KoreanWord

☝️🩵🩷از ثبت نام ترم بهار جا نمونید🩷☝️ #زبان_کره #زبان_انگلیسی استارت کلاس انلاین گروهی بعد از امتحانات خرداد روزهای خالی محدود ❌تایم خالی برای کره ای محدوده❌

⛔How to say " now that i think about it" in korean🤔 ⛔چطور به کره‌ای بگیم " حالا که بهش فکر میکنم"🤔

(근데) 생각해 보면 - Now that I think about it... 😶

᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸ Ⓙⓞⓘⓝ ┈≻@koreanword #eng_post  #mehri  #پست_انگلیسی  #جملات_کاربردی ❌کپی از ترجمه و پست‌ها ممنوع❌

💡Answer | جواب💡 option 4 | گزینه 4 .

👇🏻hangul quiz 👇🏻کوئیز هانگول ➡️1 길 road جاده ➡️2 날짜 Date تاریخ ➡️3 시간 hours ساعت ➡️4 교통 Transportation حمل و نقل ᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸ Ⓙⓞⓘⓝ ┈≻@koreanword #eng_post  #mehri #word  #quiz #پست_انگلیسی  #لغات_کاربردی ❌کپی از پست و ایده ممنوع❌

☝️🩵🩷از ثبت نام ترم بهار جا نمونید🩷☝️ #زبان_کره #زبان_انگلیسی استارت کلاس انلاین گروهی بعد از امتحانات خرداد روزهای خالی محدود ❌تایم خالی برای کره ای محدوده❌

⚡تمرین مکالمه🗣 🗣Conversation practice⚡ ─ ⌯ @koreanword ⌯ ─ #eng_post  #Conversation #mehri #پست_انگلیسی  #مکالمه_کاربردی #رسمی ❌کپی از پست ممنوع❌

☝️🩵🩷از ثبت نام ترم بهار جا نمونید🩷☝️ #زبان_کره #زبان_انگلیسی استارت کلاس انلاین گروهی بعد از امتحانات خرداد روزهای خالی محدود ❌تایم خالی برای کره ای محدوده❌

داستان کره ای😁👇🏻 Korean story😁👇🏻

🧓🏽혹부리 할아버지 The Old Man with the Lump 🧓🏽پدربزرگ با توده/کوهان

🧓🏽옛날에 목에 혹이 달린할아버지가 있었습니다. 할아버지는 산에나무를 하러 갔습니다. 집에 오는 길에 밤이 되었습니다. 할아버지는무서워서 노래를 불렀습니다. 아름다운 노래를 듣고 도깨비들이 왔습니다. 도깨비들이 할아버지에게 어디에서 그 아름다운 노래가 나오냐고 물었습니다. 할아버지는 혹에서 노래가 나온다고 말했습니다. 도깨비들은 할아버지의 혹을 가져가고 돈을 주었습니다. 할아버지는 부자가 되어 행복하게 살았습니다. 🧓🏽Long ago, there was an old man with a lump on his chin. The old man went to the mountain to cut wood. On his way home, night fell. The old man sang a song because he felt scared. Dokkabi heard a beautiful song and came to the old man. Dokkabi asked where the beautiful song was coming from. The old man answered that it came out of his lump. Dokkabi took the lump away from him and gave him a lot of money. The old man became rich and lived happily ever after. 🧓🏽خیلی وقت پیش پیرمردی بود که گردنش برآمده بود. پدربزرگ برای بریدن چوب به کوه رفت. توی راه خونه پدر بزرگه چون ترسیده بود شروع به آهنگ خواندن کرد. جن‌ها بعد از شنیدن آهنگ زیبا اومد. از پدربزرگ پرسید که این آهنگ زیبا از کجا اومده؟. پدربزرگ جواب داد که این آهنگ از توده/کوهانش (همون برآمدگی گردنش) میاد. جن‌ها، کوهان/توده‌ی پدربزرگ رو گرفتن و بهش پول دادن. پدربزرگه پولدار شد و با خوشبختی زندگی کرد. ᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸᭸ Ⓙⓞⓘⓝ ┈≻@koreanword   #mehri #story   #داستان ❌کپی از پست و ترجمه ها ممنوع❌