cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

رضى هيرمندىRazi Hirmandi

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
233
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
+430 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

این چه رسمی است که تا یکی از بزرگان ادب و هنر سر بر زمین می‌گذارد پیش از آنکه یه‌خاکش بسپارند ،عده‌ای از هموطنانش درازش می‌کنند و پنبه‌اش را می‌زنند آن ‌هم چه پنبه زدنی! از مٍلک و خانه‌ی‌ خصوصی‌اش ریزه‌گویی می‌کنند تا سلوک و رفتارش با زن و فرزند و معشوقه‌اش بگیر تا خورد و خوراکش.. اگرخودش را از دست و درد روزگار راحت کرده باشد می‌گویند ته کشیده بود و توان ماندن و مبارزه کردن نداشت. اگر عمرٍ دراز کرده باشد می‌گویند مرفه بی‌درد و بی‌غم دنیا بود و احتمالاً بی‌خبر از محنت دیگران. اگر لباس خوب و برازنده پوشیده باشد ، می‌گویند در شمار لاکچری پوشان بود و اگر کهنه و ژنده به تن کرده ، می‌گویند متظاهر و ریاکار بود. اگر به گروه و دسته‌ای پیوسته باشد می‌گویند از روی جوانی بوده و اگر خودخواسته از آن خروج کرده باشد می‌گویند تک‌روی و قدرت طلبی پیشه کرده است. و این قصه سر دراز دارد. برای لحظه‌ای با خود بیندیشیم که اگر چنین رسمی جاری و ساری و غالب بشود و اگر قرار بر خرده‌گیری باشد که البته با توجه به ضعف‌های انسانی دامنه‌ی آن دراز است دیگر هیچ یک از بزرگان عالم ادب و هنر از سعدی و حافظ بگیر تا نامداران معاصر هیچکس بی‌نصیب نخواهد ماند! مگر نه این که باید بین آثار هنری یک هنرمند و زندگی خصوصی او نوعی حد و مرز قائل شد.؟ و البته قصد من به هیچ وجه امام زاده‌سازی و بت‌سازی نیست اما هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد . آیا در دیگر جاهای دنیا رسم و روال همین است‌؟ در جوامع باز، بزرگان علم و ادب و هنرٍِ خود را نه تنها پس از مرگ بلکه در دوران حیات و مخصوصاً در دوران کهنسالی گرامی می‌دارند. در دوران پیرسالی و افتادگی از آنها مراقبت ویژه می‌کنند تا عوارض نسیان و فراموشی نام نیک آنها را کدر نکند . بعدتر البته زندگی خصوصی آنها را برای ثبت در تاریخ هنر به شیوه‌ای مستند و نه خرده‌گیرانه و کینه توزانه ثبت و ضبط می‌کنند و هر کس بخواهد به‌نحو درخور زندگی‌نامه‌‌شان را می نویسد و از این یا آن خصوصیت اخلاقی‌شان خاطره‌گویی می‌کند. معمولاً در نقد و بررسی روشمند بین اثر هنری و زندگی خصوصی هنرمند نوعی حد و مرز قائل می‌شوند . سیلور‌استاین شعر کوتاهی دارد با این مضمون که دوستان، شیر مرا بلعیده. ببخشید اگر در هم و برهم می‌نویسم چون هم اکنون این شعر را از درون شکم شیر می‌نویسم .‌ حالا حکایت ماست. من هم با عذری موجه به ناچار از گفتار نویس استفاده کرده‌ام. ناپیوستگی‌ها و درهم وبرهمی‌ها را ببخشید . غرض دل‌گویه و واگویه‌ای بود و بس.
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
این یکی از چهار صفحه‌ای است که کارشناسان ریزبین ممیزی دستور فرموده‌اند از کتاب آماده‌ی چاپ « خروسی که نمی‌خواست ساکت بماند » حذف شود .‌حالا اگر آن رند بزرگوار همه‌ی دوران‌ها زنده بود ،لابد می‌‌گفت : من که از « قل قل » دل چون خم می در جوشم مهر بر لب زده خون می‌خورم و خاموشم # خروسی _که_نمی‌خواست_ساکت_بماند #کارمٍن_آگرا_دیدی #رضی_هیرمندی #پرتقال # سانسور
Hammasini ko'rsatish...
احمدرضا احمدی هم از میان ما رفت. او بر موجی نو از شعر نیمایی پیش راند. این را همه می‌دانیم و هم می‌دانیم که او در قلمرویی دیگر نیز یکه تازی کرد و آن قصه نویسی برای کودکان بود. ناگهان چراغ‌ها را روشن کرد . با واژه‌ها رنگین کمان درست کرد . او با کلماتی از جنس خودش قصه می‌گفت آنچنان که وقتی می‌نوشت باران ، باران می‌بارید.وقتی در بهار پرنده را صدا می‌کرد، پرنده جواب می‌داد و وقتی می‌نوشت صبح ،صبح می‌شد. یادش گرامی باد! به رغم سختی‌های روزگار با شعر و قصه و موسیقی و شوخ طبعی زیست و ترنمی خوش از خود به جا گذاشت.
Hammasini ko'rsatish...
در فکر دو کتاب « آدم بزرگ‌ها هیچ وقت این کارها را نمی‌کنند » از نشر افق و «خدا حافظ دوست من ، سلام دوست من » از نشر پرتقال بودم که هر دو‌ از سوی شورای کتاب کودک شایسته تقدیر شده‌اند. در همین حال و هوا دسته گل زیبای نشر افق ناشر کتاب اول از راه رسید . راست این که بیش و پیش از هرکس خالقان اثر ، دیوید کالی/بنجامین چاد و نیز کوری دورفلد شایسته‌ی ستایش‌اند . سهم ناشران مبدا و مقصد نیز که کتاب را به نحو آبرومندانه‌ای از آب و گل درآورده‌اند کم نیست . یک نمونه بگویم . تعدادی از بهترین کتاب‌ها و حتی مجموعه‌هایم در انتشاراتی های نیمه دولتی با نازل‌ترین روش‌ها پخش و عرضه می‌شوند ‌ حال آنکه برخی از ناشران خصوصی با سرمایه و امکانات کم‌تر توزیع و تبلیغ بسیار کارآمد‌تری دارند . در این میان اگر خواستید از نقش مترجم هم نام ببرید شاید بشود در مجموع مترجمان را قابلگانی قابل دانست که نوزاده‌ای را از دنیای مبدا اش صحیح و سالم به دنیای مقصد آورده‌اند .
Hammasini ko'rsatish...
05:50
Video unavailableShow in Telegram
قصه یی برای همدردی با شهرام اقبال زاده ی عزیز که کلمه ای برای تسلایش ندارم «خرگوش گوش داد» نوشته کوری دورفلد ترجمه رضی هیرمندی نشر پرتقال اجرای حمزه خوشبخت @sang7hamzeh
Hammasini ko'rsatish...
119.70 MB
خب ، مبارک باشد ! دو کتاب« آدم بزرگ‌ها هیچ وقت این کارها را نمی کنند» و « خداحافظ دوست من ، سلام دوست من » در گروه جوایز دانش اجتماعی شورای کتاب کودک شایسته‌ی تقدیر شدند . مبارک باشد در وهله‌ی اول برای دیوید کالی و کوری دورفلد . من هم که این وسط کاره‌ای نیستم جز این که مترجم این کتاب‌ها هستم و بس . شما هم اگر از خواندن این کتاب‌ها خوشتان آمد ، مبارکتان باشد !
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
" بله بله گوها ونه گوها " بله بله گوها درمقابلِ هرپیشنهاد جواب می دادند :《 بله ، بله.》 نه گوها دربرابر تجربه نشده ها وثابت نشده ها می گفتند : 《نه ، نه .》 بله بله گوها بس که بله بله گفتند ، مُردند. نه گوها ازترس جان سپردند اما این وسط عقلت را به کاربندازها بودند که جانِ سالم به دربردند. " Shel Silverstein " شل سیلور استاین کتاب : باهمه چی ترجمه: رضی هیرمندی، مهرنوش پارسانژاد https://t.me/FSAftab
Hammasini ko'rsatish...
وقتی شنیدم در نیمه راه دوره‌ی نمایشگاه بین المللی کتاب , بخش کودک و نوجوان, «عشق که می گویند چیست ؟»نوشته دیوید کالی را جمع کرده‌اند نه متعجب که متاسف شدم. امروز کتاب‌های گذشته را ورق می‌زدم .نوعی نوستالژی آلبوم گردی! ضمن مرور ترجمه‌هایم برخوردم به شعری که سال ۱۳۵۸ ترجمه کرده بودم . دیدم بد نیست برای رفع بیکاری شما در اینجا نقلش کنم . این شما و این هم شعری از شاعر و نویسنده‌ی آلمانی: کتاب سوزان آنگاه که رژیم فرمان داد تا کتاب های ضاله را در ملا؟ عام به آتش در کشند و گاوان از هر سو ارابه های مملو از کتاب را به خرمن آتش می کشیدند، نویسنده‌ای در تبعید، تنی از شایسته‌ترین، فهرست سوخت ها را با سر انگشت ورق زد و‌آنگاه که دریافت نام او از قلم افتاده است ،به خود لرزید. بر بال های خشم به جانب میزش شتافت و با خامه ای پرًان به مسند نشینانِ قدرت نوشت: مرا بسوزانید ! مرا بسوزانید! مگر کتاب‌های من همواره حقیقت را گزارش نکرده‌اند که اینک با من چونان دروغگویی رفتار می‌کنید! به شما فرمان می دهم: مرا بسوزانید!
Hammasini ko'rsatish...
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.