
Hammasini ko'rsatish...
پایی زِ ما بریده نیست! آغازه ها را بریده از خود نپنداریم. آغازه ها هماره با ما هستند. می گویند پای کسی را که بریده اند، گاه احساس می کند هنوز با اوست پایی که دیگر ندارد. باختریان و نیز شماری از هم میهنان، می خواهند این اندیشه را در ایرانیان رخنه دهند که گذشتهٔ پُرشکوهِ ایران مانندِ آن پا، از اکنون مان بریده و گسسته است و اندیشیدنْ به آن گذشته ها و با خود پنداشتنِ آن گذشته ها، خودفریبی و نابخردانه است. اگر بگذاریم این چرک اندیشی در ما رخنه کند و گذشته را بریده ز خود بپنداریم، یا بر یک پا می مانیم و سرنگون می شویم یا با پایی وام گرفته از باختر، لنگان لنگان می رویم آنجا که آنان می خواهند. «اکنون»، کودک است و «گذشته»، مادر. مادر است که کودک را راه رفتن می آموزد. بر سرِ راهِ یتیمانِ بی پناه، تبهکاران کمین کرده اند. به خود آییم و تبهکاران را یاران و مهربانان نشماریم! #خسرو_یزدانی #تکانه @khosrowchannel به کانالِ فلسفیِ « تکانه » در تلگرام بپیوندید.
Hammasini ko'rsatish...
attach 📎

Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.