cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

دکتر انوشه(قلب بیتابم)

***بسم الله الرحمن الرحیم***🕊 کانال هواداران دکتر انوشه در پیامرسان تلگرام📒 #دکتر_سید_محمود_انوشه . . تبلیغات 👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAAEFP0R4r8tyV-vd3g .

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
20 338
Obunachilar
-1324 soatlar
-1417 kunlar
+1 97630 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

👆👆زود عضو  بشید کاملااا معتبره بازی کتید درآمد دلاری ببرید
Hammasini ko'rsatish...
👆👆زود عضو  بشید کاملااا معتبره بازی کتید درآمد دلاری ببرید
Hammasini ko'rsatish...
👆👆زود عضو بشید کاملااا معتبره بازی کتید درآمد دلاری ببرید
Hammasini ko'rsatish...
درامد دلاری بدون سرمایه اولیه 🤑 حتی از نات کوین هم معتبرتر 🤑🤑 استارت کن و سکه جمع کن به زودی لیست میشه و قیمت گذاری میشه 👇👇👇👇👇 https://t.me/hamster_kOmbat_bot/start?startapp=kentId76616391 👏👏🔥🔥🔥
Hammasini ko'rsatish...
Hamster Kombat

Just for you, we have developed an unrealistically cool application in the clicker genre, and no hamster was harmed! Perform simple tasks that take very little time and get the opportunity to earn money!

❌❌ توجهههه👇👇 عزیزانی که درخواست رمان کامل #قلب_بیتابم داشتن رمان کاملش آماده شده و بسیااار بسیااار طولانیه هرکی کامل رمان رو میخواد پیام بده بگه رمان #قلب_بیتابم رو میخوام👇👇👇👇 @tabliq660👈👈👈👈👈
Hammasini ko'rsatish...
#پارت212 تا نگام افتاد به حیاطه باغ چشمام گرد شد... روی دیوارا دورتا دورش حصار کشیده شده بود و لبه ی دیوارا هم حصارهایی به صورته سرنیزه کار شده بود... بالای دیوارو نگاه کردم..بله...دوربینه مدار بسته هم داشتن...تجهیزاتی که این خونه داشت بانکه مرکزی نداشت...به نظرم دیگه زیادی محکم کاری کرده بود... هانی داشت جلوجلومی رفت منم قدمامو با پدرام هماهنگ کردم و کنارش قدم برداشتم.. اروم بهش گفتم:اینجا چرا اینجوریه؟... جدی نگاهم کرد وگفت:چه جوریه؟... به اطرافم اشاره کردم وگفتم:این همه حصارو قفل و دوربین اخه واسه چیه؟... ❌❌ توجهههه👇👇 عزیزانی که درخواست رمان کامل #قلب_بیتابم داشتن رمان کاملش آماده شده و بسیااار بسیااار طولانیه هرکی کامل رمان رو میخواد پیام بده بگه رمان #قلب_بیتابم  رو میخوام👇👇👇👇 @tabliq660👈👈👈👈👈
Hammasini ko'rsatish...
#پارت211 هانی ادامه داد:اوه اوه اصله کاری یادم رفت بهت معرفیش کنم.. گرگی سگه خانم بزرگه و دویدنشو تیز بودنش در حده همون گرگه ولی قد وهیکلش.... لبخنده شیطونی زد وبه پدرام نگاه کرد...پدرام شونهشو انداخت باا۵ل و گفت:به هر حال اون یه زنه تنهاست و برای محکم کاری بهش نیاز داره... گفتم :محکم کاریه چی؟... هانی گفت :ورود اقایون ممنوع دیگ ...خندیدمو نگاهش کردم ولی هان نگاهش رو ازم گرفت و گفت:بهتد بریم تو..اول خودش رفت و بعد هم من و پشته من هم پدرام بود..
Hammasini ko'rsatish...
سلام عزیزای دلمم بریم برای ادامه رمان بسیااار جذاب و کاملااا واقعی قلب بیتابم😍😍👇👇
Hammasini ko'rsatish...
❌❌ توجهههه👇👇 عزیزانی که درخواست رمان کامل #قلب_بیتابم داشتن رمان کاملش آماده شده و بسیااار بسیااار طولانیه هرکی کامل رمان رو میخواد پیام بده بگه رمان #قلب_بیتابم رو میخوام👇👇👇👇 @tabliq660👈👈👈👈👈
Hammasini ko'rsatish...
#پارت210 همه جورشو شنیده بودیم ودیده بودیم الا این یکی...حتما دلیلی واسه این کارش داشته دیگه... هانی رفت سمته در و زنگ رو زد.. صدای یه زن اومد که گفت:کیه؟ هانی جواب داد:منم خانم مستوفی ...هانی ..البته پدرام و مهمونمون هم هستند. اون زن که فهمیدم همون خانم مستوفی پرستاره خانم بزرگه با لحنه سرد و خشکی گفت:بله..بفرمایید. در با صدای تیکی باز شد ولی همین که قدمه اولو برداشتم تا بریم تو پدرام گفت:وایسا... سرجام خشکم زد...با تعجب برگشتمو و نگاهش کردم.. اومد کنارم ایستاد وگفت:یادم رفت که بگم...خانم بزرگ یه سگ هم داره ... ❌❌ توجهههه👇👇 عزیزانی که درخواست رمان کامل #قلب_بیتابم داشتن رمان کاملش آماده شده و بسیااار بسیااار طولانیه هرکی کامل رمان رو میخواد پیام بده بگه رمان نفسم باش رو میخوام👇👇👇👇 @tabliq660👈👈👈👈👈
Hammasini ko'rsatish...