لاطائلات
فرهنگ معین: ﻉ . ﻻﻃﺎﺋﻼﺕ ] ( ﺹ ﻣﺮ . ) ﺝِ ﻻﻃﺎﯾﻞ ؛ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﯽ ﻣﻌﻨﯽ . متن ها، آهنگ ها ، شعر ها و یا هرچیزی که دوست دارید رو از طریق لینک زیر برامون بفرستید https://telegram.me/HarfBeManBot?start=OTkxOTUxOTg یا @DiDoDe
Ko'proq ko'rsatish297
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
+17 kunlar
-330 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
#پیام_ناشناس
رفت عَقل و رفت صبر و رفت یار
این چه عشق است این چه دَرد است این چه کار؟
#عطار
#مُو
کپشن موزیک
@HarfBeManBot
دلم خزانهٔ اسرار بود و دستِ قضا
درش بِبَست و کلیدش به دل سِتانی داد
شکسته وار به درگاهت آمدم، که طبیب
به مومیاییِ لطفِ توام، نشانی داد
تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش
که دست دادش و یاریِّ ناتوانی داد
برو معالجهٔ خود کن ای نصیحتگو
شراب و شاهدِ شیرین، که را زیانی داد؟
گذشت بر منِ مسکین و با رقیبان گفت
دریغ، حافظِ مسکینِ من، چه جانی داد
#حافظ
خوش تلخ عتاب آمدهای حرف به جا چه؟
نوشین لبت اغیار مکیدند، به ما چه؟
منت چه گذاری تو به ما پیش ِ حریفان
شمع ِ دگرانی، به مزار ِ شهدا چه؟
از شکوه و شکرم به میان فتنهگری چیست؟
من دانم و دلدار، رقیبان به شما چه؟
زان شبرو طرّار گرفتم خبر ِ دل
پیچید به خود زلفش و میگفت کجا؟ چه؟
از عزت ناقص نرسد نقص به کامل
بت گر بپرستید جهانی به خدا چه؟
در خانه همسایه چه ماتم چه عروسی
گر مات شود شه، شده باشد، به گدا چه؟
از ساقی و می ای دل ِ افسرده چه نالی؟
کار ِ اجل است این، به طبیب و به دوا چه؟
#حزین_لاهیجی
رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد
صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد
میخواستم که میرَمَش اندر قدم چو شمع
او خود گذر به ما چو نسیمِ سحر نکرد
#حافظ
نام من رفته ست روزی بر لب جانان به سهو
اهل دل را بوی جان می آید از نامم هنوز
#حافظ
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.