cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

عرفان و خودشناسی

✔️ کپی مطالب فقط با ذکر منبع مجاز هست Admin @hossein_mysticosm

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
50 824
Obunachilar
-2824 soatlar
-1527 kunlar
-25130 kunlar
Post vaqtlarining boʻlagichi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Nashrni tahlil qilish
PostlarKo'rishlar
Ulashishlar
Ko'rish dinamikasi
01
🌿 موسیقی بیکلام Dancing with the Wind اثری از Omar Akram 🌿
10Loading...
02
🌿 موسیقی بیکلام Out of the Blue اثری از Kamal 🌿
80516Loading...
03
‌عذرخواهی همراه با نزاکت اگر در موقعیتی هستیم که بخشایش دیگران را طلب میکنیم، ضروری ست با نزاکت عذرخواهی کنیم. همان گونه که یک سیاستمدار بزرگ گفته است: «برای برقراری صلحی قطعی و پایدار دو سو لازم است، اما نخستین گام باید فقط از یک سو برداشته شود.» گفتۀ آن سیاستمدار در بارۀ آشتی میان کشورهاست. زمانی که ما از برقراری ارتباط صلح آمیز با دیگران سخن می گوییم، می توانیم نخستین گام را با گفتن «متأسفم» برداریم. وقتی خطایی میکنیم و موجب درد و اندوه دیگران میشویم، خشم در درون آنها انباشته میشود، در حالی که ما هم بار احساس گناه را بر دوش میکشیم، بسیاری از مردم تمایل دارند تقصیر را به گردن دیگران بیندازند. ما همواره سعی میکنیم احساس گناه را از خود دور کنیم، تلاش میکنیم از موقعیت بگریزیم یا روابط ارزشمند خود را به نابودی بکشانیم. یک اندیشمند ژرف نگر می گوید: «کسی که مرتکب اشتباهی میشود و آن را تصحیح نمی کند، مرتکب اشتباهی دیگر شده است.» ما باید مسؤولیت اشتباهات و کارهای نادرست خود را بپذیریم، چنان که یکی از بزرگان میگوید: «کسی که می تواند به خطاهایش اعتراف کند، برتر از کسی ست که صرفاً میداند چگونه از اشتباه کردن بپرهیزد». مردم به دو دلیل، معذرت خواهی را دشوار می دانند. اول از همه منیت آنها عذرخواهی را با نوعی بازنده شدن برابر می شمارد. دلیل دوم این که معذرت خواهی شجاعت میخواهد و متأسفانه بسیاری از مردم شجاعت ندارند. وقتی میگویم «معذرت میخواهم»، منظورم زیر لبی «متأسفم» گفتن، بدون این که واقعاً «متأسف باشم» نیست منظورم این است که از اندوه و دردی که برای کسی ایجاد کرده ام، واقعاً و صادقانه پشیمانم. عذرخواهی شکست نیست، بلکه در واقع به معنای چیرگی بر منیت خود و موقعیت بدی ست که به محض معذرت خواستن، جبران پذیر میشود. عذرخواهی همچنین یک پیروزی معنوی ست، زیرا از هر نظر، تنش، احساس گناه، خشم و رنج را کاهش می دهد. اگر حاضر باشیم بپذیریم، احساس گناهی که از آن رنج میبریم و خشم طرف مقابل نسبت به ما در واقع نتیجه عدم تمایل ما به عذر خواستن است. پوزش خواستن، تحقیر شدن نیست، بلکه نشان میدهد به اندازه کافی بالغ هستیم که مسؤولیت اعمال خود را بر عهده بگیریم. همچنین نشانگر این است که به احساسات دیگران اهمیت میدهیم و رابطه با آنها برایمان ارزشمند است. جی. پی. وسوانی باران بخشایش ص 77 و 78 🆔 @Khodshenasivo 🆑 عرفان و خودشناسی
2 08339Loading...
04
Media files
1 5597Loading...
05
داستان بسیار خوبی هست حتما دنبال کنید🌹❤️
2 1520Loading...
06
شیر در اینجا نمایندۀ آن دسته از عارفانی است که سعی و تلاش را نافی توکل نمی داند. و تخجیران، نمایندۀ آن دسته از صوفی های هستند که سعی و تلاش را معارض توکل می شمرند. مولانا با ذهن نقاد و هوش وقاد و بیان گرم و دلنشین خود بحثی دلکش از زبان شیر و سایر وحوش ترتیب داده است و نکاتی بس عمیق و انیق را در مطاوی ابیات آورده است.
2 0811Loading...
07
🌿🌿🌿🌿🌿🌿 شرح جامع مثنوی معنوی - دفتر اول - حکایت بیانِ توکّل و ترکِ جهد گفتنِ نخچیران به شیر (900) طایفهٔ نخچیر، در وادیّ خَوش بـــــوده اند از شیر، انـــــدر کَش مَكَش در چراگاهی سرسبز و دلکش، دسته ای از حیواناتی که برای شکار شدن مناسب بودند می زیستند و فقط از شیری که در آن حوالی بود دچار غم و اندوه بودند. (901) بس که آن شیر از کمین در می رُبود آن چَـــــرا بر جمـــــله ناخـــــوش گشته بود از بس که آن شیر، کمین میکرد و نخجیران را می ربود، چراگاه برای همۀ آن حیوانات، ناگوار شده بود. (902) حیله کردند، آمدند ایشان به شیر کـــــز وظــــیفه ما تـــــو را داریــــم سیر آن نخجیران تدبیری اندیشیدند و نزد شیر آمدند و گفتند: ما غذای روزانه ات را به طور مستمر فراهم می آریم و تو را سیر نگه می داریم. (903) جز وظیفه در پیِ صیدی مَیا تـــــا نـــــگردد تـــــلخ، بر ما این گیاه شرط اینست که تو روزانه تنها برای گرفتن طعمۀ مقرّرت از جایگاهت بیرون آیی تا این چراگاه و این چمنزار برای ما ناگوار نشود. جواب گفتنِ شیر، نخچیران را، و فایده جهد گفتن (904) گفت: آری، گر وفا بینم، نه مکر مکـــــرها بس دیـــــده ام از زید و بکر شیر به نخجیران گفت: بله. سخنی که شما میگویید مورد قبول من است به شرط آنکه از شما وفا ببینم نه نیرنگ و حیله، زیرا تاکنون از افراد مختلف حیله های فراوان دیده ام. (905) من هلاکِ فعلِ و مکرِ مردمم من گَـــــزیده زخـــــمِ مار و کَـــژدُمم من بوسیلهٔ حیله و فریب مردم به هلاکت رسیده ام و تاکنون توسط مار و عقرب گزیده شده ام. (906) مردمِ نَفس از درونم در کمین از هـــــمه مـــــردم بتر در مکر و کین نفس اماره ام در درون من به کمینم نشسته است تا مرا بفریبد و این نفس در حیله گری و گُربُزی از همۀ مردمان شریر، بدتر و زیان آورتر است. (907) گوشِ من، لا يُلْدَغُ الْمُؤْمِن شنيد قـــــولِ پیغمبر به جـــــان و دل گُـــزید شیر به نخجیران گفت: ای وحوش! گوش من فرمایش حضرت رسول(ص) را شنید که فرموده است: «شخص با ایمان از یک سوراخ دوبار گزیده نشود». ترجیح نهادنِ نخجیران، توکّل را بر جهد و اکتساب (908) جمله گفتند ای حکیم باخبر الْـــــحَذَر دَعْ لَيْسَ يُـــــغْنِی عَنْ قَدَر همۀ آن نخجیران به شیر گفتند: ای حکیم آگاه! احتیاط را رها کن، زیرا احتیاط و حذر در برابر قضا و قدر کاری از پیش نمی برد. 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
1 9899Loading...
08
🌿 موسیقی بیکلام Victoria Falls اثری از Dan Gibson's Solitudes 🌿
1 82724Loading...
09
متاسفانه جامعه امروز درک بسیار محدودی از معنای سلامتی دارد. دانش پزشکی، به شکلی که امروز می شناسیم، با سرعت بسیار بالایی پیشرفت کرده است. با این وجود احتمالا بشر هرگز در گذشته، با ناراحتی های جسمی که امروزه با آنها دست و پنجه نرم می کند، مواجه نشده است. ما توانسته ایم بر عفونت ها و بیماری های واگیردار غلبه کنیم اما بیماری هایی که بشر در درون خود دست به تولید آنها میزند، بسیار شایع تر می شوند. اجازه دهید بین بیماری های عفونی و مزمن تمایز قائل شویم. بیماری های عفونی تحت تاثیر حمله یک عامل بیرونی بوجود می آیند، به همین دلیل است که پزشکی مدرن (جدید) برای آنها؛ دست به ساخت داروهای شیمیایی بسیاری زده است. مواد شیمیایی که برای از بین بردن این مهاجم ها مصرف میکنید به سیستم بدنی خود شما نیز آسیب می زنند، اما از آن جا که بشر امروزی به دلیل تراکم جمعیتی بسیار بالا، نزدیکی بسیاری با این مهاجمین دارد، برای کنترل شیوع این بیماری ها، چاره ایی جز استفاده از این داروهای شمیایی وجود ندارد، درست مثل اینکه محصولات زراعی خود را سمپاشی کنیم. میدانیم که این سموم برای سلامتی مضراند. در عین حال قادر به متوقف ساختن آن نیستیم زیرا هنوز روشهای طبیعی و موثر لازم برای کنترل آفات را در اختیار نداریم. سادگورو ذهن، بدن، سرطان ص 199 و 200
2 00713Loading...
10
Media files
2 26712Loading...
11
اگر در میانۀ منفی گرایی بتوانید پی ببرید که «در این لحظه برای خود رنج می آفرینم»، همین کافیست تا شما را از محدودیت حالات «من گرای» شرطی شده و واکنش ها فراتر ببرد. این درک در هنگام هوشیاری امکانات نامحدودی را برای شما فراهم میکند؛ شیوههایی هوشمندانه برای رویارویی با هر وضعیتی! شما لحظه ای که ناخشنودی خود را بی معنا ببینید، از آن آزاد می شوید. منفی گرایی، هوشمند نیست و همیشه از «من درون» سرچشمه می گیرد. «من درون» شاید زیرک باشد، ولی هوشمند نیست. زیرکی به دنبال هدف های کوچک است، در حالی که شعور، آن کل بزرگتر را میبیند که همه چیزهای دیگر در آن با هم پیوستگی دارد. انگیزه زیرکی، سود خود است و بی نهایت کوته بینانه می باشد. بیشتر سیاستمداران و سوداگران زیرک هستند، در حالی که اندکی از آنها هوشمند به شمار می آیند. هر آنچه از زیرکی حاصل شود، عمری کوتاه دارد و همیشه در نهایت، خود شخص را شکست می دهد. زیرکی، جدایی می آفریند، در حالی که هوشمندی وصل میکند. اکهارت تله جهانی نو ص 105 و 106
2 76452Loading...
12
Media files
2 24010Loading...
13
🌿🌿🌿🌿🌿🌿 شرح جامع مثنوی معنوی - دفتر اول - حکایتِ پادشاهِ جهودِ دیگر که در هلاکِ دینِ عیسی سعی می نمود قسمت قبلی (893) ور زغیرِ جنس باشد ذوقِ ما آن مـــــگر مـــــانند بـــاشد جنس را و اگر ذوق و کشش ما متوجه امری شود که با ما همجنس نباشد، بلکه فقط صورتاً مشابهتی با ما داشته باشد. (894) آنکه مانند است، باشد عاریت عـــــاریت بـــــاقی نـــــمانَد عـــاقبت این ذوق و جذب ظاهری پایدار نمیماند و از میان میرود، زیرا سبب این ذوق تنها مشابهت ظاهری بوده است و چنین چیزی عاریتی و عرضی است و باقی نمی ماند. (895) مرغ را گر ذوق آید از صفیر چونکه جنسِ خـــود نیابد، شد نَفَیر به عنوان مثال، اگر پرنده ای مجذوب آواز صیّادی شود به این خیال که او هم پرنده ای همجنس اوست، وقتی به دنبال آن آواز برود و متوجه شود که آواز دهنده انسانی است که به تقلید پرندگان نغمه سرایی میکند از او میرمد، زیرا آن شخص همجنس پرنده نیست. و ای بسا برای صید کردن او چنین نغمه ای سر داده است. (896) تشنه را گر ذوق آید از سَراب چون رسد در وی، گُریزد، جُـــویَد آب مثال دیگر، هرگاه شخصی تشنه، سراب را در بیابان مشاهده کند نسبت بدان میل و جاذبه ای پیدا میکند، زیرا سراب همچون آب به نظر میرسد، ولی همینکه بدان نقطه رسید از آن میگریزد و باز به دنبال آب می رود. (897) مُفلِسان گر خوش شوند از زَرّ قلب لیک آن رســـــوا شـــــود در دارِ ضَـــــرْب مثال دیگر: اگر گدایان از دریافت سکه های تقلبی شادمان شوند، ولی وقتی آن سکه ها در ضرابخانه وارد میشود و محک بخورد معلوم میشود که تقلبی بوده است. (898) تا زَرْاَندودیت از رَه نفکند تا خـــــیالِ کژ تـــــو را چَه نفکند میاد که سکه های تقلبی فریبت دهد. زنهار تا خیالات ناراست تو را به چاه گمراهی و شقاوت نیفکند. (899) از کلیله باز جُو آن قصّه را و انـــدر آن قصّه طلب کن حِصّه را برو آن حکایتی که در بسط این مطلب خواهیم آورد از کتاب کلیله و دمنه بخوان و از آن حکایت، بهره ای برگیر. یعنی از آن به قدر ظرفیت و استعدادت نکته های معنوی را دریافت کن 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
2 71613Loading...
14
سلام دوستان حتما گوش کنید عالیه دوستان گلم
2 5320Loading...
15
‌🔈 فایل صوتی 📁 حکمت‌های زندگی (دفتر چهارم مثنوی) 📂 1) تکبر 2) مقدمه 3) تعریف تکبر 4) سرچشمه‌ روانی تکبر 5) آثار زیان‌بار تکبر 6) راه‌های درمان تکبر 7) فرزندپروری و تکبر 👤 دكتر ایرج شهبازی 4️⃣2️⃣ قسمت بیست و چهارم ↪️ قسمت قبلی اینجا ⏱ مدت زمان 82 دقیقه @Khodshenasivo @irajshahbazi 🆑 کانال عرفان و خودشناسی
2 69263Loading...
16
Media files
2 6069Loading...
17
🌿 موسیقی بیکلام Logos اثری از Kevin Kendle 🌿
2 74928Loading...
18
‌کار کردن با قلب هر لحظه بیداری مان، با زندگی در تعاملیم. اگر به رشد معنوی متعهد باشیم، باید یاد بگیریم از آن تعامل برای پاک کردن انسدادهایمان استفاده کنیم. این به ناگزیر ما را به قلب باز میگرداند، زیرا ما انسدادهایمان را در آنجا ذخیره می کنیم. همانگونه که بحث کردیم، بر اساس سامسکاراهایی که انباشته اید، قلبتان عواطف و احساسات بسیار متفاوتی را تجربه میکند. توانایی شما برای مدیریت وسعت این عواطف، شما را در این مخمصه انسانی گرفتار میکند که زندگی را کنترل کنید تا حالتان خوب باشد. اگر میخواهید آزاد شوید و بی قید و شرط زندگی کنید، باید یاد بگیرید قلبتان را پاک کنید. پاکسازی قلبتان با قدردانی به خاطر داشتن یک قلب آغاز میشود. قلبتان مانند یک ارکستر است. آیا تا به حال فیلم بدون امتیاز تماشا کرده اید؟ این فیلم، مرده است. هیچ عصاره ای در خود ندارد. وقتی اتفاقی در زندگیتان رخ می دهد، ارکستر قلبتان نواختن را آغاز می کند. با نواختن نُت های بالا و پایین که عموماً مناسب رویدادهای شکوفا شده پیش رویتان هستند، زندگیتان را غنی می کند. قلبتان یک مانع یا مجازات نیست. قلبتان یک هدیه زیباست. ترجیح میدهید قلب نداشته باشید و بدون احساسات زندگی کنید؟ درست همان گونه که ذهنِ انسان چیز شگفت انگیزی است که میتواند شما را فراتر از محدوده حس هایتان ببرد، قلب انسان شگفت انگیزتر است‌. میتواند نُت هایی از یک سر طیف تا سر دیگر طیف بنوازد. قلبتان میتواند در عرض چند ثانیه از حالت سرخوشی مطلق به درد و رنج عمیق برود. وقتی احساس می کنید فرشته های بالدار شما را به بهشت می برند، میتواند شما را تا بلندی ها بالا برده و تا تاریکترین ساعت زندگیتان پایین ببرد. قلبتان میتواند تمام این کارها را انجام بدهد، بدون هیچ تلاشی از سمت شما. چه آلتِ موسیقی شگفت انگیزی در درونتان حمل میکنید! مشکل این است که با طیف کامل قلبتان راحت نیستید. میخواهید قلبتان را کنترل کنید تا فقط نُت هایی را بنوازد که میتوانید مدیریت کنید. معنویت درباره این است که یاد بگیرید از قلبتان به خاطر تجلی های زیبایی که در درونتان خلق میکند، سپاسگزاری کنید. متأسفانه، خواهید فهمید که همیشه نمیتوانید این کار را انجام بدهید. اینها ارتعاش هایی هستند که قلبتان میتواند ایجاد کند و شما تمایلی به تجربه آنها ندارید. گویی آنقدر تکامل نیافته اید که کامل بودن قلبتان را مدیریت کنید، به همین دلیل در برابر آن مقاومت می کنید. درست همانگونه که وقتی زندگی مطابق خواسته شما نبود در برابر آن مقاومت میکنید: وقتی با تجلی های آن راحت نیستید. وقتی گسترش می یابید و از نظر معنوی رشد می کنید، طیف راحتی شما با دنیای بیرون گسترده تر شده، به شما امکان میدهد مقدار بیشتری از لحظه های گذری از پیش رویتان را مدیریت کنید، همین مسئله درباره قلبتان هم صادق است. وقتی از نظر معنوی رشد می کنید، از طریق بهبود تجربه های هر روزه تان، یاد میگیرید با قلبتان راحت تر شوید. مایکل سینگر رها زیستن ص 169 و 170 🆔 @Khodshenasivo 🆑 عرفان و خودشناسی
3 29056Loading...
19
Media files
2 6506Loading...
20
🌿🌿🌿🌿🌿🌿 شرح جامع مثنوی معنوی - دفتر اول - حکایتِ پادشاهِ جهودِ دیگر که در هلاکِ دینِ عیسی سعی می نمود قسمت قبلی (884) ثُمَّ تَأْتِينَا مُكَافَاتُ المَقَال ضِعْفُ ذاكَ رَحْمَةً مِنْ ذِي الْجَلال آنگاه در پاسخ به این ذکر و نیایش پاک، دو چندان پاداش به ما می رسد. و این از روی رحمت خداوندی است که شکوهمند و بزرگوار است. (885) ثُمَّ يُلْحِينَا إِلَى أَمْثَالِها كَـــــی يَنَالَ الْـــــعَبْدُ مِمَّا نَالَها آنگاه حق تعالی ما را به نظایر و امثال آن تسبیح و نیایش باز میگرداند تا بنده به سبب عبادت مجدّد، مراتب و کمال دیگری کسب کند. (886) هكَذَى تَعْرُجُ وَ تَنْزِلْ دايما ذا فَـــــلا زِلْـــتَ عَـــــلَيْه قـــــايما بدینسان ذکر و تسبیح ما هماره بالا میرود و رحمت حق پایین می آید تا بنده به کمال رسد. (887) پارسی گوییم: یعنی این کَشِش ز آن طـــــرف آید که آمـــــد آن چَشِش حالا دیگر باید فارسی حرف بزنیم: این کشش روح انسانی از طرفی می آید که از آنجا طعمی از معرفت چشیده شده باشد. (888) چشمِ هر قومی به سویی مانده است کآن طـــــرف یک روز، ذوقـــــی رانــده است هر قومی چشم به جانبی دوخته است و همیشه متوجه طرفی است که از آن طرف احساس ذوق و لذتی داشته است. (889) ذوقِ جنس از جنسِ خود باشد یقین ذوقِ جـــــزو از کُـــــلّ خـــــود بـــــاشد ببین مسلّماً همیشه میان یک جنس و جنس هم سنخ خود، جاذبه و کششی وجود دارد. و اصولاً هر جزئی نسبت به گل خود دارای میل و کشش است و تو این حقیقت را باید ببینی. (890) یا مگر آن قابلِ جنسی بُوَد چـــــون بدو پیوست، جنسِ او شود یا ممکن است که ظاهراً جنس موجودی با جنس دیگری فرق داشته باشد. ولی استعداد و قابلیت همجنس شدن با آنرا دارد. یعنی همینکه به موجودی دیگر پیوست، با او همجنس شود (891) همچو آب و نان که جنسِ ما نبود گـــشت جنـــــسِ ما و انـــــدر ما فــــزود به عنوان مثال، آب و نان ظاهراً همجنس انسان نیستند، ولی همینکه داخل بدن انسان می شوند، همجنس او می گردند و سبب رشد و نموّ او می شوند. (892) نقشِ جنسیّت ندارد آب و نان ز اعـــتبارِ آخِـــــر، آن را جـــــنس دان آب و نان از لحاظ شکل و صورت، نقش و جنسیت انسان را ندارد، ولی همینکه به بدن انسان داخل شد جزء بدن او می گردد. 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
3 03911Loading...
21
🌿 موسیقی بیکلام Remember Your Spirit اثری از Steven Halpern 🌿
2 66532Loading...
22
مردم در زمان حال با زمان گذشته متفاوت هستند. ذهن ما فیلم های گذشته را که اختلافات و تضادهای حل نشده آن زمان را ثبت کرده است، به افراد زمان حال انعکاس می دهد. به این ترتیب وقتی که گذشته را به دنیای بیرون منعکس میکنیم، دنیایی خواهیم دید که در واقع از ذهن خود ما ریشه گرفته است. تا زمانی که فقط به صدای نفس گوش می دهیم، هویت حقیقی دیگران را نخواهیم دید. نفس، هر تجربه و وجود هر شخص در زندگی ما را به عنوان یک پرده عظیم و خالی سینما میبیند که احساسات و افکار گذشته را بر آن فرافکنی می کند. نفس میکوشد زمان حال را برای ما غیر قابل دیدن کند. دو نفر با یک فرد خشمگین رو به رو می شوند، اما چگونه هر کدام واکنش كاملاً متفاوتی نسبت به او نشان می دهند؟ برای یکی از آنها مفید و مؤثر ساختن یک رابطه مهم است و میخواهد به آسانی یا حتی کمی دشواری مشکلات موجود را حل کند، در حالی که دیگری با احساس نومیدی و خشم متقاعد شده است که داشتن رابطه غیر ممکن است. نفر دوم فردی مهاجم و خشمگین را می بیند که میکوشد به او آسیب برساند، اما دیگری همان شخص را نه به عنوان مهاجم بلکه به عنوان انسانی وحشت زده میبیند که یاری عشق را می طلبد. جرالد جمپالسکی فقط عشق ص 40
2 82915Loading...
23
سلام همراهان عزیز دوستان عزیزم حق اشتراک خرداد ماه کانال (قانون جبران) را در صورت توان مالی واریز کنید 6037 6974 9743 0766 حسین اکبرلو بانک صادرات همراهانی که در خارج از کشور هستند جهت راهنمایی برای پرداخت به ایدی ادمین پیام ارسال کنند @hossein_mysticosm پیشاپیش از توجه و حمایت شما عزیزان سپاسگزارم 🌹
3 0561Loading...
24
Media files
3 0844Loading...
25
ما میتوانیم اسیر گذشته بمانیم و با گوش دادن به «ای کاش» احساس ناامیدی کنیم یا میتوانیم با «ای کاش» گفت و گو کنیم و حرف های او را با پیام های امیدبخش جایگزین کنیم: «هیچ وقت برای تغییر چیزهایی که دوست ندارم، دیر نیست» یا «میتوانم درآمد بیشتر، روابط بهتر، مکانی بهتر برای زندگی، شغل بهتر یا هر چه دلم میخواهد را فراهم آورم». گاهی اوقات «ای کاش» به یاد می آورد که چگونه شخص دیگری را آزار داده ایم. اگر آن شخص زنده است، با عذرخواهی از او و نیز تعهد به این که هرگز با هیچ کس دیگر چنین رفتاری نداشته باشید، میتوانید «ای کاش» را ساکت کنید. حتی قادر متعال هم تو به ما را می پذیرد، زیرا این تنها کاری ست که از دست ما بر می آید. اگر اجازه دهیم اشتباهاتی که کرده ایم، به ما احساس گناه بدهند و فلج مان کنند، بهبودی حاصل نخواهد شد. اگر کسی که او را آزار داده اید درگذشته است، دعا کنید و صادقانه از او طلب بخشایش کنید. سپس خود را از این حس رها کنید، بهترین جبران شما این است که در امروز و به شیوه جدید و بهتری زندگی کنید. دبورا دی پور آرامش به هر قیمتی ص 140 و 141
3 59051Loading...
26
Media files
2 9623Loading...
27
‌🔈 فایل صوتی 📁 شرح غزل «در این بازار عطاران» 👤 دکتر محمدجواد اعتمادی ⏱ مدت زمان 4 دقیقه @Khodshenasivo @hozoormolana 🆑 کانال عرفان و خودشناسی
3 74431Loading...
28
Media files
3 2276Loading...
29
🌿 موسیقی بیکلام Whispering Whale اثری از Kamal 🌿
3 60337Loading...
30
‌منظور شما از عشق چیست؟ می خواهیم از روی ادراك بدانیم که چه چیـزی عشـق نیسـت؛ زیـرا بـه دلیـل ناشناخته بودن عشق، ما باید از راه طرد شناخته ها به آن دست یابیم. ناشناخته را نمی تـوان بـا ذهنی که مملو از شناخته ها است شناخت. آن چه ما می خـواهیم انجـام دهـیم ایـن اسـت کـه ارزش های شناخته شده ها را دریابیم، به آن ها به طور دقیـق نگـاه کنـیم و وقتـی کـه پـاك و صادقانه و بدون محکوم سازی به آن ها نگاه کردیم، آن وقت ذهن از شناخته هـا آزاد مـی شـود؛ آنگاه به ماهیت عشق پی می بریم. بنابراین، باید با عشق به گونه اي منفی نزدیک شد؛ نه مثبت. غالب مردم چه نظری درباره عشق دارند؟ وقتی می گـوییم کسـی را دوسـت داریـم، منظـور مـا چیست؟ منظورمان این است که ما مالک آن شـخص هسـتیم. از ایـن مالکیـت، حسـادت برمـیخیزد؛ زیرا اگر او را ازدست بدهیم، احساس تهی بودن و گمشدگی می کـنم؛ از ایـن رو، بـه ایـن مالکیت، شکل قانونی می دهم؛ او را (زن یا مرد) به تصرف خود درمی آورم. از تصـرف و مالکیـت این فرد، حسادت، ترس و تعارض های بی شماری برمی خیزد. به طور حتم، این گونـه مالکیـت، عشق نیست؛ شما چه فکر می کنید؟ شکی نیست که عشق، احساسات نیست.احساساتی بودن یا عاطفی بودن، عشق نـام نـدارد؛ زیـرا این حالات، احساساتی بیش نیستند. یک شخص مذهبی که به خاطر مسیح یا کریشنا، به خـاطر مرشدش یا شخص دیگری گریه و زاری راه می اندازد، آدمی صرفاً احساساتی و عـاطفی اسـت. او تسلیم احساساتی می شود که فرآیندی از اندیشه است و اندیشه، عشق نیسـت. اندیشـه، حاصـل احساسات است؛ بنابراین، شخصـی کـه احساسـاتی و عـاطفی اسـت، احتمـالاً عشـق را نخواهـد شناخت. احساساتی و عاطفی بودن صرفاً شکلی از گسترش خـود اسـت. لبریـز از عاطفـه بـودن، عشق نیست؛ زیرا وقتی به احساسات شخص احساساتی پاسخ ندهیـد، وقتـی بـرای احساسـاتش مفری نباشد، چه بسا که همین شخص، ظالم هم از آب دربیاید. آدم عاطفی را می تـوان تحریـک کرد و به جنگ و قتل عام واداشت. در وجود آدمی که دارای احساسات است و برای اعتقـاداتش، اشک می ریزد، یقین داشته باشید که عشق جایی ندارد. آیا بخشیدن، عشق است؟ در بخشش چه چیزی نهفته است؟ شما به من توهین می کنید و مـن از این کار نفرت دارم و آن را از یاد نمی برم؛ آن وقت یـا از راه اجبـار و یـا از راه پشـیمانی مـی گویم: «شما را می بخشم» که معنایش این است که باز هم من، شخصیت اصـلی بـوده، اهمیـت خود را دارم و این من هستم که شخص دیگری را می بخشم. تـا زمـانی کـه نگـرش بخشـندگی وجود دارد، من دارای اهمیت ام؛ نه آن کس که تصور می شود به من توهینی کـرده باشـد. پـس در انباشتن و آنگاه دور ریختن نفرت که به آن بخشندگی می گوییم، عشق وجود ندارد. آن کـس که عشق می ورزد، بی شک بـا دشـمنی بیگانـه اسـت و دربرابـر تمـامی امـور، بـی اعتنـا اسـت. غمخواری، بخشندگی، ارتباط میان مالکیت، حسادت و ترس؛ هیچ یک از این هـا عشـق نیسـت. تمامی این امور به ذهن مربوط می شوند. تا وقتی که ذهن حکـم اسـت، عشـق معنـایی نـدارد و حکمیت او، صرفاً مالکیت به شکل های دیگر است. ذهن فقط می تواند عشق را به فساد بکشـاند و توانایی آن که عشق و زیبایی بیافریند، ندارد. شما می توانید درباره عشـق شـعر بگوییـد؛ ولـی شعر عشق نیست. کریشنامورتی اولین و آخرین رهایی ص 146 و 147 🆔 @Khodshenasivo 🆑 عرفان و خودشناسی
4 422105Loading...
31
Media files
3 34711Loading...
32
🌿🌿🌿🌿🌿🌿 شرح جامع مثنوی معنوی - دفتر اول - حکایتِ پادشاهِ جهودِ دیگر که در هلاکِ دینِ عیسی سعی می نمود قسمت قبلی (875) هم ز آتش، زاده بودند آن فریق جُـــــزوها را ســـــویِ کُلّ آمـــــد طریق آنان زاده آتش بودند و مسلّماً جزوها به سوی گل باز میگردند. (876) آتشی بودند مؤمن سوز و بس سوخت خود را آتشِ ایشان چو خَس آن بیدادگران آتشی بودند که فقط اهل ایمان را میسوزاندند. اما آن آتش آنان را نیز همچون خار و خاشاک بسوزانید. (877) آنکه بوده ست أُمُّهُ اَلْهاوِيَه هـــــاویه آمـــــد مـــــر او را زاویه آن کسی که اصل و گوهرش هاویه (دوزخ) باشد باز همان هاویه جایگاه اوست. (877) مادرِ فرزند، جویایِ وی است اصل ها مَر فرعها را در پـــــی است مادر فرزند، همیشه در طلب فرزند خویش است. زیرا اصل ها، دنبال فرع ها هستند. (879) آب، اندر حوض اگر زندانی است بـــــاد نَشفَش می کند کَـــــارکانی است به عنوان مثال، اگرچه آب در حوض، زندانی است. ولی باد آنرا به سوی خود میکشد و جذب میکند، زیرا آب یکی از عناصر اربعه است. (880) می رَهانَد، می بَرَد تا معدنش انـــــدک انـــــدک، تا ببینی بُـــردنش باد، آن آب را از حوض یا استخر نجات میدهد و اندک اندک آنرا از زندان حوض آزاد می سازد تا تو متوجه این امر نشوی. (881) وين نَفَس، جان هایِ ما را همچنان انـــــدک انـــــدک دزدد از حــبسِ جــــهان هر نفسی که ما میکشیم گامی است به سوی مرگ و رهایی روح ما از زندان این دنیا. (882) تا إِلَيْهِ يَصْعَد أَطْيَابُ الْكَلِمِ صـــاعِداً مِـــنَّا إِلَـــى حَــيْثُ عَــلِم کلمات پاکیزه (ارواح پاک مؤمنان) از جانب ما به بارگاه الهی صعود میکنند و به جایی می روند که فقط خدا از آن خبر دارد. (883) تَرْتَقَى أَنْفَاسُنَا بِالْمُنتَقَی مُــــحْتَفاً مِــــنا إلى دارِ الْــــبَقا نَفَس های ما به برکت پاکیزگیِ معنوی به بارگاه الهی صعود میکند. و این نَفَس های پاک به سان ارمغانی است از ما برای سرای جاودان. 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
3 81116Loading...
33
🌿 موسیقی بیکلام Twilight اثری از Dan Gibson's Solitudes 🌿
3 40833Loading...
34
برخی از روابط به ما می آموزند که چگونه خود را بشنویم. با خواسته ها و نیازهای خود ارتباط برقرار کنیم. صادقانه احساسات واقعی خود را در میان بگذاریم. آنچه را به راستی در دنیای درونی ما می گذرد، بیان کنیم، حتی زمانی که قلبمان به تپش افتاده و نگران این هستیم که چگونه پذیرفته می شویم. برخی از روابط به ما می آموزند که چگونه دوست داشته شویم، چگونه رخصت دهیم عشق وارد شود. چگونه به خودمان اجازه دهیم که حمایت شویم. کمک بخواهیم و آن را نشانه ضعف ندانیم. تحت مراقبت قرار بگیریم. به ما توجه شود. توجه عاشقانه را دریافت کنیم. در این توجه دلسوزانه و مشفقانه در آغوش کشیده شویم. رخصت دهیم آن شفقت وارد شود. بدانیم ما بسیار سزاوار آن هستیم. برخی از روابط به ما می آموزند که چگونه حمایت کنیم. به احساسات و نیازهای شخص دیگر توجه کنیم. از دیگری مراقبت کنیم. پیشگام باشیم و پا را فراتر از مسائل خودمان بگذاریم. وقت و توجه، نیروی عاطفی و فیزیکی مان را اختصاص دهیم. به آنها بگوییم که آماده فداکاری و سخاوت هستیم، بخشش از روی سخاوت نه احساس گناه. جف فوستر لذت مراقبه واقعی ص 103 و 104
3 74039Loading...
35
Media files
20Loading...
36
Media files
3 62911Loading...
37
بهتر است خوب به خاطر بسپاریم که مهم نیست چه تعداد افراد ما را دوست می دارند و یا در اطراف ما حضور دارند و یا علاقه مند به سلامت ما هستند؛ حقیقت این است که در نهایت ما تنها هستیم. هیچ کس، هر قدر هم که به ما توجه داشته باشد، نمی تواند واقعاً درکمان کند و ترس ها، امیدها و رؤیاهای ما را بفهمد. ما حتی برای خودمان نیز بیگانه هستیم و شاید تمام عمرمان صرف این میشود که بدانیم که هستیم؟ این بیگانگی میتواند سرچشمه تنهایی بزرگ باشد، ولی لزومی هم ندارد که این طور باشد. در حقیقت می تواند راهی را به ما ارائه کند که با شناخت بهتر خود با ترس هایمان مواجه شویم. ما هنگامی خود را خواهیم شناخت که مایل باشیم خطر بی پرده بودن با آنان را بپذیریم. این، وظیفه ای دشوار، ترسناک و پیوسته است. می توانیم با پذیرش تنهایی خود به ارزش حقیقی عشق نظر افکنیم و اینکه چرا ما بدون عشق نمی توانیم زندگی کنیم. لئوبوسکالیا بیا دریا شویم ص 182
4 98775Loading...
38
Media files
3 30310Loading...
39
‌🔈 فایل صوتی 📂 انسان همواره در تلاش و جنگیدن برای "چیزی شدن" است، آیا قلب چنین انسان خالی از عشق است؟ 👤 پیرجان ⏱ مدت زمان 13 دقیقه @Khodshenasivo @hastiyeoryan 🆑 کانال عرفان و خودشناسی
3 96358Loading...
40
Media files
3 38212Loading...
🌿 موسیقی بیکلام Dancing with the Wind اثری از Omar Akram 🌿
Hammasini ko'rsatish...
🌿 موسیقی بیکلام Out of the Blue اثری از Kamal 🌿
Hammasini ko'rsatish...
3👍 2😍 2
عذرخواهی همراه با نزاکت اگر در موقعیتی هستیم که بخشایش دیگران را طلب میکنیم، ضروری ست با نزاکت عذرخواهی کنیم. همان گونه که یک سیاستمدار بزرگ گفته است: «برای برقراری صلحی قطعی و پایدار دو سو لازم است، اما نخستین گام باید فقط از یک سو برداشته شود.» گفتۀ آن سیاستمدار در بارۀ آشتی میان کشورهاست. زمانی که ما از برقراری ارتباط صلح آمیز با دیگران سخن می گوییم، می توانیم نخستین گام را با گفتن «متأسفم» برداریم. وقتی خطایی میکنیم و موجب درد و اندوه دیگران میشویم، خشم در درون آنها انباشته میشود، در حالی که ما هم بار احساس گناه را بر دوش میکشیم، بسیاری از مردم تمایل دارند تقصیر را به گردن دیگران بیندازند. ما همواره سعی میکنیم احساس گناه را از خود دور کنیم، تلاش میکنیم از موقعیت بگریزیم یا روابط ارزشمند خود را به نابودی بکشانیم. یک اندیشمند ژرف نگر می گوید: «کسی که مرتکب اشتباهی میشود و آن را تصحیح نمی کند، مرتکب اشتباهی دیگر شده است.» ما باید مسؤولیت اشتباهات و کارهای نادرست خود را بپذیریم، چنان که یکی از بزرگان میگوید: «کسی که می تواند به خطاهایش اعتراف کند، برتر از کسی ست که صرفاً میداند چگونه از اشتباه کردن بپرهیزد». مردم به دو دلیل، معذرت خواهی را دشوار می دانند. اول از همه منیت آنها عذرخواهی را با نوعی بازنده شدن برابر می شمارد. دلیل دوم این که معذرت خواهی شجاعت میخواهد و متأسفانه بسیاری از مردم شجاعت ندارند. وقتی میگویم «معذرت میخواهم»، منظورم زیر لبی «متأسفم» گفتن، بدون این که واقعاً «متأسف باشم» نیست منظورم این است که از اندوه و دردی که برای کسی ایجاد کرده ام، واقعاً و صادقانه پشیمانم. عذرخواهی شکست نیست، بلکه در واقع به معنای چیرگی بر منیت خود و موقعیت بدی ست که به محض معذرت خواستن، جبران پذیر میشود. عذرخواهی همچنین یک پیروزی معنوی ست، زیرا از هر نظر، تنش، احساس گناه، خشم و رنج را کاهش می دهد. اگر حاضر باشیم بپذیریم، احساس گناهی که از آن رنج میبریم و خشم طرف مقابل نسبت به ما در واقع نتیجه عدم تمایل ما به عذر خواستن است. پوزش خواستن، تحقیر شدن نیست، بلکه نشان میدهد به اندازه کافی بالغ هستیم که مسؤولیت اعمال خود را بر عهده بگیریم. همچنین نشانگر این است که به احساسات دیگران اهمیت میدهیم و رابطه با آنها برایمان ارزشمند است. جی. پی. وسوانی باران بخشایش ص 77 و 78 🆔 @Khodshenasivo 🆑 عرفان و خودشناسی
Hammasini ko'rsatish...
attach 📎

👍 16 3👏 2
Photo unavailableShow in Telegram
4👍 3👏 3🙏 1😍 1
داستان بسیار خوبی هست حتما دنبال کنید🌹❤️
Hammasini ko'rsatish...
👍 9🙏 6 2
شیر در اینجا نمایندۀ آن دسته از عارفانی است که سعی و تلاش را نافی توکل نمی داند. و تخجیران، نمایندۀ آن دسته از صوفی های هستند که سعی و تلاش را معارض توکل می شمرند. مولانا با ذهن نقاد و هوش وقاد و بیان گرم و دلنشین خود بحثی دلکش از زبان شیر و سایر وحوش ترتیب داده است و نکاتی بس عمیق و انیق را در مطاوی ابیات آورده است.
Hammasini ko'rsatish...
7👍 5🙏 4
🌿🌿🌿🌿🌿🌿 شرح جامع مثنوی معنوی - دفتر اول - حکایت بیانِ توکّل و ترکِ جهد گفتنِ نخچیران به شیر (900) طایفهٔ نخچیر، در وادیّ خَوش بـــــوده اند از شیر، انـــــدر کَش مَكَش در چراگاهی سرسبز و دلکش، دسته ای از حیواناتی که برای شکار شدن مناسب بودند می زیستند و فقط از شیری که در آن حوالی بود دچار غم و اندوه بودند. (901) بس که آن شیر از کمین در می رُبود آن چَـــــرا بر جمـــــله ناخـــــوش گشته بود از بس که آن شیر، کمین میکرد و نخجیران را می ربود، چراگاه برای همۀ آن حیوانات، ناگوار شده بود. (902) حیله کردند، آمدند ایشان به شیر کـــــز وظــــیفه ما تـــــو را داریــــم سیر آن نخجیران تدبیری اندیشیدند و نزد شیر آمدند و گفتند: ما غذای روزانه ات را به طور مستمر فراهم می آریم و تو را سیر نگه می داریم. (903) جز وظیفه در پیِ صیدی مَیا تـــــا نـــــگردد تـــــلخ، بر ما این گیاه شرط اینست که تو روزانه تنها برای گرفتن طعمۀ مقرّرت از جایگاهت بیرون آیی تا این چراگاه و این چمنزار برای ما ناگوار نشود. جواب گفتنِ شیر، نخچیران را، و فایده جهد گفتن (904) گفت: آری، گر وفا بینم، نه مکر مکـــــرها بس دیـــــده ام از زید و بکر شیر به نخجیران گفت: بله. سخنی که شما میگویید مورد قبول من است به شرط آنکه از شما وفا ببینم نه نیرنگ و حیله، زیرا تاکنون از افراد مختلف حیله های فراوان دیده ام. (905) من هلاکِ فعلِ و مکرِ مردمم من گَـــــزیده زخـــــمِ مار و کَـــژدُمم من بوسیلهٔ حیله و فریب مردم به هلاکت رسیده ام و تاکنون توسط مار و عقرب گزیده شده ام. (906) مردمِ نَفس از درونم در کمین از هـــــمه مـــــردم بتر در مکر و کین نفس اماره ام در درون من به کمینم نشسته است تا مرا بفریبد و این نفس در حیله گری و گُربُزی از همۀ مردمان شریر، بدتر و زیان آورتر است. (907) گوشِ من، لا يُلْدَغُ الْمُؤْمِن شنيد قـــــولِ پیغمبر به جـــــان و دل گُـــزید شیر به نخجیران گفت: ای وحوش! گوش من فرمایش حضرت رسول(ص) را شنید که فرموده است: «شخص با ایمان از یک سوراخ دوبار گزیده نشود». ترجیح نهادنِ نخجیران، توکّل را بر جهد و اکتساب (908) جمله گفتند ای حکیم باخبر الْـــــحَذَر دَعْ لَيْسَ يُـــــغْنِی عَنْ قَدَر همۀ آن نخجیران به شیر گفتند: ای حکیم آگاه! احتیاط را رها کن، زیرا احتیاط و حذر در برابر قضا و قدر کاری از پیش نمی برد. 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
Hammasini ko'rsatish...
👍 5 4🙏 4
🌿 موسیقی بیکلام Victoria Falls اثری از Dan Gibson's Solitudes 🌿
Hammasini ko'rsatish...
👍 3😍 2 1🕊 1
متاسفانه جامعه امروز درک بسیار محدودی از معنای سلامتی دارد. دانش پزشکی، به شکلی که امروز می شناسیم، با سرعت بسیار بالایی پیشرفت کرده است. با این وجود احتمالا بشر هرگز در گذشته، با ناراحتی های جسمی که امروزه با آنها دست و پنجه نرم می کند، مواجه نشده است. ما توانسته ایم بر عفونت ها و بیماری های واگیردار غلبه کنیم اما بیماری هایی که بشر در درون خود دست به تولید آنها میزند، بسیار شایع تر می شوند. اجازه دهید بین بیماری های عفونی و مزمن تمایز قائل شویم. بیماری های عفونی تحت تاثیر حمله یک عامل بیرونی بوجود می آیند، به همین دلیل است که پزشکی مدرن (جدید) برای آنها؛ دست به ساخت داروهای شیمیایی بسیاری زده است. مواد شیمیایی که برای از بین بردن این مهاجم ها مصرف میکنید به سیستم بدنی خود شما نیز آسیب می زنند، اما از آن جا که بشر امروزی به دلیل تراکم جمعیتی بسیار بالا، نزدیکی بسیاری با این مهاجمین دارد، برای کنترل شیوع این بیماری ها، چاره ایی جز استفاده از این داروهای شمیایی وجود ندارد، درست مثل اینکه محصولات زراعی خود را سمپاشی کنیم. میدانیم که این سموم برای سلامتی مضراند. در عین حال قادر به متوقف ساختن آن نیستیم زیرا هنوز روشهای طبیعی و موثر لازم برای کنترل آفات را در اختیار نداریم. سادگورو ذهن، بدن، سرطان ص 199 و 200
Hammasini ko'rsatish...
👍 6👏 3 2🙏 2
Photo unavailableShow in Telegram
😍 38