روزنه
631
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
-17 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
Repost from روزنه
Photo unavailableShow in Telegram
وقتی انسان جوان است نمیتواند زمان را چون دایره بپذیرد، بلکه آن را جادهای به سوی افقهای جدید تلقی میکند؛ فکر نمیکند که زندگیاش تنها شامل یک تِم ثابت است و تنها زمانی به این شناخت میرسد که زندگیاش اولین نوسانات خود را شروع میکند.
📗جاودانگی
#میلان_کوندرا
@rozaneoja
Repost from روزنه
Photo unavailableShow in Telegram
📖واعظی بر منبر میگفت که هر که نامِ آدم و حوا نوشته در خانه آویزد، شیطان بدان خانه در نیاید.
طلحک از پای منبر برخاست و گفت: مولانا! شیطان در بهشت در جوار خدا به نزد ایشان رفت و بفریفت؛ چگونه میشود که در خانهی ما از اسم ایشان بپرهیزد؟📖
📚رساله دلگشا، عبید زاکانی
@rozaneoja
Repost from روزنه
Photo unavailableShow in Telegram
پرنده شدن
پرنده ماندن
حرف تازه ای نیست می دانم
به آینه ها تن فرو کوفتند
با همه جان
بر این ستاره های
فرو
ریخته ی
شعله ور
ابری نیست که ببارد
ما که خشکیم.
م.ع. سجادی
....
تکه ای از شعر بلند خیره بر چهار فصل زمستان ۷۵
Repost from روزنه
Photo unavailableShow in Telegram
تا مرزها بر جایاند
ماقبلِ تاريخى هستيم.
تاريخِ نوين بشر
با نابودى مرزها آغاز مىشود...
دولتِ من تمامى انسانیات
و هر پابرهنهاى
فرماندهى من است.
من نژاد پرستام،
و يک نژاد را به رسميت مىشناسم،
نژاد همهى نژادها.
چيست اين واژهى حقير «خارجى»
من روى زمين
چهار و نيم ميلیارد پيشوا دارم
و مىرقصم
تا انتهاى خطر
روى رشتههاى ناپيدا
ميانِ قلبهاى آدميان...
■●شاعر: #يوگنى_يفتوشنكو | Yevgeny Aleksandrovich Gangnus |
۱۹۳۲ سیبری روسیه - ۲۰۱۷ اکلاهمای آمریکا |
■●برگردان: #نسترن_زندی
@rozaneoja
Repost from روزنه
Photo unavailableShow in Telegram
چراغ افروخته، چراغ ناافروخته را بوسه داد و
رفت...
#فیه_مافیه
#مولانا
▫️▫️▫️
روشن شود هزار چراغ از فتیلهای
یک داغ دل بس است برای قبیلهای
عکس م.ع.سجادی
@rozaneoja
Repost from روزنه
Photo unavailableShow in Telegram
〇🍂
در موهای تو
پرندهای پنهان است
پرندهای که رنگِ آسمان است
تو که نیستی
روی پایام مینشیند
جوری نگاه میکند که نمیداند
جوری نگاه میکنم که نمیدانم
میگذارماش روی تخت
و از پلّهها پایین میروم
کسی در خیابان نیست
و درختها سوختهاند
کجایی؟
○●شاعر: #یانیس_ریتسوس| یونان، ۱۹۹۰-۱۹۰۹ |
○●برگردان: #محسن_عمادی
@rozaneoja
Repost from روزنه
«جنازهام زیر چکمههای شما نمیماند
برمیخیزد
ستارهای میشوم
خورشید، ماه
با باران میبارم و
جهان از گلهای کوچکم سرشار میشود.»
• ناظم حکمت
@rozaneoja
Repost from روزنه
Photo unavailableShow in Telegram
***
ابری را زیر سرم میگذارم
دشنهای بر پیشانیم
انگور سرخم را در سینه میفشارم
تا شعر سرریز کند
اما تو
آخ تو
همهی برگهای کاغذیم را
به دست باد می دهی!
17مهر98
م.ع. سجادی
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.