cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

کافه عکس

@Kourosh_Mohaddes ارتباط

Ko'proq ko'rsatish
Eron305 208Til belgilanmaganToif belgilanmagan
Reklama postlari
195
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

YouTube video: https://youtu.be/XJXybwXwafY - premieres May 17th at 10:30 PM Los Angeles YouTube audio: https://youtu.be/FNq-ngD4KYQ - premieres May 17th at 10:30 PM Los Angeles Caltex Music video (web): https://www.caltexmusic.com/music-video/ferita-didar-official-video/ Caltex Music audio (web): https://www.caltexmusic.com/song/ferita-didar-meet/ Caltex Music video & audio (app): available on iOS & Android
Hammasini ko'rsatish...
Ferita - Didar (Official Video) | فریتا - دیدار

SUBSCRIBE for the latest Persian videos: http://bit.ly/CaltexMusicYTFOLLOW us on on INSTAGRAM: http://bit.ly/CaltexMusicIGLIKE us on FACEBOOK: http://bit.ly/...

#دیالوگ 🎥 اتابک: استاد، ایرانِ کوچک را تنها نگذارید. کمال الملک: شما از ایران دست بردارید، مملکت بزرگی می‌شود. 📼 کمال‌الملک 🕴علی حاتمی @caffeeshno
Hammasini ko'rsatish...
Video from roshanak jalilvand
Hammasini ko'rsatish...
Hammasini ko'rsatish...
Hammasini ko'rsatish...
همانطور که داشتن یک پیانو شما را به یک پیانیست تبدیل نمیکند، خواندن هزاران جمله موفقیت هم، شما را به یک انسان موفق تبدیل نمیکند! زمان اندک است، عمل کن... @TinyMoviez
Hammasini ko'rsatish...
🎼 متن آهنگ کرمانجی له یاره ازکه ایرو پر غمگینم له یاره له یاره گلناره چاو له بینان دگرینم له یاره له یاره هواله نیشان ژه ته از ناوینم گل ناره نیشان ژه تهاز ناوینم گل ناره * درد دل من کاریه له یاره له یاره گلناره غِِصان جان مه خواریه له یاره له یاره هواله دیدار مایه قیامته گلناره دیدار مایه قیامته گلناره * جایلان گشتن ژنان برن له یاره له یاره گلناره گلنار من هه سیر کِرن له یاره له یاره هواله وان فریتن له کوچه و بازاره وان فریتن له کوچه و بازاره * ازکه ایرو پر غمگینم له یاره له یاره گلناره چاو له بینان دگرینم له یاره له یاره هواله نیشان ژه ته از ناوینم گل ناره نیشان ژه ته از ناوینم گل ناره * ازکه ایرو پر غمگینم له یاره له یاره گلناره چاو له بینان دگرینم له یاره له یاره هواله نیشان ژه ته از ناوینم گل ناره نیشان ژه ته از ناوینم گل ناره ✅ ترجمه فارسی آهنگ له_یاره من که امروز خیلی غمگینم ای یار من، گلنار من چشم در چادر ها میگردانم ای یار من، دوست من نشانی از تو نمی بینم گلنار من نشانی از تو نمی بینم گلنار من * درد دل من اساسیه یار من، گلنار من غصه ها جان مرا خورده اند ای یار من، دوست من دیدار مانده به قیامت گلنار من دیدار مانده به قیامت گلنار من * جوان ها کشتند زنان را بردند، ای یار من، گلنار من گلنار منو اسیر کردند، ای یار من، دوست من اونها را فروختند تو کوچه و بازار اونها را فروختند تو کوچه و بازار من که امروز خیلی غمگینم ای یار من، گلنار من چشم در چادر ها میگردانم ای یار من، دوست من نشانی از تو نمی بینم گلنار من نشانی از تو نمی بینم گلنار من *** من که امروز خیلی غمگینم ای یار من، گلنار من چشم در چادر ها میگردانم ای یار من، دوست من نشانی از تو نمی بینم گلنار من نشانی از تو نمی بینم گلنار من 🌷@Azu_vaxta👈
Hammasini ko'rsatish...
لی_یاری (Lê Yarê) یک آهنگ کرمانجی بسیار غمگین است که اشاره به واقعه‌ای تلخ دارد که بر اثر آن زنان و دختران ایل باچوانلوی که یکی از ایلات مهم ایل بزرگ زعفرانلوی قوچان است به اسارت رفته، گروهی از مردان این ایل شبانه کشته می‌شوند. در این حادثه تلخ که در سحرگاه ۱۳ رمضان ۱۳۲۳ قمری مطابق با ۲۰ آبان ۱۲۸۴ شمسی رخ داد، گروهی از ترکمانان غارتگر مسلح بر اثر کینه دیرینه خوانین ایل شادلو با ایل زعفرانلوی قوچان، شبانه بر سر چادرهای ایل در مکانی در حوالی جنگاه شیروان ریخته و با کشتن مردان و آتش زدن چادرها حدود ۶۳ زن و دختر را به اسارت برده و حادثه‌ای را رقم می‌زنند که در سرتاسر کشور و حتی در بسیاری از روزنامه‌های خارج از کشور انتشار می‌یابد. بعدها چند نفر معدود از اسرا خریده و آزاد گردیدند، اما بسیاری از آنان در اسارت به ازدواج جوانان ترکمن درآمدند و همان‌جا ماندند. آهنگ لئ_یاری که امروز به‌عنوان برگی تاریخی بر ادبیات کرمانجی خراسان خودنمایی و جایی برای خود بازکرده است، از سینه پر داغ یک جوان کرمانج برخاسته که معشوقش را در این شبیخون به اسارت برده و در بازارهای بخارا و خیوه فروخته‌اند. بهمن جوان عاشق‌پیشه کرمانجی که چوپانی یکی از گله‌های ایل را بر عهده داشت، بعد از آنکه در روز دوم از اسارت گلنار مطلع شد، گله گوسفندان را در کوهستان رها و به محل چادرها برگشت. اما غیر از تلی خاکستر چیزی بر جا ندید. خسته و دلمرده، بر تخته‌سنگی نشست و درحالی‌که در نی هفت‌بند خود می‌دمید، بر این فاجعه نفرین فرستاد و آهنگ جدایی خود را از معشوق به فریاد در آورد تا «لئ یاری» به‌عنوان سندی از این فاجعه بزرگ بر خاطره‌ها بماند. زیباترین اجرای این موسیقی فولکوریک مربوط به اجرای مشترک یلدا_عباسی و #محسن_میرزاده است. 🌷@Azu_vaxta👈
Hammasini ko'rsatish...
موسیقی نِماشوم له یاره بانو شکیلا #موسیقی_نماشوم #موسیقی_محلی نِماشوم (نِماشُم) (nemâšom) در اصطلاح مردم خراسان یعنی : شبانگاه ، هنگام شب 🌷@Azu_vaxta👈
Hammasini ko'rsatish...
له یاره.mp423.48 MB
راستی، فراموشی از کجا شروع می‌شود؟ از سرانگشتهایی که دیگر آتش نمی‌گیرند با لمس کرک‌های نرم بناگوش کسی؟ از چشمهایی که یادشان می‌رود برق زدن را به وقت تقاطع ناگهانی نگاهها؟ از بالشهای تبعید شده به چهارگوشه‌ی تختخوابی مشترک؟ از ماسیدن حرفهای نگفته بر سنگینی تلخ زبان؟ از نترسیدن از دوری؟ از صبوری؟ از اشتیاق به صرف یک فنجان چای در تنهایی؟ از ساعتهای متمادی زل زدن به قاب خاموش تلویزیون در تاریکی دلگیر خانه؟ فراموشی از کجا آغاز می‌شود؟ از نپریدن پلک راست به وقت دلهره‌ی پرسوال " اگر نیاید چه"؟ از نتابیدن آفتاب دم صبح بر عریانی بدنهای پیچیده‌ درهم پس از یک تنانگی دلخواه؟ از نلرزیدن دست‌ها و صداها و دلها در ادامه‌ی بوسه‌ای کوتاه؟ آدمیزاد با سرش از یاد می‌برد یا دلش؟ اصلا بگو فراموشی مرض مغز است یا قلب؟ که آدم بتواند با انگشت به آن اشاره کند و بگوید همه چیز از اینجا شروع شد؟ می‌‌دانی، می‌خواهم بگویم قلب من دیگر نمی‌کشد. شبیه مادیان پیر اندوهگینی که خسته از زاییدن هفت کره اسب مرده، نمی‌داند با شیر سرریز از سینه‌هاش‌ چه باید بکند. قلب من نمی‌کشد دیگر برای از سر و کول زندگی بالارفتن، برای کوبیدن به استخوانهای نازک سینه‌ام از هیجان دیدار کسی. برای شوق چشیدن خنکی بستنی شاتوت از داغی لبانی بوسه خواه. برای زیر پا گذاشتن تمام شهر در پی کوچه‌ای خلوت در خلسه‌ی شهوتناک تمنایی تن به تن. برای دو بشقاب یکی‌ها و دو پیراهن یکی‌ها و دو بالش یکی‌ها. قلب من فراموش کرده است لرزیدن را، دلهره‌ی دلچسب رسیدن را، آرامش خزیدن در پناه آغوشی یگانه را، امید را، شکوه معصومانه‌ی پروراندن جنین عشقی نوپا را در خویش، و ته‌مانده‌های کمرنگ شادمانی را. و فراموشی، مرض لاعلاج دل است، مسری و سمج وعجیب و غم‌انگیز و کشنده، نه با مرگی آرام و دلپذیر، که به جان کندنی زجرآلود در روزهای مه‌اندود خاکستری. من چیزهای زیادی را از یاد برده‌ام، نامهای بی‌شمار کسانم را، چهره‌هایی که روزگاری دوستشان می‌داشته‌ام شاید، دلم، دل پوسیده‌ی اندوهگینم را، انبوهی از واژگان عقیم فروخورده را، نور را، و شور شیرین شروع یک علاقه را. من خودم را از یاد برده‌ام و حالا، خیلی وقت‌ها فراموشم می‌شود که چه چیزهایی را فراموش کرده‌ام. راستی..به من بگو! فراموشی از کجا شروع می‌شود عزیزکم؟ https://t.me/drnkargar
Hammasini ko'rsatish...
🍃مردمك🍃

دست نويس هاي يك چشم پزشك 🗓دكتر ندا كارگر @nkargardr