cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

اشعار حسین منزوی

نام من عشق است آیا می‌‏شناسیدم؟ حسين منزوى کانال دوم خودتان : t.me/poem_monzavi

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
10 334
Obunachilar
+1024 soatlar
+197 kunlar
+3230 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

⚜️⚜️⚜️⚜️ در خیابانی که از بوی تو سرشار است می روم وز یاد تو ، ذهنم گران بار است من خموشم ، لیک باد ظهر تابستان بادرختان اقاقی ، گرم گفتار است کوچه‌ای این جاست کز ما در همه سویش صورت فریادی از یادی ، پدیدار است کوچه ای که ریگ آموی و درشتی هایش زیر پای عاشقان ، همواره ، هموار است این همان کوچه است! می‌پیچم درآن،هر چند چون نباشی، راه رفتن نیز دشوار ،است چار چوب هر دری این جا به چشم من قاب تصویری از آن روی پری وار است کوچه خود در خواب قیلوله‌است و می‌بینم سایه ای در انحنای کوچه ، بیدار است سایه ای در انتظار سایه ای دیگر چشم در راه بلوغ ظهر دیدار است گرچه می‌دانیم ـ هم من ،هم تو ،هم سایه ـ چون تو این جا نیستی ، خورشید بیماراست #استاد_حسین_منزوی @hosseinmonzavisher @poem_monzavi ⚜️⚜️⚜️⚜️
Hammasini ko'rsatish...
00:22
Video unavailableShow in Telegram
∵∵∵∵∵∵∵∵∵∵∵∵∵∵∵∵∵∵‌∵∵∵∵∵∵∵∵∵∵ ✍🏻تابستان ۱۴۰۳
Hammasini ko'rsatish...
IMG_9091.MP42.66 MB
Repost from N/a
Photo unavailableShow in Telegram
#استاد_حسین_منزوى #دومان #غزل‌لر @poem_monzavi ⚜️⚜️⚜️
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
. بعد از تو کوچه بی تپش و سوت و کور ماند سوگت به چشم پنجره‌ها خاک غم فشاند بیست‌مین سالروزِ کوچِِ ماه‌بلندغزل، عالیجناب‌عشق #استاد_حسین_منزوی «نام و یادشان تا همیشه گرامی و ماندگار» @hosseinmonzavisher @poem_monzavi ⚜⚜⚜⚜
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
. سفر به خیر گل من !که می روی با باد ز دیده می روی اما نمی روی از یاد بیست‌مین سالروزِ کوچِِ ماه‌بلندغزل، عالیجناب‌عشق #استاد_حسین_منزوی «نام و یادشان تا همیشه گرامی و ماندگار» @hosseinmonzavisher @poem_monzavi ⚜⚜⚜⚜
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
. بعد از تو کوچه بی تپش و سوت و کور ماند سوگت به چشم پنجره‌ها خاک غم فشاند بیست‌مین سالروزِ کوچِِ ماه‌بلندغزل، عالیجناب‌عشق #استاد_حسین_منزوی «نام و یادشان تا همیشه گرامی و ماندگار» @hosseinmonzavisher @poem_monzavi ⚜⚜⚜⚜
Hammasini ko'rsatish...
00:06
Video unavailableShow in Telegram
شكوفه‌های هلو رُسته روی پيرهنت دوباره صورتی ِصورتی ‌ست باغ تنت دوباره خواب مرا می‌‌برد كه تا برسم به روز صورتی‌‌ات رنگ مهربان شدنت چه روزی آه چه روزی كه هر نسيم وزيـد گلی سپـرد به من پيش رنگ پيرهنت چه روزی آه چه روزی كه هر پرنده رسيد نوكی به پنجره زد پيشباز در زدنت تو آمدی و بهار آمد و درخت هلو شكوفه كرد دوباره به شوق آمدنت درخت، شكل تو بود و تو مثل آينه‌اش شكوفه‌های هلو رُسته روی پيرهنت و از بهشت‌ ترين شاخه روی گونه‌ ی چپ شكوفه‌ای زده بودی به موی پُرشكنت پرنده‌اي كه پريد از دهان بوسه‌ي من نشست زمزمه‌گر روی بوسه‌‌ی دهنت □ شكوفه كردی و بی اختيار گفتم آه چقدر صورتیِ ِ صورتی‌ ‌ست باغ تنت #استادحسین_منزوی @hosseinmonzavisher @poem_monzavi ⚜⚜⚜⚜‏
Hammasini ko'rsatish...
IMG_8408.MOV3.16 KB
⚜⚜⚜⚜ مرا به باغ و بهاران چه کار دور از تو ؟ مرا چه کار به باغ و بهار دور از تو ؟ بهار آمده امّا نه سوی من که نسیم زند به خرمن عمرم ، شرار دور از تو به سرو و گل نگراید دل شکسته ی من که سر به سینه زند سوگوار دور از تو هم از بهار مگر عشق ، عذر من خواهد اگر ز گل شده ام ، شرمسار دور از تو به غنچه ماند و لاله ، بهار خاطر من شکفته تنگ دل و داغدار دور از تو نسیمی از نفست سوی من فرست که باز گرفته آینه ام را غبار دور از تو گلم خزان زده آید به دیدگان که بهار خزانی آمده در این دیار ، دور از تو دلم گرفت ، اگر نیستی برم ، باری ، کجاست جام می خوش‌گوار دور از تو ؟ چه جای صحبت سال و مه و بهـار و خزان ؟ که دل گرفته ام از روزگار دور از تو #استاد_حسین_منزوی @hosseinmonzavisher @poem_monzavi ⚜⚜⚜⚜
Hammasini ko'rsatish...
⚜⚜⚜⚜ این بار تیر مرگ به افسونت ایستاد وقتی که چشم های تو ،‌فرمان ایست داد بوی کدام برگِ غنیمت شنیده بود این باد فتنه،دست به غارت که می گشاد شیرازه ی امید ،‌که از هم گسسته شد یک برگ نیم سوز به دست من اوفتاد نامت سیاه مشقِ ورق پاره ی من است هم رو سفید دفتر سودا از این سواد ! تا کی هوای من به سرت افتد و مرا با جامه های کاغذی ام آوری به یاد در بی نهایت است که شاید به هم رسند یکروز این دو خط موازی در امتداد تا خویش را دوباره ببینم ، هر آینه چشم تو باد و آينه ی دیگرم مباد بر جای جای دشنه ی او بوسه می دهم هیچم اگر چه عشق جز این زخم ها نداد غمگین در آستانه ی کولاك مانده ام تا کی بدل به نعره شود مویه های باد #استاد_حسین_منزوى @hosseinmonzavisher @poemmonzavi ⚜⚜⚜⚜
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
@hosseinmonzavisher ‌‏ @poem_monzavi ‏ ⚜️⚜️⚜️⚜️
Hammasini ko'rsatish...
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.