ارگ کلــمات

📌 #کاریکلماتور ▪ ‌خوراک مسئولین دادن وعده‌های پوچ است▪️ #اصغر_رضایی_گماری @argklamat🥀🦋

#کاریکلماتور پای تو که وسط باشد دیگر کسی نمی‌تواند مرا دست کم بگیرد. #اصغر_رضايی‌گماری @argklamat🥀🦋

این عشق باید رأی بیاورد برایم بنویس: دوستت دارم وَ آن را در صندوق زندگی بینداز من با تو نه چهارسال که یک عمر طرح و برنامه دارم #فاطیما_شاهد @argklamat🥀🦋

✅ #شعر_شب زیباترین قول تو این است که هرگز باز نخواهی آمد. زاده‌ی قول تو هستم در غبار پس می‌دانم که رنج در خانه است در انتهای پله‌ها خانه دارد تنها انزوای من است که در باران مرا شکر می‌کند که تا صبح فردا زنده هستم چرا تمام هفته را با پاروی شکسته در خانه ماندم خانه کوچک بود در خلوتی خانه از میان همه‌ی عادت‌ها و سوگندها فقط ترا صدا کردم. زیباترین قول تو این است که هرگز باز نخواهی آمد #احمدرضا_احمدی @argklamat🥀🦋

📌 #کاریکلماتور ▪ ‌برای دیدن عمق زندگی دل به دریا زد▪️ #حسین_ابراهیمی_بارچانی @argklamat🦋🥀

🟢 كاريكلماتور ✅ خوراک‌مسئولين‌،‌ دادن‌وعده‌های‌پوچ‌است‌! ✍ #اصغر_رضايی‌گماری در شماره ۱۶۲۷ روزنامه #نقدحال * در خاکسپاري غم تمام شادي‌هايم اشک شوق مي‌ريختند. * در هواي پريدن با تو، بي پر و بال مي‌پرم! * زير سايه تو که باشم، تنهايي در اطراف من آفتابي نخواهد شد. * با ديدن چشم‌هاي شرابي‌اش‌، نگاهم مست مي‌شود. * وقتي گفت‌: دلم برايت سوخته، خام حرف‌هايش شدم! * شيريني زندگي‌ام را مديون بانمک بودنم مي‌دانم! * بدترين بازي براي هر کس‌، بازي با آبرويش است! * براي اينکه مدادم سرم را به باد ندهد، هواي آزادي را از سرش مي‌تراشم‌! * با پيدا کردن نقطه ضعفم، نطقم را کور کرد. * بعضي‌ها با پول‌شويي، حسابي ذات کثيف‌شان را نشان مي‌دهند. * خوراک مسئولين‌، دادن وعده‌هاي پوچ است‌! * نقطه روشن نگاهم، چشم‌هاي توست! * زندگي دريايي‌‌ست طوفاني که براي زنده ماندن بايد موج‌ سوار باشي. * از وقتي ستاره بختش را گم کرده، ديگر هيچ کجا آفتابي نمي‌شود. * در باران نبودنت، بودنم را به باد مي‌دهم! @argklamat🦋🥀

‏افتاد آن‌سان که برگ -آن اتفاق زرد- می‌افتد. افتاد آن‌سان که مرگ -آن اتفاق سرد- می‌افتد. اما او سبز بود و گرم که افتاد. #قیصر_امین_پور @argklamat🥀🦋

📌 #کاریکلماتور ▪ ‌خنده نخودی‌اش من را یاد آبگوشت انداخت▪️ #امیر_خوش_وقتی @argklamat🥀🦋

نیستی و هر دم عقربه ها به نبودنت نیش می‌زنند. #مهدی_موفق @argklamat🥀🦋

▪️چه فرقی دارد قرارمان کجا باشد؟ کافه یا خیابان؟ گلستان یا میان آتش؟ سر بر شانه‌ات که می‌گذارم چکاوک دلبری می‌کند بید مجنون آبشار گیسوانش را با نوایِ باد شانه می‌زند سر از آغوشت نخواهم دزدید که چکاوک در دلهره‌ی سکوت و مجنون در کهنسالیِ مرگ جاودانه می‌شوند!▪️ ‌#مرضیه_بازرگانی_گلپر @argklamat🥀🦋