یادداشتهای یک روانپزشک
من روانپزشک هستم. قسمتهایی از كتابهایی كه میخوانم را همرسان میکنم و برايشان پینوشت مینويسم. تلفن منشی برای گرفتن نوبت آنلاین 09120743890 https://t.me/Hafezbajoghli/9569
Ko'proq ko'rsatish11 683
Obunachilar
+1024 soatlar
+2507 kunlar
+51430 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
من اصلاً اهل خودکشی نیستم. این عادت احمقانه را دارم که فکر کنم همه چیز بهتر میشود. حتا وقتی تمام شواهد بر چیز دیگری دلالت دارند. حتا مواقعی که همه چیز بدتر و بدتر و بدتر و بدتر میشوند.
(جزء از کل، تولتز، خاکسار)
پ.ن: جسارت تولتز در ورود به بحث خودکشی، مخصوصا خودکشی یک نوجوان نشان از تواناییش در مدیریت بحث رو داره. وگرنه ورود به بحث خودکشی، آن هم خودکشی یک نوجوان در یک رمان میشه گفت تقریبا خط قرمزه. تا سالها نشر کتاب "رنجهای ورتر جوان" نوشتهی گوته در بسیاری از کشورها ممنوع بود. دلیل این ممنوعیت ایجاد یکی موج خودکشی تقلیدی در نوجوانان تحت تاثیر خودکشی ورتر، شخصیت اصلی رمان بود. به این پدیده، یعنی ایجاد موج خودکشی در جامعه به صورت تقلید از شخصیت داستان به دنبال خواندن یک رمان copycat suicide یا Werther effect گفته میشود. این مثال شاهدی بر نیمهی تاریک و خطرناک ادبیات است.
@hafezbajoghli
👍 47❤ 11👎 1
صادقانهترین و شفافترین یادداشت خودکشییی که خواندهام مال جورج سندرز بازیگر انگلیسی است:
"مردم عزیز، من شما را ترک میکنم چون حوصلهام سر رفته. احساس میکنم به اندازهی کافی زندگی کردهام. من شما را با تمام دلواپسیهایتان در این فاضلاب دلانگیز تنها میگذارم. موفق باشید."
فوق العاده نیست؟ بدجور راست گفته. اینجا واقعاً یک فاضلاب دل انگیز است. با مخاطب قرار دادن همهی آدمها نگران نیست کسی را جا انداخته باشد. دلایلش هم موجز و شفافاند. آخرین وصیت شاعرانهاش را میکند و بعد گشاده دستانه برای همهمان آرزوی موفقیت میکند.
(جزء از کل، تولتز، خاکسار)
@hafezbajoghli
👍 34❤ 14😁 5🤔 4
[یادداشت خودکشی "برت"]: "برای من ناراحت نباشید مگر این که خود را آماده کردهاید تا آخر عمر ناراحت باشید. دو سه هفته اشک و آه و پشیمانی چه فایدهای دارد وقتی قرار است یک ماه دیگر دوباره بخندید؟ نه
فراموشش کنید. فقط فراموشش کنید."
به نظر من که یادداشتش خیلی خوب بود. یک راست رفته بود سر اصل مطلب. ژرفای احساسات انسانی را اندازه گرفته بود و فهمیده بود عمقی ندارد و نتیجه را اعلام کرده بود. آفرین برت هر جا که هستی. به دام اکثر یادداشتهای این چنینی نیفتاده بود - مردم اکثراً یا اتهام میزنند یا تقاضای بخشش میکنند.
(جزء از کل، تولتز، خاکسار)
پ.ن: این قسمت شاهکار بود: "ژرفای احساسات انسانی را اندازه گرفته بود و فهمیده بود عمقی ندارد و نتیجه را اعلام کرده بود." این حتی در مورد عمیقترین رابطههای انسانی هم مصداق داره. ما توهم عمق در روابط انسانی داریم. مرگ به صورت قاطعی ثابت میکنه که اصلا عمق نداشتن. اونهایی که در سوگ طولانی مدت میمونن، به خاطر عمق رابطهشون با فرد از دست رفته نیست. اونها خودشون مشکلات درونروانی دارن. سوگ از یک جایی به بعد معطوف به فرد از دست رفته نیست، معطوف به خود آدمه. سختارین واقعیتی را که باید بپذیریم اینه که همه [به معنای صد درصدی ریاضیش] روابط انسانی سطحی هستن. ما توهم خاص بودن و عمیق بودن در روابطمون رو داریم. الان کشف کردم که صادقانهترین رابطهای که ما تو زندگیمون تجربه کردیم، رابطه با مامور پمپ بنزینه. مثل بقیهی رابطهها هیچ عمقی نداره، ادعای عمق هم نداره. بنزینتو میزنی و میری.
@hafezbajoghli
👍 41❤ 8🤔 3👎 2😁 2😢 1
فکر کردم محبوب بودن یعنی چه و به نتیجه رسیدم یعنی از سر تا ته راهرو کف دستت را در هوا به کف
دست بقیه بکوبی. داشتم فکر میکردم از همچین چیزی خوشم نمیآید.
(جزء از کل، تولتز، خاکسار)
پ.ن: شهرت بدون محبوبیت که تکلیفش معلومه. آشغالترین اتفاق دنیاس. ولی در مقابلش همه میگن محبوبیت خوبه. واقعا خوبه؟! یک لحظه تصور کنید تو یه جمع شلوغ باید با همه سلام علیک گرم بکنی! دو سه تاش خوبه. چهار پنج تاش هم بد نیست. شش هفت تاش قابل تحمله. به هشتمی که میرسی میخواهی فرار کنی!
@hafezbajoghli
👍 59❤ 8😁 2
الان فکر میکنم چرا آرزو داریم کسانی که دوستشان داریم به زندگی بازگردند وقتی میدانیم قبل از مرگ
چه قدر عذاب کشیدهاند، این قدر ازشان متنفریم؟
(جزء از کل، تولتز، خاکسار)
@hafezbajoghli
👍 39😢 9💔 7❤ 4🤔 2
الان قبول میکنم که آن روز ادراکم را مه گرفته بود. هیچ کدام از نشانهها را ندیدم. ناخن جویدن را فریادی کمک طلبانه ندیدم یا نشانهای بر این که به زودی زیر خاک خواهد پوسید. بعد از مرگ برت بارها آن روز را در ذهنم کالبد شکافی کردم. فکر کردم اگر میدانستم
حرفی میزدم یا کاری میکردم. هر کاری که شاید نظرش را عوض کند.
(جزء از کل، تولتز،خاکسار)
پ.ن: متاسفانه خیلی وقتها خودکشی نشانههای واضح نداره و حتی برای روانپزشکها هم پیش میاد که متوجه یک خودکشی قریبالوقوع نشن و اون رو میس کنن. برای همینه که توصیه میشه در هر ویزیت روانپزشکی مخصوصا در مورد کسی که افسردگی داره، و مخصوصا در مورد نوجوونها به صورت مستقیم و واضح از افکار خودکشی سوال بشه. اگه سوال مستقیم پرسیده بشه، معمولا پزشک را گمراه نمیکنن و پاسخ درست میدن.
@hafezbajoghli
👍 47😢 8❤ 2💔 2
از نزدیک به مسیحی که آن بالا به بند کشیده شده بود نگاه کردم. چشمان زجر کشیدهاش با زاویه پایین را نگاه میکردند. فکر کنم مشغول تماشای عکسهای احساساتی برت و پدرش بود. چشم ها با اندوهی بسیار مشغول بررسی عکسها بودند. شاید او را به یاد پدر خودش انداخته بودند یا این که چه طور
گاهی وقتی انتظارش را نداری ناگهان به زندگی باز میگردی. پرسیدم پس شما مذهبی هستین؟
ما کاتولیکیم تو چی؟
«آتئیست.»
(جزء از کل، تولتز، خاکسار)
پ.ن: این تصویر سازی ذهنی از مسیح مصداق نبوغ نویسندگیه. چطور ذهن تولتز تا اینجا پیش میره که میتونه ذهنیات خودش رو به شمایل مسیح روی دیوار فرافکنی کنه؟! من اولین باره با چنین پدیدهای در رمان برخورد میکنم.
@hafezbajoghli
👍 32❤ 5🤔 1
روی میزش چند قاب عکس بود. یکیشان عکس خودش بود، همراه آقای وایت که در یک زمین ورزش دست در گردن هم انداخته بودند، شبیه عکس یک فیلم احساساتی پدر و پسری بود. حتا یک ذره هم واقعی به نظر نمیآمد.
(جزء از کل، تولتز، خاکسار)
پ.ن: تمام عکسهای احساساتی عاشقانه، خانوادگی و جمعهای دوستانه دروغن. نهایتا ۲۸ درصد واقعیت رو نشون میدن. کشف من اینه که واقعیترین و صادقانهترین عکسها،عکسهای کارت ملی هستن.
@hafezbajoghli
😁 74👍 15👎 7❤ 2
چه طور میتونی شاگردهات رو تشویق کنی با ذهن باز تفکر کنن، وقتی خودت به سیستم اعتقادی کهنهای باور داری که مثل یه ماسک آهنی داره سر خودت رو له میکنه؟ نمیفهمی؟ تحرکات ذهنت با غیر منعطفترین اصول جزمی محدود شدهن. فکر میکنی اونجا ایستادهای و راجع به هملت حرف میزنی ولی چیزی که شاگردهات میشنون صدای مردیه که میترسه از دایرهی تنگی که احاطهش کرده یه قدم فراتر بگذاره. دایرهای که آدمهایی که صدها سال قبل مردهن دورت کشیدهن، همون آدمهایی یک مشت دروغ تحویل اجدادت دادن تا راحت بتونن تو خلوت اتاقکهای اعتراف، بچهها رو انگولک کنن.
(جزء از کل، تولتز، خاکسار)
@hafezbajoghli
👍 49❤ 5👏 1💔 1
تو میشناسی شون؟ خودت رو میشناسی؟ برای این که اگر خودت رو نشناسی نمیتونی کمکشون کنی خودشون رو بشناسن. احتمالاً مثل بقیهی معلمهای بیروح این مدرسهی دولتی شپش زده داری وقت همه رو اینجا تلف میکنی تا یه لشکر مقلد ترسو بار بیاری. به جای این که به شاگردات یاد بدی باید چه جوری فکر کنن بهشون یاد میدی باید به چی فکر کنن. سعی میکنی بریزیشون تو قالب یک مالیات پرداخت کن
بی عیب و نقص به جای این که به خودت زحمت بدی بفهمی واقعاً کی هستن.
(جزء از کل، تولتز، خاکسار)
پ.ن: با تمام احترامی که برای همهی معلمهای زندگیم قائلم و اگه لازم باشه هرکاری بتونم براشون انجام میدم و تا آخر عمر حس شاگردی رو به اونها دارم، ولی این دلیل نمیشه که دلم از تک تکشون به خاطر ذهنیت قالبزده و محدودکنندهی تک تکشون به درجاتی پر نباشه. دقیقا مثل پدر و مادر که باید عاشقشون بود ولی این عشق نباید دلیل بشه آدم دلش از اونها پر نباشه.
@hafezbajoghli
👍 64❤ 5
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.