تریبون سرزمین من( اجتماعی، سیاسی، فرهنگی)
Ko'proq ko'rsatish
2 094
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
+27 kunlar
-1230 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
صلح البته نخستین خواست اساسی است، از جمله پایان دادن به ماجراجوییهای نظامی بریتانیا در خاورمیانه. ولی اگر جنگی رخ دهد، جنبش کارگری دوباره در معرض آزمون قرار خواهد گرفت. آیا این جنبش برنامهای برای روابط بینالمللیاش دارد؟ آیا در کنار طبقه سرمایهداری بریتانیا خواهد ایستاد؟ درخواستهای محدود به منافع صنفی در این وضعیت بینتیجه است. بدون شک خوشایندتر است که در مورد مزایا یا معایب این یا آن رژیم در سراسر جهان نظریهپردازی کنیم. اما در یک قدرت امپریالیستی در زمان جنگ دشمن در خانه است و آن سوسیالیستی که این را فراموش کند یک کلاهبردار است.
قتلعامهای غزه با تبانی کامل بریتانیا این نکته را برای میلیونها نفر روشن کرده است. مشکل ما نه ایران و نه روسیه و نه چین است. مشکل ما این باند امپریالیستی سوناک-استارمر است. شکست دادن سیاستهای آنان بهترین خدمتی است که نیروهای چپ بریتانیا میتوانند به بشریت ارائه دهند.
ریچل رایلی، مجری برنامههای تلویزیونی، و ابعاد جدید تعصب و افترا
در شش ماه گذشته، نیروهای ارتجاعی تقریباً هر نامی را که میخواستند بر روی جنبش طرفداری از فلسطین نهادهاند که این خود نشانهای از قدرت این جنبش است. ولی ریچل رایلی، مجری برنامههای تلویزیونی، به عمقی تازه از افترازنی رسید و حملهٔ مرگبار با چاقو از سوی فردی ظاهراً روانپریش در سیدنی این جنبش را مسئول دانست. او در توییتی نوشت: “شش ماه است که مردم با افتخار به خیابان آمدهاند و خواستار ٬انقلاب انتفاضه٬ هستند. اگر میخواهید بدانید ٬انتفاضه جهانی٬ چگونه است، به مرکز خرید سیدنی مراجعه کنید.” با آشکار شدن حقیقت امر، از این اظهار نظر عقبنشینی شد، زیرا معلوم شد که این حادثه وحشتناک هیچ ارتباطی با مسلمانان یا کارزار همبستگی با فلسطین نداشت. تنها پس از سه بار درخواست از او بود که در نهایت ابراز تأسف کرد و توییت توهینآمیزش را حذف کرد. زمان پایان کار رسانهای او فرا رسیده است.
نوشتهٔ “اندرو موری”
[منبع نقل و برگردان بهفارسی: روزنامهٔ مورنینگ استار، ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ (۱۷ آوریل ۲۰۲۴)].
تحریمهای بیرویهٔ اقتصادی ایالات متحده، از جمله فروش تسلیحات در ازای دلار بهعنوان ابزار قدرت امپریالیستی، تنها وضعیت را بدتر کرده است. بااینهمه، ایالات متحده و بریتانیا بیش از هر چیز و تا حد مرگ برای حفظ نظم جهانی کنونی که بانکها و کسبوکارهایشان از آن سود زیادی میبرند سرمایهگذاری کردهاند. آنها هیچ گزینهٔ دیگری ندارند، همانطور که قیصر ویلهلم دوم آلمانی، هربرت اسکویت، نخستوزیر بریتانیا، و تزار نیکلای دوم در سال ۱۹۱۴/۱۲۹۳ هیچ گزینهٔ دیگری نداشتند.
آنهایی که به تضعیف روسیه مصمم هستند جنگ اوکراین را بهرغم امکان رسیدن به صلحی حداقلی باز هم ادامه دادند. حفظ برتریِ اسرائیل در خاورمیانه دستکم یکی از عاملهای بهوجود آمدن ویرانی و رنجهایی است که با آتش جنگهایی متعدد در این قرن در سراسر منطقه بهراه افتاده است و پیشزمینهٔ اصلی نسلکُشی غزه است که در حال حاضر از سوی واشنگتن و لندن تأیید میشود. مهمتر از همه، رشد اقتصادی و سیاسی چین است که سران “گروه هفت” (“جی۷”) واقعاً نمیدانند در مورد آن چه باید بکنند. خطر در اینجاست که راه حلهای آنان بمبافکنها و کشتیهای جنگی را شامل میشود.
چین، روسیه، و ایران حداقل تا حدودی از نظر دیپلماتیک و نظامی با هم مرتبط و از حمایت متقابل برای ایستادگی در برابر فشارهای غرب برخوردار هستند. ثروتمندان جهان، همچون در سالهای دهه ۱۹۳۰/۱۳۰۹، با انجام مانورهایی از گسترده شدن درگیریها جلوگیری میکنند، زیرا وقوع جنگی سراسری موقعیت آنان را بهسختی میتواند بهبود دهد. درعینحال، آنان نمیتوانند نظامیگری و مداخلهگریشان را کاهش دهند، زیرا بدون این ابزارها، نظم امپریالیستی بهطورکامل فرومیپاشد.
این تناقض در شلیک همزمان موشکها و موعظههایی درباره “خویشتنداری” در بازار طلا نمایان میشود. قانون “ارزش” هیچ ریاکاریای را مدتزمانی طولانی تحمل نمیکند. متأسفانه، واکنش جنبش کارگری به رویدادها چندان نافذ نیست. رهبری حزب کارگر، در هر مرحله، صرفاً موضع محافظهکاران را تکرار میکند و به طرفداران افزایش هزینههای نظامی میپیوندد. این هزینهها از طریق کاهش هزینههای اجتماعی یا افزایش مالیات بر کارگران یا هر دو پرداخت میشوند. آنچه سوسیالدموکراسی باقیمانده عرضه میکند این وضعیت ویرانهشهری است. صدای سندیکاها نیز بهاندازه لازم بلند و واضح نیست. مخالفت کردن با دولت خودی در زمان جنگ به مقداری شجاعت سیاسی نیاز دارد. و این همان چیزی است که لازم است. بریتانیا نباید در بمباران یمن، در تسلیح اسرائیل و دفاع از آن و دخالت برای طولانی کردن درگیری اوکراین و روسیه تلاش کند یا ناوهای هواپیمابر به خاوردور اعزام دارد. این اقدامها بهنمایندگی از حقوق بینالملل یا ملاحظات بشردوستانه انجام نمیشوند. بریتانیا از امتیازات سیستماتیک سرمایهٔ مالیاش دفاع میکند و در نهایت خون را خرج طلا می کند.
همهٔ شواهد به بروز جنگی جهانی اشاره میکنند، چه در پیش است؟
افزایش بهای طلا نشانهٔ خوبی است که بهرغم اظهارات رهبران غربی ما به سوی جنگی بزرگتر و گستردهتر پیش میرویم. نادیده گرفتن این امر و تمرکز بر مسائل داخلی، گزینهای معقول نمیباشد. آیا جنگ جهانی سوم پیشاپیش آغاز شده است؟ رهبران قدرتهای امپریالیستی این امر را بهشدت انکار میکنند، اگرچه مشهود است که هماکنون در حال جنگیدن در چند جبهه میباشند. آنان حتی هنگامی که در حال بمباران یمن هستند از اسرائیل در برابر پیامد تجاوزهایش دفاع میکنند و تلاش میکنند تا جنگ در اوکراین ادامه یابد. آنان مانند سارقانی که فریاد میزنند “آی دزد! دزد را بگیرید”، شعار میدهند که تنشها بههیچوجه افزایش نیافتهاند. همانگونه که حملهٔ ژاپن به منچوری در سال ۱۹۳۲/ ۱۳۱۱ و جنگ داخلی اسپانیا در ۱۳۱۵/۱۹۳۶، آغاز جنگ جهانی دوم را که رسماً از سپتامبر ۱۹۳۹/۱۳۱۸ آغاز شد رقم زدند، تاریخ میتواند آتشافروزی بزرگ کنونی را همچون سومین جنگ جهانی ثبت کند.
ولی هراس جنگافروزان از اذعان به این امر نباید تعجبآور باشد. گفته شده است که وایکانت هالیفاکس که طرفدار سرسخت هیتلر بود، با خیره شدن به مراتع واقع در درهٔ یورک، درهای که بیشتر عرصهٔ آن متعلق به خودش بود، دریافت که جنگ چه همراه با پیروزی یا شکست، به موقعیت اشرافیاش برای همیشه پایان خواهد داد. احتمالاً چنین نگرانیای نیز گریبانگیر بایدنها، کامرونها، و ماکرونها است. نظم جهانی آنان برای بقایشان متکی به زور است. درعینحال جنگی سراسری خطر نابودیشان را افزایش میدهد. بنابراین، آنان با مهار کردن و ادامه دادن به جنگ از خارکف تا خان یونس، با التماس از مشتری اسرائیلیشان میخواهند جنگ را گسترش ندهد و به اوکراین دستور میدهند از عملیات نظامی علیه روسیه که ممکن است بازارهای انرژی را با مشکل مواجه کند خودداری کند. ولی برای دریافت حقیقت باید به پچپچههای بازار طلا، این حساسترین دماسنج جهان سرمایهداری، گوش سپرد.
بهای این فلز در حال افزایش است و ممکن است در نهایت دو برابر شود. دلیلهای آشکار برای این مشکل وجود دارند. ضعف اقتصادی ایالات متحده، ضعفی که خود نشانهای از پایان هژمونی آن است، به ناکارآمدی ارز بیپشتوانهٔ آن (دلار) منجر شده است. ولی مهمتر از همه، سرمایهگذاران و در رأس آنها دولت چین، با فروپاشی سیاسی نظم جهانی در پی یک تأمین کننده پایدار کالا هستند.
همانطور که در مقالهای در روزنامه فایننشال تایمز آمده است: “٬اجماع واشنگتن٬ که میپنداشت کشورهای رو بهرشد از دستورالعملهای بازار آزاد که از سوی غرب نوشته میشوند پیروی کنند و دوران “پیس آمریکانا” (صلح آمریکایی) پس از جنگ، به پایان رسیده است.” زمانی که سیاستمداران به دنبال اسلحه میروند، سرمایهداران به دنبال طلا میروند. آخرین افزایش پایدار قیمت طلا در سال ۱۹۸۲/۱۳۶۱ و پس از یک دوره نابسامانی اقتصادی قابلتوجه و تنشهایی جهانی به پایان رسید. امروز، وضعیت از دیدگاه بورژوازی در مجموع بدتر است.
پس از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق و واکنش ایران، احتمال بروز جنگی منطقهای افزایش یافته است. تلاش گسترده و پرهزینه برای حفظ اوکراین در میدان جنگ در مقابل روسیه متزلزل شده است و نوعی پیروزی برای مسکو، هرچند با رنج و فلاکت بیشتر، محتملتر از پیش بهنظر میرسد. با وجود تلاشهایی که بهرهبری ایالات متحده برای محاصرهٔ نظامی چین صورت میگیرد، این کشور نیرومندتر میشود. بودجه ایالات متحده برای سه درگیری نظامی در حال حاضر در گروِ حمایت جناحهای ترامپی در کنگره است. اقتصاد جهان نیز پس از سقوط اقتصادی سال ۲۰۰۸/۱۳۸۷ و همهگیری اخیر (کرونا) هنوز بیثبات میباشد.
انتقاد شدید چین از بیانیه ناتو
چین به شدت از بیانیه اعضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در مورد اینکه پکن به عاملی تعیین کننده در جنگ بین روسیه و اوکراین تبدیل شده است، انتقاد کرد.
به گزارش ایرنا از خبرگزاری شینهوا، نمایندگی چین در اتحادیه اروپا امروز پنجشنبه ائتلاف نظامی ناتو را به دلیل “ذهنیت جنگ سرد و لفاظیهای جنگ طلبانه” منعکس شده در بیانیه مشترکی که در نشست روز چهارشنبه در واشنگتن منتشر شد، مورد انتقاد قرار داد.
در این بیانیه، سران کشورهای عضو ناتو مدعی شدند که جاه طلبیها و سیاستهای قهری چین همچنان منافع، امنیت و ارزشهای ناتو را به چالش میکشد.
@tribunesarzaminman
« غزل ... »
« جامی بنه بر دست من، تا بگذرم از نام خود
کامی بده جان مرا، تا وارهم از کام خود
بس بیدلان دیدی؛ ولی این جان شیدا، دیگر است
دریای دل پر موج کن، تا وانهم آرام خود
از این شکستهکوزهات، گر جرعهای نوشانیاَم
با جام دستم میچشم، سنگی زنم بر جام خود
آهووشانه میروی در دشت باز روبهرو
خود گشتهام نخجیر تو، افکندم اکنون دام خود
دیدی که شامم تلخ بود، چشمان و دستانم فلج
یک دم اگر شهدم دهی، من پانهم بر بام خود
آغاز من کی دیدهای تا گویمت بودم چنان؟
خاموش بنشین در برم، بنمایمت انجام خود
همراه اگر گردی مرا در راه پرگرد و سیه
گستاخ و سرخوش میشوم، تا بگذرم از نام خود. »
۱۴۰۲/۰۴/۲۷
@tribunesarzaminman
رئیس جمهور پرو: چین بهترین الگوی توسعه ملی در سراسر جهان است
خانم «دینا بولوارته» رئیس جمهور پرو اخیرا برای نخستین بار به چین سفر کرد. او سفر با قطار فوق سریع را تجربه و از چند شرکت بازدید کرد. تجربیات این سفر چه درکی از مدرنیزاسیون به سبک چینی به او داده است؟ به نظر او همکاری چند وجهی چین و پرو چه نوع فرصتهای توسعهای را برای پرو به ارمغان میآورد؟ و خانم بولوارته مفهوم جامعهای با سرنوشت مشترک چین و آمریکای لاتین را چگونه ارزیابی میکند؟
بخشی از مصاحبه «رادیو و تلویزیون مرکزی چین» با رئیس جمهور پرو را در زیر میخوانید:
خبرنگار: میتوان گفت روابط دوجانبه میان چین و پرو مدلی از همکاری میان چین و کشورهای آمریکای لاتین است. رئیس جمهور شی پرو را «همسایه چین» در آن سوی اقیانوس آرام توصیف کرده است. بسیار کنجکاویم بدانیم شما از چه کلیدواژههایی برای توصیف مناسبات میان دو کشور استفاده میکنید؟ در عین حال چه انتظاراتی از توسعه آینده روابط دوجانبه دارید؟
@tribunesarzaminman
چه نباید کرد؟
دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ایام دل آدمیان است ( سایه )
سال هاست که بازیچه ایام دلمان را نشانه گرفته است. التهاب ، بیم و امیدی کم رنگ ، زندگی اجتماعی مردم را فرا گرفته است. به نظر نمی رسد تحولی چشمگیر به وقوع بپیوندد.
شاید بشود که کوله بارمان را بر دوشمان بگذاریم و " ره توشه برداریم و قدم در راه بی بازگشت بگذاریم" و برویم به " هر جا که پیش آید." اما دلمان را چه کنیم که در گرو این " خراب آباد " نهاده ایم و نیک می دانیم که آنجا که دل نیست ، آرام و قراری هم نیست. روزهاست که با خود می اندیشم که اگر نتوان نسخه ای پیچید و دارو و درمانی به کار برد که این مریض " در حال احتضار " را درمان کرد، اما ممکن است بتوان بیمار را از آنچه نباید کرد برحذر داشت ، باشد که از درد و رنجش کاست و یا با همین پرهیزها امیدی به نجاتش یافت. این بود که عنوان " چه نباید کرد ؟ " را برگزیدم. آنچه از " نباید ها " به ذهنم می رسد را می نویسم که می توان بر آن موارد دیگر را هم افزود:
۱- اولین " نباید ها " ، آنست که دیگر نباید سکوت کرد. نباید منکر بیماری شد ، دیگر وقت آن است که همه بیاندیشند ، بنگارند و بازگویند از نویسنده و هنرمند و دانشگاهی و فرهنگی گرفته تا کارگر و برزیگر و پیشه ور و بازاری . مبادا آن بر سرمان آید که در مشروطه آمد و در پی آن بارها و بارها تکرار شد ، از شهریور ۱۳۲۰ گرفته تا تا نهضت ملی شدن نفت و انقلاب بهمن ۵۷ و .... .
۲- نباید از هیچ شکلی از اشکال خشونت بهره جست. نه با دنیا و ملتهای دیگر و نه با گروه ها و سلیقه های مختلف.
۳- نباید به هیچ کشور بیگانه ای امید بست و از آنان یاری جست.
۴- نباید به گرفتن انتقام و شخصی کردن معضلات اجتماعی دامن زد.
۵- نباید در شرایط بحرانی ، " همیاری های اجتماعی" را فراموش کرد.
۶- نباید به تقابل های مذهبی ، قومی و زبانی پرداخت و جداً باید از آن پرهیز کرد.
۷- نباید کودکان را در تحولات اجتماعی پیش رو دخالت داد. ( بر اساس تعاریف یونیسف سن کودکی تا ۱۸ سالگی است)
۸- نباید منافع ملی را فدای هیچ منفعت دیگری ( گروهی ، حزبی ، جناحی و...) کرد.
۹- نباید حرکت های اجتماعی بهانه ای برای زیر پا نهادن قوانین شناخته شده و متعارف گردد.
۱۰- نباید شعارها و امیدهای واهی جای خرد ورزی و تعقل را بگیرد.
و ...
خون می رود از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من میکنم افشردن جان است
از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود
گنجی است که اندر قدم راهروان است ... ( سایه )
بهروز حسن زاده
@tribunesarzaminman
اعلام اعتصاب غذای ۵۵تن از زندانیان سیاسی در اوین در اعتراض به حکم اعدام
”در بر همان پاشنه“ سرکوب مخالفان می چرخد و چوبه های اعدام، زندان و شکنجه دگراندیشان همچنان بیداد می کند….
صدور این حکم ها، از سوی بیدادگاه های قضایی حکومت ولایت فقیه بار دیگر به روشنی ماهیت اصلی و ضد مردمی رژیمی را نشان می دهد که آماده است برای حفظ حیات خود به هر جنایت و سرکوبی دست بزند. محاکمه پشت درهای بسته و بدون حضور وکیل، شکنجه و آزار متهمان برای اعتراف به ”گناه هان ناکرده“ و حتی زیر پا گذاردن قوانین ناقص الخلقه قضایی کشور، شیوه رایج عملکرد حاکمیت سیاسی کنونی است که آنرا نمی توان با مانورهای رژیم ولایت فقیه و جابهجایی مهرهها، تغییر داد.
پایان سرکوب و خشونت بر ضد دگراندیشان و مبارزان راه آزادی و عدالت اجتماعی، در میهن ما، نه با دل بستن به شعارهای عوام فریبانه این یا آن دولت مورد تأیید ولی فقیه رژیم، بلکه با مبارزه موثر، هماهنگ و یکپارچه همه نیروهای مترقی و آزادی خواه امکان پذیر است.
در این راستا، ۵۵ تن از زندانیان سیاسی زندان اوین روز پنجشنبه ۲۱ تیرماه در اعتراض به «صدور حکم ناعادلانه اعدام #شریفه_محمدی و در پیوستن به کمپین حمایت از شریفه محمدی» اعتصاب غذا خواهند کرد. ۳۰ زندانی از زنان بند زنان اوین هستند و ۲۵ تن دیگر از مردان زندانی بند ۴ اوین.
#آزادی_شریفه
کمپین دفاع از شریفه
@tribunesarzaminman
تداوم سرکوب معلمان دلسوز و میهن دوست
دیوان عدالت اداری حکم اخراج عزیز قاسم زاده را تائید کرد.به گزارش شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان و محافل حقوق بشری حکم اخراج عزیز قاسم زاده، فعال صنفی معلمان از سوی دیوان عدالت اداری تایید شد. همزمان حکم بدوی اخراج دیاکو علوی با ۱۳ سال سابقه تدریس به خانواده وی در سقز، ابلاغ شده است. در بوشهر محسن عمرانی، فعال صنفی معلمان به حبس محکوم شد. در مریوان همچنین چهار فعال صنفی معلمان به حبس محکوم شدند…
دیوان عدالت اداری: حکم عزیز قاسم زاده از انفصال دائم به اخراج خفیف تر و با رعایت موازین و مقرارت قانونی است
به گزارش شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان، دیوان عدالت اداری با تایید اخراج عزیز قاسم زاده از سوی هیئت تجدید نظر تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش این مجازات را قانونی و نسبت به رای بدوی که انفصال دائم از خدمات دولتی بوده،مجازاتی با تخفیف خوانده است. در رای صادر شده آمده:«رسیدگی درهیئت تخلفات اداری با رعایت موازین ومقررات قانونی بوده و دلایل و مدارکی که ازسوی شاکی ارائه و ابراز گردیده است، بیانگر عدم رعایت تشریفات قانونی در رسیدگی نبوده است».
@tribunesarzaminman
همبستگی سندیکاهای بزرگ جهان با اعتصاب قدرتمند کارگران پروژهیی در صنایع نفت، گاز و مجتمعهای صنعتی
با اعلام رسمی حمایت فدراسیون سندیکایی جهانی اینداستریال از اعتصاب کارگران پروژهیی که از روز ۳۱ خرداد در صنایع استراتژیک ایران آغاز شده است، و سپس پیوستن سندیکاهای قدرتمند بخش صنایع سنگین و تولیدی در سوئد و انگلستان و استرالیا به این جنبش همبستگی، طنین مبارزهٔ حقطلبانه و قانونی کارگران پروژهیی ایران به گوش جهانیان رسید. گفتنی است که اتحادیهٔ جهانی اینداستریال در چهارچوب کنفدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری (آیتییوسی) فعالیت میکند که منافع و خواستهای کارگران صنایع انرژی، شیمیایی، خودروسازی، و نساجی را نمایندگی میکند.
موج اعتصاب قدرتمند کارگران پروژهیی در میدانهای نفت و گاز جنوب کشور، پالایشگاهها، مجتمعهای پتروشیمی، نیروگاهها، و دیگر صنایع در کشور، که از روز ۳۱ خرداد آغاز شده بود، در هفتهٔ گذشته ادامه و گسترش یافت. همانگونه که در فراخوان روز ۵ تیر حزب تودهٔ ایران، حزب طبقهٔ کارگر ایران، برای حمایت از اعتصاب گستردۀ کارگران پروژهیی صنعت نفت و صنایع مرتبط اعلام شد، تا کنون بیش از ۲۰هزار کارگر به این اعتصاب پیوستهاند.
بهرغم سرکوب کارگران و اتخاذ سیاست تهدید و تمهید کارگران از سوی نهادهای سرکوبگر و امنیتی رژیم برای دور نگه داشتن آنها از موج اعتصابهای اخیر، روزی نیست که شمار بیشتری از کارگران در طلب حق خود به این حرکت حقطلبانه و قانونی نپیوندند. در پایان نهمین روز اعتصاب اعلام شد که بر اساس گزارش میدانی دقیق فعالان “کمپین مطالبات کارگران پروژهیی” و “سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران”، تا کنون اعتصاب، فعالیت روزمره ۱۰۴ کارگاه و شرکت پیمانکاری فعال را مختل کرده و بیش از ۲۱۰۰۰ کارگر در اعتصاباند.
کمیتهٔ دفاع از حقوق مردم ایران (کودیر)، سازمانی مردمنهاد که در بریتانیا فعالیت میکند و هشت مرکز سندیکایی قدرتمند و نیروهای چپ و ترقیخواه در بریتانیا از فعالیتهای آن حمایت میکنند، از نهادهایی است که همواره در عرصهٔ جلب همبستگی با مبارزات قانونی و برحق مردم و زحمتکشان ایران علیه سرکوب سیاسی، نقض حقوق و آزادیهای دموکراتیک، برضد جنگ و مداخله خارجی در ایران، و برای تحقق و حفظ صلح کوشیده است. کودیر روز ۴ تیر با ارسال اطلاعیهای بهنقل از نشریهٔ “پیام سندیکا” به سازمانهای عضو و هوادارانش اطلاع داد که “از روز پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ کارگران پروژهیی برونسپاریشده در پالایشگاهها، تأسیسات نفت و گاز، و نیروگاههای برق کشور در اعتراض به میزان مزد ناکافی و شرایط کار نامناسب دست به اعتصاب زدهاند. مطالبات اصلی آنها شامل تغییر اساسی در شرایط کار و الگوهای شیفتکاری و همچنین پایان دادن به استفاده از شرکتهای تأمین نیروی انسانی است که عملاً دلالان نیروی کارند و به عنوان حائل و واسطه در رابطهٔ میان کارگران و کارفرمایان اصلی قرار گرفتهاند.”
به گزارش کودیر، سازماندهندگان اعتصاب اعلام کردهاند که “تا زمانی که به خواستهای کارگران رسیدگی نشود، هیچ پیچی سفت نخواهد شد، هیچ لولهای جوش داده نخواهد شد، و هیچ داربستی برپا نخواهد گردید.”
در ادامه، ترجمهٔ بخشهایی از متن چهار پیام عمده از نهادهای شناختهشدهٔ سندیکایی جهان را برای اطلاع خوانندگان نامهٔ مردم منتشر میکنیم.
همبستگی اتحادیهٔ سراسری کارگران حملونقل ریلی و دریایی بریتانیا با کارگران پروژهیی نفت و گاز ایران
من از جانب مجمع عمومی سالانهٔ اتحادیهٔ سراسری کارگران حملونقل ریلی و دریایی بریتانیا (RMT)، که این هفته در شهر هال برگزار میشود، اعلام میکنم که اتحادیهٔ ما همبستگی کاملش را با کارگران پروژهیی اعتصابی در صنایع نفت و گاز ایران ابراز میکند که برای مزد بهتر، تأمین اجتماعی مناسب، و شرایط زندگی بهتر مبارزه میکنند. ما با تمام وجود از تلاشهای کارگران ایران برای بهبود اساسی مزدها، شرایط کار، قوانین و مقررات کار، و تأمین حقوق کارگران حمایت میکنیم و برای همهٔ آنها در مسیر پیروزی در این مبارزه آرزوی موفقیت میکنیم.
مبارزهٔ کارگران ایران، که رفقای ما در چهارچوب اتحادیههای بینالمللی و کارگران بخش انرژیاند، مبارزهٔ ماست. در این مبارزه ما شانه به شانهٔ شما و همهٔ کارگران نفت و گاز و پتروشیمی ایران ایستادهایم.
با همبستگی، ارادتمند، مایکل لینچ، دبیرکل
همبستگی اتحادیهٔ جهانی اینداستریال با کارگران پروژهیی اعتصابی در میدانهای نفت و گاز ایران...
@tribunesarzaminman
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.