579
Obunachilar
+124 soatlar
+27 kunlar
+230 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
Repost from وبسایت فرهنگی صدانت
☺️ چرا رنج کشیدن لازمهی خردمندی است؟
👤 نویسنده: مایکل اس. بردی
مترجم: نگین قنبری
⬅️ خیلی عادی است که فکر کنیم رنج کشیدن بد است و باید از آن کاست. اما رنج کشیدن میتواند به طرق مختلف خوب باشد. هم به شکل ذاتی [طبیعی] (به عنوان مزیت سیستمهای تنانهای که پوششدهندهی آسیبهای وارده و رفع آنها هستند) و هم به شکل عرضی [فرعی] (به عنوان مولد فضیلتهایی چون شجاعت، بردباری، شفقت و تواضع). من می خواهم بر این عقیده تأکید کنم که رنج کشیدن عملکرد مهم دیگری نیز دارد؛ لازمهی خردمندی است. درگذشته کسانی به این ایده باور داشتهاند. به عنوان مثال، این یک اصل تفکر بودایی است که در افسانه های گوتاما بودا بیان شده است. این افسانهها شیوههایی را توضیح میدهند که در آنها تجربهی درد و رنج لازمهی دستیابی به رشد اخلاقی و وارستگی است. این ایده در تفکر یونانی نیز برجسته است. از این رو آیسخولوس درسرود زئوس در آگاممنون می نویسد: «زئوس، کسی که مردم را به تفکر فرا خواند، هم او مقررکرده است که حکمت تنها از طریق رنج به دست آید.» و این ایده که رنج کشیدن، درک و خرد را به سطحی بالاتر می برد نیز در مرکز تفکر نیچه است. او به شیوه معمول خود می نویسد: هر آنچه که کسی از ژرفا، راز، نقاب، شهامت، زیرکی، بزرگی نصیب برده است. همانا برآمده از رنج، برآمده از انضباط رنجی عظیم نبوده است؟
📎 برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید
🙂 @Sedanet
چرا رنج کشیدن لازمهی خردمندی است؟ • صدانت
چرا رنج کشیدن لازمهی خردمندی است؟ مایکل اس. بردی مترجم: نگین قنبری خیلی عادی است که فکر کنیم رنج کشیدن بد است و باید از آن کاست. اما رنج کشیدن میتواند
هستی گهواره من/ اضطراب مرگ معنا بخش زندگی / گریز از مرگ با مد و دفن شدن در نقش اجتماعی - خبرآنلاین
https://www.khabaronline.ir/news/1899048/%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%DA%AF%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D8%B6%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%AF
هستی گهواره من/ اضطراب مرگ معنا بخش زندگی / گریز از مرگ با مد و دفن شدن در نقش اجتماعی
اضطراب جزیی از موقعیت انسان بودن است. هایدگر در جایی می گوید که انواع و اقسام اضطراب وجود دارد. ولی اضطراب به صورت های خاصی متضمن همان آرامش ناشی از آرزوی آفرینندگی است. به عبارت دیگر اگر مضطرب نبودیم هرگز چیزی نمی آفریدیم.
Repost from ترجمان علوم انسانى
🎯 چرا نوجوانها دوست دارند کارهای عجیب و خطرناک بکنند؟
🔴 بچههای نوجوان کابوس خیلی از پدر و مادرهایشان هستند. نوجوانان تمایل شدیدی به خطرکردن دارند. گهگاه میشنویم دبیرستانیها خودزنی میکنند یا سراغ مواد و روابط عجیبغریب میروند. بعضیها میگویند این کارها ناشی از جو دوستانِ همسنوسال آنهاست و برخی دیگر این کارها را راهی برای تخلیۀ هیجانات میدانند. اینجور حرفها کمی خیال پدر و مادرها را راحت میکند، اما اینطور که پیداست همۀ ماجرا جو و تخلیۀ هیجان نیست و پای نظام آموزشی مدارس و خودِ جامعه هم در میان است.
🔴 فشار همسالان البته مهم است. بچهها همدیگر را به انجام کارهای خطرناک ترغیب میکنند و بابت شجاعت و «باحالی» ستوده میشوند. آنها با این کارها احساس شدید یگانگی، صمیمیت و احترام را تجربه میکنند.
🔴 اما فشار همسالان تنها دلیل نیست. طی سالهای گذشته، مد جدیدی بین نوجوانان بریتانیایی راه افتاده است که از صخرههای بلند درون آب میپرند. دهها نفر بهخاطر این کار جان خود را از دست دادهاند یا فلج شدهاند. اما محبوبیت پریدن از صخره رو به افزایش است. چرا؟ گاردین از چند نفر از آنها دلیل این کار را پرسید. جِز، یکی از پیشکسوتان این حرکت گفت: شما کل روز را توی مدرسه صرف کارهای ملالآور میکنید … و خیلی دلتان میخواهد کار هیجانانگیزی بکنید ... فقط برای یک لحظه، همۀ تکههای ملالآور روزتان را فراموش میکنید و ... میپرید.
🔴 نوجوانان مدام میگویند که میخواهند از شر افکارشان خلاص شوند. این اشتیاق به «خالیشدن ذهن» محرکِ بسیاری از رفتارهای نوجوانان است که به نظر بزرگسالان غیرمنطقی و خودویرانگرند.
🔴 علت خشونت و دعوا بیشتر از اینکه مرعوب یا مجروحکردن دیگران باشد پرتشدن به زمان حال است. چیزی که باعث میشود احساس کنید پُر از زندگی شدهاید. پژوهشها دریافتهاند که محرک دعوا در مدارس معمولاً ملال است و در میان دوستان شایعتر است. بعضی از ورزشها، موجب ظهور وضعیت آگاهی مشابهی میشوند. روابط پرخطر یا خودزنی هم از این قاعده پیروی میکند. موادمخدر و الکل نیز تمرکز را از جهان آشفتۀ حسرتها و نگرانیها بهسوی لحظۀ حالی برمیگرداند که در آن «ذهنتان خالی میشود».
🔴 این احساس چیست که نوجوانان اینچنین شیفتۀ رسیدن به آنند؟ گای کلکستن، دانشمند علوم اجتماعی، میگوید: میتوانیم اسم این احساسات شدید و بهشدت جذاب را تجربۀ «ز.ت.م.ع.ر» بگذاریم.
🔴 ز برای زندگی است: احساس توانایی، روحیۀ خوب و مجذوب لحظۀ حال بودن، درمقابل احساس سُستی، خودداری یا خجالتیبودن. ت برای تعلق است: احساس مقبول بودن و صمیمیت، احساس «آسایشِ خانه» درتقابل با منزوی یا بیگانهبودن. م برای مراقبت است. جوانها کسی یا چیزی را میخواهند که مراقبش باشند: از گروه دوستی تا شلوار جینِ خوب. ع برای عمق است: نوجوانها دنبال چالشهایی میگردند تا بر آنها غلبه کنند و تجربۀ عمیق زندگی را بچشند. و ر برای راحتی است: احساس آراموقرار، آسایش فکری و آسودگی، درتقابلبا تزلزل، اضطراب و سراسیمگی.
🔴 به نوعی همۀ انسانها دنبال این چیزها میگردند. اما خیلی از نوجوانها نمیدانند چه روشهای ظریف، دوستانه و سودمندی برای رسیدن به آنها وجود دارد. زندگیای که فرهنگ معاصر به آنها عرضه میکند پر است از آرزوها و انگیزههای جعلی، مادیگرایانه و گاه بیرحم یا خودویرانگر. درنتیجه تلاشهای آنها برای احساس زندگی، مقبولیت و ارزشمندی بهسمت فعالیتهایی منحرف میشود که میتواند زندگیشان را به خطر اندازد. اگر فرهنگ بزرگسالان نوجوانها و نیازهایشان را بهتر بشناسد و دست از «نه» گفتن مکرر به آنها بردارد، شاید دنیا جای امنتری برای آنها بشود.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «بزن بريم بترکونيم رفيق!»که در بیستوششمین شمارۀ فصلنامۀ ترجمان علوم انسان منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ گای کلکستن است و علی امیری آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://b2n.ir/q50277
@tarjomaanweb
Repost from تحلیل زمانه
در یک جامعهی عادل حقوق دینداران و بی دینان برابر است و حقی به نام نرنجیدن دینداران و وظیفه ای به عنوان نرنجاندن دینداران وجود ندارد تا براساس آن بتوان گفت بی دینان حق ندارند سخنی بر زبان بیاورند که رنجیدن دینداران را در پی داشته باشد. اگر چنین حقی وجود داشته باشد به یک میزان برای همه افراد ثابت است چه دیندار و چه بی دین. بلی هیچ کس حق ندارد به دیگران و آراء و عقاید و مقدسات دیگران اهانت کند اما چنین وظیفه ای، چنانچه گفتیم، مختص بیدینان نیست و دینداران هم حق ندارند به آراء و عقاید و مقدسات بیدینان اهانت کنند. اما حق و بل وظیفه نقد و انتقاد محترمانه آراء و عقاید برای هردو گروه به یک مقدار ثابت است، ولو اینکه اعمال یا استیفای چنین حقی یا انجام چنین وظیفه ای به طور طبیعی ممکن است رنجش خاطر صاحبان عقیده مورد نقد را در پی داشته باشد.
اخلاق دین شناسی
ابوالقاسم فنایی
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
Repost from ترجمان علوم انسانى
🎯 امید راهی است میان خوشبینی و بدبینی و فراتر از هر دو
— فضیلتِ امید کیفیتی است در شخصیت انسان که پایدارتر از احساس امید است
📍امروزه غالباً نگرش ما به امور محدود به دوگانهٔ «بدبینی/خوشبینی» است و مجبوریم میان این دو گزینه، هرچند کاذب، یکی را انتخاب کنیم. اگر اینها تنها گزینههای ما باشند، احتمالاً، بدبینی واقعگرایانهتر از خوشبینی است، زیرا خوشبینی غالباً مصائب و مشکلات را نادیده میگیرد و، در حالت افراطیاش، به نوعی خوشبینیِ سمی تبدیل میشود. برای شکستن این چرخه به راهی نیاز داریم که ما را هم از بیشناامیدیِ حاصل از بدبینی و هم از بیشامیدواریِ حاصل از خوشبینی رها کند. آگوستین هیپویی، فیلسوف قرن پنجم میلادی، برای نجات از این دوراهی، مسیری میانه را پیش پای ما میگذارد.
🔖 ۴۹۰۰ کلمه
⏰ زمان مطالعه: ۲۰ دقيقه
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/s85078
📌 آنچه خواندید در شمارهٔ ۲۹ مجلهٔ ترجمان منتشر شده است. برای خواندن مطالبی مشابه میتوانید شمارۀ بیستونهم مجلهٔ ترجمان را از اینجا بخرید:
https://tarjomaan.com/shop/product/mag29/
📌 همچنین برای بهرهمندی از تخفیف و مزایای دیگر میتوانید اشتراک مجلۀ ترجمان را با تخفیف از اینجا خریداری کنید:
https://tarjomaan.com/shop/product/t4sub4023/
@tarjomaanweb
Repost from دیپلماسی
🔵🔴سر مقاله آخرین شماره اکونومیست درباره نسل Z
Generations Z
Reasons to be cheerful about Young
🔹یک نسل گسترده از جوانان در حال شکل گیری است. به طور جهانی، حدود ۲ میلیارد نفر بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ متولد شدهاند و جزء "نسل Z" هستند. در آمریکا و بریتانیا، این گروه یک پنجم از جمعیت را تشکیل میدهند که با جمعیت بومرها رقابت میکنند؛ در حالی که در هند و نیجریه، جوانان به طور قابل توجهی بیشتر از سالخوردگان هستند. برای هر نسل، یک روایت ساده وجود دارد: بومرها مقارن با فراوانی پساجنگ و میلنیالها همزمان با تجربه بحران مالی سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹. برای نسل Z، دیدگاه متداول این است که گوشیهای هوشمند آنها را ناراحت کرده و آیندهی تلختری را پیش روی آنها قرار داده است.
🔹در جوامع غربی، بیشتر مردم معتقدند که کودکان امروزی نسبت به والدینشان در گذشته، شانس بهتری در زندگی نخواهند داشت. جوانان نیز از مسائلی مثل مشکلات در خرید مسکن و تغییرات آب و هوایی نگرانند. علمای اجتماع نگران هستند که نسل Z، که بیشترین زمان خود را در فضای مجازی سپری کردهاند، اکنون تحت تأثیر اضطراب و افسردگی قرار دارند. برخی سیاستمداران در آمریکا و بریتانیا به ممنوعیت استفاده از گوشیهای هوشمند و محدودیت رسانههای اجتماعی برای کودکان زیر ۱۶ سال فکر میکنند.
🔹همه این موارد میتوانند باعث شود که به نسبت به نسل Z احساس امیدواری کمتری داشته باشیم. اما وقتی به دنیا و به معیارهای گستردهتری نگاه میکنیم، میبینیم که جوانان زومر از سرنوشت تلخی رنج نمیبرند. در بسیاری از جنبهها، آنها به خوبی عمل میکنند:
🔹حدود چهار پنجم جمعیت ۱۲ تا ۲۷ ساله جهان در اقتصادهای نوظهور زندگی میکنند و به لطف رشد و گسترش فناوری، از وضعیت بهتری نسبت به والدین خود برخوردارند.
اما در برخی مناطق، نگرانی وجود دارد که پیشرفت سریع دهههای گذشته ممکن است تکرار نشود. این اضطراب در چین مشهود است.
🔹نسل Z به درستی مهارتهایی کسب میکنند که قابل بازاریابی هستند. بیشتر از آنها به دنبال مطالعه رشتههای علوم، مهندسی و پزشکی هستند؛ در حالی که علوم انسانی از رواج خارج شدهاند.
🔹به طور واضح، نسل Z در حال تحول دادن جهان کاری است. آنها قدرت مذاکره دارند - و این را میدانند. بسیاری از میلنیالها در سایه بحران مالی جهانی بزرگ شدند و از درخواست افزایش حقوق اجتناب میکردند. بهنظر میرسد که نسل Z کمتر نگرانی درباره ترک شغل برای فرصت بهتر یا زندگی لذتبخش دارند.
🔹نسل Z، با توجه به علاقه بیشترشان به مسائل اجتماعی و محیط زیست، ممکن است تأثیرات مهمی در جوامع بگذارند. این جوانان کمتر به سرگرمیهای شبانهروزی و مصرف مواد مخدر توجه میکنند و زندگی غیرمسئولانهای ندارند. البته این تفاوتها ممکن است باعث افزایش احساس تنهایی و کاهش ارتباطات حضوری و کاهش روابط جنسی شود. همچنین، نرخهای گزارش شده از اضطراب و افسردگی در برخی مناطق در حال افزایش است، اگرچه این افزایش ممکن است ناشی از افزایش آگاهی از مشکلات روانی باشد.
🔹نسل Z به طور چشمگیری در جهان کاری و اجتماعی تأثیر گذاشتهاند. آنها دارای مهارتها و قدرتهایی هستند که به آنها امکان میدهد نقش مهمی در جوامع و بازار کار ایفا کنند. این جوانان دارای ارادهی قویای هستند و ترجیح میدهند از فرصتهای بهتری در زندگی استفاده کنند. از طرف دیگر، افراد میانسال ممکن است به دلیل تجربیات گذشتهی خود نگران شکلگیری جوانان Z و تأثیراتی که بر جوامع دارند، باشند. اما در آخر، اگر این تحولات به نفع جامعه باشد و فرصتهای بهتری برای همه افراد ایجاد شود، آنها هم میتوانند از این فرصتها بهرهمند شوند.
🔹نسل Z به طور گستردهتری به فضای مجازی و فناوریهای روزمره وارد شدهاند. سرعت فراگیری تلفنهای هوشمند و برنامههای رسانه اجتماعی سبب شده تا این جوانان به دنبال راههایی برای مدیریت بهتر و سازندهتر از فضای مجازی بگردند. اینکه آیا این فضای مجازی به نفع آنها است یا ممکن است بر روی روانشان تأثیر منفی بگذارد، یک موضوع مورد بحث است. به هر حال، آنها به تدریج به شکلگیری روشهایی برای استفاده بهینه از فضای مجازی میپردازند تا از مزایا و معایب آن به بهترین شکل ممکن استفاده کنند.
🔹در گذشته، فناوریهای نوین همیشه همراه با مشکلاتی مواجه بودهاند. به همین ترتیب، استفاده از فضای مجازی نیز نیازمند تعادل و مدیریت صحیح است.
🔹با انجام اقداماتی مانند اطلاعرسانی به جوانان درباره مخاطرات موجود در فضای مجازی، ارائه آموزشهای مرتبط با مدیریت زمان و تنظیم حدود استفاده از رسانههای اجتماعی، میتوان از بروز مشکلات روانی و اجتماعی جلوگیری کرد و از مزایای این فناوری به بهترین نحو بهره برد.
🔦کانال اکونومیست فارسی
T.me/bestdiplomacy
دیپلماسی
MA International relations Visiting Lecturer of Political Science Instagram.com/diplomacy_cha بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Repost from مصطفی ملکیان
🗣مصطفی ملکیان:
🔹"توهّم"، یعنی بریدن از واقعیت، منشأ همهی گناهانی است که ما، در ارتباط با خدا، همنوعانمان، و عالَم هستی مرتکب میشویم امّا "تخیل"؛ درست برخلافِ توهّم که آدمی را از واقعیتها دور میکند، او را به واقعیتها نزدکی میکند: "ما از تخیل خود، نه برای گریختن از جهان، که برای پیوستن به آن بهره میجوییم." همان طور که توهّم بزرگترین دشمن و مانع اخلاقی زیستن است، تخیّل بزرگترین یار و مُمدِّ حیاتِ اخلاقی است
🔹مرز میان توهّم و تخیّل، در واقع، مرز میان تصدیق و تصوّر است. یک زن اگر تصدیق کند، یعنی بپذیرد، که مرد است دستخوش توهّم است، امّا اگر فقط تصوّر کند، یعنی بینگارد، که مرد است از قدرت تخیّل بهرهمند است و آن را به کار گرفته است.
@mostafamalekian
Repost from ترجمان علوم انسانى
🎯 کسانی که هدفشان در زندگی «شاد بودن» است، بیشتر از دیگران غمگین میشوند
🔴 از جان لنون، خوانندۀ مشهور انگلیسی، خاطرهای به جا مانده است که معلوم نیست واقعیت داشته باشد، اما برای فرهنگِ امروزی ما دلفریب است: یک بار در دبستان، از لنون میپرسند که وقتی بزرگ شدی، میخواهی چهکار کنی؟ و او جواب میدهد: «شادمانی». این جوابِ نامعمول، در میان مربیان رنگارنگ خودیاری، جواب رایجی است. از نظر آنها، هدف ما در زندگی باید شادی باشد. باید کارهایی را بکنیم که ما را شاد کنند و متر و معیار همهچیز، میزان خوشحالی ماست. اما پژوهشگرانی که دربارۀ احساس شادی تحقیق میکنند، چشمانداز دیگری نشان میدهند.
🔴 مطالعات فراوانی که در ده سال گذشته انجام شدهاند نشان میدهند اشتغال ذهنی به شادی و اعتمادبهنفس موجب میشود رضایت کمتری از زندگی داشته باشیم. درحقیقت، اگر تمرکز بر شادی را کنار بگذاریم احتمالاً شادتر خواهیم بود.
🔴 ایریس ماس، استاد دانشگاه کالیفرنیا، در آزمایشی از نیمی از شرکتکنندگان خواست مقالهای خشک و بیروح دربارۀ اهمیت قضاوت عقلانی بخوانند و به نیمی دیگر از شرکتکنندگان متنی داد که اهمیت حال خوب را شرح میداد؛ سپس هر دو گروه را به تماشای فیلمی نشاطآور نشاند که زندگیِ یک اسکیتباز حرفهای را روایت میکرد. شرکتکنندگان گروه دوم نمیتوانستند از تماشای این فیلم انگیزشی لذت ببرند. ذهن آنها حین تماشای فیلم بر شادی و خوشبختی خودشان متمرکز بود و همین امر احساس لذت را در آنها از بین میبرد.
🔴 این نتایج نشان میدهد افرادی که شادی را معیار مهمی در زندگیشان قلمداد میکنند، وقتی اتفاق لذتبخشی رخ میدهد، کمتر لذت میبرند.
🔴 علاوهبراین، میل دائمی به شادتربودن موجب میشود آدمها بیشتر احساس تنهایی کنند. ما آنقدر به حالِ خوبِ خودمان فکر میکنیم که اطرافیانمان را از خاطر میبریم؛ حتی از آنها خشمگین میشویم که ناخواسته حسوحالمان را خراب میکنند یا حواسمان را از اهداف «مهمترمان» پرت میکنند. از این لحاظ، جستوجوی شادی حتی بر درکمان از زمان هم تأثیر عجیبی میگذارد؛ «ترس ازدستدادن فرصتها» که همواره با ماست به یادمان میآورد زندگی چقدر کوتاه است و چه بد که مجبوریم آن را صرف کارهای خستهکننده کنیم.
🔴 در سال ۲۰۱۸، محققان دانشگاه تورنتو دریافتند وقتی افراد فیلم خستهکنندهای را تماشا میکنند، اگر فقط تشویقشان کنیم که خوشحالتر باشند، بیشازپیش این احساس را در آنها تقویت میکنیم که «زمان در حال ازدسترفتن است».
🔴 شاید مهمترین نکته این است که توجه دائمی به حسوحال خودمان نمیگذارد از «خوشیهای زندگی روزمره» لذت ببریم. بهرام محمودی و جولیا وُگت از دانشگاه ریدینگ در مطالعهای دریافتند افرادی که میلی دائمی به شادبودن دارند، هیجان چندانی برای اتفاقات آینده ندارند، کمتر چشمانتظار آنها هستند و وقتی این اتفاقات رخ میدهد نمیتوانند از آن لذت ببرند. دکتر محمودی میگوید «چنین افرادی در ذهنشان آنچنان استانداردهای بالایی برای دستیابی به شادی دارند که دیگر نمیتوانند قدردان امور ساده و کوچکی باشند که بهراستی معنادارند؛ نتیجه آنکه کمتر احساس خوشبختی میکنند».
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «شاید رضایتخاطر جایی به سراغتان بیاید که اصلاً انتظارش را ندارید». این مطلب در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۱ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ دیوید رابسون است و فاطمه زلیکانی آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/k93411
@tarjomaanweb