cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

جامعه‌شناسی

🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است. 💢 جستارهایی در: - جامعه شناسی - روانشناسی - اقتصاد - فلسفه - ادبیات - سینما 📞 تماس و تبلیغ: @irsociology بزرگترین مرجع علوم‌انسانی کشور

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
40 950
Obunachilar
-224 soatlar
-617 kunlar
-20730 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

#محمدجواد_ظریف گفته است: «عده ای حقوق می گیرند تا مردم را به عدم شرکت در انتخابات تشویق کنند» این سخن ظریف در همان پارادایم امنیتی‌سازی جامعه و به‌رسمیت نشناختن بخش بزرگی از جامعه‌ی ایران است که در طی سال‌های اخیر در خیابان و به اشکال مختلف «نه» بزرگ به حاکمیت گفته است و از جان و عمر و زندگی‌اش هزینه داده است. از چنین حرف‌هایی برمی‌آید که در همین ایام و بخصوص بعد از انتخابات سرکوبی گسترده در راه است برای تمامی شهروندان منتقدی که به شیوه‌های مختلف عدم تمایل خود به مشارکت را اعلام کرده‌اند. این سخن ظریف حرف‌های بسیاری درباره‌ی همین نامزدی که ذیل پروژه‌ی گرم‌کردن انتخابات وارد میدان شده در خود دارد. سخنی که از پیش تمام مخالفان و منتقدان ساختار کنونی حاکمیت را با همین منطق تا پای چوبه‌ی دار و اعدام نیز می‌کشاند. اما در تقابل با چنین سخنی باید پرسید آیا کسانی که برای نامزد یا نامزدها تبلیغ می‌کنند پول نمی‌گیرند؟! صد البته که پول در برابر پست و مقام و قدرت‌ پاداش ناچیزی است. قطع به یقین منافع گسترده‌تر و بیشتری دارند. برای مثال: تبلیغات گسترده و بی‌وقفه‌ی برخی اساتید و چهره‌های دانشگاهی بخصوص در علوم انسانی و علوم‌اجتماعی برای شرکت در انتخابات با وضعیتی که اکنون کشور دارد و سابقه‌ و رزومه‌ی حاکمیت، یک معنا بیشتر ندارد: امر اخلاقی برایشان ذره‌ای موضوعیت ندارد؛ زیرا: اولاً آن‌ها مانند هر شخص دیگری حق دارند تصمیم بگیرند که در انتخابات شرکت کنند یا خیر، اما ترویج و تبلیغ‌های بی‌وقفه و تمام قد آن‌ها برای شرکت در انتخابات با مختصات و الگریتم سیاسی کنونی کشور و حاکمیت، نشان می‌دهد که گروه‌های ذینفع حاکمیت و فساد ساختاری تا عمق بدنه‌ی طبقه‌ی متوسط و نیروهای میانجی نفوذ کرده. در حقیقت این شخصیت‌ها و گروه‌های مبلغ شرکت در انتخابات از این جهت میانجی خوانده می‌شوند (و به تعبیر مسعود فراستخواه کنش‌گران مرزی تلقی می‌شوند) که سهمی در کیک فساد ساختاری دارند. تبلیغ‌های بی‌وقفه و اصرار امثال #محمد_فاضلی‌ ها و #محسن_رنانی‌ ها و آزاد ارمکی‌ها و بسیاری دیگر را نمی‌توان صرفاً به حساب توجیهاتی که می‌آورند زد (در انتخابات‌های گذشته نیز این نیروها از انتخاب کاندید مورد نظر بی‌بهره نمی‌شدند) اما به نظر می‌رسد اکنون حاکمیت تصمیم گرفته است که این‌بار دست نوازشی بر سر همین جماعتی بکشد که بارها تحقیرشان کرده؛ با این هدف که نیروهای میانجی را به عرصه‌ی مدیریت میانی بگمارد تا کمی از کیسه‌ی خالی خزانه بکاهد تا بیش از این از رسیدن به اهداف و امیال خویش بازنماند. ثانیاً عمل این حضرات از آن‌رو غیراخلاقی است که توجیهات کاملاً اخلاقی برای آن ردیف می‌کنند. درحقیقت شرورانه‌ترین عمل‌ها و غیراخلاقی‌ترین اعمال آن دسته از اعمالی هستند که با نیت‌ها و توجیهات اخلاقی و انسانی و در جهت خیر جمعی توجیه شوند اما در حقیقت در پی منافع شخصی باشند. به هرطریق #حافظه‌ی_تاریخی جامعه این ایام و عملکرد دولت بعدی را از یاد نخواهد برد و آیندگان درباره‌ی تمامی کنشگران صلبی و ایجابی قضاوت خواهند کرد. #محمدـمختارپور 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Hammasini ko'rsatish...
📃حدس بزنید چه کسانی میهمان صدا و سیما هستند: فدریکو فلینی و محمد فاضلی ✍️ #علی_میرسپاسی دیشب بخش میزگرد فرهنگی آقای پزشکیان را نگاه کردم و از بد رفتاری صدا و سیما با میهمانهایش غمگین شدم. شاهدی بودم که در دنیای فانتزی یک تئاتر رئالیستی و مهمانی سیاسی رسانه ملی گیر افتاده بودم. انگار که تصویرهای حیرتانگیز فیلم های فدریکو فلینی دارد مقابل چشم من بازسازی میشوند. صحنه پردازی صداوسیما آدم را به یاد دنیای فانتزی فیلم ساتیریکون فلینی می انداخت. خلق ایماژ های پر زرق و برق و استفاده از مراسم مقدس و بازسازی فانتزی گونه آنها در تصویرهای جادویی که تماشاگر را غرق حیرت میکرد. صداوسیما با صحنه پردازی تئاتری ٬استفاده از سمبل ها و نمادهای اسلامی ٬دکوراسیون شبهای بغداد(1)، قرار دادن مجری در بالا و مرکز صحنه، حضور نامزد ریاست جمهوری را بخشی از داستانی بزرگتر و مهم تر از یک کارزار مدنی جلوه داده بود. البته معرفی کوتاه وسردستی پزشکیان و دو مشاورش، معرفی تصویری سه کارشناس فرهنگی که به نظر میرسید مقامات دولتی بودند، امر نارسیسیم سازمانی را به روشنی در معرض عام نهاد. خلاصه اینکه نوعی بازسازی بد سلیقه و بی ذوق از دنیای تصویری فلینی که در این شب یادآور غمناک امر سیاسی در ایران امروز شد. البته حیرت من از دیدن این فانتزی تلخ، دیدن بیان واقعیت ناامیدی ٬مشقت، رنج و درد مردم یعنی زیست سیاست (body-politics) ایران امروز بود. فلینی البته یک فیلمساز بود و بازسازی فانتزی گونه اش از دنیای منحط کلیسا کاری هنرمندانه بود و روایت تصویری هنرمندانه. ولی آنچه من میدیدم ٬اصرار مجری در تذکر دادن به پزشکیان، و پرسش‌های بی ربط به مسائل فرهنگی جناحی ٬شیوه دور از ادب پرسش از پزشکیان توسط یکی از کارشناسان فرهنگی، و در پایان مشاهده بیپروایی و بیشرمانه کارشناس فرهنگی که از اعتراض آقای فاضلی نسبت به اخراج از دانشگاه ٬و قطع میکروفون ایشان و عدم امکان دفاع از خود ٬تصویری روشن اما بسیار زشت و دور از انسانیت و به مضحکه گرفتن حقوق مدنی ایرانیان بود. صحنه نمایش به گونهای چیده شده بود و چنان زشت بود که من از اصرار بی محابای این آقایان در تحقیر دیگران و تحکم کردن به آنها احساس انزجار پیدا کردم. شبی غمناک برای من اما ظاهرا به کام مقامات صدا و سیما بود. آقای پزشکیان گفته بود با کسی سر شاخ نمیشود. آقای فاضلی هم با نیت کنشگری مرزی وارد صحنه شده بود. تصور من هم این بود که میخواهد در مسیر بازگشایی سیاسی کنونی بماند و آب را گلآلود نکند. ذهن من داشت به سوی افکار ناامیدانه و تلخی میرفت که به گونه ناباورانه ای صحنه دچار آتشفشانی غیر قابل کنترل شد. صحنهای پیشبینی نشده ولی دلچسب ٬مثل فیلم زیبای وودی آلن رز ارغوانی قاهره که در آن شخصیت اصلی فیلم به خاطر دختری که هر شب به تماشای فیلم میآید از پرده سینما بیرون میاید و دنیای فانتزی سینما را به هم میزند و شخصیتهای فیلم را بلاتکلیف میگذارد تا با یک انسان دیگری باشد. برخاستن آقای فاضلی از این نمایش از پیش طراحی شده، نشان دادن خشم ٬و پرتاب کردن میکروفون، پایان خوش داستان تحقیرآمیز صدا و سیما را به هم زد. آقای فاضلی ادامه این نمایش را برای خود و میلیونها ایرانی دیگر که مورد تحقیر قرار گرفتهاند، غیر ممکن کرد. پ.ن: اشاره به گروهای نمایشی دوران دبیرستان من است که نامهایی شبیه شبی در دجله یا شبهای بغداد داشتند. درج دیدگاه 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Hammasini ko'rsatish...

📃تغییر بدون پیشران چرا نسل جوان به بازی گرفته نمی‌شود؟ ✍️ نوید رئیسی وضعیت موجود ایران را می‌توان بر اساس سه شاخص وضعیت اقتصادی، سیاسی و نیز اجتماعی صورت‌بندی کرد. از دیدگاه اقتصادی، وضعیت ایران در سال‌های اخیر با نرخ‌های تورم بالا و کاهش شدید قدرت خرید شهروندان مشخص می‌شود. تخمین زده می‌شود که حدود 60 درصد ایرانیان در حدود خط فقر یا زیر آن زندگی می‌کنند و بیش از 80 درصد هزینه‌های مصرف‌کنندگان ایرانی به تامین مایحتاج ضروری اختصاص می‌یابد. گرچه نرخ رشد اقتصادی در سال‌های اخیر توانسته است ارقام مثبت معناداری را ثبت کند اما از دیدگاه اقتصادی، این آمار تنها افزایش در درآمدهای نفتی را منعکس کرده و بنابراین چشم‌اندازی را برای بهبود عرضه نمی‌کند. مشخصه اقتصادی وضعیت موجود نشان می‌دهد که موضوع اقتصاد این قابلیت را دارد که به مسئله محوری و اصلی انتخابات بدل شود. اما لازمه آن این است که سیاستمداران خواهان تغییر به‌طور مشخص بر نقش تحریم‌ها در شکل‌گیری وضعیت موجود و چگونگی مواجهه با آن به‌طور معتبری تاکید کنند. آنچه رای‌دهندگان ایرانی را در 24 خرداد 1392 قانع کرد تا آرای خود را به نفع حسن روحانی به صندوق بریزند این باور بود که تیم وی قادر است با تغییر روند سیاست خارجی، بهبود اقتصادی را نوید دهد. باوری که رویدادهای پس از آن نشان داد، باوری درست بوده است. از دیدگاه سیاسی، ایران امروز با دو ویژگی مشخص می‌شود: اول، استهلاک بدنه کارشناسی و بوروکراسی و تنزل سطح سیاست‌ورزی، و دوم، هزینه بالای به حساب رفته ایجاد حاکمیت یکدست. نمودی از مشخصه اول را می‌توان در کیفیت نامزدهای انتخاباتی، مشاوران اقتصادی ایشان و سطح مناظرات اقتصادی مشاهده کرد. نکته تاسف‌آور آن است که در یکی از خطرناک‌ترین گردنه‌های تاریخی، ایرانیان علاوه بر مسئله اقتصادی ناگزیر با «مسئله ظرفیت» نیز دست به گریبان هستند. بیش از این، ویژگی دوم سیاسی ایران امروز، امکان‌پذیری تغییر را در ذهن شهروندان تیزبین با تردیدهای جدی مواجه می‌کند. آیا با وجود هزینه‌های بالای به حساب رفته، یک تغییر معنادار ممکن است؟ سیاستمدار ایرانی خواهان تغییر، در صورت پیروزی، چه برنامه‌ای برای مواجهه اجتناب‌ناپذیر آتی با ذی‌نفعان سیاسی و اقتصادی وضعیت موجود دارد؟ سومین شاخص تعیین‌کننده وضعیت موجود به شرایط اجتماعی ایران 1403 ناظر است. طبقه متوسط ایران طی دهه اخیر توسط دو تیغه قیچی تحریم‌های اقتصادی و سیاست‌های اقتصادی-اجتماعی دولتی به‌شدت تضعیف شده است. در همین حال، جوانان به عنوان مهم‌ترین نیروی پیشران کشور تقریباً در همه سیاست‌های اجتماعی-اقتصادی به فراموشی سپرده شده‌اند و نه‌تنها خواست‌های ایشان هیچ طنینی در فضای سیاسی ندارد بلکه همواره در معرض سرکوب تیغ قدرت نیز قرار دارند. نسل زد ایرانی برخلاف هم‌نسلان خارجی خود، نه‌تنها دیده نمی‌شود بلکه غالباً وجود و خواست‌هایش انکار هم می‌شود. مشاهده فوق، این پرسش را پیش می‌کشد که چرا سیاستمداران ایرانی خواهان تغییر می‌اندیشند می‌توانند با نادیده انگاشتن خواست‌های جوانان که بخش بزرگی از آن به‌طور قطع با خواست‌های عمومی پدران و مادران ایشان نیز همپوشانی دارد، در انتخابات موفق شوند؟ جوانان در پای صندوق‌های رای حاضر نمی‌شوند مگر آنکه احساس کنند سیاستمداران نماینده سیاسی واقعی خواست‌های آنها هستند. آنچه در مقایسه تصاویر ستادهای انتخاباتی فعلی با خاطرات گذشته بیش از پیش به چشم می‌آید، جای خالی جوانان پرشور و امیدواری است که سرزندگی را فریاد کنند. اعتراض‌های اجتماعی سال 1401 نشان داد که به‌رغم تاکید معمول بر اهمیت اقتصاد، عدم توجه به خواست‌های اجتماعی-سیاسی نیز می‌تواند به ناخشنودی عمیق دامن بزند. در همین حال، این خواست‌ها در صورت ارائه توسط یک نماینده سیاسی معتبر و قابل باور از این قابلیت برخوردار هستند که به امواج انتخاباتی و بیش از آن تحرک اجتماعی شکل دهند. گرچه شواهد نشان می‌دهد که در برخی موارد حمایت پدران و مادران از تصمیم‌های غیراحساسی، تصمیمی عقلانی بوده است، اما تاریخ هیچ‌گاه تغییر را بی‌نیروی جوانی به خود ندیده است. 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
دموکراسی دو معنا در ادبیات کلاسیک دارد... معنای اول دموکراسی، نوعی از حکومت است که بر اساس حق رأی آزاد شهروندان، رقابت دوره‌ای بین احزاب برای اعمال قدرت و تضمین حقوق برابر برای همه شکل می‌گیرد. معنای دوم آن، همان تعریف فلسفی جوامع مدرن است، یعنی جامعه‌ای متشکل از افراد برابر و خودمختار که در انتخاب فعالیت‌ها، عقاید و سبک زندگی‌شان آزادند. گذشته‌ی یک توهم: جُستاری در باب اندیشه‌ی کمونیسم در قرن بیستم فرانسوا فوره 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Hammasini ko'rsatish...
📃 قهرِ قوای قهریه ✍️ #محمدـمختارپور بلأخره یکی پیدا شد که واقعیت را بدون هیچ ملاحظه‌ای بگوید. دکتر مسعود نیلی اقتصاد‌دان و استاد دانشگاه شریف برخلاف بسیاری از جامعه‌شناسان و اقتصاد‌دانان و تحلیلگران و روشنفکران -که سعی دارند برای مشکلات اقتصادی کشور راه‌حل‌های اقتصادی بیابند و همه‌چیز را بر گردن پیرهن عثمان (نئولیبرالیسم و سرمایه‌داری و غیره) بیاندازند- اشاره‌ای مستقیم کرد که تمامی مشکلات اقتصادی ایران بیش و پیش از آنکه اقتصادی باشند، سیاسی‌اند. نیلی در آخرین یادداشت خود در یکی از رسانه‌های رسمی کشور نوشته است: «آنچه بر ما گذشته و ما را به اینجا رسانده، حاصل آن بوده که اقتصاد با همه امکاناتش، شامل منابع انسانی، منابع طبیعی، ظرفیت‌های تولیدی و امکانات زیربنایی، برای دهه‌ها، قربانی مظلوم سیاست بوده است.» بله، این حقیقتی است که توسط بسیاری کتمان شده. حقیقتی که زیر مفاهیم گنگ و مبهم با استدلال‌های بی‌ربط پنهان شد. اکنون نوبت انتخاب زودهنگامی فرارسید که در آن حاکمیت باید هرچه سریع‌تر رییس قوه‌ی مجریه را تعیین کند. قوه‌ای که باید برای دستگاه نقش پیش‌برنده‌ی امور روزمره و عمومی کشور را داشته باشد و از همه مهم‌تر تأمین بودجه کند و در اختیار اهداف و امیال سیاست‌های کلان باشد. مهم نیست که کشور در تحریم است، باید تحت عنوان «مالیات» از جیب مردم برداشت تا کسری‌ها تکمیل شوند و قس علی هذا... ماکس وبر در تعریف خود از دولت بر سه وجه اصلی دولت مدرن تأکید دارد که عبارتند از: قلمرو سرزمینی، انحصار تملک قوه قهریه و مشروعیت. شواهد بسیاری وجود دارد که حاکمیت کنونی فقط وجه انحصار قوه قهریه را داراست؛ چراکه بعد از آبان ۹۸ و اعترضات جنبش زن زندگی آزادی به شکل بی‌سابقه مشروعیتش را از دست داد و از دست رفتن مشروعیت امری بازگشت ناپذیر است. قلمرو سرزمینی‌اش تهدید می‌شود چراکه بزرگ‌ترین شرکایش (چین و روسیه) جزایر سگانه‌ را دیگر متعلق به ایران نمی‌دانند و حاکمیتِ ایران عملاً توان مقابله با چنین سیاست‌هایی را ندارد. حکومت‌های بسیاری در طول تاریخ بوده‌اند که از یک برهه‌ای به بعد صرفاً تبدیل به قوای قهریه شدند و عملاً هیچ کارکرد دیگری نداشتند. به نظر می‌رسد از فردای انتخابات ۱۳۹۶ کسی خیلی ناراحت شد و با جامعه قهر کرد و بساط انتخابات را برچید.... خلاصه این انحصار قوای قهریه می‌کوشد در دل بحران‌ها خود را زنده نگه‌ دارد. به هر قیمتی. حتی به قیمت مهاجرت میلیون‌ها ایرانی، به قیمت ویرانی حوزه‌ی تمدنی ایران و بازگشت ناپذیری تخریب‌های محیط زیستی، به قیمت بی‌ارزشی پول ملی، به قیمت تورم‌های سه رقمی و باقی هزینه‌هایی که خودتان بهتر می‌دانید. شاید یک قوای قهریه‌ی خالی اندکی بیشتر دوام آورد،‌ اما به‌گواه تاریخ این‌همه هزینه برای هر قوایی گران تمام خواهد شد. ‌🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Hammasini ko'rsatish...
​​‌ 🔴 حکم شهرداری برای انجمن جامعه‌شناسی ایران ‌ زاکانی:‌ تخلیه کنید! ‌ ساختمان انجمن جامعه‌شناسی ایران واقع در یوسف‌آباد تهران به دستور شهرداری باید تخلیه شود. به یاد داریم شهرداری چه بر سر خانه اندیشمندان علوم انسانی آورد و حال به سراغ انجمن جامعه‌شناسی رفته تا به هر نحوی که می‌تواند بی‌توجهی خود را به نهاد‌های علمی و فعالیت‌های آموزشی نشان دهد. به نظر می‌‎رسد در شرایط موجود تسهیل‌گری برای نهاد‌های مدنی، امری سیاست‌زده شده‌است. شهرداری تهران به ریاست علیرضا زاکانی در این دوره بار‌ها بی‌توجهی خود را به این نوع از نهاد‌ها نشان داده‌است. فراز با سید حسین سراج‌زاده که مدتی ریاست انجمن جامعه‌شناسی ایران را به عهده داشته، مصاحبه کرده‌است. ‌ 🔻 تخلیه کنید! انجمن جامعه‌شناسی ایران، انجمنی غیرانتفاعی است که در سال ۱۳۷۰ تاسیس شده و در زمینه‌های علمی، پژوهشی، کارشناسی و مشاوره فعالیت می‌کند. دستور تخلیه ساختمان یوسف‌آباد انجمنی علمی با سابقه بیش از ۳۰ سال فعالیت صادر شده است. از سال ۱۳۹۳ یک مرکز آموزش‌های تخصصی با شرکت مخاطبان عام در حوزه مباحث علوم اجتماعی جامعه محور در منطقه یوسف آباد شکل گرفت. شورای شهر وقت در راستای فعالیت‌های جامعه محور و شهروندی طی مصوبه‌ا‌ی ساختمان مذکور را در اختیار انجمن جامعه‌شناسی قرار داد و انجمن نیز این ساختمان را به امکانات آموزشی تجهیز کرد. به عبارتی دیگر این اقدام انجمن در راستای آموزش جامعه محور است که مورد استفاده کسانی قرار می‌گیرد که به دانشگاه نمی‌روند و یا برای توسعه دانش خود به آموزش‌های بیشتر نیازمندند. حتی افراد با شرکت در کلاس‌های این مرکز گواهی دریافت می‌کنند. به نظر می‌رسد سال گذشته از جانب املاک شهرداری منطقه شش برای تخلیه ساختمان یوسف‌آباد اخطار صادر و مکان مذکور واگذار شده‌است. از سوی دیگر شهرداری برای مدیریت شهری اتفاقا به فعالیت این انجمن‌های علمی در حوزه اجتماعی و شهروندی نیازمند است. ‌ 🔻 حذف نهاد‌های مدنی مستقل سمیه توحیدلو جامعه‌شناس در صفحه شخصی ایکس خود نوشته است: «انجمن جامعه‌شناسی ایران، فضایی آموزشی در سطح شهر تهران دارد که امکان برگزاری کلاس خارج از فضای دانشگاه را به ما همیشه داده، زیرا وظیفه این نهاد مدنی فرادانشگاهی‌است. ۱۰ سال است آموزش‌های تخصصی این مجموعه در آن‌جا برگزار می‌شده و دسترس‌پذیری آموزش رایگان یا با حداقل شهریه ممکن بوده است. مصوبه شورای شهر پیشین برای اماکن شهرداری را هم داشته است. شهرداری بدون اطلاع شورای فعلی اقدام به پس گرفتن قضایی این مجموعه کرده است. کاری که برای خانه اندیشمندان یکبار تکرار شد. مقابله و حذف نهاد‌های مدنی مستقل که فعالیتشان نه سیاسی که تخصصی و اجتماعی است؛ نشان از دشمنی آشکار این نگرش با علوم اجتماعی و انسانی‌است. این درحالیست که وظیفه نهاد‌های شهری کمک به توسعه این مجموعه‌ها است». ‌
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
نوام چامسکی درگذشت 🔹نوام چامسکی زبان‌شناس، فیلسوف، دانشمند علوم شناختی، مورخ، منتقد اجتماعی و فعال سیاسی آمریکایی در سن ۹۷ سالگی درگذشت. 🔹او نویسنده بیش از ۱۵۰ کتاب در موضوعات مختلف مانند زبان‌شناسی، جنگ، سیاست و رسانه‌های جمعی بود.
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
توده، پیوسته آمادهٔ تن‌سپردن به سلطهٔ قدرتی است بی‌پایان، و به گفتهٔ لوبون تشنهٔ فرمان‌برداری است. زیگموند فروید
Hammasini ko'rsatish...
تئوری و پراکسیس انتخابات شهریار خسروی، خرداد ۱۴۰۳ نقدونظر @shahriarkhosravii
Hammasini ko'rsatish...
70.09 MB
📝در باره‌ی بُتِ نو [بخش اول] ✍️ #فردریش_نیچه هنوز در جاهایی مردمان و رمگانی وجود دارند. اما نه این‌جا نزدِ ما، برادران، نزدِ ما دولت‌ها وجود دارند. دولت؟ دولت چیست؟ پس خوب گوش کنید تا سخن‌ام را در باره‌ی مرگِ مردمان به شما بگویم. سردترینِ هیولاهای سرد دولت نام دارد و به سردی دروغ می‌گوید؛ و این دروغ از دهانش بیرون می‌خزد که: « من، دولت، خودِ مردم‌ ام». این دروغ است! آفرینش‌گران بودند که مردمان را آفریدند، و ایمان و عشقی برفرازِ آن‌ها آویختند: و بدین‌سان به زندگی خدمت کردند. اما ویران‌گران‌اند آنانی که بر سر راهِ خیلِ بی‌شمار دام می‌گسترند و نام‌اش را دولت می‌گذارند: اینان یک دشنه و صد سودا بر فرازِ سرشان می‌آویزند. آن‌جا هم که هنوز مردمی وجود دارند از کارِ دولت هیچ سر در نمی‌آورند و از آن چون چشمِ بد و کاری خلاف رسوم و حقوق بیزارند. نشانه‌ای که به شما می‌دهم این است: هر مردمی به زبان خویش از خیر و شر می‌گویند: همسایه‌شان این زبان را نمی‌فهمد. آن مردم این زبان را برای رسوم و حقوقِ خویش ساخته‌اند. اما دولت به همه‌ی زبان‌های خیر و شر دروغ می‌گوید؛ و هرچه بگوید دروغ است و هرچه دارد دزدی است. همه چیزش دروغین است؛ با دندان‌هایی که دزدیده است گاز می‌گیرد. این تیره‌دل اندرونه‌اش نیز دروغین است. مخلوط و مغشوش کردنِ زبان‌های خیر و شر: این را نیز چون نشانه‌ی دولت به شما می‌دهم. براستی که این نشانه حاکی از خواستِ مرگ است! فراخوان به واعظانِ مرگ است! خیلِ بی‌شماران زاده می‌شوند. دولت را برای زایدان ساخته‌اند! ببینید دولت چگونه این زایدان را به سوی خود جلب می‌کند! چگونه آن‌ها را می‌بلعد، می‌جود و نشخوارشان می‌کند! « بر روی زمین چیزی بزرگ‌تر از من وجود ندارد: من ام آن انگشتِ نظم‌آفرین خدا»، هیولا چنین می‌غرد. و تنها درازگوشان و کوته‌بینان نیستند که در برابرش به زانو می‌افتند! آه ای روح‌های بزرگ، افسوس که دولت دروغ‌های تیره‌گونش را پچ‌پچ‌کنان در گوش شما نیز می‌خواند! افسوس که او حضورِ دل‌های غنی را که خواهانِ بذل و بخشش از وجودِ خویش‌اند حدس می‌زند! آری، او حضور شما را حدس می‌زند، شما پیروزشدگان بر خدای کهن را! شما از نبرد خسته شدید و اکنون خستگی‌تان به بتِ نو خدمت می‌کند! بتِ نو دوست دارد قهرمانان و نکونامان را گردِ خود آورد. این هیولای سرد دوست دارد خود را با آفتابِ وجدان‌های آسوده گرم کند. بتِ نو به شما همه‌چیز خواهد داد، به شرطی که او را بستایید: پس درخششِ فضایل و نگاهِ مغرورِ چشمان‌تان را می‌خرد! چنین گفت زرتشت با ترجمه‌ای از بهروز صفدری 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Hammasini ko'rsatish...
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.