cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

سیاست‌گذاری اجتماعی

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
5 336
Obunachilar
+124 soatlar
+27 kunlar
-2230 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Photo unavailableShow in Telegram
کانون صنفی معلمان ایران برگزار می‌کند: موضوع نشست: کوه یخ مسائل معلمان در ایران (تحلیل سیاست‌ها) سخنران: فاطمه مقدسی؛ دکتری جامعه‌شناسی و پژوهشگر سیاست‌گذاری آموزش کارشناس: محمدرضا نیک‌نژاد؛ فعال صنفی و مترجم چهارشنبه 30 خرداد، ساعت 23-21 لینک ورود به جلسه: https://calendar.app.google/5u7Sm7yayY8zRgHc9 @kasenfi
Hammasini ko'rsatish...
🔹 تأثیر تغییر اقلیم بر آموزش مدارس ایران در سال‌های اخیر روزهای زیادی را به‌دلیل آلودگی هوا، سرما، ریزگردها، طوفان‌های شن، سیل‌های فصلی، و گرمای شدید تعطیل بوده‌اند. همچنین برخی استان‌های کشور در طول سال تحصیلی شرایط حدی آب‌وهوایی را تجربه می‌کنند که تأثیر معناداری بر افت کیفیت یادگیری دانش‌آموزان دارد. بانک جهانی در آپریل ۲۰۲۴ گزارشی با عنوان «تأثیر تغییر اقلیم بر آموزش» منتشر کرده است که در ادامه چکیدۀ آن‌را می‌خوانید. 🔸 آموزش می‌تواند کلید پایان‌دادن به فقر در یک سیارۀ زیست‌پذیر باشد؛ سیاره‌ای که دولت‌ها باید هم‌اکنون برای محافظت از آن اقدام کنند. تغییرات آب‌وهوایی به افزایش تعداد و شدت رویدادهای حدی اقلیمی مانند طوفان، سیل، خشکسالی، موج گرما، و آتش‌سوزی منجر می‌شود. این رویدادها به‌نوبۀخود به اختلال در تحصیل نظیر تشدید افت یادگیری و ترک تحصیل منجر می‌شوند. 🔸 تغییرات اقلیم به تعطیلی گستردۀ مدارس منجر شده است. یک کودک ۱۰ساله در سال ۲۰۲۴ آتش‌سوزی جنگل‌ها و طوفان‌های استوایی را دو برابر بیشتر، سیل رودخانه‌ها را سه برابر بیشتر، ازبین‌رفتن محصولات کشاورزی را چهار برابر بیشتر، و خشکسالی را پنج برابر بیشتر از یک کودک ۱۰ساله در سال ۱۹۷۰ تجربه می‌کند. در طول ۲۰ سال گذشته، تعطیلی مدارس در اثر رویدادهای شدید اقلیمی-که پنج میلیون نفر یا بیشتر را تحت تأثیر قرار داده‌اند- در حدود ۷۵ درصد بیشتر شده است. این تعطیلی‌ها بیشتر به‌دلیل آسیب‌پذیری زیرساخت‌ها و استفاده از زیرساخت‌های مدارس برای سرپناه اضطراری گاه بسیار طولانی‌ بوده است. 🔸 علاوه‌براین، افزایش دما نیز مانع یادگیری می‌شود. هر روزِ مدرسه که با گرمای شدید همراه باشد به‌معنای افت یادگیری است. هرچند اندازۀ تأثیر نامشخص است و تاحدزیادی به شرایط زمینه‌ای [پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده، سطح برخورداری منطقۀ سکونت، کیفیت مدرسه، و ...] بستگی دارد، اما اتلاف یادگیری در دماهای بالاتر قطعی است. براساس تجزیه و تحلیل دقیق داده‌ها، دانش‌آموزان در ۱۰ درصد گرم‌ترین شهرهای برزیل، به‌دلیل افزایش میزان قرارگرفتن در معرض گرما سالانه حدود یک درصد اتلاف یادگیری را تجربه کرده‌اند. این بدان معنا است که یک دانش‌آموز متوسط در طول دورۀ تحصیل بین ۰.۶۶ تا ۱.۵ سال یادگیری را به‌دلیل بالابودن دما از دست می‌دهد. این زیان‌های یادگیری در بلندمدت به کاهش درآمد، افت بهره‌وری، نابرابری بیشتر، و ناآرامی‌های اجتماعی بیشتر می‌انجامد. 🔸 با وجود این پیامدهای فاجعه‌بار، آموزش همچنان در دستور کار سیاست‌های اقلیمی نادیده گرفته می‌شود. در سال ۲۰۲۰ کمتر از ۱.۳ درصد کمک‌های توسعه‌ای مرتبط با اقلیم به آموزش اختصاص یافته است. این گزارش چهار محور را برای حفاظت دولت‌ها از نظام آموزشی در برابر تغییر اقلیم به‌منظور تقویت تأثیر آموزش بر توسعه، کاهش فقر، و انسجام اجتماعی پایدار پیشنهاد می‌کند: ۱. مدیریت آموزش برای تاب‌آوری، ۲. زیرساخت مدرسه برای تاب‌آوری، ۳. تضمین تداوم یادگیری در مواجهه با شوک‌های اقلیمی، و ۴. استفاده از دانش‌آموزان و معلمان به‌عنوان عوامل تغییر. در این گزارش برای این چهار محور به‌اختصار دستور کار عملی و مثال‌هایی عملیاتی ارائه شده است. @omidi_reza
Hammasini ko'rsatish...

🔹انتخابات زیر سایۀ نئولیبرالیسم این عنوان یادداشتی است از جوزف استیگلیتز دربارۀ انتخابات آمریکا که اخیراً در پروجکت سندیکت منتشر شده است. بخش‌هایی از یادداشت را در ادامه می‌خوانید: 🔸ناسیونالیسم پوپولیستی در سرتاسر جهان روبه‌گسترش است و اغلب به‌دنبال قدرت‌گرفتن رهبران اقتدارگرا است. ارتدوکس نئولیبرال -کوچک‌کردن دولت، کاهش مالیات، مقررات‌زدایی- که حدود ۴۰ سال پیش در غرب به وجود آمد، بنا بود دموکراسی را تقویت کند، نه تضعیف! پس کجای کار اشتباه بوده؟ 🔸بخشی از پاسخ اقتصادی است: نئولیبرالیسم به آنچه وعده داده بود عمل نکرد. در ایالات متحده و سایر اقتصادهای پیشرفته‌ای که آن را پذیرفته‌اند، رشد درآمد سرانۀ واقعی (تعدیل شده با تورم) بین سال‌های ۱۹۸۰ و همه‌گیری کووید-۱۹، ۴۰ درصد کمتر از ۳۰ سال قبل بوده است. بدتر از آن، درآمد گروه‌های پایین و متوسط عمدتاً راکد مانده، اما درآمد گروه‌های بالا افزایش یافته، و تضعیف تعمدی حمایت‌های اجتماعی باعث ناامنی مالی و اقتصادی بیشتری شده است. 🔸نئولیبرالیسم بر این باور استوار بوده که بازارهای نامحدود کارآمدترین ابزار برای دستیابی به نتایج بهینه هستند. با‌این‌حال، حتی در روزهای اولیۀ غلبه نئولیبرالیسم، اقتصاددانان ثابت کرده بودند که بازارهای غیرقابل تنظیم نه کارآمد هستند و نه باثبات، چه رسد به اینکه منجر به ایجاد توزیع اجتماعی قابل قبول درآمد شوند. به نظر می‌رسد که طرفداران نئولیبرالیسم هرگز نمی‌دانستند که گسترش آزادی شرکت‌ها آزادی را در بقیۀ جامعه محدود می‌کند. 🔸مالیات در نئولیبرالیسم تحقیر می‌شود چراکه که آن را توهین به آزادی فردی می‌داند: فرد حق دارد هر آنچه را که به دست می‌آورد، حفظ کند، صرف‌نظر از اینکه چگونه آن را به دست می‌آورد. اما حامیان این دیدگاه حتی زمانی که درآمد خود را از راه‌های سالم به دست می‌آورند، متوجه نمی‌شوند که آنچه به دست می‌آورند با سرمایه‌گذاری دولت در زیرساخت‌ها، فناوری، آموزش، و بهداشت عمومی امکان‌پذیر شده است. آن‌ها به‌ندرت به این فکر کنند که اگر در یکی از کشورهای بدون حاکمیت قانون متولد می‌شدند احتمالاً چه داشتند؟ یا اگر دولت ایالات متحده سرمایه‌گذاری‌های لازم برای تولید واکسن کووید-۱۹ را انجام نمی‌داد، زندگی آن‌ها چه می‌شد؟ از قضا، کسانی که بیشتر از همه به دولت بدهکارند، اغلب اولین کسانی هستند که فراموش می‌کنند دولت برای آن‌ها چه کرده است. ایلان ماسک و تسلا چه وضعی داشتند اگر برای نجات، نزدیک به نیم میلیارد دلار از وزارت انرژی باراک اوباما در سال ۲۰۱۰ دریافت نمی‌کردند؟ 🔸حامیان دولت‌های کوچک‌تر می‌گویند بسیاری از هزینه‌ها باید کاهش یابد، از جمله حقوق بازنشستگی و مراقبت‌های بهداشتی عمومی. اما، اگر نداشتن مراقبت‌های بهداشتی مطمئن یا درآمد کافی در دوران سالمندی موجب تحمیل فشار به بخش بزرگی از جامعه شود، این بدان معنا است که جامعه آزادی کمتری دارد: دستکم، از ترس اینکه آینده‌شان چقدر آسیب‌زا خواهد بود، رهایی ندارند. 🔸نظام اقتصادی ما، کیستی ما و اینکه چه می‌توانیم باشیم را بازنمایی می‌کند و شکل می‌دهد. نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهد که تقریباً سه سال پس از خروج ترامپ از کاخ سفید مردم آشفتگی، بی‌کفایتی، و هجمه‌های دولت او به حاکمیت قانون را فراموش کرده‌اند. اما فقط باید به مواضع مشخص نامزدها در مورد مسائل نگاه کرد تا متوجه شد که اگر می‌خواهیم در جامعه‌ای زندگی کنیم که برای همۀ شهروندان ارزش قائل است و تلاش می‌کند راه‌هایی برای زندگی کامل و رضایت‌بخش برای آن‌ها ایجاد کند، انتخاب روشن است. متن کامل یادداشت در روزنامۀ پیام ما @omidi_reza
Hammasini ko'rsatish...
Global Elections in the Shadow of Neoliberalism

Joseph E. Stiglitz considers what 40 years of anti-government, low-tax, deregulatory advocacy have wrought around the world.

Photo unavailableShow in Telegram
اخیراً روزنامۀ شرق گزارشی دربارۀ فصل آتش‌سوزی در زاگرس منتشر کرد. با توجه به بارش مناسب و رویش علوفه در مراتع و جنگل‌ها، با گرم‌شدن هوا و خشک‌شدن علف‌ها، خطر آتش‌سوزی افزایش می‌یابد. سال 1399 وزارت تعاون، کار، و رفاه اجتماعی و ادارۀ منابع طبیعی کردستان طرحی را به‌صورت پایلوت برای پیشگیری و کنترل آتش‌سوزی با استفاده از ظرفیت جامعۀ محلی در دو شهرستان بانه و مریوان اجرا کردند. در این طرح حدود 230 داوطلب از 78 روستا برای مدت سه ماه (مرداد ،شهریور، و مهر) در قالب یک طرح عام‌المنفعه مشارکت داشتند. این افراد پس از گذراندن دورۀ آموزشی مسئولیت پایش مناطق اطراف هر روستا را بر عهده گرفتند. کل اعتبار این طرح حدود 600 میلیون تومان به‌علاوۀ سیم‌کارت‌هایی بود که از طریق رایتل در اختیار افراد قرار گرفته بود. براساس ارزیابی‌ها درنتیجۀ اجرای این طرح تعداد وقوع آتش‌سوزی در این دو شهرستان نسبت به سال قبل از آن حدود 45 درصد، و مساحت وقوع آتش‌سوزی در مریوان حدود 80 درصد و در بانه بیش از 30 درصد کاهش یافت. ارزیابی اجتماعی و بازنگری در چنین طرح‌هایی چه‌بسا بتواند از ابزارهای مناسب برای پیشگیری از آتش‌سوزی جنگل‌ها باشد. @omidi_reza
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
اخیراً روزنامۀ شرق گزارشی دربارۀ فصل آتش‌سوزی در زاگرس منتشر کرد. با توجه به بارش مناسب و رویش علوفه در مراتع و جنگل‌ها، با گرم‌شدن هوا و خشک‌شدن علف‌ها، خطر آتش‌سوزی افزایش می‌یابد. سال 1399 وزارت تعاون، کار، و رفاه اجتماعی و ادارۀ منابع طبیعی کردستان طرحی را به‌صورت پایلوت برای پیشگیری و کنترل آتش‌سوزی با استفاده از ظرفیت جامعۀ محلی در دو شهرستان بانه و مریوان اجرا کردند. در این طرح حدود 230 داوطلب از 78 روستا برای مدت سه ماه (مرداد ،شهریور، و مهر) در قالب یک طرح عام‌المنفعه مشارکت داشتند. این افراد پس از گذراندن دورۀ آموزشی مسئولیت پایش مناطق اطراف هر روستا را بر عهده گرفتند. کل اعتبار این طرح حدود 500 میلیون تومان به‌علاوۀ سیم‌کارت‌هایی بود که از طریق رایتل در اختیار افراد قرار گرفته بود. براساس ارزیابی‌ها در نتیجۀ اجرای این طرح در شهرستان مریوان تعداد آتش‌سوزی 69 درصد و مساحت حریق 89 درصد، و در شهرستان بانه به ترتیب 21 درصد و 32 درصد کاهش یافت. چه‌بسا ارزیابی اجتماعی و بازنگری و اصلاح چنین طرح‌هایی بتواند ابزار مناسبی برای پیشگیری از آتش‌سوزی در جنگل‌ها باشد. @omidi_reza
Hammasini ko'rsatish...
🔹 تأثیر تغییر اقلیم بر آموزش مدارس ایران در سال‌های اخیر روزهای زیادی را به‌دلیل آلودگی هوا، سرما، ریزگردها، طوفان‌های شن، سیل‌های فصلی، و گرمای شدید تعطیل بوده‌اند. همچنین برخی استان‌های کشور در طول سال تحصیلی شرایط حدی آب‌وهوایی را تجربه می‌کنند که تأثیر معناداری بر افت کیفیت یادگیری دانش‌آموزان دارد. بانک جهانی در آپریل ۲۰۲۴ گزارشی با عنوان «تأثیر تغییر اقلیم بر آموزش» منتشر کرده است که در ادامه چکیدۀ آن‌را می‌خوانید. 🔸 آموزش می‌تواند کلید پایان‌دادن به فقر در یک سیارۀ زیست‌پذیر باشد؛ سیاره‌ای که دولت‌ها باید هم‌اکنون برای محافظت از آن اقدام کنند. تغییرات آب‌وهوایی به افزایش تعداد و شدت رویدادهای حدی اقلیمی مانند طوفان، سیل، خشکسالی، موج گرما، و آتش‌سوزی منجر می‌شود. این رویدادها به‌نوبۀخود به اختلال در تحصیل نظیر تشدید افت یادگیری، ترک تحصیل، و اثرات بلند‌مدت منجر می‌شوند. 🔸 تغییرات اقلیم به تعطیلی گستردۀ مدارس منجر شده است. یک کودک ۱۰ساله در سال ۲۰۲۴ آتش‌سوزی جنگل‌ها و طوفان‌های استوایی را دو برابر بیشتر، سیل رودخانه‌ها را سه برابر بیشتر، ازبین‌رفتن محصولات کشاورزی را چهار برابر بیشتر، و خشکسالی را پنج برابر بیشتر از یک کودک ۱۰ساله در سال ۱۹۷۰ تجربه می‌کند. در طول ۲۰ سال گذشته، تعطیلی مدارس در اثر رویدادهای شدید اقلیمی-که پنج میلیون نفر یا بیشتر را تحت تأثیر قرار داده‌اند- در حدود ۷۵ درصد بیشتر شده است. این تعطیلی‌ها بیشتر به‌دلیل آسیب‌پذیری زیرساخت‌ها و استفاده از زیرساخت‌های مدارس برای سرپناه اضطراری گاه بسیار طولانی‌ بوده است. 🔸 علاوه‌براین، افزایش دما نیز مانع یادگیری می‌شود. هر روزِ مدرسه که با گرمای شدید همراه باشد به‌معنای افت یادگیری است. هرچند اندازۀ تأثیر نامشخص است و تاحدزیادی به شرایط زمینه‌ای [پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده، سطح برخورداری منطقۀ سکونت، کیفیت مدرسه، و ...] بستگی دارد، اما اتلاف یادگیری در دماهای بالاتر قطعی است. براساس تجزیه و تحلیل دقیق داده‌ها، دانش‌آموزان در ۱۰ درصد گرم‌ترین شهرهای برزیل، به‌دلیل افزایش میزان قرارگرفتن در معرض گرما سالانه حدود یک درصد اتلاف یادگیری را تجربه کرده‌اند. این بدان معنا است که یک دانش‌آموز متوسط در طول دورۀ تحصیل بین ۰.۶۶ تا ۱.۵ سال یادگیری را به‌دلیل بالابودن دما از دست می‌دهد. این زیان‌های یادگیری در بلندمدت به کاهش درآمد، افت بهره‌وری، نابرابری بیشتر، و ناآرامی‌های اجتماعی بیشتر می‌انجامد. 🔸 با وجود این پیامدهای فاجعه‌بار، آموزش همچنان در دستور کار سیاست‌های اقلیمی نادیده گرفته می‌شود. در سال ۲۰۲۰ کمتر از ۱.۳ درصد کمک‌های توسعه‌ای مرتبط با اقلیم به آموزش اختصاص یافته است. این گزارش چهار محور را برای حفاظت دولت‌ها از نظام آموزشی در برابر تغییر اقلیم به‌منظور تقویت تأثیر آموزش بر توسعه، کاهش فقر، و انسجام اجتماعی پایدار پیشنهاد می‌کند: ۱. مدیریت آموزش برای تاب‌آوری، ۲. زیرساخت مدرسه برای تاب‌آوری، ۳. تضمین تداوم یادگیری در مواجهه با شوک‌های اقلیمی، و ۴. استفاده از دانش‌آموزان و معلمان به‌عنوان عوامل تغییر. در این گزارش برای این چهار محور به‌اختصار دستور کار عملی و مثال‌هایی عملیاتی ارائه شده است. @omidi_reza
Hammasini ko'rsatish...
🔹اقتصادِ «سلامت برای همه» این عنوان یادداشتی است از ماریانا مازوکاتو؛ استاد اقتصاد نوآوری دانشگاه لندن و رییس کمیسیون اقتصاد سلامت برای همه در سازمان جهانی سلامت، که اخیراً در پروجکت سندیکیت منتشر شده است. کتاب‌های «دولت کارآفرین: نقد اسطوره‌های بخش خصوصی در مقابل بخش عمومی» و «ارزش همه چیز: ساختن و ستاندن در اقتصاد جهانی» از مازوکاتو به فارسی ترجمه شده است. بخش‌هایی از این یادداشت را در ادامه می‌خوانید: 🔸جهان فوراً به یک چارچوب جهانی جدید نیاز دارد که بر برابری تأکید کند. انتظام‌دادن به اقتصاد به گونه‌ای که «سلامت برای همه» را تضمین کند، برای پیشگیری یا دستکم واکنش سریع‌تر به همه‌گیری‌های آینده، بسیار مهم است. این امر مستلزم همسویی اقتصاد با اهداف سیاست‌های بهداشتی، اقتصادی، اجتماعی، و زیست‌محیطی است. 🔸سازمان جهانی سلامت از کشورهای عضو می‌خواهد که هزینه‌های سلامت را به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری بلندمدت -نه به‌عنوان هزینۀ کوتاه‌مدت، در نظر بگیرند. اما سیاست‌های ریاضتی در بسیاری از کشورهایی که تحت فشار تورم و بدهی هستند، بودجه‌های سلامت را تهدید می‌کند. سرمایه‌گذاری در حوزۀ سلامت از محرک‌های بلندمدت رشد است. سنجۀ بدهی به تولید ناخالص داخلی یک نسبت است: اگر دولت‌ها بر کاهش بدهی تمرکز کنند و از سرمایه‌گذاری‌هایی که به رشد آینده کمک می‌کند اجتناب کنند، این نسبت کاهش نمی‌یابد و حتی ممکن است افزایش یابد. 🔸امروزه در سراسر جهان شاهد بازگشت سیاست‌های صنعتی هستیم و این به دولت‌ها فرصت می‌دهد تا استراتژی‌های رشد خود را حول سلامت و سایر اولویت‌های حیاتی تنظیم کنند. یک استراتژی صنعتی مدرن باید بر مأموریت‌های اجتماعی و زیست‌محیطی تمرکز کند، که خود سرمایه‌گذاری، نوآوری، و رشد را در بخش‌های مربوطۀ اقتصاد تسریع می‌کند. نوآوری مبتنی‌بر هوش جمعی است نه محصول کار منفرد شرکت‌ها. نوآوری در حوزۀ سلامت به‌شدت تابع سرمایه‌گذاری عمومی است. سرمایه‌گذاری عمومی ایالات متحده برای پشتیبانی از تولید واکسن‌های کووید-۱۹ حدود ۳۱.۹ میلیارد دلار بود. این واکسن‌ها تنها یک نمونه از این سرمایه‌گذاری‌ها است. 🔸برای اطمینان از تسهیم صحیح ریسک‌ها و پاداش‌ها، یک رویکرد جدید برای همکاری عمومی-خصوصی نیاز داریم. دولت‌ها باید شرایط محکم‌تری را برای کسانی که به‌دنبال حمایت عمومی از نوآوری‌های سلامت هستند تعیین کنند؛ به‌ویژه آن‌ها را ملزم کنند که محصولات و خدمات بهداشتی به‌دست‌آمده به‌طور گسترده دردسترس و مقرون‌به‌صرفه باشد. اما مشکل این است که لابی‌های صنعت داروسازی همچنان در مقابل چنین چیزی مقاومت می‌کند. برای مثال، در مذاکراتی که برای معاهدۀ همه‌گیری در حال انجام است، ذینفعان خاص موفق شده‌اند اقدامات مهم مربوط به حقوق مالکیت معنوی را مسدود کنند. 🔸حقوق مالکیت معنوی نباید به ابزاری برای محافظت از سود انحصاری، یا جلوگیری از دسترسی به نوآوری‌های حیاتی سلامت -برای مثال با مسدود کردن تولید به‌موقع و مقرون‌به‌صرفه، یا جلوگیری از انتقال دانش و فناوری، تبدیل شوند. در شرایط اضطراریِ سلامت مانند یک بیماری همه‌گیر، اگر دسترسی عادلانه به آزمایش‌ها، واکسن‌ها، و محصولات بهداشتی اولویت اصلی نباشد، همه -و هر اقتصادی- در نهایت آسیب می‌بینند. در مورد کووید-۱۹، حدود ۱۴ میلیون نفر جان خود را از دست دادند و اقتصاد جهانی حدود ۱۴ تریلیون دلار زیان دید. 🔸مذاکره دربارۀ معاهدۀ همه‌گیری، ضرورت طراحی ابزارهای سیاست‌گذاری را به شیوه‌ای مأموریت‌محور برجسته می‌کند: اگر هدف جلوگیری از تهدیدات فاجعه‌بار سلامت است، پس توافق باید حول این هدف باشد. و این به معنای تأکید بر عدالت است. این موضوع برای طراحی مالی جهانی نیز صادق است. کشورهای با درآمد پایین و متوسط به فضای مالی برای سرمایه‌گذاری حیاتی در حوزۀ سلامت نیاز دارند. معاهدۀ همه‌گیری تا حدودی به اهمیت اقدامات کاهش بدهی‌های این کشورها اشاره می‌کند، اما تعهد بسیار قوی‌تری برای اصلاح بانک‌های توسعۀ چندجانبه در راستای اطمینان از دسترسی مناسب کمّی و کیفی کشورها به منابع مالی نیاز است، به‌نحوی‌که بدهی کشورها به مانعی برای انجام سرمایه‌گذاری‌های مهم و بلندمدت در حوزه‌های سلامت و اقلیم تبدیل نشود. 🔸به جای پیگیری رشد اقتصادی بدون توجه به پیامدها، ما باید فعالیت‌های اقتصادی را به سمت اهداف سلامت و رفاه انسان و تضمین یک محیط سالم و پایدار سوق داد. اجرای چنین اقتصادی نه یک آرزو، بلکه یک ضرورت است. اگر قرار است سلامت برای همه به اولویت اصلی تبدیل شود، باید به‌طور کامل در طراحی ساختارهای مالی عمومی و سیاست‌های اقتصادی، صنعتی، و نوآوری بازتاب داشته باشد. @omidi_reza
Hammasini ko'rsatish...
The Economics of Health for All | by Mariana Mazzucato - Project Syndicate

Mariana Mazzucato explains why pandemic prevention and preparedness must be embedded in economic policymaking.

Photo unavailableShow in Telegram
نفت، دولت، و صنعتی‌شدن در ایران این کار مسعود کارشناس که در سال ۱۹۹۰ منتشر شده، یکی از پژوهش‌های ارزشمند دربارۀ تحولات اقتصادی و اجتماعی به‌ویژه در سال‌های بعد از کودتای ۳۲ تا انقلاب ۵۷ است. کارشناس، تحولات اقتصادی این دوره را ذیل تحولات اقتصادسیاسی پس از جنگ جهانی و بازسازی مناسبات بین‌المللی تحلیل می‌کند. او نشان می‌دهد که چگونه بعد از کودتای سال ۳۲ روند اصلاحات اقتصادی در ایران معکوس شد و دخالت اقتصادی دولت براساس یک رابطۀ حامی‌پرورانه با نخبگان سنتی شکل گرفت. پس از بحران‌های اواخر دهۀ ۳۰ و اوایل دهۀ ۴۰، دولت ائتلاف‌های تازه‌ای را با گروه‌های جدید، مبتنی‌بر امتیازات اقتصادی در قبال مشارکت سیاسی منفعلانه شکل داد. در این دوره رانت‌های دولتی به نفع صنایع بزرگ و سرمایه‌بر توزیع می‌شد. به باور کارشناس، موانع اصلی توسعه در این دوره را باید در روند استبدادی انباشت سرمایه، ضعف نظام مالیاتی، دینامیزم نظام مالیاتی به زیان طبقات پایین، ضعف در ایجاد اشتغال، و توزیع ناعادلانۀ ثروت و روند روبه‌افزایش شکاف طبقاتی جست. @omidi_reza
Hammasini ko'rsatish...
🔹برابری و سیاست‌گذاری اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ به میزبانی انجمن علمی دانشجویان سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه تهران، سه جلسه نشست با موضوع «فقر و نابرابری؛ رویکردهای نظری و تجربی» برگزار شد. در جلسۀ اول از سه منظر به اهمیت نابرابری در سیاست‌گذاری اجتماعی پرداخته شد. در ادامه مختصری از بحث این جلسه را می‌خوانید. 🔸برابری به‌عنوان مفهوم مرکزی سیاست: جیسون میرز در آخرین پاراگراف کتاب «سیاست برابری» توضیح می‌دهد که همۀ تلاش من این بود که نشان دهم سیاست برابری نه در دولت‌های آرمان‌شهری، بلکه در ارزش‌هایی ریشه دارد که از زندگی روزمرۀ ما جدا نیست، زیرا سیاست به‌معنای کنش معنادار همگانی است و بدون برابری این نوع کنش و اساساً سیاست محقق نمی‌شود [هانا آرنت در کتاب «وضع بشر» به تفصیل در این باره بحث کرده است]. این ارزش‌ها در هر مدرسۀ عمومی، در پیاده‌روها و پارک‌های عمومی، در قوانین دستمزد و روابط کار، و در مقررات محیط‌زیستی نمود دارد و بیان می شود. در این معنا، نابرابری اساساً سیاست و کنش جمعی را ناممکن می‌کند. از این منظر، تحولات میانۀ قرن نوزدهم در فرانسه که با فاصلۀ کوتاهی به آلمان و ایتالیا هم کشیده شد، یک مقطع مهم تاریخی است، که به تعبیر دونزولو به «ابداع امر اجتماعی»، و شاید درست‌تر «برآمدن سیاست‌گذاری اجتماعی» منجر شد. 🔸برابری در جامعۀ وصله‌ای: مفهوم «جامعۀ وصله‌ای» مفهومی است که توماس مارشال در توضیح وضعیت جوامع سرمایه‌داری به‌کار می‌برد. مارشال به‌ویژه با کارهایش در زمینۀ شهروندی و طبقه شناخته می‌شود [ترجمۀ مقالۀ «شهروندی و طبقۀ اجتماعی» مارشال در کتاب بازخوانی و بازاندیشی دولت رفاه منتشر شده است]. او در تحلیل روند تاریخی شهروندی (مدنی، سیاسی، اجتماعی) در فاصلۀ قرن هیجدهم تا بیستم میلادی و نوع متفاوت نابرابری‌ها در هر دوره، توضیح می‌دهد که در جوامع مدرن دولت رفاه مانند چسبی بین سرمایه‌داری و دموکراسی عمل کرده است. به نظر او سرمایه‌داری و دموکراسی ذاتاً با هم ناسازگارند چراکه بنیان سرمایه‌داری بر میل به انحصار و نابرابری است و بنیان دموکراسی بر برابری و شهروندان برابر. آنچه این دو را در کنار هم نشانده، دولت رفاه است. در دو دهۀ اخیر پژوهش‌های زیادی انجام شده که نشان می‌دهد چگونه تضعیف یا عقب‌نشاندن دولت رفاه موجب تضعیف دموکراسی و گسترش جریان پوپولیست راستگرا در اروپا و آمریکا شده است. مانوئل کاستلز در کتاب «گسست» نشان می‌دهد که چگونه سیاست‌های ریاضتی و مسئولیت‌زدایی از دولت در حوزه‌هایی نظیر سلامت و آموزش و اشتغال به تشدید احساس بی‌عدالتی در بین شهروندان و گسست رابطۀ آن‌ها با نظام سیاسی منجر می‌شود. او تأکید می‌کند که اگر این روند با جهت‌دادن منابع به‌سوی منافع گروه‌های صاحب ثروت و قدرت از طریق تسخیر سیاست‌گذاری همراه باشد، موجب می‌شود تا فرایندهای سیاسی به سازوکارهای خودنابودگر مشروعیت نهادی تبدیل شوند و فضیلت مورد ادعای سیاست، در خدمت پنهان‌کردن کاستی‌های آن درآید. 🔸همبستگی اجتماعی مفهوم کانونی سیاست‌گذاری اجتماعی: به‌ویژه از اوایل دهۀ ۱۹۹۰ میلادی همبستگی اجتماعی در ادبیات سیاست‌گذاری رشد کرد. در این دوره، اندیشمندان حوزه سیاست‌گذاری اجتماعی همبستگی اجتماعی را فراتر از انسجام اجتماعی معرفی کردند که برابری را بهتر پوشش می‌دهد. به باور این‌ها همبستگی اجتماعی ترکیبی است از عدالت اجتماعی و انسجام اجتماعی، و مفهوم کانونی سیاست‌گذاری اجتماعی. پل برنارد در مدل دیالکتیکی که از رابطۀ آزادی، برابری، و انسجام اجتماعی ارائه می‌کند، تأکید دارد که این عناصر در عین ارتباط کلی با هم، با یکدیگر ناسازگارند. برای مثال، وی آزادی اقتصادی و به‌ویژه شکل نئولیبرال آن‌را تهدیدی جدی برای برابری و موجب تضعیف همبستگی اجتماعی می‌داند. او با بهره‌گیری از مفهوم شهروندی وصله‌ای مارشال، دموکراسی فراگیر را مطرح می‌کند که براساس آن برابری عنصری ضروری برای تحقق شهروندی و دمکراسی اجتماعی است. در ادامه هربرت نول این الگو را به‌عنوان ابزار سیاست‌گذاری اجتماعی ذیل سه سیاست جای می‌دهد: ۱. بهبود شرایط و کیفیت زندگی، ۲. تقویت همبستگی اجتماعی شامل کاهش نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی و تقویت روابط و پیوندهای اجتماعی، و ۳. تداوم‌پذیری و حفظ سرمایه‌های جامعه. [این بحث با تفصیل در فصل سوم کتاب «کیفیت زندگی؛ شاخص توسعۀ اجتماعی» توضیح داده شده است]. @omidi_reza
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
تمایز و امتیاز؛ پژوهشی در مدارس غیرانتفاعی مذهبی دخترانه کتاب حاصل پژوهش «غزاله چیت‌ساز» است که نشر آرما منتشر کرده. در معرفی کتاب آمده است: «این کتاب ما را به جهان ذهنی دانش‌آموختگان مدارس غیرانتفاعی مذهبی (اسلامی) برده و تصویری از تجربۀ تحصیل در این مدارس ارائه می‌دهد. همچنین براساس جزئیات جهان اجتماعی‌ که این دانش‌آموختگان در بطن آن پرورش‌ یافته‌اند، به سؤالاتی پاسخ خواهد داد، از قبیل اینکه مدارس غیرانتفاعی اسلامی چگونه ساختاری است؟ دانش‌آموزان این مدارس به‌عنوان سوژه، چه تلقی و تصوری از موقعیتی که از آن برخوردار بوده‌اند دارند؟ و افراد با خروج از این فضا، در مورد جهان، جایگاه دیگران و نحوۀ تعامل با آن‌ها چه می‌آموزند و در مورد نسبت موقعیت خود و دیگری چگونه داوری می‌کنند؟» مدارس خصوصی مذهبی در معنای مدرن آن ابتدا در اواسط دهۀ 1330 تأسیس شدند. نسل اول مؤسسان قائل به این بودند که آموزش ویژۀ «بچه‌های خانواده‌های خوب و اصیل است» و «بچه‌هایی را که @omidi_reza
Hammasini ko'rsatish...
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.