cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

قصه درمانی

#قصه گویی خدا، اَحسنُ القَصص است . . قصه ها را نخوانید که بخوابید قصه ها را بخوانید که بیدار شوید . . رهایی از قصه های ذهن در کانال #قصه_درمانی تلگرام

Ko'proq ko'rsatish
Eron374 228Til belgilanmaganToif belgilanmagan
Reklama postlari
141
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

عهد 🤍
Hammasini ko'rsatish...
“دعای عهد” با صدای علی فانی تنظیم مهدی شکارچی میکس و مسترینگ حسن پورمحمدی ضبط استودیو نور یاس @AliFaniOfficial
Hammasini ko'rsatish...
Dua Ahd.mp320.08 MB
رو رو که نئی عاشق مولانا خواننده و آهنگساز : سیاوش ناظری @Qessedarmani
Hammasini ko'rsatish...
1. Ro ro ke Ney Ashegh.mp31.08 MB
📩 #همچنین_کن پروانه از آتش (معشوق) نمی گوید. آتش را وصف نمی کند. از عشق خود به آتش، حرفی نمی زند بلکه عشقش را به آتش در عمل نشان می دهد و با این عمل، به دیگران می گوید که شما هم اگر راست می گویید و عاشقید، باید چنین کنید. پروانه شد در آتش گفتا که همچنین کُن می سوخت و پَر همی زد بر جا که همچنین کُن |مولانا؛ کلیات شمس| دکتر علی منهاج @QesseDarmani کانال قصه درمانی ▫️
Hammasini ko'rsatish...
📩 #اهل_سلامت منِ سرگشته هم از اهلِ سلامت بودم دام راهم، شکنِ طُره یِ هِندویِ تو بود |حافظ| اهلِ عقل، اهلِ سلامت است و اهلِ عشق، اهلِ خطر. عقل خطر را تشخیص می دهد و از آن دوری می کند اما عشق - گرچه همچون عقل - خطر را تشخیص می دهد، نه تنها از آن دوری نمی کند بلکه خود را با آن مواجه می کند و بی پروا با آن رو به رو می شود. حافظ هم در اینجا همین نکته را می گوید که من قبل از آمدنِ عشق، عاقل بودم و لذا در امن و امان اما عشق وقتی آمد دیگر به امن و امان نیندیشیدم و خود را به دام افکندم. دامی که گرچه ظاهراً اسارت است، باطناً آزادی و رهایی است. دکتر علی منهاج @QesseDarmani کانال قصه درمانی ▫️
Hammasini ko'rsatish...
Hammasini ko'rsatish...
1660 ای گزیده یار چونت یافتم.mp33.14 KB
ای گزیده یار چونت یافتم ای دل و دلدار چونت یافتم می گریزی هر زمان از کار ما در میان کار چونت یافتم چند بارم وعده کردی و نشد ای صنم این بار چونت یافتم زحمت اغیار آخر چند چند هین که بی اغیار چونت یافتم ای دریده پرده های عاشقان پرده را بردار چونت یافتم ای ز رویت گلستان‌ها شرمسار در گل و گلزار چونت یافتم ای دل اندک نیست زخمِ چشمِ بد پس مگو بسیار چونت یافتم ای که در خوابت ندیده خسروان این عجب بیدار چونت یافتم شمس تبریزی که اَنوار از تو تافت اندر آن انوار چونت یافتم مولانا
Hammasini ko'rsatish...
📩 #فارسی ابن ‌بطوطه، جهانگرد معروف مراکشی، وقتی وارد چین می‌ شود چنین می‌ نویسد: سه روز مهمان امیر بودیم. پسر امیر ما را به کشتی سوار کرد که تعدادی از اهالی موسیقی هم در آن بودند که به چینی، عربی و فارسی می‌ نواختند؛ اما پسر به آواز فارسی، عشقی مخصوص داشت. دستور داد آهنگی به زبان فارسی بخوانند و آنقدر آن آهنگ را به تکرار خواندند که من فرا گرفتم و آن این بود: «آخر نگاهی باز کن وقتی که بر ما بگذری یا کبر منعت می ‌کند کز دوستان یاد آوری» 📚 مجموعه مقالات عباس اقبال‌ آشتیانی، محمد دبیرسیاقی @QesseDarmani کانال قصه درمانی ▫️
Hammasini ko'rsatish...
📩 #خاموش گروهی نزد معاویه بودند و وی را مَدح می‌ کردند. از آن جمع، یکی خاموش بود و چیزی نمی‌ گفت. معاویه وی را گفت چرا خاموشی و حرفی نمی‌ زنی؟! مرد گفت: چه گویم، اگر راست گویم از تو بترسم؛ اگر دروغ گویم از خدا بترسم؛ پس سکوت کنم بهتر است. 📚 جوامع الحکایات محمد عوفی @QesseDarmani کانال قصه درمانی ▫️
Hammasini ko'rsatish...
📩 #صیاد گدایِ بد لباسی را گفتند: لباس خویش عوض کن، بسیار کهنه و پاره است. گفت: صیاد اگر دام خود بفروشد، چگونه صید کند؟! 📚 کلیات عبید زاکانی @QesseDarmani کانال قصه درمانی ▫️
Hammasini ko'rsatish...
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.