🌖اهل البیت منهم السلام🌕
📷 اینستاگرام Instagram.com/ahlal__bait
Ko'proq ko'rsatish528
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
-430 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
💥⛔️در وصف حکومت ها و مدت آنها و آخرالزمان و مردم آن دوره و اعمال آنها💥⛔️
Photo unavailableShow in Telegram
✨لفظ «جل جلاله» برای اهل بیت علیهم السلام
✍️امام باقر صلوات الله علیه دربارۀ آیه: ﴿تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ. الرحمن/۷۸﴾ فرمود: ما جلال و کرامت خداوند هستیم که خداوند بندگان را به وسیلۀ ما گرامی داشت.
📙ترجمه تفسیر قمی، ۵، ص۵۹
📗البرهان في تفسير القرآن، ج۵، ص۲۴۸
📕بحار الأنوار، ج۲۴، ص۱۹۶، باب ۵۳ أنهم عليهم السلام جنب الله و وجه الله و يد الله و أمثالها
#جل_جلاله #وجه_الله #توسل #فضائل_اهل_بیت #اسماء_الله #اسماء_الحسنی
Photo unavailableShow in Telegram
🔹اهل بیت علیهم السلام وجه خداوند تعالی
✍️حارث بن مغیره گوید: نزد امام صادق علیه السلام بودیم که مردی پیرامون تفسیر آیه: ﴿ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ ﴾ ( القصص/۸۸ ) سؤال کرد، حضرت فرمودند مخالفین در این باره، چه میگویند؟ عرض کردم؛ میگویند: هر چیزی هلاک میشود به غیر از وجه خدا ! حضرت فرمودند: سبحان الله! چه سخن گزافی میگویند! بلکه مقصود این است که هر چیزی هلاک میشود مگر آن وجهی که از طریق آن وارد میشوند، و ما همان «وجه الله» هستیم که از طریق ما برای رسیدن به فیوضات خداوند وارد میشوند.
📕تفسیر البرهان، جلد۷، صفحه۲۲۶
📗بصائر الدرجات، جزء ۲، باب۴، ص۶۶، ح۵
📘بحار الأنوار، ج۴، ص۵ ، باب تأويل قوله تعالى خلقت بيدي و جنب الله و وجه الله و يوم يكشف عن ساق و أمثالها
#وجه_الله #جل_جلاله #صفات_امام #فضائل_اهل_بیت
Repost from N/a
💢«عاقبت کوتاهی در برابر حقوق برادران مؤمن و افشای سرّ اهل بیت
«عزّ عزّهم»💢
💫عن سلمان المحمدی «جل مقامه»قال: جاء رجل إلی أمیرالمؤمنین «عزّ عزّه» وقال : یامولای! کان عیالی و اهلی و مالی بالشام فبلغني سلامة الطریق من اللّصوص فأمرتهم بالخروج إلي ها هنا فخرجوا وصارو في الطریق ، وقد فسد الطریق و ظهر فیه اللّصوص و إني أخاف علیهم و علي ما معهم .
قال أمیرالمؤمنین «عزّ عزّه»: کیف حفظک لأسرارنا؟ هل تفشیها بغیر اذننا ؟
قال : لا والله ، لو عرضت علی ضرب العنق .
وقال :کیف معرفتک بإخوانک المؤمنین ؟
قال الرجل :لا یفوتنی منها شیء عمداً ، إلا ما أجهله و لا أعرفه.
قال أمیرالمؤمنین «عزّ عزّه»: إن کنت صادقاً فیما تقول، فأبشر بسلامة مالک و اهلک و عیالک .
قال : فأنصرف الرجل فرحاً مستبشرا، فلقیه من قال : إن خارجة ، خرجت علی القافلة التی کان فیها عیالک و مالک فأخذوها .
قال الرجل : کذبت والله ، ما ظفر باهلي و عیالي و مالي أحد ، قول أمیرالمؤمنین أصدق من قولک .
فقیل ذلک لأمیرالمؤمنین «عزّ عزّه» ، فدعاه و أجلسه ، ثم قال : یا ملائکة ربّي إکشفوا لعبدالله عن هذا القافلة التي فیها أهله ، فکشف له عنها و رأی القافلة وقد أحاط بها اللّصوص ، فقال أمیرالمؤمنین «عزّ عزّه»: أللهم أسمعه محاورتهم ، وسمع الرجل و بینه و بینهم مأة فرسخ، وقال له أمیرالمؤمنین «عزّ عزّه»: تراهم و تسمع مقالتهم؟
فقال: إي والله یا أمیرالمؤمنین ،
فقال: لو شئت لصحت بهم صیحة ، تنخلع منهم أبدانهم وأفئدتهم ، ولکن الله تعالی بالغ أمره ، لا تحزن یا عبدالله إنه سیبلغ إلیک أهلک و مالک و عیالک ، دون سائر مال القافله بمعرفتک حقوق إخوانک و حفظک لأسرارنا .
ثمّ نظر بوجهه الکریم إلی اصحابه وقال: نعوذ بالله عزوجل من مثل عذاب بني إسرائیل، أتدرون لم لقوا ذلک؟!
قالوا: لا
💫قال «عزّ عزّه»: لتقصیر بعضهم فی حقوق بعض و لإفشائهم ما کانوا یفقهون من اسرار موسي بن عمران «علیه السلام» ألا من قصّر في حق أخیه المؤمن ، إبتلاه الله عزوجل بظلم أعدائه من حیث لا یقدر علی الإنتصار ألا ومن أفشی لنا سراً ، أذاقه الله حرّ الحدید.🔥
💧حضرت سلمان محمّدی «جلّ مقامه»فرمود: مردی به نزد أمیرالمؤمنین «عزّ عزّه» آمد و گفت:
ای مولایم ! اهل وعیالم و مالم در شام هستند، وبه من خبر دادند که راهها امن است و دزدی نیست ، پس به آنها دستور دادم که به اینجا بیایند ، وآنها راه افتادند ، از قضا دزدان جلوی آنها را گرفتند ومن ترسم دارم از جان و مال آنها!
أمیرالمؤمنین «عزّ عزّه» فرمودند:
تو در حفظ اسرار ما چگونه ای؟ آیا بدون اذن ما افشا کرده ای؟
مرد گفت: نه قسم به خدا ، اگر چه بخواهند گردن مرا بزنند.
حضرت فرمودند: درباره حقوق برادرانت چگونه ای؟
مرد گفت: آنچه میدانستم از من فوت نشده (انجام دادم) جز آنچه که به آن جهل داشتم و نمیشناختم.
أمیرالمؤمنین «عزّ عزّه» فرمودند: اگر در آنچه میگویی راستگو هستی پس برتو بشارت باد به سلامت مال و اهل و عیالت.
پس آن مرد شاد و خندان شد و برگشت،
یکی را دید که به او گفت: قافله ای که اهل و عیال تو با آنان بود را دزدان زدند .
آن مرد گفت: قسم ب خدا دروغ میگویی ، به اهل و مال و عیال من تعرّض نشده ، قول أمیرالمؤمنین «عزّ عزّه» از تو صادقتر است .
این خبر به أمیرالمؤمنین «عزّ عزّه» رسید ، حضرت او را دعا کرد و در نزد خود نشاند ، و سپس فرمود: ای ملائکه خدا ، آن قافله ای که اهل او آنجا هستند را به آن نشان دهید، پس دید قافله را که دزدان احاطه اش کردند.
أمیرالمؤمنین «عزّ عزّه» فرمودند :خدایا حرف زدن آنها را به گوش او برسان .
پس آن مرد گفتگو را از فاصله صد فرسخی شنید
أمیرالمؤمنین به او فرمودند: آنها را میبینی و حرفشان را میشنوی؟
مرد گفت : بله قسم به خدا یا أمیرالمؤمنین
أمیرالمؤمنین «عزّ عزّه» فرمودند: بخداقسم اگه صیحه ای بر آنها بزنم «فریاد وغضب» جان های آنها از بدنشان خارج شود ، لیکن امر خداوند تعالی به ابلاغ نشده ،«صاحب الأمر» ای بنده خدا غمگین مباش ، که اهل و عیال و مال تو به نزدت برسد واموال سایر اهل قافله را غارت کنند ، واین بخاطر معرفت تو بود بر حقوق برادرانت و حفظ اسرار ما .
سپس حضرت با صورت کریمانه اش نگاه به اصحاب کردند و فرمودند: پناه میبرم بخدا از مثل عذابی که بر قوم بنی اسرائیل نازل شد . آیا میدانی که چرا عذاب شدند؟
گفتند: خیر
💫فرمودند:بخاطر کوتاهی در حق برادرانشان و افشای اسراری که از حضرت موسی بن عمران«علیه السلام» فهمیده بودند.
براستی هرکس در حق برادران مؤمنش کوتاهی کند ، خدا او را به ظلم دشمنانش مبتلا کند ، طوری که راه پیروزی نداشته باشد ، و هر که اسرار ما را فاش کند ،خدا داغی آهن را به او بچشاند .«کشته شدن»🔥
📕ترجمه مناقب علوی ص۲۱
Repost from N/a
🌹«یا أول ویا آخر یا ظاهر ویا باطن یا من بکل شیء علیم یا من بکل شیء قدیر یا اله الآلهه یا رب الأرباب یا مسبب الأسباب یا مالک الرقاب یا أمیرالنحل یا أمیرالمؤمنین یا ارحم الراحمین یاعلی ویاعظیم مددی»🌹
https://t.me/salsal_110
💖الدّین فضائل أمیرالمؤمنین🍇
قال أمیرالمؤمنین علي بن أبي طالب جلّ جلاله: 💧أنَا المَعْني الّذي لا يَقَعُ علَيَّ إسمٌ وَلا رَسْمٌ وَلاشَبَهٌ💧
Repost from N/a
💢محبّ أمیرالمؤمنین علی «جلّت عظمته» تقسیم کننده بهشت و جهنم💢
💫أن رسول الله (صلى الله عليه وآله) كان يخطب بالناس ، فقال : أن علياً (منه الرحمة) في يوم القيامة هو قسيم الجنة والنار ، فقام إليه رجل من وسط القوم فقال : يا رسول الله أين سيكون محب علي في يوم القيامة ؟ فقال رسول الله : أن محبّ علي هو قسيم الجنة والنار.
💧روزی رسول خدا صلی الله علیه وآله بر مردم خطبه میخواندند، پس فرمودند:
براستی که أمیرالمؤمنین علی «جلّ جلاله» ، در روز قیامت تقسیم کننده بهشت و جهنّم است .
مردی در وسط قوم بلند شد و گفت:
یا رسول الله «صلی الله علیه وآله» کجاست محبّ أمیرالمؤمنین «جلّ جلاله» در روز قیامت؟ پس رسول الله صلی الله علیه وآله فرمودند؛ براستی که محبّ أمیرالمؤمنین علی «عزّ عزّه»
اوست قسمت کننده بهشت و جهنّم.💔
✨شاید بعضی ها فکر کنن چجوری میشه !چون محب مولا امثال سلمان و ابوذر ومقداد.....الی مراتب پایین ،پیش مولا مقام و منزلت دارند حالا کم یا زیاد ،هرکسی به محبین مولا خوبی وخدمتی بکنه و حاجاتشون رو برآورده کنه مولا بهش پاداش میده و هرکی بهشون بغض بورزه و دشمنی کنه و انکارشون کنه ،برعکس مولا عذابشون میکنه وارد در جهنمش میکنه .
یعنی مولا به سبب دوستانش ثواب و عقاب میکنه سببش محبین هستند
🌹یا مالک الرقاب یا ربّ الأرباب یامسبب الأسباب ،یا قاهر العدو ویا والی اولی یا مرتضی علی«عزّ عزّه»
«یاعلی مدد»
https://t.me/salsal_110
💖الدّین فضائل أمیرالمؤمنین🍇
قال أمیرالمؤمنین علي بن أبي طالب جلّ جلاله: 💧أنَا المَعْني الّذي لا يَقَعُ علَيَّ إسمٌ وَلا رَسْمٌ وَلاشَبَهٌ💧
Repost from N/a
سپس حضرت فرمود: آیا میخواهید، چیز عجیبی به شما نشان دهم؟ عرض کردیم: آری.
فرمود: چشمهایتان را ببندید. چنین کردیم. بعد فرمود: چشمهایتان را باز کنید، وقتی چشم گشودیم، شهری را دیدیم که بزرگتر از آن را ندیده بودیم. بازارهایش برقرار و در میان آنها، مردمانی بودند به بلندی درخت خرما که به بزرگی آنها ندیده بودیم، عرضه داشتیم: ای امیرمومنان «عزّ عزّه» ، اینها چه کسانی هستند؟
حضرت فرمود: باقیماندههای قوم عاد. کافرانی که ایمان به خداوند نمیآورند. دوست داشتم آنها را به شما نشان دهم. میخواهم این شهر و اهل آن را هلاک نمایم، در حالی که آنها نمیفهمند (و بیخبرند).
عرض کردیم: یا امیرمومنان«عزّ عزّه»، آیا آنها را بدون دلیل هلاک مینمایید؟
فرمود: خیر، بلکه با دلیل و برهانی که به ضرر آنهاست، آنها را نابود میکنم.
در این حال، حضرت به آنها نزدیک شد و بر آنان نمایان گردید. آنها قصد کشتن آن جناب را کردند و این در حالی بود که ما آنها را میدیدیم، ولی آنها ما را نمیدیدند. حضرت از آنها دور و به ما نزدیک شد و دست بر سینهها و بدنهای ما کشید و کلماتی را بیان فرمود که آن را نفهمیدیم و برای بار دوم به سوی آنها بازگشت تا این که برابر آنها رفت و فریادی در میان آنها کشید. سلمان گفت: گمان کردیم که زمین زیر و رو شد و آسمان فرو ریخت و صاعقهها از دهانِ حضرت بیرون آمد و اَحَدی از آنها باقی نماند. عرض کردیم: ای امیرمومنان، خداوند با آنها چه کار کرد؟
فرمود: هلاک شدند و همگی به طرفِ آتش جهنم رفتند. گفتیم: این معجزهای است که ما نه مثل آن را دیدهایم و نه شنیدهایم.
حضرت فرمود: میخواهید چیزی عجیبتر از آن را به شما نشان دهم؟
گفتیم: تحمل چیز دیگری را نداریم.
آنگاه گفتیم: لعنتِ لعنتکنندگان و لعنتِ مردم و همهی ملائکه تا روز قیامت بر کسی باد که شما را دوست نمیدارد و به فضل و بزرگیِ قدر و منزلت شما ایمان نمیآورد. سپس از آن حضرت خواهش کردیم ما را به سرزمین خودمان بازگرداند.
حضرت به دو ابر، اشارهای فرمودند و آن دو به ما نزدیک شدند.
حضرت فرمود: بر سر جای خودتان بنشینید و ما بر روی ابر نشستیم و آن جناب، بر ابرِ دیگری سوار شد و به باد فرمان داد تا این که در آسمان پرواز کردیم و زمین را همانند درهمی مشاهده کردیم. سپس در کمتر از یک چشم به هم زدن، ما را در خانهی امیرمومنان «عزّ عزّه» پیاده کرد.
ما در تعجب شدیم از اینکه زمانی که از مدینه بیرون رفتیم، هنگام بالا آمدن خورشید بود و وقتی که به مدینه بازگشتیم، وقتِ اذان ظهر بود و مؤذن اذان میگفت. گفتیم عجبا! ما در کوهِ قافی بودیم که فاصله آن تا ما پنج سال راه است؛ در حالی که ما در طی پنج ساعت از روز به آنجا رفته و مراجعت کردیم.
امیرمومنان «عزّ عزّه» فرمود: به راستی، به سبب آنچه که از اسم اعظم نزدِ من است، اگر اراده کنم که تمام دنیا و آسمانهای هفت گانه را در کمتر از یک چشم به هم زدن زیر پا بگذارم، چنین خواهیم کرد.
سلمان گوید آنگاه به حضرت عرضه داشتیم: ای امیرمومنان، به خدا قسم، شما آیهی بزرگ خدا و معجزهی روشن او بعد از برادر و پسر عمویتان هستید.
«بی حدّو عدد ،یاعلی مدد»
https://t.me/salsal_110
💖الدّین فضائل أمیرالمؤمنین🍇
قال أمیرالمؤمنین علي بن أبي طالب جلّ جلاله: 💧أنَا المَعْني الّذي لا يَقَعُ علَيَّ إسمٌ وَلا رَسْمٌ وَلاشَبَهٌ💧
Repost from N/a
حضرت فرمود: ای سلمان، به آن کسی که آسمان را بدون ستون برافراشت، اگر هر کدام از [ملایکه] اراده کند به اندازهی یک نَفَس، از مکانی که در آن هست جا به جا شود، چنین نخواهد کرد، مگر اینکه من به او اجازه دهم و حال و وضع پسرم مجتبی نیز این گونه میشود، و بعد از او حسین و نُه نفر از فرزندانِ حسین که نهمین آنها حضرت قائم است نیز این چنین خواهند شد.
گفتیم: اسم این مَلَکی که مُوَکّلِ کوه قاف بود چیست؟
فرمود: ترحابیل.
گفتیم: ای امیرمومنان، چگونه هر روز به این مکان میآیید و باز میگردید؟
فرمود: همان گونه که شما را آوردم. سوگند به آن کسی که دانه را شکافت و مخلوقات را آفرید، به درستی که من بر ملکوت آسمان و زمین، تَمَلُّکی دارم که اگر بعضی از آن را بدانید قلوب شما تاب تحمل آن را ندارد. همانا اسم اعظم، هفتاد و دو حرف است که یک حرف آن نزد آصف بن برخیا بود که بدان تکلم نمود و خداوند، زمینِ بینِ او و بینِ تختِ بلقیس را فرو بُرد؛ به طوری که دست او به تخت رسید. سپس زمین در کمتر از یک چشم بر هم زدن، به حالت اولیهاش بازگشت؛ در حالی که نزد ما، هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم است و حرف دیگری از آن، فقط نزد خداوند است و خداوند آنرا در علم غیبِ خودش پنهان داشته است؛ و هیچ حول و قوهای نیست مگر به سبب خدای علی عظیم.
سپس حضرت برخاست و ما نیز برخاستیم. ناگاه با جوانی در کوه مواجه شدیم که بین دو قبر نماز میخواند. عرضه داشتیم ای امیرمومنان، این جوان کیست؟
فرمود: صالح، پیغمبر خداست و این دو قبر، قبر پدر و مادرِ اوست که مابین آنها خداوند را عبادت میکند. وقتی که صالحِ پیامبر، به امیرمومنان«عزّ عزّه» نگاه کرد نتوانست خودش را نگاه دارد و در حالیکه گریه میکرد با دست به امیرمومنان«عزّ عزّه» اشاره کرد و دستش را به طرف سینهاش بازگردانید. امیرمومنان«عزّ عزّه» نزد او ایستاد تا اینکه از نماز فراغت یافت. به او گفتیم: گریهی تو برای چیست؟
صالحِ پیامبر«علیه السلام» عرض کرد: امیرمومنان«عزّ عزّه» در هر صبح که از کنار من عبور میکند، نزد من مینشیند و وقتی که به او مینگرم قوّتم افزونی مییابد و اکنون ده روز است که از دیدار او محروم هستم و این امر مرا مضطرب و بیتاب ساخته.
سلمان میگوید، ما از این موضوع تعجب کردیم. حضرت برخاست و ما نیز همراه آن جناب برخاستیم. سپس ما را وارد بُستانی کرد که زیباتر از آن را ندیده بودیم. در میانِ آن، انواع میوهها و انگورها بود. نهرهای آب، جاری و پرندگان بر فراز درختان، نغمه سرایی میکردند.
هنگامی که پرندگان، آن حضرت را دیدند، آمدند و بر دورِ سر آن جناب شروع به چرخیدن کردند تا این که به وسطِ بُستان رسیدیم. تختی را مشاهده کردیم که بر آن، جوانی دراز کشیده بود و دستش را بر سینهاش گذاشته بود. امیرمومنان«عزّ عزّه» انگشترش را بیرون آورد و آن را در انگشت آن جوان کرد. آن جوان که سلیمان نبی بود، بهناگاه برخاست و گفت: سلام بر تو ای امیرمومنان«عزّ عزّه» و ای وصی رسول خدا. به خدا سوگند تو صدّیقِ اکبر و فاروقِ اعظم هستی. به راستی هر کس به تو متمسّک شد رستگار گردید، و هر کس از تو تخلف نمود، ناامید و زیانکار شد. ای امیرمومنان«عزّ عزّه»، من به حُرمت شما بود که از خداوند درخواستی کردم و خداوند تعالی، این مُلک را به من عطا فرمود.
سلمان میگوید، وقتی که سخن سلیمان بن داود را شنیدم، بی اختیار شده و بر پاهای امیرمومنان«عزّ عزّه» افتادم و آنها را بوسیدم و حمد خدا را به خاطرِ نعمتِ بزرگش که همان هدایت و راهنمایی به ولایت اهل بیت «جل جلالهم » است، به جا آوردم. به درستی که خداوند آنها را از هر گونه پلیدی پاک و منزه فرموده است.
همراهان من نیز همانند من بر قدم مولا افتادند. آنگاه از امیرمومنان «عزّ عزّه» پرسیدم: پشت کوه قاف چیست؟
فرمود: ورای آن چیزی است که عِلم شما به آن نمیرسد. عرضه داشتیم: آیا شما آن را میدانید؟
فرمود: عِلم من به ورای کوه قاف، مِثلِ علمِ و آگاهی من است به احوال این دنیا و هر آنچه در آن است. همانا من بعد از رسول خدا«صلی الله علیه وآله» محافظ و گواه بر آنم و اوصیای بعد از من نیز، همینطور هستند.
سپس فرمود: به راستی، من به راههای آسمان داناتر از زمینم. ما آن اسمِ مخزون و پوشیدهایم؛ ما اَسماء حسنی هستیم که هرگاه خدا را به حرمتِ آن [اسماء] بخوانند، اجابت میفرماید؛ ما نامهای نوشته شده بر عرشیم و به سببِ ما، خداوند آسمان و زمین و عرش و کرسی و بهشت و جهنم را آفرید و ملائکه، از ما تسبیح و تقدیس و توحید و تهلیل و تکبیر را آموختند؛ و ما کلماتی هستیم که حضرت آدم آن را از پروردگارش فرا گرفت و خداوند توبهی او را [به برکت آن کلمات] پذیرفت.
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.