LadanTabatabaei

⚪ لطفا بخوانیم *غلط ننویسیم* با خواندن متن زیر تلفظ درست کلمات و معنی صحیح آنها را یاد بگیریم. کلمات باعلامت❌غلط هستند❌و کلمات باعلامت✅صحیح ✅می باشد: ______________ ❌خواب زَن چپه. ❌ ✅خواب ظن چپه✅ ظن:شک و گمان (منظور خواب ظن یعنی خوابی که با شک و گمان به چیزی خوابیده باشی ودیده باشی هست نه خوابه زَن👩🏻‍🦰) ______________ ❌گرگ باران دیده.❌ ✅گرگ بالان دیده✅ بالان:تله ای که برای گرفتن و یا کشتن جانوران استفاده میشود (گرگی که از تله های مرگبار زیادی جان سالم بدر برده باشد) ______________ ❌بعضِ شما نباشه❌ ✅به زِ شما نباشه✅ بِه: بهتر، برتر ______________ ❌پارسال و پیار سال.❌ ✅پارسال و پیرار سال✅ پیرار:دوسال قبل ______________ ❌تخمه ژاپنی❌ ✅تخمه جابانی✅ جابان: منطقه ای در دماوند بود که در گذشته این محصول را تولید میکرد! به همین دلیل در زمان های قدیم این محصول به عنوان تخمه جابانی شناخته می شد، که با گذشت زمان کم کم تلفظ آن از تخمه جابانی به تخمه ژاپنی تغییر یافت.!!!و عده ای به غلط تصور میکنند که این نوع محصول برای کشور ژاپن می باشد!! ______________ ❌پهباد❌ ✅پهپاد✅ (پ:پرنده، ه:هدایت، پ:پذیر، ا:از، د:دور) 👌🏻👈پرنده هدایت پذیراز راه دور👉 ______________ ❌آبگوشت و تیلیت❌ ✅آبگوشت و تِرید✅ ______________ ❌ضرب العجل❌ ✅ضرب الاجل✅ ______________ ❌طاق زدن❌ ✅تاخت زدن✅ تاخت: معاوضه کردن ______________ ❌پارس کردن سگ❌ (لطفا سعی کنید هرگز در هیچ کجا و هیچ زمانی نگویید این سگ پارس میکند×× چرا که ریشه و اصالت ایرانی کلمه ی پارس میباشد واز قدیم ایرانی به اسم پارسی شناخته میشود و با این اشتباه زیرسوال میرود) ✅پاس کردن سگ✅ پاس: نگهبانی، پاسبانی. سگ پاس میکند یعنی مشغول پاس کردن نگهبانی خود است.و هروقت به صدای سگ بگوییم سگ پاس میکند یعنی دارد با صدایش پاسبانی می کند و نگهبانی میدهد ) ______________ ❌ارْج و قرب❌ ✅اجْر و قرب✅ ______________ ❌فلاکس چای❌ *✅فلاسک چای.✅ ______________ ❌جد و آباد❌ ✅جد و آباء✅ آباء:پدران ______________ ❌ظرص قاطع❌ ✅ضرس (دندان) قاطع✅ ______________ ❌راجبِ❌ ✅راجع به✅ ______________ ❌پیش قاضی و معلق بازی❌ ✅پیش غازی و معلق بازی✅ غازی:بندباز.آکروبات باز پیش آدم آکروبات باز معلق بازی نکن

صفحه ویژه در فیلیمو برای آگاهی مردم نسبت به اختلال «اتیسم» راه‌اندازی شد - اخبار فناوری اطلاعات http://it-news.ir/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%85%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D9%86%D8%B3%D8%A8/

کاری از،میلاد یزدان پرست ، هنرمند جوان و با ذوق بشنوید و لذت ببرید❤

"بخوان به نام زن"     از غبار همهء قرون مي آيد، با همهء اعصارش بر دوش شور و شر همهء اديان بر كول افتان و خيزان مي آيد تك سيلاب دو حرف نا مفهوم... بغضش از جنس بلور ديدگانش پر نور تار مويش ريسمان نفسش، چون شير ‍ژيان... ميايد ميايد ميايد وبا آمدنش چلچله ها ميمانند گل سرخ حيات خانه مي شكفد                             ...رنگها بوي خدا مي گيرند... وزندگي آري ، زندگي ريشه در او دارد و سر بر او مي سايد او حرمت عمق زمين و بلنداي آسمان است و طپش نازك يك برگ گل... مي آيد وزخمها بر چهره اش آماس كرده اند دستانش چه خسته اند و روح گلگونش چه آزرده و گوشهايش از فريادهاي گوش خراش مدافعان ريز ودرشت بي درد انباشته است ... هر از گاهي روزي دارد براي نمايش؛ روزهايش اسمهايي دارند؛ آنگاه شبيه عروسك دختر همسايه مي شود بوي خاك لب طاقچه مي دهد و طومار طومار شعر، در مدح وثنايش شايد تيراژ روزنامه ها را بالا ببرد... وقوطي تمام رنگي بگير و بنشان جولانگاه چشمهاي خمار و صداي سحر آميز مي شود كه در مدح او مي خوانند وهر يك به اصرار مي خواهند بگويند؛ "نامت را مي دانم"... و "او" گاهي مي خندد گاهي مي بالد وگاهي باد مي كند لبخند مي زند سرتكان مي دهد ومفتون هياهو و جنجال براي دهمين ... صدمين وشايد هزارمين بار پرده ها را مي كند تا خوب بشورد ودوباره بياويزد... اين روزها همه روشنفكرند، قلبشان هم كه براه نباشد، ادايش را خوب بلدند... هر بار كه او به دنيا مي آيد تحسين وتمجيد لبهاي گزيده هراس اعصار راهديه مي دهد... در روزگار ما كه عطر شقاوت هنوز هم مي پيچد، كه قانون هنوز مرهم زخمهاي كهنه نيست و برابري كه سهل است، انسانيت هم زير سوال است؛ "او" بهانه بحث و گفتگو است دستمايه ها رنگ عوض كرده اند اما اصل، همان است كه بود... انجمن ها خيريه ها سمينارها روزنامه ها ارگانها وچه بسيار "ها"ي ديگر نام او گرفته و مي كوشند تاختمي بگيرند بر اين مرثيهء بي پايان نمي خواهم بگوييد؛ مادر همسر خواهر صدايم بزن مرا بخوان بخوان به نام آنكه از ازل ناميد؛ "زن"... دلم را ببين؛ آهنگ طپيدن پروانه را مي شنوي؟ ببين كه احساس موجيست در من، پر صلابت و پر قدرت مرا ببين، يك انسان... در مانده از بار قضاوتها رنجيده از بايد ها و نبايد ها، ببين كه ستيز با تبعيض و شقاوت و سنت؛ با جسم ظريف و روح حساس من چه كرد... ببين كه بردباري زنجيري شد بر گردنم، و عشق قلبم را شكست ... نگاه كن هر آنچه حسم روا مي داشت وظيفه گشت و زهر نهالي كه نشاندم پيچكي روييد... آواي زمخت و بازوان ستبرت را بر شرم گونه ام نكوب؛ كه من زخم جنگ ، بر تن ، بسيار دارم... اما چون خواستي، مرا بنام، بخوان مرا به نام آنكه از ازل ناميد؛ "زن"... بخوان مرا به نام انسانيت...  ارديبهشت 78 لادن طباطبايي

از توصیه های آموزنده فروید به دخترش ؛ اینکه دیگران راجع به تو چه فکری می‌کنند ، به تو مربوط نیست ! زندگی خود را با هیچ کسی مقایسه نکن، تو نمی‌دانی که بین آنها چه می‌گذرد ! با گذشته خود رفیق باش تا زمان حال خود را خراب نکنی . هیچ کس مسئول خوشحال کردن تو نیست، مگر خود تو... #فرويد @Razcom