cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

عشق و معنا

لینک دسترسی به ابتدای کانال 👇👇👇👇👇 t.me/Eshghomana/1 . و قطره‌قطره‌ی هر خونِ این انسانی که در برابرِ من ایستاده است سیلی‌ست که پُلی را از پسِ شتابندگانِ تاریخ خراب می‌کند و سوراخِ هر گلوله بر هر پیکر دروازه‌یی‌ست ...

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
255
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
+37 kunlar
+1230 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

01:30
Video unavailableShow in Telegram
خییییلی ماه بود حسابی حالم خوب شد دمتون گرم بچه ها کاش زمان منم انقدر فهم و شعور داشتیم و میل ورزانه با زندگیمون حال میکردیم 💌🦢🩵🕊️🎂❣️
Hammasini ko'rsatish...
انزلی کریستُف رضایی آلبوم: در دنیای تو ساعت چند است👆🏼 @bagh_e_anar
Hammasini ko'rsatish...
01:21
Video unavailableShow in Telegram
#رادیو_مینو #شعر_و_دكلمه #شعر_پارسی #مولانا_جلال #رباعی #اجرا_ویدا_مینوچهر درمانِ دردِ عاشقان صبر است و من دیوانه ام نه درد ساکن می شود نه ره به درمان می برم تو دنیای تو ساعت چنده ؟ زری خوشکام علی مصفا
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
من قلب خویش را بین دو احساس متناقض می یابم وحشت از زندگی و ولع زندگی شارل بودلر 💔
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
01:00
Video unavailableShow in Telegram
__ما یاد گرفتیم بگریزیم اما به کجا؟ مرز این دو کجا بود ؟ کجا باید می ایستادیم که نه اسیر منادیان اخلاق باشیم ؟ و نه پرپر شده ی دست درندگان بی اخلاق__ ؟ پیکر فرهاد عباس همیشه تولدت مبارک 🕊🦋
Hammasini ko'rsatish...
که دید ای عاشقان شهری که شهر نیکبختانست که عاشق کم رسد آنجا و معشوق فراوانست که تا نازی کنیم آن جا و بازاری نهیم آن جا که تا دل‌ها خنک گردد که دل‌ها سخت بریانست نباشد این چنین شهری ولی باری کم از شهری که در وی عدل و انصافست و معشوق مسلمانست که این سو عاشقان باری چو عود کهنه می‌سوزد وان معشوق نادرتر کز او آتش فروزانست خداوندا به احسانت به حق لطف و اکرامت مگیر آشفته می‌گویم که جان بی‌تو پریشانست تو مستان را نمی‌گیری پریشان را نمی‌گیری خنک آن را که می‌گیری که جانم مست ایشانست اگر گیری ور اندازی چه غم داری چه کم داری که عاشق هر طرف این جا بیابان در بیابانست بخندد چشم مریخش مرا گوید نمی‌ترسی نگارا بوی خون آید اگر مریخ خندانست دلم با خویشتن آمد شکایت را رها کردم هزاران جان همی‌بخشد چه شد گر خصم یک جانست منم قاضی خشم آلود و هر دو خصم خشنودند که جانان طالب جانست و جان جویای جانانست که جان ذره‌ست و او کیوان که جان میوه‌ست و او بستان که جان قطره‌ست و او عمان که جان حبه‌ست و او کانست سخن در پوست می‌گویم که جان این سخن غیبست نه در اندیشه می‌گنجد نه آن را گفتن امکانست خمش کن همچو عالم باش خموش و مست و سرگردان وگر او نیست مست مست چرا افتان و خیزانست جان جانان جلال الدین مولانا
Hammasini ko'rsatish...
لیلا حاتمی به عزای مادر زیبایش ، همسر علی حاتمی نشست ... روح زهرا حاتمی یا زری خوشکام غرق در آرامش 🤍🕊🥀🖤
Hammasini ko'rsatish...