cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

حجم سپید

Reklama postlari
1 116
Obunachilar
+624 soatlar
+57 kunlar
+3330 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Repost from حجم سپید
ما مردمان عجیبی هستیم، مدام در جستجوی چیزی که بس به خودمان نزدیک است به دورها می‌رویم، زیبایی همیشه در آنجا است، نه اینجا، حقیقت هرگز در خانه ی خودمان نیست بلکه جایی در آن دورها است، در جستجوی استاد و مرشد به آنسوی جهان میرویم ولی نسبت به شاگرد، یعنی نسبت به خودمان ناآگاهیم، چیزهای ساده‌ی زندگی را نمی‌شناسیم، اما پیچیده‌ترین مسائل را همیشه در ذهن با خود حمل می‌کنیم، از تلاشها و رنجها یا شادیهای روزانه ی خود بی خبریم، ولی می کوشیم تا به یک چیز ناشناخته و اسرارآمیز دست یابیم. ما خود را نمی شناسیم، فقط میل داریم از کسی پیروی کنیم و برده ی کسی باشیم که وعده ی شناخت می دهد، وعده ی یک پاداش میدهد، امید و نوید رساندن ما را به یک مدینه ی فاضله می دهد، تا زمانی که درونمان تیره و آشفته است چیزیی را هم که انتخاب و جستجو میکنیم تیره و آشفته خواهد بود. کريشنامورتی - حضور در هستی @hajmesepid
Hammasini ko'rsatish...
Repost from حجم سپید
سایه ها واقعی هستند @hajmesepid
Hammasini ko'rsatish...
Hammasini ko'rsatish...
Shadows are real.mp39.73 MB
Hammasini ko'rsatish...
9b00be7d-9d94-49ac-bdab-b9cc523d2177.mp33.36 MB
سرگردان بر فراز دریایی از مه @hajmesepid
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
by Caspar David Friedrich @hajmesepid
Hammasini ko'rsatish...
Hammasini ko'rsatish...
M.R. Shajarian & Seventh Soul - Jaanan.mp317.76 MB
Hammasini ko'rsatish...
Sunken land Germind.mp315.73 MB
(بخش یک) بیدی از بلور، سپیداری از آب، فواره‌ای بلند که بادکمانی‌اش می‌کند درختی رقصان اما ریشه در اعماق بستر رودی که می پیچد، پیش می‌رود روی خویش خم می‌شود، دور می‌زند و همیشه در راه است: کوره راه خاموش ستارگان. یا بهارانی که بی‌شتاب گذشتند آبی در پشتِ جفتی پلکِ بسته که تمام شب رسالت را می‌جوشد حضوری یگانه در توالی موج‌ها موجی از پس موج دیگر همه چیز را می‌پوشاند قلمروی از سبز که پایانیش نیست چون برق رخشان بال‌ها آنگاه که در دل آسمان باز می‌شوند کوره‌راهی گشاده در دلِ بیابان از روزهای آینده و نگاه خیره و غمناک شوربختی چون پرنده‌ای که نغمه‌اش جنگل را سنگ می‌کند و شادی‌های بادآورده‌ای که همچنان از شاخه‌های پنهان بر سر ما فرومی‌بارد ساعات نور که پرندگانش به منقار می‌برند بشارت‌هایی که از دست‌هامان لب پر می‌زند حضوری همچون هجوم ناگهانی ترانه چون بادی که در آتش جنگل بسراید نگاهی خیره و مداوم که اقیانوس‌ها و کوه‌های جهان را در هوا می‌آویزد حجمی از نور که از عقیقی بگذرد دست و پایی از نور، شکمی از نور، ساحل‌ها صخره‌ای سوخته از آفتاب، بدنی به رنگ ابر به رنگ روز که شتابان به پیش می‌جهد زمان جرقه می‌زند و حجم دارد جهان اکنون از ورای جسم تو نمایان است و از شفافیت توست که شفاف است من از درون تالارهای صوت می‌گذرم از میان موجودات پژواکی می‌لغزم از خلال شفافیت چونان مرد کوری می‌گذرم در انعکاسی محو و در بازتابی دیگر متولد می‌شوم #اکتاویو_پاز #سنگ_آفتاب @hajmesepid
Hammasini ko'rsatish...
Hammasini ko'rsatish...
Sunken - Delirium.mp320.71 MB
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.