✍️ محسن جلالپور
9 686
Obunachilar
-27124 soatlar
-3317 kunlar
-80430 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
درباره انتخابات(1)
سیاستمداران خالیبند
حتما شنیدهاید که میگویند «طرف خالی بسته» یا شنیدهاید که میگویند «طرف خالیبند است». شاید هم در میان دوستان خود «رفیق خالیبند» داشته باشید؛ چنان که این روزها با «سیاستمداران خالیبند» طرف هستیم که به دوربین زل میزنند و وعدههای دروغین میدهند.
در شرایطی که دولت به دلیل تنگنای مالی، قادر به تأمین حداقلهای جامعه و حقوق کارکنان خود نیست، برخی نامزدها با سادهسازی مسائل، وعدههای عجیب و غریبی میدهند که در میان اقتصاددانان به «وعدههای پوپولیستی» معروف است. یکی درباره رساندن گوشت به منازل سخن میگوید و دیگری وعده اعطای زمین رایگان میدهد و دیگری قول میدهد به محض اینکه رئیسجمهور شود، فیلترینگ را بر میدارد.
درمان دولتی، زمین رایگان، یارانه طلا، کاهش قیمت بنزین، ، آموزش و پروروش دولتی، شاغل کردن یکی از اعضای خانواده، خانهدار کردن کارگران و...همه این وعدهها خالیبندی است، چون شرایط مالی دولت به گونهای نیست که کسی بتواند این وعدهها را اجرایی کند. اگر هم یکی از این وعدهها اجرایی شود، اطمینان داشته باشید ده برابر خیری که قرار است برساند، به شکل دیگری از جیب من و شما برداشت میشود.
اما اصطلاح خالیبندی از کجا به ادبیات ما راه پیدا کرده و چه معنایی دارد؟
میگویند در تنگنای مالی عصر رضا شاه، بعضی از پاسبانها، اسلحه بدون گلوله یا فقط غلاف خالی اسلحه را به کمر میبستند. مردم که این موضوع را متوجه شده بودند، به طنز میگفتند؛ طرف «خالی بسته» به این معنی که آن پاسبان، اسلحه بدون گلوله دارد یا اصلاً اسلحه ندارد. خالی بستن پاسبانها در ابتدای قرن، بهترین توصیف برای برخی سیاستمداران در عصر تنگنای مالی دولت است. به این معنی که برخی نامزدهای این دوره، همان کاری را میکنند که پاسبانهای عصر رضاشاه میکردند؛ یعنی خالی میبندند.
سالهای طولانی است که جامعه ایران با بهت و حیرت شاهد طرح وعدههای عجیب و غریب از سوی سیاستمداران است. وعدههایی که از نظر علم اقتصاد شدنی نیست و اگر هم باشد هزینه سنگینی به کل جامعه تحمیل میکند. بسیاری از نامزدها در دوره انتخابات وعدههایی میدهند که کاربرد این وعدهها بیشتر در همان دوره نامزدی است و بیشتر برای کسب رای است. خود کاندیداها هم متوجه هستند که بسیاری از وعدههای آنها امکانپذیر نیست. اما این وعدهها را صرفاً با هدف جذب مردم میدهند. مسلماً بسیاری از افرادی که در ایام انتخابات و در جریان تبلیغات در حال طرح کردن وعدههای غیرعقلانی و ناممکن هستند، خودشان هم از اینکه وعدههایشان واقعاً انجامپذیر است یا نه، آگاه هستند و به احتمال قوی اگر به قدرت برسند، هیچگاه به این وعدهها عمل نخواهند کرد. امیدوارم جامعه ایران به حدی از بلوغ رسیده باشد که به این وعدهها توجهی نشان ندهد.
☑️محسن جلالپور
@mohsenjalalpour
👍 83🤔 4😁 2
حکمرانی گنجشک روزی
آدم که به سخنان نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری گوش میکند یا مناظرههای تلویزیونی را میبیند، از این حجم بیتفاوتی نسبت به «چشمانداز» و «توسعه» کشور حیرتزده میشود. این چه انتخاباتی است که «آینده» در آن جایی ندارد و جوانان در آن نقش فعالی ندارند؟
ما کرمانیها به آدمهایی که توان ذخیره کردن برای آینده را ندارند و روزیشان را در لحظه میخورند، «گنجشک روزی» میگوییم و مرور اظهارنظرهای شش نامزد انتخابات به یادمان میآورد که حکمرانی ما «گنجشک روزی» شدهاست.
شاید اشتباه کنم اما نشنیدم که یکی از نامزدها درباره محیطزیست برنامهای ارائه دهد. ندیدم که یکی از آن شش نفر درباره آزادی سخن بگوید. آیا کسی به طور قاطع به اقتصاد دستوری نه گفت؟ آیا کسی قول داد که اگر رئیسجمهور شود، در زندگی و کسبوکارمان دخالت نکند؟
به نظر میرسد طراحان مناظرهها و نامزدهای انتخابات و همه کسانی که این بازی را چیدهاند، تصوری درباره چشمانداز کشور و آینده جمعیت جوان ندارند و به طور مشخص، مفهومی به نام توسعه در ذهنشان جایی ندارد و جای تعجب بیشتر است که نامزدهای انتخابات حتی برای جلب رأی هم سراغ جوانان نرفتهاند.
در اغلب انتخابات گذشته، جوانان نقش پیشران را داشتهاند اما در حال حاضر نسل جوان مشاهدهگر تحولات است و انگیزه جدی برای مشارکت در انتخابات ندارد. برخی این بیعلاقگی را ناشی از تنبلی و بیخیالی نسلهای جوان میدانند که قطعا برداشتی خطاست اما برخی معتقدند ریشه بیانگیزگی نسل جوان، نبودن چشمانداز برای توسعه کشور است. قاعدتا جوانانی که آینده را متعلق به خود میدانند، حاضرند برای بهتر شدن آن حتی از جان و مال خود هزینه کنند، چنانکه بسیاری از جوانان غیور حاضر شدند برای فردای بهتر ایران از جان خود بگذرند و در جنگ تحمیلی شهید شوند. اما واقعیت این است که در حال حاضر جوانان در منوی سیاستمداران، چیزی درباره فردای بهتر و آینده روشن کشور نمیبینند که آنها را برای مشارکت ترغیب کند.
☑️محسن جلالپور
@mohsenjalalpour
👍 91🤔 2😢 2👎 1
مجلس یازدهم چه میراثی به جا گذاشت؟
مجلس یازدهم که یکی از ضعیفترین مجالس در زمینه سیاستگذاری اقتصادی بود، با همه حواشیهایش به پایان رسید. سانحه سقوط بالگرد آقای رئیسی و همراهان در 30 اردیبهشت باعث شد که پایان مجلس یازدهم در 30 خرداد 1403 به چشم نیاید. مجلسی که در سکوت خبری به پایان دوره خود رسید، قطعا یکی از سیاسیترین مجالس تاریخ پارلمان در ایران بود. اکثریت قوانینی که در این مجلس به تصویب رسید، به سود گروههای ذینفع و گروههای سیاسی تمام شد و حتی میتوان گفت مجلس یازدهم کمترین مصوبات را به سود مردم داشت. شاید هیچکدام از ما یادمان نباشد که این مجلس آخرین بار چه زمانی مصوبهای به سود مردم داشته است. در مقابل فهرستی طولانی از مصوبات در ذهن ماست که هر روز آثار آن را بر زندگی و کسبوکارمان احساس میکنیم.
تلاش برای تأمین منافع گروههای سیاسی ویژگی این مجلس بود، همچنین در این مجلس افراد متخصص و مستقل کمتر حضور داشتند. این مجلس چهره ملی کم داشت و اغلب تصمیمهای آن پراکنده و تقویت کننده رانت و فساد بود.
لوایح بودجه که توسط نمایندگان مجلس یازدهم به تصویب رسید، بحرانهای اقتصاد را تشدید و تورم و رکود بیشتر را به مردم تحمیل کرد. همه این ویژگیها درباره مجلس فعلی هم صدق میکند و دور از ذهن نیست که مجلس دوازدهم کپی برابر اصل مجلس یازدهم باشد. چون مجلس فعلی هم حال و هوای توسعهطلبی ندارد، بسیار سیاسی است و برخی نمایندگان آن حداقل آرای مردمی را با زحمت زیاد کسب کردهاند.
مسیر اثرگذاری
نمایندگان مجلس یازدهم از دو مسیر روی زندگی و کسب و کارمان اثر گذاشتند؛ مسیر اول فعالیتها و جهتگیریهای سیاسی آنها بود و مسیر دوم، قوانینی که به تصویب این نمایندگان رسید. هنوز نطقهای سیاسی برخی نمایندگان این مجلس در گوشمان صدا میکند که علیه برجام و در دفاع از تحریمهای ظالمانه انجام شد. هنوز موضعگیریهای پوپولیستی برخی نمایندگان این مجلس را در هنگام تصویب لوایح بودجه از یاد نبردهایم و هنوز از یادمان نرفته که نام برخی نمایندگان این مجلس در چه بده-بستانهایی مطرح شد. به عنوان نمونه میتوان به ماجرای خودروهای شاسی بلند اشاره کرده که اعتبار خیلی از نمایندگان این دوره را زیر سوال برد.
همچنین در این مجلس تصمیمهایی گرفته شد که مسیر اقتصاد کشور را منحرف کرد که حتی اگر همین امروز هم آن تصمیمها لغو شوند، آثاری که به جا گذاشتند تا نسلهای آینده هم ادامه خواهد داشت. به طور مثال یکی از بدترین مصوبات این مجلس«قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» بود که مانع از تجدید حیات برجام شد و تحریمهای شدیدتری برای جامعه ایران به ارمغان آورد. یکی دیگر از یادگاهای زیانبار این مجلس، « طرح صیانت از فضای مجازی» بود که مسیر رشد بنگاههای نوآور را مسدود کرد. «نسخ قانون تغییر ساعت رسمی کشور» هم یکی دیگر از مصوبات زیانبار این مجلس بود. همچنین نمایندگان این مجلس به جای اینکه در بودجههای سالانه، مخارج دولت و نهادی غیر اقتصادی و شرکای سیاسی را کم کنند تا کسری بودجه جبران شود، از طریق فشارهای مالیاتی، سفرههای مردم را کوچک کردند و طبقه متوسط را فقیر کردند.
همه میدانیم که اقتصاد ایران بیش از هرزمان دیگری به منطقه بحران نزدیک شده است. هرکدام از ابربحرانهای موجود برای زمینگیر کردن اقتصادی در حدو اندازه اقتصاد ایران میتواند کافی باشد. مسائل اقتصادی ما حل نشده و از سالهای دور هم چنان لاینحل باقی مانده است. انباشت مسائل حل نشده در حوزه اقتصاد، به طور قطع عواقب اجتماعی و سیاسی خواهد داشت. اکنون که مجلس پوست انداخته و دولتی دیگر در حال استقرار است، فرصت بسیار خوبی برای اصلاح مسیر به وجود آمده است. آیا از این فرصت بهره لازم برده میشود؟
☑️محسن جلالپور
@mohsenjalalpour
👍 83😢 10👎 3😁 1
Repost from ✍️ محسن جلالپور
نقش عسگرگاریچی در مشروطه
ماجرای «عسگر گاریچی» یکی از معروفترین مصداقهای پدیده بیدولتی در ایران معاصر است.
در روزهای ملتهب منتهی به انقلاب مشروطه ماجرای «عسگر گاریچی» به یک جنجال بزرگ تبدیل شد. او یکی از گاراژداران معروف آن دوره بود که انحصار حمل کالا و مسافر از تهران به قم و برعکس را برعهده داشت. مردم نه از کیفیت کارش راضی بودند و نه از اخلاق و رفتارش. چون انحصار داشت قیمتها را به دلخواه خودش بالا میبرد و چون کسی جلودارش نبود، با مسافران بد برخورد میکرد.
یک بار در حال مستی به زنی معترض شد و بیحرمتی کرد. از میان مسافران به غیرت پیرمردی برخورد و اعتراض کرد. عسگرگاریچی آنقدر کتکش زد که از حال رفت. بعد هم ریش پیرمرد را قیچی کرد و به باد سپرد. خبر این رفتار وحشیانه در شهر پیچید و مردم را به شدت معترض کرد. در نهایت شکایت به روحانیون سرشناس قم و تهران رسید. با ورود روحانیت به این موج اعتراضآمیز، مسأله ابعاد ملی یافت و در نهایت به عنوان یکی از مطالبات اصلی معترضان مشروطه خواه مطرح شد.
صحنه سیاست و اقتصاد ایران دست کم در یک قرن گذشته هرگز از وجود عسگرگاریچیها پاک نشده. گاریچیها گاهی در مقام سیاستمدار و گاهی در پوستین فعال اقتصادی حتی بدتر از عسگر گاریچی جنبش مشروطه با مردم برخورد کردهاند.
ترکیب سیاستمدار فاسد و بخش خصوصی رانتخوار در 50 سال گذشته هزاران تیولدار بدتر از عسگر گاریچی تحویل جامعه ما داده است.
راه حل پاکیزه شدن جامعه از وجود عسگرگاریچیها دفاع از حاکمیت قانون و احترام به منتخبان واقعی مردم و گذار به اقتصادآزاد است.
☑️محسن جلالپور
@mohsenjalalpour
👍 116😢 4👎 1
مرثیهای بر تجارت
🔹 اگر همین امروز مصوبه «منع واردات و صادرات توسط تجار بخشخصوصی» ابلاغ شود، تعجب نمیکنم. دیواری که بر پایه بدبینی به تجارت آزاد و بخشخصوصی شکل گرفته، تا هرجای آسمان که بالا برود، کج و معوج خواهد رفت. اخیرا وزارت صنعت، معدن و تجارت مصوبه جدیدی را ابلاغ کرده است که بر اساس آن امکان ثبت سفارش جدید صرفا برای آن دسته از واحدهای تولیدی که برنامه تولید خود را در بخش تجارت داخلی ثبت کرده باشند، امکانپذیر خواهد بود. برنامه تولید هم حتما باید به تایید سازمان صنعت، معدن و تجارت استان و دفتر تخصصی مربوطه رسیده باشد.
بر اساس این مصوبه به شرکتهای بازرگانی ارزی داده نمیشود و این شرکتها نمیتوانند ثبت سفارش کنند.این مصوبه که در سالگرد تصویب لایحه دولتی شدن بازرگانی خارجی تدوین و ابلاغ شده، به منزله شلیک تیر خلاص به پیشانی تجارت آزاد است.
🔹42 سال پیش در واپسین روزهای اردیبهشت 1361 مجلس شورای اسلامی لایحه «دولتی کردن بازرگانی خارجی» را تصویب کرد. دولتی شدن بازرگانی خارجی، ماموریتی بود که اصل 44 قانون اساسی روی دوش مجلس و دولت گذاشت.
این لایحه دولت را مکلف میکرد تجارت خارجی را تحت کنترل کامل خود درآورد که بر اساس آن دولت به یک بنگاه تجاری با اختیارات انحصاری تبدیل میشد که تجار بخش خصوصی موظف بودند صادرات خود را به این بنگاه انحصاری بفروشند و کالاهای مورد نیاز خود را از آن بخرند. قیمت کالاهای صادراتی و وارداتی را نیز دولت مشخص میکرد و خود از طریق مراکزی که دایر کرده بود، کار توزیع کالاهای وارداتی را هم بر عهده میگرفت.
اعضای کمیسیون بازرگانی در بیانیهای که منتشر شد، بر این نکته تأکید کردند که «انقلاب اسلامی ما انقلابی است ضداستبدادی و ضد استعماری و یکی از هدفهای عمده این انقلاب، استقلال کشور در ابعاد مختلف است. بنابراین برای از بین بردن تمام راههایی که استعمار از آن راهها وارد این کشور میشده و تمامی روزنههایی که ممکن است در آینده وارد این کشور شود باید همه این راهها را مسدود کرد و یکی از این راهها، تجارت است.»
در بیانیه آمده بود:«چون اسلام به هیچ وجه به ما اجازه نمیدهد که سلطه کفار را بپذیریم و صریحاً قرآن میفرماید «لم یجعل الله للکافرین علی المسلمین سبیلا» و چون بازرگانی طریق سلطه کفار بر مسلمین در گذشته بوده، باید این کانال را مسدود کنیم.»
همچنین در بیانیه به منفتطلبی تجار اشاره شده است:«تجارت آزاد باعث رکود اقتصادی در داخل کشور و باعث عدم رشد تولید داخلی میشود. بااین بیان که چون تاجر تنها به سود میاندیشد، نه به منافع کلی جامعه و از جانبی دیگر کشورهای اجنبی از حیث صنعت از ما پیشرفتهتر هستند و کالایی را که آنها تولید میکنند هم مرغوبتر است و هم ارزانتر. وقتی این کالای اجنبی وارد کشور میشود کشور همچنان محتاج به کالای خارجی باقی میماند و هرگز به استقلال و خودکفایی اقتصادی نمیرسد، از جانب دیگر چون ما قدرت نگهداری و تعمیر صنایع خارجی را نداریم و خودمان هم نمیتوانیم صنعتگر باشیم، وقتی که کالا و صنعت از خارج میآید، ناچار میشویم از مستشاران تکنوکراتهای خارجی استفاده کنیم و گذشته تلخمان مملو است از خیانتهای این میهمانهای نامیمون که تازه بقول معروف پف آخر را هم به ما یاد ندادهاند و نخواهند داد.»
🔹نمایندگان عضو کمیسیون ویژه بررسی لایحه تجارت خارجی در نهایت 9 دلیل برای اهمیت دولتی شدن بازرگانی خارجی برشمردند:
1- عدم تأمین نیازهای واقعی جامعه، چون تاجر به سود میاندیشد نه چیز دیگر
۲- کم و زیاد شدن کالا در جامعه یا حرکت به اصطلاح سینوسی
۳- ورود کالاهای غیر ضروری
۴- ناآشنایی تجار با منابع متعدد کالا در خارج
۵- تعداد خریدار در بازارهای جهانی
۶- تنوع کالا
۷- انتقال تورم جهانی به داخل کشور
8- کمک به واسطه گری
9- فروش ارز از طریق صادرات
بند و بستهای جدید
🔹تاجر ایرانی سالهاست با چنین فضای پر از تناقضی مواجه است و در عین حال با تحریمهای سنگین هم دست و پنجه نرم میکند. سیاستمداران از همان ابتدای انقلاب انگشت اتهام را به سوی تجار گرفتهاند و رسما همه گرفتاریهای اقتصاد کشور را گردن تجارت خارجی میاندازند. احساس میکنم جریان ممتدی وجود دارد که از ابتدای انقلاب گلوی تجارت خارجی را گرفته و رها نمیکند. شاید برای رفتارهای رادیکال ابتدای انقلاب بتوانیم توجیهی پیدا کنیم اما تصمیمهای این روزها واقعا آدم را به شک میاندازد. سالها از وقوع انقلاب اسلامی میگذرد و مردم از نظام حکمرانی انتظار پختگی در سیاستگذاریهای اقتصادی دارند. اقتصاد ایران از بیکاری، تورم بالا، نااطمینانی، توقف سرمایهگذاری و ناترازی در نظام بانکی و... رنج میبرد اما عدهای حواس سیاستگذاران را به مسائلی جلب میکنند که بر عمق بحرانهای موجود میافزاید.
☑️ محسن جلال پور
@mohsenjalalpour
👍 109😢 14
ممنوعیت واردات چگونه قاچاق را تشدید کرد؟
🔹 تحریمهای اقتصادی عواقب زیانباری دارند اما نتایج سیاستهای محدودکنندهای که به بهانه مبارزه با تحریمها اعمال میشوند، از تحریمها هم بدترند. جامعه ایران میان این دو عامل فشار گرفتار شده و تاوان سختی بابت از بین رفتن زمینههای تجارت آزاد میپردازد.
به طور مشخص از زمانی که آمریکا برجام را از حیز انتفاع خارج کرد، دولت وقت تصمیم گرفت با هدف مدیریت منابع ارزی و حمایت از تولید داخل، واردات برخی کالا را ممنوع کند. اکنون که پنج سال از این تصمیم اشتباه میگذرد، ارزیابی اقتصاددانان این است که قاچاق کالاهای ممنوعه دست کم 20 درصد افزایش یافته است.
🔹پس بیدلیل نیست که این روزها هرجایی که میرویم، نشانههای واضحی از کالای قاچاق میبینیم. اغلب کفش و لباسی که مردم میپوشند، قاچاق است. شمار زیادی از تلویزیونهای موجود در بازار، منشأ قاچاق دارد. یخچال و کولر گازی منازل هم، اغلب قاچاقی وارد کشور شدهاند. دامنه کالاهای قاچاق که زمانی شامل کالاهای لوکس میشد، اکنون به کالاهای مصرفی و حتی مواد اولیه هم تعمیم پیدا کرده است.
البته ما همچنان قدردان قاچاقچیان هستیم که لوازم خانگی، پوشاک، کفش، لوازم برقی و روشنایی و خیلی از کالاهای دیگر را به وفور و با قیمتهای نسبتاً ارزان در بازارها عرضه میکنند و اجازه نمیدهند کمبود کالا را احساس کنیم اما باید در نظر داشته باشیم که تداوم این وضعیت به تخریب کامل پایهها و بنیادهای اقتصاد کشور ختم میشود. همچنین باید توجه داشت که وقتی گروههای قاچاق(مواد مخدر و کالا) در منطقهای قدرت میگیرند، فساد در آن منطقه از پایینترین ردههای نظام اداری تا بالاترین ردهها شیوع پیدا میکند.
🔹 این وضعیت آشفته، کشورهای همسایه را تبدیل به بهشت تجارت کرده است. این کشورها که برای سالهای طولانی برای تأمین نیازهای خود به محصولات ایرانی وابسته بودند، اکنون از مواهب تجارت آزاد بهره میبرند و بنادر بزرگ تجاری آنها جای بنادر ما را در تجارت منطقهای و جهانی گرفته است و در نهایت اینکه آنقدر کرامت ما تنزل کرده که کشورهای همسایه تصور میکنند هر کالایی را که به دردشان نمیخورد یا با استانداردهایشان مطابقت ندارد باید وارد بازار ایران کنند.
🔹 ایران با 15 کشور مرز مشترک دارد و شبکه گستردهای از مبادلات میان تجار خردهپای ایرانی و تجار کشورهای همسایه در جریان است. اگر ذهنیت سیاسی دولت را از این مقوله کنار بگذاریم، قاچاق همان تجارت آزاد است با هزینه بسیار سنگینی که دولتها برایش ایجاد کردهاند و تفاوتش با تجارت از مسیر گمرک، در هزینه بالای مبادله آن است. با وجود این یکی از دلایلی که اقتصاد ایران گرفتار قحطی و کمبود کالا نشده، وجود بازارهای شکلگرفته در مرزهای کشور است. اما این وضعیت، روی بدی هم دارد و بنا به دلایل زیادی دودش به چشم جامعه ایران میرود.
🔹 یکی از مهمترین نگرانیها این است که کالای قاچاق ضمانتی ندارد و در صورت بروز مشکل، هیچکس پاسخگوی مشتری نیست. علاوه بر این، خرید کالای قاچاق ریسک زیادی دارد و ممکن است زیان مالی سنگینی به خریداران تحمیل شود. همه اینها به کنار، کالای موجود در بازار قاچاق میتواند کالای غیراستاندارد یا مرجوعی از دیگر بازارها یا حتی کالای موسوم به «ریفربیشد» باشد که در هر صورت به زیان مصرفکننده ایرانی منجر میشود. جز این، بازار ایران در حال تبدیل شدن به بزرگترین بازار کهنهفروشان جهان است. قطعات دست دوم خودرو، کفش و پوشاک مستعمل و تکنولوژیهای آلاینده و پرمصرف به آسانی وارد کشور میشوند و به وفور در همه بازارها در دسترس قرار میگیرند.
🔹نتیجه سالها سیاستگذاری غلط در مواجهه با تحریمهای غرب، ایران را به بزرگترین بازار کالای قاچاق، بزرگترین بازار کالای مستعمل و یکی از سهلگیرترین بازارها برای فروش مواد غذایی آلوده تبدیل کرده است. از اینها بدتر اینکه تجارت آزاد در کشور ما تضعیف شده و رونق تجارت غیررسمی و غیرقانونی را به دنبال داشته است. تداوم این روند همچنین باعث تخریب زیرساختهای تجاری کشور شده و نهادها و قواعدی که شکلگیری آنها دههها طول کشیده بود، در حال از بین رفتن است. نهادها و قواعدی که اگر بیش از این تخریب شوند، ترمیم و مرمتشان دیگر ممکن نیست. این موضوع یک مسأله امنیت ملی است و واقعا جای تعجب دارد که چطور به آن توجه کافی صورت نگرفته است.
☑️ محسن جلال پور
@mohsenjalalpour
👍 71🤔 2👎 1😢 1
«سه» کار کردن اقتصاد
وقتی موتور خودرو «ریپ» میزند، تعمیرکاران میگویند؛ موتور «سه» کار میکند. به این معنی که یکی از سیلندرهای خودرو به هر دلیلی از کار افتاده است. وقتی یک یا دو سیلندر از کار میافتد، خودرو نمیتواند به درستی حرکت کند و باید خودرو را به تعمیرگاه برد.
هر اقتصادی برای رشد به شش سیلندر قوی نیاز دارد؛ حکمرانی خوب، سیاست داخلی دور از تنش، سیاست اقتصادی باثبات، روابط خارجی بدون تنش، نظام تأمین مالی کارآمد و بخشخصوصی باانگیزه.
در این نوشته کوتاه، وضعیت شش سیلندر اقتصاد ایران را برای تحرک بخشیدن به اقتصاد کشور بررسی میکنیم.
🔹نخستین سیلندر، حکمرانی خوب است که عیار آن در احترام به حقوق مالکیت، سطح پایین فساد، حفاظت از منافع اکثریت و برنامهریزی برای توسعه خلاصه میشود و برادری نظام حکمرانی خوب، زمانی ثابت میشود که منابع عمومی را برای منافع عمومی مصرف کند. یکی از بزرگترین مشکلات اقتصاد ایران، نمره پایین نظام حکمرانی در شاخصهای مورد اشاره است.
🔹 دومین پیشران مورد نیاز برای تحرک اقتصاد، سیاست داخلی معطوف به رشد است که شامل مجموعه سازوکارهایی میشود که زمینه بازی برابر و رقابت عادلانه را برای آحاد جامعه فراهم میکند. سیاست داخلی خوب به دنبال حاکمیت قانون است و از تنشهای غیر ضروری دوری میکند تا بستر مناسب برای رونق کسبوکار و تشویق سرمایهگذاری پدید آید. گمان نمیکنم ناظری پیدا شود که به این پیشران، نمره قبولی بدهد.
🔹اما هیچ اقتصادی رشد نمیکند مگر اینکه سیاستهای اقتصادی معطوف به آن، ثبات داشته باشد و آحاد اقتصادی قادر به پیشبینی متغیرهای اصلی آن باشند. در حال حاضر وجود تورم بالای 40 درصد و دشواری پایین آوردن آن بهدلیل موانع ساختاری و نفوذ ذینفعان، محیط اقتصادکلان را بیثبات کرده است. به میزانی که اقتصاد به ثبات و پایداری نزدیک شود و محیط کسب و کار مساعد باشد، انگیزه برای سرمایهگذاری بلندمدت و تولید و ایجاد ارزش افزوده افزایش مییابد و به میزانی که اقتصاد در ورطه بیثباتی و تورم بالا گرفتار شود، انگیزه سرمایهگذاری و کارآفرینی از بین میرود. در حال حاضر تورم باعث شده نرخ بازده حاصل از نگهداری داراییها، بیش از بازده حاصل از ایجاد ارزش افزوده باشد. در چنین اقتصادی، انگیزه برای تملک انواع دارایی، عاقلانهتر از تولید و کارآفرینی با همه گرفتاریهایش است.
🔹چهارمین پیشران اقتصاد برای رشد، روابط خارجی بدون تنش است. همه ما در سالهای پرتلاطم گذشته به تجربه دریافتهایم که دهها تصمیم نهادهای اقتصادی برای جلوگیری از شوکهای اقتصادی نمیتواند به اندازه یک تصمیم وزارت امورخارجه برای بهبود اقتصاد مفید باشد. به همین دلیل از نظر اقتصاددانان، تنشزدایی از روابط خارجی شرط لازم برای توسعه و پیشرفت است. در دنیای امروز هیچ کشوری را نمیتوانیم مثال بزنیم که بدون تنشزدایی از روابط خارجی به رشد مستمر و توسعه پایدار دست پیدا کرده باشد اما سالهای طولانی است که از این اجاق خاموش، آبی برای اقتصاد ایران گرم نمیشود.
🔹 نظام تأمین مالی کارآمد هم که دسترسی کارآفرینان و بنگاههای اقتصادی را به منابع مالی مورد نیاز برای تولید فراهم میکند، یکی از پیشرانهای رشد اقتصاد است. در حال حاضر بنگاههای تولیدی ما اغلب با تنگنای مالی مواجه هستند و مساله تامین مالی به ویژه سرمایه در گردش همواره یکی از محدودیتها و موانع جدی تولید تلقی میشود. بزرگترین مشکل برای تأمین مالی بخش تولید، از بین رفتن انگیزه سرمایهگذاری است. در اثر ناامن شدن محیط اقتصاد کلان، انگیزه سوداگری در بازارها تشدید شده که نتیجهاش کاهش انگیزه برای سرمایهگذاری بلندمدت است. حاشیه سود تولید هم بهشدت پایین آمده و در مقابل بر جذابیت سوداگری و واسطهگری افزوده شده و در نتیجه انگیزه سرمایهگذاری در تولید از بین رفته است. بنگاه ایرانی زمین بازی بسیار ناهمواری پیش رو دارد و باید با نااطمینانی و مشکلاتی مانند فضای غیررقابتی، انحصار، قیمتگذاری دولتی و خطاهای سیاستگذاری مواجه شود که مجموع این شرایط، موجب کاهش انگیزه سرمایهگذاری جدید و خروج بنگاهها از چرخه تولید شده است.
🔹 نتیجه تصمیمهای آگاهانه و ناآگاهانه سیاستمداران در از کار انداختن سیلندرهای اقتصاد، کاهش تولید و کاهش ظرفیتهای بالقوه اقتصادی کشور است. بنگاههای بخش خصوصی موتور اصلی تحرک اقتصاد و ایجاد شغل هستند اما بنا به دلایلی که اشاره شد، از کار افتادهاند. دوام و بقای یک کشور نیازمند رشد اقتصاد است و اگر سیلندرهای اقتصاد به درستی کار نکنند، رشدی اتفاق نمیافتد.
نتیجه اینکه موتور بخشخصوصی در ایران از حرکت باز مانده و رشدی که سیاستمداران به آن دلخوش کردهاند، رشد اقتصاد دولتی است؛ اقتصادی که با نفت میسوزد و مواهبش نصیب دولت میشود اما دودش به چشم مردم میرود.
☑️ محسن جلال پور
@mohsenjalalpour
👍 81😢 4🤔 2
Repost from کرمان مصور
صبر کرمانی
شکی نیست که منابع و مواهب کرمان نسبت به آنچه در سایر استانها وجود دارد محدودتر است. برخلاف آنچه میگویند؛ کرمان جز انواع کانی، منابع دیگری ندارد و آنچه وجود دارد از ظرفیتهای محدود استان بهرهبرداری شده است. کرمان پهناورترین استان کشور است، در حالی که ظرفیتهای یک استان پهناور در آن وجود ندارد.
با محدودیت منابع آب مواجه است و از سوی دیگر امکانات مواصلاتی و امکانات متعددی که یک استان به آن نیاز دارد را ندارد اما مردمان کرمان، امکانات و ظرفیتهای محدود این استان را به مزیت تبدیل کردهاند و از آن بهره بردهاند.
از نظر من همین فضای محدودی که ما در کرمان داشتهایم و نوع زندگی در کرمان، مردم کرمان را به سه خصلت خو داده است:
مردم این منطقه صبور، پرتلاش و اهل مدارا هستند.
🔹 اگر به اقتصاد کرمان نگاه کنید، میبینید کسبوکارها و سرمایهگذاریهای مردم این منطقه، در زمانهای طولانی بازدهی دارد. مردم آموختهاند که کار کوتاهمدت در این خطه جواب نمیدهد و قطعاً نیاز به صبر دارد. وقتی کرمانیها فرش میبافند، چند سال پشت این فرش وقت میگذارند تا بافته شود، تصمیم امروز نیست که فردا تولید شود. یا وقتی پسته میکارند 10 سال طول میکشد تا به محصول برسند. یا کاشت تا برداشت خرما، 15 سال طول میکشد. اینها نشان میدهد مردم کرمان با این روحیه و این فرهنگ توانستهاند کسبوکار خود را رونق دهند. این صبر، تحمل و آیندهنگری جزو خصلت آنهاست و همین باعث شده که وارد کارهای کوتاهمدت نشوند.
🔹 سختکوشی کرمانیها هم به همین شکل زبانزد است. کرمان جز کویر، چیزی ندارد اما حدود 24 درصد از باغهای کل کشور در کرمان وجود دارد. اکثر این باغها هم از آب قنات و آب تجدیدپذیر استفاده میکنند. حال در سالهای اخیر ما به آبهای زیرزمینی متوسل شدهایم و بیسیاستی و کمتدبیری کردهایم، اما در قرنها و دهههای گذشته نیازهای آبی که در کرمان تامین میشد از صدها قناتی بوده که با هوش و فراست ایجاد شده بودند و عملاً آبهای تجدیدپذیر را از تجدیدناپذیر جدا میکرد.
🔹به نظرم کرمانیها از طبیعت خیلی چیزها آموختهاند و آنچه برای سعادت و خوشبختی لازم است را از طبیعت دریافت کردهاند در حالی که طبیعت این منطقه خیلی غنی نبوده است.
من نگران آینده کرمان نیستم، چون در اقتصاد بن بست وجود ندارد. در امر اقتصاد، کرمانیها خود را ملت تاجر میدانند و اگر دست و پایشان باز باشد، از زنگبار تا لسآنجلس تجارت میکنند.
☑️ محسن جلال پور
@mohsenjalalpour
@kermanmosavar
👍 87🤔 4
Repost from اکوایران
31:41
Video unavailableShow in Telegram
📹 گنج پنهان کرمان/ محسن جلالپور از کرمانآیدکس میگوید
نسخه صوتی
▫️دومین رویداد کرمان آیدکس در روزهای آتی برگزار خواهد شد و قرار است در این همایش، اعضای تیم اقتصادی دولت، نمایندگان بخش خصوصی و نمایندگان سفارتخانهها نیز حضور داشته باشند.
▫️فعالان بخش خصوصی، تصمیم دارند در این رویداد، از ظرفیتهای سرمایهگذاری در پهناورترین استان ایران، که پیش از این به بهشت معادن شهرت داشته است، پردهبرداری کرده و آن را به سرمایهگذاران داخلی و خارجی نیز معرفی کنند؛ از فرصتهای بالقوه در زمینه کشاورزی و گردشگری گرفته تا انرژیهای تجدیدپذیر و زیرساختهای حمل و نقل.
▫️اما پیش از برگزاری این رویداد، بد نیست بدانیم که کرمان آیدکس با چه پیشینه و هدفی برگزار می شود؟ توسعه در این استان چه معنایی دارد و به طور مشخص، به چه شاخصههایی اشاره میکند؟
▫️محسن جلالپور، کارآفرین و رییس پیشین اتاق ایران، در گفت و گو با اکوایران، با جزییات به این سوالات پاسخ و پیشنهادات و توصیه هایی را نیز به شرکت کنندگان و برگزار کنندگان این رویداد ارائه می دهد.
#کرمان_آیدکس
📺 @ecoiran_webtv
LQ.m4v32.69 MB
👍 39🤔 3
صنعت پسته در چه حالی است؟
برای اهالی کرمان اردیبهشت، ماه مهمی است. دهه اول این ماه که به پایان میرسد، میتوانیم از باغهای پسته ارزیابی مختصری داشته باشیم و به تجربه میدانیم چقدر محصول خواهیم داشت. آنطور که از شواهد بر میآید، امسال برای باغداران سال خوبی خواهد بود. کمتر درختان را سرما زد و بارندگیها هم مناسب بود؛ بنابراین احتمال داده میشود که امسال در حدود ٢٠٠هزار تن محصول داشته باشیم.
سال گذشته تولید پسته آمریکا به بالای ٦٥٠ هزار تن رسید و ما حدود ١٨٠هزار تن تولید داشتیم. در صنعت پسته، آب همچنان مسأله اساسی است و این کمبود در همه استانهایی که پسته کاشتهاند وجود دارد. به دلیل خشکسالی، بسیاری از باغهای پسته بهرهوری بسیار پایینی دارند. بهطوریکه زمانی بهازای هر هکتار باغ پسته، دو تن محصول برداشت میکردیم اما این عدد اکنون به متوسط 500 کیلوگرم در هكتاررسیده است.
دومین مشکل بزرگ در صنعت پسته، خردهمالکی است. نزدیک 80 درصد باغهای پسته به صورت خرد اداره میشود. بهتر بگویم؛ بیش از 80 درصد باغهای پسته با مالکیت زیر دو هکتار اداره میشود. کمتر از 20 درصد باغها مالکیت بالای دو هکتار دارد و از این میزان چیزی کمتر از پنج درصد از كل باغها با مالکیت بالای 20 هکتار اداره میشود. این بررسی آماری نشان میدهد که در بخش تولید در شرایط خوبی قرار نداریم. با شرایط خردهمالکی، مصرف آب و نهادهها برای تولید پسته بیشتر و بهرهوری کمتر میشود. وضع خردهمالکی باعث میشود به دلیل عدم مدیریت متمرکز و صحیح، تسلطی روی روشهای بهینه کاهش مصرف آب و مقابله با بلایای طبیعی نداشته باشیم.
در آمریکا به عنوان رقیب اصلی ما در بازار پسته، متوسط مالکیت باغها بیش از 100 هکتار است که در مقابل وضع خردهمالکی باغهای پسته ایرانی، فعالیت را برای بخش تولید در کشورمان دشوار کرده است.
سومین مسئله ما در بخش تولید، سنتی بودن باغهای پسته و بی توجهی به پایه و پیوندزنی به روش علمی است. باغهای پسته در ایران عمدتاً سنتی پیریزی شده و بهرهوری ما در بخش تولید بسیار پایین است. به همین دلیل است که از حدود 400 هزار هکتار باغ زیر کشت برای محصول پسته، تنها 200 هزار تن تولید داریم که متوسط 500 کیلو در هر هکتار است. این وضعیت ما در مقایسه با آمریکا که به روایتی تا هفت برابر این میزان در هکتار برداشت پسته دارد، گویای آن است که در زمینه بهرهوری نمیتوانیم با رقبایمان رقابت کنیم.
همه این مسائل باعث شده تا قیمت تمامشده پسته ما بالا باشد؛ که بزرگترین معضل و مشکل بخش تولید در صنعت پسته است.
قیمت تمامشده کنونی پسته ایرانی تقریبا یك ونیم برابر پسته آمریکایی است. با این اوصاف تنها به دلیل تنوع، کیفیت و مزه پسته ایرانی میتوانیم در بازارهای جهانی رقابت کنیم.
چالش دیگر ما، باقیمانده سموم در محصول است. چون باغهای ما خردهمالکی است و باغداران ما به روش اصولی کار نمیکنند، همچنین دسترسی به سموم استاندارد در كشور سخت است، استفاده از سموم غیرمجاز به شدت رواج دارد.
در بخش صادرات هم، مسئله اصلی ما تحریمها و تیرگی روابط بینالملل است. بسیاری از تجار خشكبار در دنیا دیگر علاقهای برای کار با تجار ایرانی ندارند. همچنین ما به دلیل بیثباتی قوانین و تورم بالا و بیثباتی در بازار ارز، شرایط خوبی برای عقد قراردادها نداریم درحالیكه رقبا گاه قراردادهای بلندمدت منعقد میکنند. اینكه اثر پیمانسپاری ارزی از تحریمها روی کاهش توان صادراتی ما بیشتر است یاتحریم، به باور من به عنوان کسی که 40 سال در این حوزه فعال است، بیشتر مشكلات ما حتی وجود پیمان سپاری و نابسامانی بازار ارز خود ناشی از تحریم ها و شرایط بد روابط بین الملی ماست. البته باید به این مطلب دقت كنیم كه اگر همه مسایل ما در صادرات نیز حل شود، بازهم قیمت تمامشده بالا، توان رقابت در بازارهای جهانی را برای ما سخت ودشوار میکند. حمل طولانیمدت پسته در کشتیها و کانتینرها در حملونقل دریایی یا حملونقل زمینی مشکلات جدی داریم. در زمینه حمل زمینی ما بعضی اوقات رانندهای پیدا نمیکنیم که ویزای کشورهای مقصد را داشته باشد و بتواند بارهای ما را برای مقاصد صادراتیمان حمل کند. از سویی هزینه بالای حملونقل ، کرایه، بارگیری در کشتی و آزمایشهای متعدد روی محصول ایرانی در خارج از مرزها، همسو با محدودیتها و تحریمها هزینهها را چنان سنگین و بالا برده که شرایط را برای صادرات بسیار دشوار كرده است.
باهمه این اوصاف سال پیش رو میتواند سال بهتری از سالهای اخیر برای تولید وصادرات این محصول باشد.
☑️ محسن جلال پور
@mohsenjalalpour
👍 93😢 7🤔 4
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.