تجربهٔ تفکر
دغدغهی اصلی من شناخت بهتر دین اسلام است. به فلسفه و مسائل سیاسی-اجتماعی هم بیاعتنا نیستم. در این گدار (کانال) مطالبی مرتبط با این موضوعات طرح میشود. محمد نورالهی denkenserfahrung.blogfa.com [email protected] @Nurelahii
Ko'proq ko'rsatish336
Obunachilar
+124 soatlar
+27 kunlar
+730 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
گاه چه استفراغهای ذهنی تهوعآوری را این روزها شاهد ایم و چگونه ذات رذل برخی اصلاحطلبان خودش را نمایان میکند.
👍 3
Repost from فرهیختگان
در تأیید بیانات دیروز سخنگوی دولت که ابراهیم رئیسی را میان رؤسای جمهوری اسلامی ولایتمدارترین و از این حیث، بیبدیل ارزیابی کرد، باید افزود که کمتر کسی به اندازه آن خدابیامرز صلاحیتهایت لازم برای ریاست جمهوری اسلامی را دارا بود. این صلاحیتها عبارتند از:
۱. بیسوادی
۲. فرومایگی
۳. اطاعت بیچون و چرا
۴. آدمکشی
۵. عقبماندگی فرهنگی
۶. استفاده بیشینه از رانت قدرت
۷. تعلق به سیاهکارترین محفل قدرت در جمهوری اسلامی (مستقر در مشهد)
۸. روی کار آمدن از راه انتخابات فرمایشی - نمایشی
۹. ناکارآمدی
۱۰. گردآوردن فاسدترین و فرصتطلبترین تفالههای جمهوری اسلامی (موسوم به جبهه پایداری) پیرامون خود.
(بخش عمده این فهرست را البته از یکی از دوستان نقل میکنم که با تعبیری دیگر این ویژگیها را برشمرد و صلاح نیست نامش را ببرم).
در یک کلام: ابراهیم رئیسی عصاره همه رذائل جمهوری اسلامی بود. آنچه «خوبان» همه دارند او یکجا داشت.
اگر میخواهید ببینید جانشین رئیسی کیست، دنبال کسی بگردید که بیشترین تعداد این «صلاحیتها» را داشته باشد. خطابم بویژه به عزیزان روزنهگشاد است که حداقل از آن چند نفرشان که رفقایم هستند میخواهم بار دیگر خودشان را مضحکه نکنند و از تئوریبافیهای احمقانه و توهین به مفاخر ملی بپرهیزند. خودشان را سر کار نگذارند و خلقی را به خودشان نخندانند.
مهرداد فرهمند
#فرهیختگان راهی به رهایی
👎 2🤯 1
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله خداوند همه درگذشتگان از خلبانان و افراد همراه تا رئیسجمهور و وزیر امور خارجه و امام جمعه تبریز را در جوار رحمت خویش پناه دهاد.
از بین متنهایی که منتشر شده این متن برایم جالبتر بود گرچه احتمالاً واکنشهای ادبی بسیار بیشتری در راه است :
دیدم این مشهد چرا هی بیقراری میکند،
جای باران، سیل در این شهر جاری میکند
دیر فهمیدم که او اندر فراق خادمش،
عزم خود را جزم دارد گریه-زاری میکند.
نام شاعر را نمیدانم.
❤ 7👍 2💩 1
Repost from N/a
منظور یک ظرف کرهخوری نیست آقای نورالهی عزیز، این هم «اصطلاحاً» یک میان وعده است که آنهایی که تجربهاش کردهاند در زندگیشان با معنای آن آشناترند، شاید همانطورکه در پانویس پست، این کلمات به آنها تقدیم شده...
و
یک نکته دیگر، قبلا، بارها گفتم، شاید بد نیست تکرار کنم، آن «ت» پایین پستها-ی شعرها عمدتا، اینجا یعنی در این ویراست، بیشتر معطوف به تجربه است تا ترجمه، با وجود اینکه اینجا تلاش بر انتقال یا بازسازی حسی شبیه به خود اثر در زبان اصلیست، و با اذعان به بیشماری اغلاط، این نکته نه به معنی شانه خالی کردن از مسئولیت کلمات فارسی منتسب به فلان شعر و شاعر، که دعوت از دیگران است برای بهبود حس و تجربه، پس نتیجتا، بنا به ذوق و تجربهی زیستهی خودتان برای این اصطلاح پیشنهادی نیز اگر دوست داشتید در ادامهی پرسش شاید بجای خودتان، نیز عنایت بفرمایید... مرسی!
با احترام
ع.س.
محمد نورالهی:
Depuis la fin du xixe siècle, ce terme désigne aussi, en français européen, le repas sommaire que prennent les ouvriers pendant une pause de leur travail. Par extension, l'on nomme aussi casse-croûte un repas très simple, ou simplement un sandwich.
مترجم گوگل:
از اواخر قرن نوزدهم، این اصطلاح در فرانسوی اروپایی، وعده غذایی اصلی را که کارگران در زمان استراحت از کار خود میخورند نیز مشخص کرده است. در اصطلاح، به یک وعده غذایی بسیار ساده یا به سادگی یک ساندویچ، میان وعده نیز گفته میشود.
Pour qu'une forêt...
Pour qu'une forêt soit superbe
Il lui faut l'âge et l'infini.
Ne mourez pas trop vite, amis
Du casse-croûte sous la grêle.
Sapins qui couchez dans nos lits,
Éternisez nos pas sur l'herbe.
Alsace, 1939
René Char
En trente-trois morceaux
et autres poèmes suivi de
Sous ma casquette amarante
Gallimard, 1997
مترجم معلوم نیست کرهخوری را از کجا آورده 😐
این نگارش غلط نمیرید به صورت نمیرید خیلی روی اعصابم رفت🥶
🤣 2😁 1
Repost from DEMOnCRACY
Photo unavailableShow in Telegram
«برای اینکه جنگل...» : رنه شار، ۱۹۳۹.
این شعر کوتاه شار را دوست دارم برای تمامی دوستانم بفرستم، تا بیشتر مراقب خودشان باشند، دوستانم، تمام آن جنگلهای تپنده و دامانگسترِ در برهوت لمیزرع: تو، او، شما، آنها.
با تشکر از ماتیاس، تقدیم به شما:
#رنه_شار
@demonkratia
Repost from DEMOnCRACY
Photo unavailableShow in Telegram
رُنه شار، از «برگهای هیپنوس»، ۴۴_۴۳.
#شار
@demonkratia
استاد وحید عیدگاه طرقبهای کتابی دارد تحت عنوان تلفظ در شعر کهن فارسی (بهرهگیری از شعر در شناخت تلفظهای دیرین)، انتشارات: سخن، ۱۴۰۱ که با بررسی وزن و قافیه اشعار قدیم فارسی به نتایج جالبی در حوزه تلفظ واژگان رسیده است و همچنان نیز در صفحه اینستاگرام خود پژوهشهای بسیار نغز و ارزشمندی را نشر میدهد.
آن تحقیق روی اشعار همری با این کار سنجیدنی است.
متأسفانه من هنوز این کتاب را نخریده ام و تنها گزارشهایش را خوانده ام.
https://www.iranketab.ir/book/35712-pronunciation-in-ancient-persian-poetry
به نام خدا
این متن را با دو منبع دیگر تکمیل کردم که در یکی فهرستی از واژگان دارای واو مضمر در ایلیاد همراه معنی و ریشه آورده شده است (معنی و ریشه تحقیق خودم است).
واو مضمر چیست؟
زمانی که Ἰλιάς (ایلیاس) و Ὀδύσσεια (ادوسسِیا)، حال يا به دست همر يا هرکس که به او/ آنان این شعرها منسوب است سروده میشد در برخی واژگان زبان یونانی یک واو وجود داشت که هنگام مکتوب شدن این شعرها دیگر تلفظ و بنابراین نوشته نمیشد.
مثلاً واژه ایده در اصل ويده تلفظ میشده يا نام دیگر شهر تروی، یعنی ایلیُن را ويليُن، ویلیُس تلفظ میکرده اند.
به هر حال این واو مضمر را که در منابع بدان Digamma یعنی دو گاما میگویند (چون شبیه دو تا گامای به هم چسبیده یا رویهمافتاده بوده: ΓΓ و آن را اینگونه مینوشته اند: ϝ) طبق ظرافتهای وزنی میتوان از لابهلای اشعار همر استخراج کرد.
متن کامل در وبلاگم:
http://denkenserfahrung.blogfa.com/post/312
❤ 2