"
نگاشته ای در باب این شعر پر نغز و دلنشین از مولانا "
✍ سجاد احمدی ، ۱۵ مهر ۱۴۰۳
" جانور فربه شود لیک از علف
آدمی فربه ز عز است و شرف
آدمی فربه شود از راه گوش
جانور فربه شود از حلق و نوش"
در باغستان معرفت و دانش، مولانا جلالالدین بلخی، این عارف والامقام و شاعر بلندآوازه، گلی شکفته که عطر آن، قرنهاست مشام جان عاشقان حقیقت را معطر ساخته است. این ابیات گرانبها، چون چشمهای زلال از کوهسار اندیشه او جاری گشته و هر قطرهاش، دریایی از حکمت را در خود جای داده است. بیایید با هم در این زلال معرفت غوطهور شویم و گوهر معانی را از اعماق آن صید کنیم.
"جانور فربه شود لیک از علف
آدمی فربه ز عز است و شرف"
مولانا، این عارف ژرفاندیش، با بیانی شیوا و دلنشین، حقیقتی عمیق را پیش چشم ما مینهد. او با ظرافتی خاص، پرده از رازی بر میدارد که بسیاری از آدمیان از آن غافلند:
۱.
تفاوت ماهوی انسان و حیوان: مولانا با ظرافت، تمایز اساسی میان انسان و حیوان را آشکار میسازد.
۲.
ارزشهای متعالی انسانی: از نگاه مولانا، آنچه انسان را پرورش میدهد، نه خوراک جسمانی، بلکه غذای روح است.
۳.
معنای حقیقی رشد: این بیت، تعریفی نو از رشد و کمال انسانی ارائه میدهد که فراتر از جنبههای مادی است.
"آدمی فربه شود از راه گوش
جانور فربه شود از حلق و نوش"
در این بیت، مولانا با تصویری بدیع، اندیشه خود را به اوج میرساند. او با مقایسهای هنرمندانه، حقیقتی ژرف را بیان میکند:
۱
. اهمیت شنیدن و آموختن: مولانا، گوش را دروازهای برای رشد و تعالی انسان معرفی میکند.
۲
. تفاوت در روش تغذیه: شاعر میان تغذیه جسمانی و روحانی تمایز قائل میشود.
۳
. نقش معرفت در تکامل انسان: این بیت، بر اهمیت کسب دانش و معرفت در رشد حقیقی انسان تأکید میورزد.
در مجموع، این ابیات مولانا، اقیانوسی از حکمت را در جامی از کلمات ریخته است. او با مهارتی بینظیر، ما را به تأمل در ماهیت انسان، ارزش معرفت، و راه حقیقی کمال فرا میخواند.
مولانا در این اشعار، تنها از تفاوت انسان و حیوان سخن نمیگوید، بلکه ما را به بازاندیشی در مفهوم انسانیت، هدف زندگی، و راه سعادت دعوت میکند. او با هنرمندی تمام، مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی را در قالب تصاویری ساده اما تأثیرگذار بیان میکند، به گونهای که هر خوانندهای، از عامی تا عارف، میتواند از این خوان حکمت بهرهمند شود.
این ابیات، آینهای است که مولانا پیش روی ما میگذارد تا در آن، نه تنها خود، بلکه ماهیت وجودی خویش را بازشناسیم. او ما را به سفری درونی دعوت میکند، سفری از جسم به جان، از ظاهر به باطن، و از صورت به معنا.
در عصر ما که مادیات و لذات جسمانی بر بسیاری از جنبههای زندگی سایه افکنده، پیام مولانا اهمیتی دوچندان مییابد. او به ما یادآور میشود که ارزش واقعی انسان نه در آنچه میخورد و مینوشد، بلکه در آنچه میشنود و میآموزد نهفته است. این پیام، نه تنها برای جویندگان معرفت، بلکه برای تمام کسانی که در پی درک معنای حقیقی زندگی هستند، راهگشاست.
مولانا با این ابیات، ما را به تفکر در باب تفاوتهای ظریف اما عمیق میان انسان و سایر موجودات فرا میخواند. او به ما میآموزد که رشد حقیقی انسان نه در فربهی جسم، بلکه در غنای روح است. این شعر، دعوتی است به فراتر رفتن از نیازهای جسمانی و توجه به نیازهای روحانی و معنوی.
در عین حال، این ابیات تأکیدی است بر اهمیت گوش سپردن و شنیدن در مسیر رشد و تعالی انسان. مولانا به ما میگوید که انسان با شنیدن سخنان حکیمانه، اندرزهای خردمندانه است که رشد میکند و به کمال میرسد. این یادآوری مهمی است در عصری که بسیاری از ما بیشتر به دنبال گفتن هستیم تا شنیدن.
باشد که با تأمل در این گوهرهای ناب، راهی به سوی شناخت حقیقی خویش و درک معنای والای انسانیت بگشاییم. باشد که گوش جان را به روی نداهای حکمت و معرفت بگشاییم و از زمره کسانی باشیم که نه تنها به فربهی جسم، بلکه به غنای روح میاندیشند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔵 کـانـال مــردمی ســروشتی #جوانڕۆ
https://t.me/joinchat/AAAAAECkh0ekPKOGv6Oc2g