کانال تلگرامی گلونی
ایران را میخواهی مرا بشناس من تاریخ ایرانم رسم و رسومات قوم لک.موسیقی لکی شعر.چلسرو.مور.فرهنگ.و... در کانال گلونی
Ko'proq ko'rsatish670
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
-1030 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
04:11
Video unavailableShow in Telegram
قطعه #لکی((بئنا))
یکی از نَغَماتِ فولکلور که از دیر باز به همراه مقام ها و ملودی های دیگری مانند بزران و هه لاو و .... در موسیقی قوم لَک به همراه رقص در شادی های این سرزمین جاری بوده است.
ریتم این نغمات " سنگین سماع " یا همان رقص عارفانه است.
یکی از دغدغه های اصلی گروه دلکوب نگاه به موسیقی نواحیِ ایران است که سرشار از ریتم ها و ملودی های غنی است که در قالب موسیقی الکترونیک ارائه خواهد شد
کانال تلگرامی گلونی
🌹🌹🌹🌹
@Golvani_lak
55.36 MB
👌 1
Photo unavailableShow in Telegram
روستای ورکانه معروف به چشمه قل قل:
ورکانه روستایی در نزدیکی شهر همدان واقع در استان #همدان ایران است.
روستای ورکانه همدان که به عنوان نگین گردشگری روستایی این استان شهرت یافته است با سنگهای لاشه که تمام کوچههای آن را احاطه کردهاند زیر نورهای موضعی به رنگ قهوهای سوخته در میآیند که تصاویر اروپای دوران رنسانس را یادآور میشود.
پیشینه روستای ورکانه به بیش از ۴۰۰ سال میرسد و آنچه از تاریخ برمیآید اینکه نخستین و قدیمیترین محله آن، محله درب مسجد است.
زبان اهالی روستا #فارسی_و_لکی است.
این روستا در سال 95 به عنوان لوکیشن سریال «علی البدل» انتخاب شد. این سریال نوروز 96 از شبکه یک سیما پخش شد.
کانال تلگرامی گلونی
🌹🌹🌹🌹
@Golvani_lak
👍 1
01:02
Video unavailableShow in Telegram
سراب گیان نهاوند
سراب گیان یکی از زیباترین و پرآبترین سرابهای استان همدان است. این چشمه شگفتانگیز در ۱۸ کیلومتری جنوب غربی شهر نهاوند و ۲ کیلومتری تپه باستانی گیان و در شمال شهر گیان قرار گرفته است.
این چشمه زیبا و پرآب و سراب چشمنواز دارای آب بسیار غنی و مرغوب و درختان چنار کهن و جنگلی زیبا و رویایی است. در اطراف سراب گیان درختان بلند و تنومندی وجود دارد.
نام چشمه یک نام #لکی است. واژه گیان یا گیو در گویش #لکی_نهاوند معنای جان را میدهد که به دلیل زیباییهایی که این منطقه دارد به نام سراب جان یا سراب گیان نام گرفته است.
این گوشه از طبیعت، واقعا تکهای از بهشت است که بهوسیله جاده باریکی به نهاوند وصل میشود و در دو سوی آن بقایای ۲۰۰ هکتاری جنگلهای قدیم زاگرس، چشمانداز و تابلویی فوقالعاده از کوه، جنگل و دشتهای وسیع و خرم، ضلع غربی جاده را به نمایش میگذارد.
کانال تلگرامی گلونی
🌹🌹🌹🌹
@Golvani_lak
8.88 MB
😍 5
پایتخت فرمانروایی به نام آل پی :
آیا میدانید که در ۶ کیلومتری شمال غربی کوهدشت و در دامنه کوه چنگری منطقهای تاریخی قرار دارد که مطالعات انجامشده بر روی اشیاء و آثار به دستآمده نشان میدهد که منطقه سرخ دم لکی پایتخت فرمانروایی به نام آل پی بوده و بهصورت مستقل حکومت میکرده است.
از این منطقه تاریخی که قدمت آن به هزاره اول قبل از میلاد برمیگردد آثار و اشیاء تاریخی بسیاری اکتشاف شده است.
این منطقه تاریخی با وسعت یک هکتاریاش دارای حصاری از تختگاه، شاهنشین و منازل مسکونی بوده به طوریکه قسمت شاهنشین بر دیگر قسمتهای حصار مسلط بوده است.
کانال تلگرامی گلونی
🌹🌹🌹🌹
@Golvani_lak
❤ 5👏 3
Photo unavailableShow in Telegram
نمایی از منطقه #سرخ_دم_لکی کوهدشت
کانال تلگرامی گلونی
🌹🌹🌹🌹
@Golvani_lak
👏 4😍 2
00:43
Video unavailableShow in Telegram
شبکه لک تی وی تقدیم می کند...
گفتگو با دکتر سید امین نوربخش
سفیر صلح و سازش و بین الملل
#قوم_لک
#زبان_لکی
#اقوام_ایرانی
#شبکه_لک_تی_وی
#دکتر_سید_امین_نوربخش
#سفیر_صلح_سازش_بین_الملل
کانال تلگرامی گلونی
🌹🌹🌹🌹
@Golvani_lak
15.44 MB
👍 6👎 1👏 1
❇️ داستان پرنده ای به اسم کچی کپو
خلاصه ی داستان کچی کپو به این صورت است که در زمانهای قدیم پیرزنی عروسی داشت مقداری شیر را برای اینکه بجوشاند به او داد.مقداری هیزم زیر دیگ زد و خودش رفت تا استراحت کند و عروس را مامور جوشاندن شیر کرد ،وقتی شیر به جوش آمد شروع به کف کردن کرد حجمش زیاد شد بعد از پایان کار و از بین رفتن کف ،شیر پایین رفت و کم به نظر رسید پیرزن کم شدن شیر را از چشم عروس دید و شروع کرد به غر غر کردن و اینکه تو شیر را به دیگران بخشیدی،عروس بسیار ناراحت شد و به پیرزن گفت: " کچی کپو کف بی کم بی" یعنی عمه،سرم،کف بود کم شد ،همانجا از خدا خواست او را از دست پیرزن پر دهد و رها کند .دعایش مستجاب شد و به پرنده ای تبدیل شد و بر درختی نشست و بانگ کچی کپو کف بی کم بی رو سر داد و اینگونه بود که این متل یا داستان به فرهنگ داستانی ما لک ها افزوده شد.
کچی=عمه
کپو= سر
👏 1
دکلمه:استاد بیژن گراوند(پایار)
کپ کپو . پرنده افسانه ای در باور مردمان لک. اسطوره انسانهایی که اسیرند و زیر بار ستم کاری از دستشان ساخته نیست.حکایت تراژدی وار نوعروسی که از ستم مادر شوهر و جهالت شوهر از یزدان می خواهد برای رهایی به پرنده ای تبدیل شود.
بر اساس یک باور عامیانه و افسانه ای که در فرهنگ لکی و باور و فولکور مردم لک زبان وجود دارد و منحصر به این قوم می باشد.
پرنده (کپ کپو) دختر زیبا و جوانی بوده که به تازگی به خانه بخت رفته است.
او در خانه شوهر مورد اذیت و آزارهای معمول مادر شوهر قرار می گیرد.
در یکی از روزها که مادر شوهر مشغول دوشیدن شیر از گله بوده و عروسش به او کمک می کند مادر شوهر یک قزان پر از شیر را به عروسش می دهد تا به سیاه چادرشان ببرد. مادر شوهر وقتی کارش تمامشده و به سیاه چادرشان باز میگردد قزان شیر را می بیند که از شیر داخلش کم شده و به این خاطر عروسش را متهم می کند که او از شیر داخل قزان خورده و به همین خاطر از شیر قزان کم شده است. عروس در جواب مادر شوهر قسم می خورد که لب به شیر قزان نزده است، مادر شوهر می گوید قزانی که من به تو سپردم لبالب پر شیر بود ولی اکنون لبالب نیست اگر تو نخوردی پس بگو شیر چطور شده؟!
عروس در جواب می گوید: روی شیر کف بوده و در این مدت کف از نشست کرده و قزان این طوری مقداری خالی نشان میدهد. مادر شوهر اما حرف عروس را قبول نمی کند و اصرار دارد که عروس شیر را خورده است.
عروس خسته از آزار و اذیت های مادر شوهر در آن لحظه از خدای خود می خواهد برای خلاصی از رنجهای مادر شوهر او را به پرنده ای تبدیل کند و چنین هم می شود. اکنون هزاران سال است آن دختر زیبا و تازه عروس به شکلی پرنده ای هر کجا می شنید داد می زند: کف بود، کف بود....
لازم به توضیح است ظلم و ستم مادر شوهرها در حق عروسهای جوانشان در طول قرنهای طولانی زبانزد خاص و عام بوده است.
کانال تلگرامی گلونی
🌹🌹🌹🌹
@Golvani_lak
attach 📎
👍 5👏 1
کپ کپو . پرنده افسانه ای در باور مردمان لک. اسطوره انسانهایی که اسیرند و زیر بار ستم کاری از دستشان ساخته نیست.حکایت تراژدی وار نوعروسی که از ستم مادر شوهر و جهالت شوهر از یزدان می خواهد برای رهایی به پرنده ای تبدیل شود.
بر اساس یک باور عامیانه و افسانه ای که در فرهنگ لکی و باور و فولکور مردم لک زبان وجود دارد و منحصر به این قوم می باشد.
پرنده (کپ کپو) دختر زیبا و جوانی بوده که به تازگی به خانه بخت رفته است.
او در خانه شوهر مورد اذیت و آزارهای معمول مادر شوهر قرار می گیرد.
در یکی از روزها که مادر شوهر مشغول دوشیدن شیر از گله بوده و عروسش به او کمک می کند مادر شوهر یک قزان پر از شیر را به عروسش می دهد تا به سیاه چادرشان ببرد. مادر شوهر وقتی کارش تمامشده و به سیاه چادرشان باز میگردد قزان شیر را می بیند که از شیر داخلش کم شده و به این خاطر عروسش را متهم می کند که او از شیر داخل قزان خورده و به همین خاطر از شیر قزان کم شده است. عروس در جواب مادر شوهر قسم می خورد که لب به شیر قزان نزده است، مادر شوهر می گوید قزانی که من به تو سپردم لبالب پر شیر بود ولی اکنون لبالب نیست اگر تو نخوردی پس بگو شیر چطور شده؟!
عروس در جواب می گوید: روی شیر کف بوده و در این مدت کف از نشست کرده و قزان این طوری مقداری خالی نشان میدهد. مادر شوهر اما حرف عروس را قبول نمی کند و اصرار دارد که عروس شیر را خورده است.
عروس خسته از آزار و اذیت های مادر شوهر در آن لحظه از خدای خود می خواهد برای خلاصی از رنجهای مادر شوهر او را به پرنده ای تبدیل کند و چنین هم می شود. اکنون هزاران سال است آن دختر زیبا و تازه عروس به شکلی پرنده ای هر کجا می شنید داد می زند: کف بود، کف بود....
لازم به توضیح است ظلم و ستم مادر شوهرها در حق عروسهای جوانشان در طول قرنهای طولانی زبانزد خاص و عام بوده است.
کانال تلگرامی گلونی
🌹🌹🌹🌹
@Golvani_lak
attach 📎
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.