cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

Hossein Dabbagh حسین دباغ

حسین دباغ دکتری فلسفه اخلاق، گرایش روان شناسی و عصب پژوهی اخلاق، را در دانشگاه های ردینگ و آکسفورد انگلستان خوانده است. وی اکنون مدرس دانشگاه آکسفورد و پژوهشکده علوم شناختی در ایران است. instagram.com/hosseindabbagh_official

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
2 938
Obunachilar
+724 soatlar
+557 kunlar
+7930 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

انتخابات و استقرار استبداد: آیا رای ندادن یک رفتار سیاسی معقول است؟ ✍️ حسین دباغ در این مقاله تلاش می کنم گفتگویی میان حامیان رای دادن و رای ندادن شکل دهم. نشان خواهم داد که رای ندادن در سایه یک نظام سیاسی استبدادی می‌تواند معقول باشد. در ابتدا استدلالم را به نفع این ادعا طرح می‌کنم، سپس به اعتراضات احتمالی که عموما به این رفتار سیاسی وارد می‌شود پاسخ می‌دهم. مفروض من در استدلالی که در زیر اقامه می کنم این است که نظام حاکم بر ایران یک نظام اقتدارگرای متکی بر رای گیری است و اقتدارگرایی در آن بنا بر تجربه تاریخی پس از انقلاب رو به صعود است. درست است که تجلی دموکراسی (یعنی صندوق رای) هدفی آرمانی برای بسیاری از جوامع از جمله جامعه ایران محسوب می‌شود، اما در نظام‌های سیاسی اقتدارگرا، رای‌گیری می‌تواند به یک ابزار فریبکارانه برای استقرار استبداد تبدیل شود. در نگاه نخست، دموکراسی صندوق محور و استبداد به‌عنوان دو قطب متضاد به‌نظر می‌رسند، اما در عمل این دو می‌توانند در یک ساختار سیاسی اقتدارگرا همزیستی کنند. انتخابات در نظام‌های اقتدارگرا، به‌جای این‌که وسیله‌ای برای تغییر و اصلاح باشد، به ابزاری برای بازتولید قدرت حاکم تبدیل می‌شود. در حقیقت، این نظام‌ها با ظاهری دموکراتیک، خود را مشروع و مردمی جلوه می‌دهند، در حالی که در باطن، تغییر واقعی در ساختارهای قدرت رخ نمی‌دهد. این مقاله نگاه پارتیزانی را تشویق نمی‌کند. کسانی که هنوز به صندوق باور دارند شهروندان این جامعه هستند و تنها با گفتگوست که می‌توانیم یکدیگر را قانع کنیم. قابل فهم است که رای دهنده‌گان به تأثیر انکارناپذیر هر کدام از نامزدها بر زندگی خود اشاره می‌کنند و یا اینکه می گویند تا جای ممکن باید جلوی بعضی تصمیمات برگشت ناپذیر را گرفت. اما مسئله بنیادین پیش روی ما اینجاست که کدام یک اهمیت اخلاقی بیشتری دارد: طولانی‌تر شدن استبداد در دراز مدت یا بهبود اندک اوضاع در کوتاه مدت؟ برای مطالعه مقاله کلیک کنید یا Instant View را در پایین فرسته لمس کنید. 🆔 @hossein_dabbagh
Hammasini ko'rsatish...
انتخابات و استقرار استبداد: آیا رای ندادن یک رفتار سیاسی معقول است؟

در این مقاله تلاش می کنم گفتگویی میان حامیان رای دادن و رای ندادن شکل دهم. نشان خواهم داد که رای ندادن در سایه یک نظام سیاسی استبدادی می‌تواند معقول باشد. در ابتدا استدلالم را به نفع این ادعا طرح می‌کنم، سپس به اعتراضات احتمالی که عموما به این رفتار سیاسی وارد می‌شود پاسخ می‌دهم. مفروض من در استدلالی که در زیر اقامه می کنم این است که نظام حاکم بر ایران یک نظام اقتدارگرای متکی بر رای گیری است و اقتدارگرایی در آن بنا بر تجربه تاریخی پس از انقلاب رو به صعود است. درست است که تجلی دموکراسی (یعنی صندوق رای) هدفی…

01:11
Video unavailableShow in Telegram
انتخابات غیراخلاقی
شما نظام اقتدارگرایی‌رو تربیتش می‌کنی، به او خواهید گفت که ببین تو هرکاری با من بکنی، بر سر صندوق‌های رای خواهم رفت!
- #حسین_دباغ در «برنامۀ پرگار بی‌بی‌سی» - برای تماشای نسخۀ کامل کلیک کنید #انتخابات، #اخلاق، #ریاست_جمهوری، #سیاست، #فلسفه_اخلاق، #اقتدارگرایی Taamoq | تَعَمُّق
Hammasini ko'rsatish...
7pn4w16fll8.35 MB
03:18
Video unavailableShow in Telegram
✍️انتخابات غیر اخلاقی 💢واتسلاف هاول در جستاری که به فارسی با عنوان "من سرگذشت یاسم و امید" منتشر شده است می‌گوید: « من هرگز امیدم را به آن بالا گره نزده‌ام همیشه کنجکاو و کنجکاوتر بوده‌ام که ببینم در پایین چه می‌گذرد از پایین می‌شود چه انتظاری داشت آنجا دستاوردمان چه خواهد بود و از چه می‌شود دفاع کرد. هر قدرتی در واقع اعمال قدرت بر کسی است» 💢همانطور که حسین دباغ از مفهومی بنام آموزش جامعه مدنی به جای رای دادن استفاده کرد و همچنین هاول هم در جستار معروف خودش بر این مفهوم صحه گذاشته است، می‌توان در این مورد بیشتر تامل کرد که آیا برای ارتقاء توان جامعه مدنی رای دادن تاثیری دارد؟! آیا در این شرایط طبق معمول باید تغییرات را در آن بالاها جستجو کرد؟ 🌐 https://t.me/Khaneh_Agahi
Hammasini ko'rsatish...
23.89 MB
Repost from BBCPersian
03:32
Video unavailableShow in Telegram
🔻این هفته در پرگار؛ اخلاق انتخاباتی چیست و چه تفاوتی با اخلاق فردی دارد؟ عقل و احساس در این میان چه نقشی دارند؟ میهمان‌ها: حسین دباغ، مدرس فلسفه اخلاق پیمان عارف، تحلیلگر سیاسی @BBCPersian
Hammasini ko'rsatish...
hoz_pargar_gap_2102_14_6_105_20427397.mp459.03 MB
Repost from BBCPersian
🔈پادکست پرگار 🔻اخلاق انتخاباتی در انتخابات غیر اخلاقی این هفته در پرگار؛ اخلاق انتخاباتی چیست و چه تفاوتی با اخلاق فردی دارد؟ عقل و احساس در این میان چه نقشی دارند؟ میهمان‌ها: حسین دباغ، مدرس فلسفه اخلاق پیمان عارف، تحلیلگر سیاسی @BBCPersian
Hammasini ko'rsatish...
اخلاق_انتخاباتی_در_انتخابات_غیر_اخلاقی.mp353.24 MB
Repost from رضا یعقوبی
Photo unavailableShow in Telegram
منتشر شد: لیبرالیسم، نوشته لئونارد هابهاوس ترجمه‌ی رضا یعقوبی نشر مدام چاپ اول، ۱۴۰۳ ۱۴۳ صفحه ۱۶۰ هزار ت کتابی جامع، با زبانی شیوا و روان، دریافتی جامع از لیبرالیسم را از دوران کلاسیک تا مدرن به دست می‌دهد. لئونارد هابهاوس، جامعه‌شناس، فیلسوف و بنیان‌گذار رشته‌ی دانشگاهی جامعه‌شناسی است که از بزرگان اندیشه‌ی لیبرالیسم و از سرامدان آن در قرن بیستم است. از متن کتاب: لیبرالیسم بشریت را در بند دید و آزاد کرد. لیبرالیسم مردم را دید که تحت حکومت خودسر در آه و ناله‌اند، ملتی را در اسارت یک نژاد فاتح دید، دید که فعالیت صنعتی با امتیازهای اجتماعی مسدود شده یا توسط مالیات فلج شده و به یاریشان شتافت. لیبرالیسم همه جا در حال حذف وزنه‌های سنگین، پاره کردن غل و زنجیرها و زدودن موانع است. فهرست کتاب: مقدمه مترجم، پیش از لیبرالیسم، عناصر لیبرالیسم، جنبش نظریه، لسه‌فر، گلدستون و میل، قلب لیبرالیسم، دولت و فرد، لیبرالیسم اقتصادی، آینده‌ی لیبرالیسم، کتاب‌شناسی. @rezayaghoubipublic
Hammasini ko'rsatish...
نسخه‌ای برای پیشبرد عدالت اجتماعی در ایران لیبرالیسم به روایت جان دیویی در چشم‌انداز فلسفی اوایل قرن بیستم، کتاب لیبرالیسم و عمل اجتماعی جان دیویی به عنوان پدیده مهمی در تکامل اندیشه لیبرال محسوب می‌شود. استدلال دیویی در این کتاب نشانگر گذار این فیلسوف از ریشه‌های کلاسیک‌ لیبرالیسم به سوی لیبرالیسمی معقول‌تر، عادلانه‌تر و به لحاظ اجتماعی مسئولانه‌تر است. دیویی، به عنوان شخصیتی تاثیرگذار در پراگماتیسم آمریکایی، در این کتاب استدلال قانع‌کننده‌ای برای یک لیبرالیسم بازبینی‌شده و اصلاح‌شده به دست می‌دهد تا از نسخۀ فردگرایانه پیشینیانش فراتر رود و تعهدی جمعی را برای اصلاح و عدالت اجتماعی گوشزد کند. ترجمۀ رضا یعقوبی از این کتاب مهم و نشر آن توسط انتشارات کرگدن بهانه‌ای شد برای نوشتن این مطلب. در این نوشتار سعی می‌کنم اولاً تجدیدنظر فلسفی دیویی از لیبرالیسم را روشن کنم، ثانیاً پیامدهای آن را به ویژه برای موقعیت اجتماعی-سیاسی معاصر ایران مشخص کنم تا دریچه‌ای برای بازنگری اصول بنیادین پیشرفت اجتماعی و آرمان‌های دموکراتیک به روی روشنفکران ایرانی باز کرده باشم. نقد دیویی بر لیبرالیسم کلاسیک تحلیل موشکافانۀ دیویی از لیبرالیسم کلاسیک، نارسایی‌های بنیادین آن را آشکار می‌کند، به خصوص تأکید آن بر آزادی فردی بدون توجه به ساختارهای اجتماعی-اقتصادی‌ای که می‌تواند عاملیت انسان را محدود کند. دیویی استدلال می‌کند که آموزۀ لیبرالیسم کلاسیک، با تقدیس نفع خصوصی و مداخله حداقلی دولت، از پرداختن به پیچیدگی‌ها و نابرابری‌های ناشی از جوامع صنعتی مدرن ناتوان مانده است. نقد او انکار ارزش‌های محوری لیبرالیسم نیست، بلکه تلاشی است برای صورت‌بندی دوباره مقدمات و مفروضات لیبرالیسم برای مواجهۀ بهتر و عادلانه‌تر با نابرابری‌های اقتصادی و بی‌عدالتی‌های اجتماعی که لیبرالیسم کلاسیک ناخواسته آن‌ها را نادیده می‌گیرد یا به آن‌ها تداوم می‌بخشد. نقد دیویی بر لیبرالیسم کلاسیک از دل‌مشغولی جدی او به بنیان‌های فلسفی و پیامدهای اجتماعی لیبرالیسم که در زمان او توسعه یافته بودند نشات می گیرد. لیبرالیسم کلاسیک که ریشه در اندیشۀ دورۀ روشنگری دارد، از فرد به عنوان واحد محوری جامعه دفاع می‌کند، و حامی کمترین دخالت دولت در آزادی‌های شخصی و فعالیت‌های اقتصادی است. این فلسفه سیاسی که در نوشته‌های اندیشمندانی مثل جان لاک و آدام اسمیت تجسم یافته‌اند، مدافع قداست مالکیت خصوصی، دست نامرئی بازار، و برتری حقوق فردی بر اهداف جمعی‌ است. اما دیویی دریافت که پیگیری بی‌امان آزادی فردی و لسه‌فر اقتصادی (عدم مداخله دولت در اقتصاد) که مورد ستایش لیبرالیسم کلاسیک است می‌تواند نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی مهمی به بار آورد. در نظر دیویی، تمرکز "متعصبانه" بر آزادی‌های فردی، موجب نادیده‌گرفتن محدودیت‌های اقتصادی و شرایط اجتماعی‌ای می‌شود که توانایی‌ها و ظرفیت‌های افراد جامعه را برای اِعمال واقعی آزادی‌های فردی محدود می‌کند. او باور داشت که لیبرالیسم کلاسیک با تاکید بر آزادی منفی –یعنی آزادی از محدودیت‌های بیرونی– آزادی‌های مثبتی را که برای بروز ظرفیت و توانایی کامل افراد ضرورت دارند نادیده می‌گیرد. در مدل لیبرالیسمی که دیویی مدافع آن است، آزادی‌های مثبت که شامل دسترسی به آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، و فرصت‌های اقتصادی‌اند، برای آزادی اصیل و تعیین سرنوشت شهروندان ضرورت دارند. … برای مطالعه متن کامل کلیک کنید یا Instant View را در پایین پست لمس کنید. ﹏﹏✎ #حسین_دباغ (کانال) #لیبرالیسم، #عدالت_اجتماعی، #جان_دیویی - پ.ن: برای تهیۀ کتاب «لیبرالیسم و عمل اجتماعی» با ترجمۀ #رضا_یعقوبی (کانال) به وبسایت کرگدن مراجعه کنید. Taamoq | تَعَمُّق
Hammasini ko'rsatish...
نسخه‌ای برای پیشبرد عدالت اجتماعی در ایران: لیبرالیسم به روایت جان دیویی

در چشم‌انداز فلسفی اوایل قرن بیستم، کتاب لیبرالیسم و عمل اجتماعی جان دیویی به عنوان پدیده مهمی در تکامل اندیشه لیبرال محسوب می‌شود. استدلال دیویی در این کتاب نشانگر گذار این فیلسوف از ریشه‌های کلاسیک‌ لیبرالیسم به سوی لیبرالیسمی معقول‌تر، عادلانه‌تر و به لحاظ اجتماعی مسئولانه‌تر است. دیویی، به عنوان شخصیتی تاثیرگذار در پراگماتیسم آمریکایی، در این کتاب استدلال قانع‌کننده‌ای برای یک لیبرالیسم بازبینی‌شده و اصلاح‌شده به دست می‌دهد تا از نسخۀ فردگرایانه پیشینیانش فراتر رود و تعهدی جمعی را برای اصلاح و عدالت اجتماعی…

Photo unavailableShow in Telegram
مرکز تحقیقات و کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو در دانشگاه شهید بهشتی برگزار می کند: در باب 'بشریت' حقوق بشر سخنرانان: حسین دباغ و نجات‌علی غلامی دبیر علمی نشست: سعیده مزینانیان   زمان برگزاری:  شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۹ لینک ورود به جلسه: http://www.webinar.sbu.ac.ir   خلاصه: من در این جلسه درباره مفهون "شأن اخلاقی" به عنوان بنیان فلسفی حقوق بشر سخن خواهم گفت. سپس نشان می دهم چطور فیلسوفان "شأن اخلاقی" را ذیل ساختارهای سیاسی-اجتماعی زمان خود تفسیر به رای کرده‌اند.
Hammasini ko'rsatish...
✍️ آیا هوش مصنوعی دموکراسی را تخریب می‌کند؟ مقاله اخیر من در پاسخ به فراخوان تحقیقی پارلمان بریتانیا در مورد "دفاع از دموکراسی". 🔹 در این مقاله با عنوان "پژواک‌های الگوریتمی: رسانه‌های اجتماعی، قطبی شدن، و موج افراط گرایی در دموکراسی بریتانیا"، نشان داده‌ام که چگونه الگوریتم‌های هوش مصنوعی می‌توانند برای نهادهای دموکراتیک آسیب‌رسان باشند.  🔹تلاش من در این مقاله مطالعه چالشهای ناشی از عصر هوش مصنوعی برای حکمرانی دموکراتیک و اطمینان از حفظ اصول اساسی دموکراسی در مواجهه با چشم‌اندازهای تکنولوژیکِ در حال تحول است. همچنین توصیه‌هایی در قالب سیاستگذاری در رویارویی با چالش‌های ایجاد شده توسط پلتفرم‌های دیجیتال برای برای حفاظت از فرآیندها و نهادهای دموکراتیک ارائه می‌دهم. 🔹استدلال اصلی من این است که الگوریتم های مبتنی بر هوش مصنوعی که در رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌شوند یک چالش جدی برای موسسات و جوامع دموکراتیک به وجود آورده‌اند؛ این الگوریتم‌ها به شکل مخربی منجر به قطبی شدن جامعه و شیوع افراط گرایی "پارتیزانی" شده است. 🔹با توجه به اتکای فزاینده جوامع گوناگون به پلتفرم‌های دیجیتال (مثل شبکه‌های اجتماعی) برای گفتمان سیاسی و پتانسیل این پلتفرم‌ها برای دستکاری افکار عمومی و فرآیندهای دموکراتیک، به نظر می‌رسد ما محتاج به یک نگاه مسئولانه برای استفاده از شبکه‌های اجتماعی هستیم. 🔹هدف از این مقاله روشن کردن مکانیسم‌هایی است که از طریق آن الگوریتم‌های رسانه‌های اجتماعی به ایجاد اتاقهای پژواک (echo chambers)، گسترش محتوای افراطی و اطلاعات جعلی کمک میکنند، در نتیجه ساختارهای دموکراتیک را تضعیف میکنند. 🔹در پایان این مقاله، مجموعه‌ای از توصیه‌های هدفمند با هدف کاهش این اثرات مخرب، با تاکید بر تقویت تفکر انتقادی، نیاز به شفافیت، پاسخگویی، و تنظیم فرآیندهای تصمیم گیری الگوریتمی در رسانه‌های اجتماعی شرح داده شده است.
Hammasini ko'rsatish...

Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.