cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

رادیو زی

و بیشتر آنچه این روزها نبشتم یقین ندانم که نبشتنش بهتر است یا نا نبشتنش ازین قرتی بازیا که ارتباط با ادمین @ztsh64

Ko'proq ko'rsatish
Eron168 857Forsiy161 238Toif belgilanmagan
Reklama postlari
314
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
-17 kunlar
-430 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Tehran (ft Saba Zameni) (2).mp317.47 MB
😢 2 1🕊 1
ترکیب برنده محسن چاووشی+بارون+پاییز🍂 @radio_zee64
Hammasini ko'rsatish...
Mohsen-Chavoshi-Ye-Paeiz-320.mp39.86 MB
🔥 3
📻 @radiokenari 📻
Hammasini ko'rsatish...
aram aram mp3.mp36.14 MB
1🥰 1
4_5834814836571115493.mp33.12 MB
3👍 1
Hör dir Fatemeh Mehlaban - Atash Karevan von Divaneye Ashegh an auf #SoundCloud https://on.soundcloud.com/cn2ap
Hammasini ko'rsatish...

👍 1
پیشترک از این نوشته بودم که آستانه جایی‌ست قبل از ورود به جایی. آن دم از زمان که برای درک آن لازم است زندگی را آنقدر کند کنیم، بلکه شاید چیزی از آن دستگیرمان شود. حد فاصل میان داخل و خارج که نه سهمی از داخل دارد و نه نقشی از خارج‌. شبیه درک آن لحظه‌ی کوتاه از روشن شدن یا خاموش شدن چراغ یخچال‌های قدیمی که سرگرمی جذاب آن روزها به حساب می‌آمد. همین آستانه، وقتی پی در پی یک مسیر خودش را جا کند، حریم بین دو فضا خواهد بود. جایی که نه آن قبلی ست و نه آن بعدی. می‌خواستم نامش را گذار بگذارم، اما گذار تکیه بر حرکت دارد هرچند نگاهی به پشت سر خود نیز می‌اندازد. اما این بخش از زمان و مکان که نه آن قبلی‌ست و نه آن بعدی، سهم کوچکی از زیستن است که به تماشا مشغولی. که این مقام میان آن بودن و این شدن، نه جای سکونت است و آنچه از آهستگیِ زندگی، سهم نوع بشر می‌شود، اغلب به همین مقام تکیه دارد. چقدر تماشا کنی، چه را تماشا کنی، قدرِ سهمِ زمانِ اندکِ مقامِ تماشا را بشناسی و چیزهایی از این دست. چیزکی از این جنس که در مقابل یک اثر هنری صرف می‌کنیم تا از قبل خودمان به نسخه‌ی بعدی خودمان بدل شویم. و سهم هنرمندان زایش همین عمر تماشاست.کمتر کسی سکونتی مادام العمر در این مقام داشته باشد. آدمیان به تماشا ایستاده و عزم گذر می‌کنند‌. مگر از رفتن انصراف داده باشند که موضوع علی حده‌ایست. این مقدمه‌‌ی طولانی که نظر به مختصات مکان و زمان دارد، در حد و حدود دیوار و بنا و اثر هنری محصور نمی‌شود. به احوالات خود که نگاه کنیم اوقات تماشایی را پیدا می‌کنیم. همان مقام ایستادنِ کوتاه در بهره‌ی اندک از زمان. و اگرچه "تماشایی" بودن را صفتی مطلوب برای آن احوال مطلوب و منظر مطلوب می‌دانیم و عمر تماشا اغلب برای اثر هنر اطلاق می‌شود که بینندگان را میخکوب کند، اما آنچه از زشتی و دوست نداشتنی بودن در آدمی حیرت می‌زاید، تماشایی نیست؟ آن غم ناخوانده که از پس نازیبایی‌ها اعم از بی‌عدالتی و فراق و چه و چه، پا را از رفتن باز می‌دارد، همان اندازه تماشایی ست که ... زیبای زائد الوصف یک آفرینش! مقام تماشای "تماشایی" ها، سهمی از درنگ دارد برای گذر از آن بودن و این شدن. نه هیچ عاشقی برای عبور از دل دل کردن قلبش قادر خواهد بود به سادگی همان بشود که بود، نه هیچ شادی ناشی از شعفِ نگاه به معشوق یا معشوقه‌ای چنان ماندگار است که بی‌وقفه فقط عبور کنیم. ما پای همیشه رفتن و رفتن نداریم ... تنظیمات درنگ را هم باید خودخواسته فعال کنیم. شاید که عاقبت از "آن بودن" به "این بهتری" بدل شویم . @radio_zee64
Hammasini ko'rsatish...
👍 1
ما برای فهم‌ موسیقی گاهی به کلام احتیاجی نداریم . این دو کلمه موسیقی آلمانی برای سه‌شنبه‌ی خاکستری مملو از دلتنگی، غم و ناامیدی ... همان اندازه که ثانیه ی چهلم‌ام بگوید Nur die Liebe (فقط عشق) .... همان درد و درمان @radio_zee64
Hammasini ko'rsatish...
02. Da Da Dam (Ich geb dir mein Ja).mp36.75 MB
4
دریا،چه اسم قِشنگی:) @radio_zee64
Hammasini ko'rsatish...
heydoo_hedayati_gatare_khali 128.mp33.42 MB
❤‍🔥 2🔥 1🥰 1
تو قشنگی مثل شکل‌هایی که ابرها می‌سازند؛☁️ @radio_zee64
Hammasini ko'rsatish...
4_505426782116678736.mp34.03 MB
3🥰 1🕊 1
وقتی عده‌ای در جامعه تصمیم می‌گیرند حق انتخاب پوشش زنان را محدود کنند، اولین بهانه شان این است که اگر شما اینطور لباس بپوشید به شما تجاوز می‌شود(از گفتن این جمله حتی خجالت هم نمی‌کشند)و چون ما دوستدار جایگاه زنان هستیم (خیر سرشان)، پس برما و شما واجب است که حجاب امری اجباری باشد، نه اختیاری! و خدا برای هیچ زنی نخواهد که مورد تجاوز واقع شود! همان ابتدا سر و وضعش را ورانداز می‌کنند تا بلکه تجاوز را به گردن پوشش او بیندازند. من به خوبی به خاطر می‌آورم که در زمان خفاش شب هم این گفته میان مردم فراوانی داشت که چرا زن در شب سوار ماشینی غیر از تاکسی شود‌! ازحجاب بگذریم و نگاهی بیندازیم به نحوه‌ی حکمرانی حاکمان سرزمین‌مان. سال گذشته که اعتراضات شکل گرفت، خشم مردم شعله گرفته بود،حاکمان معتقد بودند هرکسی که به مردم حق بدهد،دارد علیه نظام اقداماتی ناشایست انجام می‌دهد،لذا نه تنها به سرزنش مردم اکتفا نکرد، بلکه دست انداخت و دلسوزان را هم از لب یک تیغ گذراند.که اگر بخواهم نام ببرم، نه یکی و نه دو تا... بسیار بودند و هستند. از این سوی ماجرا هم الگوریتم متفاوتی وجود ندارد. مردم هم وقتی پای ظلم به مردم غزه به میان می‌آید، ترجیح می‌دهند به جای انسانی دیدن این ماجرا،به سرزنش حکومتشان بپردازند. این الگوریتم مشابه و جاری در جامعه را "سرزنش قربانی" بنامیم.گویی در جایگاه سرزنشگر قربانی،دلمان خنک می‌شود که اکت داشته‌ایم! اما واقعا داشته‌ایم؟ این کدام اکت است که راهکاری دست هیچ کس نمی‌دهد و مثل آونگ بین مردم و حاکمان تلو تلو می‌خورد؟ امیدوارم خواننده‌ی این متن بتواند میان نقد و سرزنش تفاوت و تمیز قائل بشود.اما لیطمئن قلبی عرض کنم که: نقد آن فعل کارامدی‌ست که اتفاقا سرزنشگر نه توان انجامش را دارد و نه از شنیدنش درسی درخور و شایسته برای خودش برمی‌دارد. نقد آن فعل هوشمندانه‌ای ست که برای گفتنش فرد باید برود چیزکی بخواند و بداند اقلکندش! و سرزنش در مقابل نقد، آن فعل هردم بیلی ست که نه فکر می‌خواهد و نه زحمت دانستن و تحلیل‌‌.کافیست بتوانی به قربانی چشم بدوزی و بگی نُچ نُچ! میبنی؟نگفتیم چنین بکنی چنان می‌شود؟بعد هم کوله بار اکت را زمین می‌گذارد و می‌رود سراغ قربانی بعدی تا او را سرزنش کند. تا مبادا همان جایی که هست بیندیشد و کار درست را انجام بدهد. بالاخره ساده نیست آدمی به خودش زحمت بدهد در هر موقعیتی ببیند چه اکتی(و نه ری اکت) می‌تواند به بهبود شرایط کمک کند. و همینطور می‌شود که وسط‌بازان چوب دو سر طلا هستند! چون مسئولیت بررسی وقایع را خارج از هیاهوی این رسانه و آن یکی رسانه به عهده می‌گیرند‌.چون از قضا آماده‌ی پذیرش مسئولیت هستند تا هرکجا که هستند یک گام به جلو بیایند. ولو یک قدم مورچه‌ای باشد. فکر کنیم ببینیم اگر به زنی تجاوز می‌شود چه عواملی دخیل اند؟ در چه حوزه هایی باید طلب اقدام موثر داشته باشیم؟ نقش خودمان چیست؟حکومت کاش فکر می‌کرد که برهانی،نصیری،جلایی پور، تاج زاده و آرمان ذاکری،بقیه اساتید اخراجی و خیلی های دیگر چه نقشی در اصلاح حکومتی دارند، قبل از اینکه تمامشان را عوامل بیگانه بداند! یا مردمی که از بغض حکومت،چشم خودشان را به روی مساله‌ی انسانی غزه بسته‌اند، کاش مسئولیت این را قبول می‌کرند که دشمن دشمن ما، الزاما دوست ما نیست که بروند پشت سرش نماز بخوانند! بله مسئولیت پذیری، آن فضیلت گمشده‌ی زندگی اجتماعی، فردی، سیاسی و غیره‌ی ماست که جای خودش را به سرزنش قربانی داده! و خلاصه که هم وطن! مسئولیت تیر رها شده، چه نقد باشد و چه سرزنش با ماست. چه قبل از انتخاب رفتارمان آن را بپذیریم و چه نپذیریم و طبق عادت گرفتار سرزنش قربانی‌های بیشمار باشیم. @radio_zee64
Hammasini ko'rsatish...
4
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.