cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

aghalliat.com ادبیات اقلیت

کانال اطلاع‌رسانی سایت ادبیات اقلیت 📍 ادبیات جدی، ادبیات اقلیت است. سایت: www.aghalliat.com اینستاگرام: www.instagram.com/aghalliat ایمیل: [email protected] فیسبوک: facebook.com/aghalliat ارتباط با ادمین: @minorliterature

Ko'proq ko'rsatish
Mamlakat belgilanmaganTil belgilanmaganToif belgilanmagan
Reklama postlari
1 511
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

می‌نویسم... تا منفجر کنم اشیاء را، چرا که نوشتن انفجار است می‌نویسم... تا پیروز شود نور بر تاریکیِ شب چرا که شعر رستگاری‌ست می‌نویسم... تا مرا بخوانند خوشه‌های گندم و درختان تا مرا بفهمند گل و ستاره، گنجشک و گربه‌، گوش ماهی‌ها وصدف‌ها‌ و ماهیان.. می‌نویسم... تا جهان را نجات دهم از دندان‌های هولاکو، از فرمان چریکی‌ها و از دیوانگیِ فرمانده‌ی شبه نظامیان می‌نویسم... تا زنان را نجات دهم از تن پوشِ دیکتاتوران، از شهرهای مردگان، از چند همسری، از روزمر‌گی، از سرما و کولاک و روزهای بی زیر و بم می‌نویسم... تا واژه را نجات دهم از بازجویی دادگاه از بوکشیِ سگان از تیغِ سانسور می‌نویسم... تا دلبرم را نجات دهم از شهرهای بی‌ شعر، بی عشق از ناکامی و افسردگی می‌نویسم... تا او را به پیام‌آور به تندیس به ابر بدل کنم هیج چیز ما را از مرگ در امان نخواهد گذاشت جز زن، و نوشتن... #نزار_قباني ترجمه: #سعید_هلیچی از کتاب: #تاریخ_عشق_و_عصیان Channel: @heleichi_saeed ———— پ. ن: در خبرها آمده است: «روز چهارشنبه ۲۷ مهر در یورش به منزل #سعید_هلیچی شاعر و مترجم اهل اهواز او‌ را دستگیر ‌و به مکان نامعلومی انتقال داده‌اند. سعید صدای ناله‌های کارون و‌ هورالعظیم بود .صدایش باشیم.»
Hammasini ko'rsatish...
Repost from پاندول
نسخه‌ی الکترونیکی مجموعه شعر (( تیرنامه )). ____ (( تیر ۱۲ )) امضای بی‌قیافه‌ای انداختم وُ خلاصی را با تعهدی مرگ‌زا در سلول‌های تنم فریاد کردم گفتم که زنم از تبارهای روشنِ درونم آفتابِ گذشته وُ حال وُ آینده را شیر داده‌ام آب داده‌ام به نهال‌های سالیان وَ رویای کوتاه جوانی را سر به نیست کرده‌ام پسِ رویاهایی دیگر پسِ پستوها خزیده‌ام وُ مادرانه وُ دخترانه خوابیده‌ام وُ در خوابی حقیقی اسبابِ شکنجه وُ دستبند بوده‌ام دیوان‌ها ساخته‌اند برایم وُ در دیوان‌سالاری‌ها منم که قانونِ عمومی بشری را دیوانه کرده‌ام ضعیفه‌ای خواب‌آور بوده‌ام وُ در بیهوشی هوش از سرِ خدایان وُ درباریان ربوده‌ام اما با این‌همه، زنم لطافتِ کوتاهِ عشقی پژمرده را می‌تَنَم که در پیشگوییِ کفِ دست‌هایم از من روایتی گُنگ ساخته انسانی مات که کم بوده چهره داشته باشد چهره‌گی کُند لایِ کتاب‌ها وَ با امضای خاصِ خودش در مُهر وُ مومِ جعبه‌ی تیرهای تاریخ آلتِ خواسته‌ی دیگران نباشد. #محمدعلی_حسنلو #تیر_نامه #شعر_امروز @mali_pendulum
Hammasini ko'rsatish...
Tirname.pdf1.11 MB
Repost from پاندول
Photo unavailableShow in Telegram
📝 دو سال پیش بود که آخرین مجموعه شعرم را با نام (( تیرنامه )) به‌صورت الکترونیکی در تاریخ ۸ مهر ۱۳۹۹ منتشر کردم. نوشتن تیرنامه را تقریبا از اوایل سال ۹۶ آغاز کردم و شهریور ۹۹ بود که دیگر تصمیم قطعی برای انتشار الکترونیکی آن گرفتم. کتابی که حال بعد از گذشت دو سال از انتشار آن احساس می‌کنم برای امروز و این‌روزهای پُرالتهاب نوشته شده است. روزهایی که جنبش‌های اجتماعی و آزادی‌خواهانه ما را به گذشته و مطالبات تاریخیِ خود وصل نموده است و از همه مهم‌تر این‌که در چنین هنگامه‌ای در حالِ یافتنِ یکدیگر هستیم تا دوباره‌گی کنیم. ۸ مهر ۱۴۰۱ #محمدعلی_حسنلو #تیر_نامه @mali_pendulum
Hammasini ko'rsatish...
📚 انتشار مجموعه شعر تیرنامه اثر محمدعلی حسنلو مجموعه شعر #تیرنامه اثر #محمدعلی_حسنلو برای نخستین بار به صورت الکترونیک و به همت سایت ادبیات اقلیت منتشر شد. این کتاب دربردارندۀ ۳۳ شعر از این شاعر، به همراه پیشگفتار، مقدمه و مؤخره‌ای دربارۀ مؤلف است که در پاییز ۱۳۹۹ در ۹۳ صفحه منتشر شده است. 🔺 متن کامل خبر و لینک دانلود رایگان کتاب در سایت ادبیات اقلیت: 🔺 bit.ly/3ifZOZF @Aghalliat
Hammasini ko'rsatish...
تیرنامه / مجموعه شعری از محمدعلی حسنلو - ادبیات اقلیت

ادبیات اقلیت - مجموعه شعر تیرنامۀ اثر محمدعلی حسنلو برای نخستین بار به صورت الکترونیک و به همت سایت ادبیات اقلیت منتشر شده است.

Repost from پاندول
نسخه‌ی الکترونیکی مجموعه شعر (( تیرنامه )). ____ (( تیر ۱۲ )) امضای بی‌قیافه‌ای انداختم وُ خلاصی را با تعهدی مرگ‌زا در سلول‌های تنم فریاد کردم گفتم که زنم از تبارهای روشنِ درونم آفتابِ گذشته وُ حال وُ آینده را شیر داده‌ام آب داده‌ام به نهال‌های سالیان وَ رویای کوتاه جوانی را سر به نیست کرده‌ام پسِ رویاهایی دیگر پسِ پستوها خزیده‌ام وُ مادرانه وُ دخترانه خوابیده‌ام وُ در خوابی حقیقی اسبابِ شکنجه وُ دستبند بوده‌ام دیوان‌ها ساخته‌اند برایم وُ در دیوان‌سالاری‌ها منم که قانونِ عمومی بشری را دیوانه کرده‌ام ضعیفه‌ای خواب‌آور بوده‌ام وُ در بیهوشی هوش از سرِ خدایان وُ درباریان ربوده‌ام اما با این‌همه، زنم لطافتِ کوتاهِ عشقی پژمرده را می‌تَنَم که در پیشگوییِ کفِ دست‌هایم از من روایتی گُنگ ساخته انسانی مات که کم بوده چهره داشته باشد چهره‌گی کُند لایِ کتاب‌ها وَ با امضای خاصِ خودش در مُهر وُ مومِ جعبه‌ی تیرهای تاریخ آلتِ خواسته‌ی دیگران نباشد. #محمدعلی_حسنلو #تیر_نامه #شعر_امروز @mali_pendulum
Hammasini ko'rsatish...
Tirname.pdf1.11 MB
امید و فاجعه در کابل، شهرِ باشکوهِ رازورانه… در “وقت چیغ انار”، فیلمی از #گراناز_موسوی ✍🏼 یادداشتی از #مهین_میلانی 🔖 بالا رفتن از سنگ پله‌های کوهی، در اغلب صحنه‌ها، شهر را نشان می‌کند به عنوان شهری که چشم به بالا دارد؛ و هیواد را، پسر بچۀ مسئول خانواده را، بچه‌ای که سر به بالا دارد همیشه. نه که به آسمانِ خیال نگاه کند. به دو پستان کوهِ استوار چشم دارد که از شهر محافظت می‌کند و به آن قلعه و دیوارِ بزرگ شیردروازه؛ و همان‌گونه که از سربالاییِ سنگیِ کوچه‌ها به‌سختی اما با استحکام، چرخِ دستیِ فروش انارش را به بالا هُل می‌دهد، نردبانِ شدنش را هم یک به یک می‌پیماید در کابل، شهری که قدمت و شهرت و اهمیتِ زیبایی طبیعت و نقش فرهنگی – اقتصادی‌اش به زمان هخامنشیان می‌رسد. 🔗 متن کامل یادداشت در سایت ادبیات اقلیت
Hammasini ko'rsatish...
امید و فاجعه در کابل، شهرِ باشکوهِ رازورانه... در "وقت چیغ انار" - ادبیات اقلیت

ادبیات اقلیت - یادداشتی از مهین میلانی دربارۀ فیلم سینمایی "وقت چیغ انار" ساختۀ گراناز موسوی با عنوان امید و فاجعه در کابل، شهرِ باشکوهِ رازورانه...

#مرضیه_برمال: پرتم مثل پوکه‌ای جامانده از جنگ خاموشم مثل کتری که این دم، دل جوشیدن ندارد مثل پنجره که در لاک توست درست به رنگ قرمز جیغ که می‌کشد توی کوچه با سفر از چمدان و گیتار برگرد راه دریا بگیر با دو فنجان قهوه که من تنها تنگ غروب میل آغوش همین جزیره را دارم همین جزیرۀ مجنون… 🔗 سه شعر از مرضیه برمال در سایت ادبیات اقلیت @Aghalliat
Hammasini ko'rsatish...
سه شعر از مرضیه برمال - ادبیات اقلیت

ادبیات اقلیت -

Photo unavailableShow in Telegram
#آگهی بیست و هشتمین نشست از نشست‌های هفتگی گذار، روز جمعه، 24 جون 2022 (سوم تیر 1401) از ساعت 17 تا 20 در کافه سامسا در #استانبول برگزار می‌شود. این نشست به شعرخوانی گراناز موسوی و گفت‌وگو با او و پرسش و پاسخ اختصاص خواهد داشت. شرکت برای همۀ علاقه‌مندان آزاد است. اینستاگرام مرکز فرهنگی گذار @Gozaristanbul
Hammasini ko'rsatish...
سرگذشت پرفراز و نشیب یک کتاب؛ نگاهی به کتاب جهان چگونه مدرن شد؟ 👤 یادداشتی از: #محمدعلی_حسنلو 🔖 کتاب جهان چگونه مدرن شد؟ قصۀ یافتن اثر بزرگ لوکرتیوس توسط یک شکارچی ماهرِ کتاب با نام پوجّو براچّولینی است که مدتی را نیز در کسوتِ منشی پاپ، روزگارِ پر فراز و نشیبی را گذرانده است. او به سبب شغلی که داشت می‌توانست برای نسخه‌برداری از کتاب‌ها به کتاب‌خانه‌های عظیمی که در اختیار طرف‌داران سفت و سخت دین مسیحیت بود، رفت و آمد کند و سرانجام نیز در ژانویه ۱۴۱۷ مجموعه‌شعر بلندی را می‌یابد که به زبانِ لاتین نوشته شده بود. پوجو که کاتب خوش‌خطی بوده، قصد داشته یک نسخۀ دست‌نویس از کتاب را به قلم خودش تهیه کند و سپس آن ‌را به‌طور عمده منتشر کند. کتاب جهان چگونه مدرن شد؟ که عنوان اصلی آن در زبان انگلیسی البته «پیج» است، روایت پر فراز و فرود یافتن است. یافتنِ شعری بلند که توانست تاریخ علم و هنر را تحت تأثیر خود قرار بدهد. 🔺 متن کامل این #یادداشت در سایت ادبیات اقلیت: 🔺 https://bit.ly/3mGjdr9 @Aghalliat
Hammasini ko'rsatish...
سرگذشت پرفراز و نشیب یک کتاب؛ نگاهی به کتاب جهان چگونه مدرن شد؟ - ادبیات اقلیت

ادبیات اقلیت - کتاب جهان چگونه مدرن شد؟ روایت و قصه‌ای از یافتنِ مجموعه شعری با نام "در باب طبیعت چیزها" اثر لوکرتیوس شاعری در قرن اول پیش از میلاد مسیح...

Photo unavailableShow in Telegram
"مازال البحر هادئا" گزیده داستان کوتاه جنوب ایران در بغداد منتشر شد. محمد حمادی مترجم خوزستانی با اشاره به شرایط پایدار بحرانی در جنوب، روزهای سخت و نفس‌گیر توالی توفان‌های خاک و ریزگرد و تراژدی آوار و فقدان و تنش آبی، خبر انتشار ترجمۀ عربی گزیده داستان‌های جنوب ایران را در بغداد به همت دار النشر ابجد، ناشر عراقی، اعلام کرد. داستان‌هایی که به روایت سالیان سخت محنت و درد و رنج بی‌پایان دیاری می‌پردازد که در عین زرخیز بودن، محروم است. کتاب مازال البحر هادئا که عنوان خود را از داستان کوتاه " دریا هنوز آرام است " از احمد محمود گرفته است، افزون بر این داستان دربردارندۀ داستان‌های دیگری از عدنان غریفی، قاضی ربیحاوی، نسیم خاکسار، حبیب باوی ساجد، ابوذر قاسمیان، کورش اسدی، صمد طاهری، توفیق بنی‌جمیل، و داستان کوتاه غداره مادر بهرام از #ابراهیم_دمشناس است. #محمد_حمادی مترجم فعال و پرکاری است که پیش از این آثاری از غزاله عليزاده و سیمین دانشور و دو رسالۀ فلسفی همایی را به عربی برگردانیده و آثاری از احلام مستغانمی و میخائیل نعیمه و... را به فارسی در آورده است. @Aghalliat
Hammasini ko'rsatish...
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.