حسین آباد شاملو

همه شب می گذارم ، سر خویش بر دعایت به دو دیده ، طوطیایی بکشم ز خاک پایت زِ کرشمه ات رها نیست نه فقط دو دیدۀ من که هزار چشم امید ، بدود به سر ، قَفایت هم امیدِ عاشقی بود و ، وفا و سعی خوبان نظری کنی زِ لطفت ، بدهد مرا کفایت به میان موج زلفت ، بشکست کشتی دل چو کران طره هایت ، برسد به بی نهایت نه دلی و دلربایی ، نه رهی و ره نمایی نه شَهی و ملکِ شاهی ، که برم زِ او شکایت هنر است شاهدان را ، که به زخمِ تیرِ عشوه بِزنند قلب عشاق ، چه خوش است این عنایت به من عاشقان نگفتند ، که تو در کدام سَرایی به گمان ، شرح این رَه به غلط کنند روایت چو عقابِ تیز بین است ، نظرت به مرغ زیرک نرهد ز چنگ حسنت ، چو به سر بَرَد هوایت به کدام پرده هستی ، به در آی تا ببینی  ز فسانه از تو دوزند و ، به تن کنند قَبایت نتوان شرح این راز ، اسدی بگفت به صد شعر که خیال او نگنجد ، به لبِ سخن سُرایت غزل از : حسین اسدی https://t.me/+APQBS8xJgKoyM2Rk

آن عید قربان را بگو وان شمع قرآن را بگو وان فخر رضوان را بگو مستان سلامت می‌کنند 👤مولانا عید سعید قربان مبارک باد 💐 ‌💐💐💐💐💐💐💐💐 حسین آبادشاملو🌸🌺🌸↙️↙️ @hoseinabadshamloo

#اطلاعیه_مراسم_نوعید مراسم نوعید مرحومان حاجیه خانم صفورا قربانی مشهدی ابراهیم بهرامی مشهدی علیرضا بهرامی کربلایی مصطفی شیری فردا مصادف با عید قربان از ساعت ۹ صبح در مسجد جامع حسین آباد شاملو برگزار میگردد.. روح همگی شان شاد ࿐჻ᭂ⸙💐🦋💐⸙჻ᭂ࿐ #حسین_آباد_شاملو 🆔 @hoseinabadshamloo #حسین_آباد_شاملو 🆔 @hoseinabadshamloo

عرفه روز بازگشت است؛ بازگشت به آغوش مهربان خدا؛ عرفه، روزی است که ناامیدی از درگاه خدا رخت برمی بندد.❤️ روز پاک نیایش به درگاه الهی بر شما مبارک باد🙏💐 🦋 @hoseinabadshamloo🎋

یه فرازی از دعای عرفه هست که میگه آن‌گاه که راه‌ها با تمام وسعت‌شان درمانده‌ام کنند، و زمین با تمام پهناوری‌اش بر من تنگ آید، "تو پناهگاه منی" !(( اَنتَ کَهفی)) همینقدر عظیم ، همینقدر دلگرم کننده ، همینقدر دوست‌داشتنی ، همینقدر عاشقانه... ࿐჻ᭂ⸙💐🦋💐⸙჻ᭂ࿐ #حسین_آباد_شاملو 🆔 @hoseinabadshamloo

۵ روز تا بیست و ششمین یادواره ۵۷ شهید حسین آبادشاملو پنجشنبه ۳۱ خردادماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ سالن ورزشی شهدای حسین آبادشاملو

از باد بهاری ، همه جا جلوۀ جان است بلبل ز سر شوق گُلش ، نعره زنان است نازم به آن ، چهرۀ خوشنام در این مُلک فارغ ز خیال مِی و دور از غم نان است تا گردش ایام زِ خَمِ ساغر و ساقیست تیرِ قَدَرِ ما ، از این ، کهنه کمان است از خون هزار شاهد خوابیده در این دشت چشمم چو شفق ، خون شده از جور زمان است ای زاهد پاکیزه نگر ، پنجۀ خورشید رَخشنده تر از فکر تو و ، نور مغان است گر سُفتم از این دُرِ گران ، یک سخنی چند این دُر ، سخنِ حافظ و هم ، فَرِ کیان است تنها نبود حلقۀ تو ، بر درِِ آن دوست غیر از تو جهان گِردِ رخش ، در جریان است آبی که از آن نوش بکرد ، آن لب شیرین از گفتۀ فرهادِ دلم ، شَهدِ روان است ای اسدی دلجویی معشوق بجوی ، هان بعد از تو جهان ، در صف آن شاه جهان است غزل از : حسین اسدی https://t.me/+APQBS8xJgKoyM2Rk