• 𝑯𝑶𝑻 𝑭𝑨𝑴𝑰𝑳𝒀 •

من بهتر ک.صتو میخورم یا دوست پسرت شفق؟💦👅 https://t.me/+FDhdGiQuCcxkOGY5 -آههه کیان ....آخ تو زبونت خیلی داغه کاشکی ک.یرم داشتی خشن سیلی به ک.ص خیسش زدم که جیغ بلندی کشید - سوراخت میخاره جنده کوچولو دلت ک.یر میخواد؟ نیشخندی زدم و بزرگترین سایز دیلدو کمری رو بستم و تو دستم تابش دادم که ترسیده عقب رفت و با رنگ پریده پرسید: - کیا....کیان این چیه؟؟؟ - دیلدوئه خوشگلم میخوام جوری جرت بدم که قشنگ خارش ک.صت برطرف بشه😱❌ وحشت زده خواست فرار کنه که نوک دیلدو رو روی سوراخش تنظیم کردم و یه ضرب توش هل دادم که نفس رفت و خون..... https://t.me/+FDhdGiQuCcxkOGY5 https://t.me/+FDhdGiQuCcxkOGY5 https://t.me/+FDhdGiQuCcxkOGY5 دختر هورنی که به دوست دخترش میگه کاشکی ک.یر داشتی .....🚫‼️

سه تا از انگشتاشو به سوراخ ک.صم چسبوند و بیخ گوشم حش.ری وار غرید : _اگه صدات در بیاد چنان عقب و جلوتو یکی کنم که نتونی راه بری .. پس از جر خوردنت زیر کی.رم سعی کن فقط لذت ببری.. و هر سه انگشت مردونشو با فشار وارد سوراخ باکرم کرد ...😰🔞🍆💦 🫦 https://t.me/+liMBTBpd2ho3YzM0 https://t.me/+liMBTBpd2ho3YzM0

🖤🖇

ممنوعـــ🔞ــه #پارت_1 رو تخت کنارش دراز کشیدم و دستی به بازوش کشیدم که صداش درومد _بخواب! _مطمعنی باید بخوابم!؟ صدای نفس عمیقش بلند شد و گفت _آره بخواب! _حالا چرا پشتت و بهم کردی؟ _میرا خستم گیر نده! لحنش گرفته بود و من این و تو شب عروسیمون نمی‌خواستم!... با خجالت گفتم _یاشار دستمال سفید و من فردای پاتختی باید بدم به خانجون! بعد مکثی سمت من برگشت و با چشمای مشکی برندش تو صورتم خیره شد و گفت _چه غلطا!... هر چیز خصوصی تو فقط برای من!... دستمال سفید چی!؟... هنوز ازین رسما هست!؟... نمی‌خواد! لبم و به دندون گرفتم و گفتم _پشت سرم حرف میزنن _غلط کردن با هفت جد آبادشون پشت کسی که فامیلی من روش رفته حرف بزنن!... الانم تو آمادگیش و نداری بخواب! تو چشماش خیره شدم و رو راست گفتم _من خیلی سختی و زخم زبون شنیدم تا به تو رسیدم!... میخوام برای تو شم!... میخوام مطمعن شم برای توام!... من آمادگیش و دارم نیشخندی زد و گفت _فکر می‌کنی آمادگی داری... بچه! روم خیمه زد که هیجان زده به چشماش خیره شدم و لب زدم _من بچه نیستم من زن توام! _تو هیچی از من نمی‌دونی! ساکت شدم و سرم و بردم جلو تا ببوسمش که خودش و کشید عقب و لب زد _می‌دونی بدم میاد! با حسرت به لبش خیره شدم که ادامه داد _داغم میکنی لعنتی!... یه جوری که دوست دارم داغت کنم! تو سکوت خیره شدم بهش که تو یه حرکت ناگهانی توری که تنم بود تو تنم جر خورد و من استرس تو وجودم نشست!... دستش رو بدن برهنم به گردش اومد و خمار لب زد _مثل ماست می‌مونی! ولی من میخوام کل تنت و همرنگ لبت کنم!... سرخ کبود! آب دهنم و قورت دادم که گازی از بالای سینم گرفت و ناخواسته جیغی زدم و اون در گوشم ادامه داد _زود واس جیغ زدن... بچه

با استرس به فیلم ک*ص دادنم نگاه میکردم .. داشت پیامای تهدید امیز می‌فرستاد و حسابی گرخیده.. با یاد آوری تجاوز خشنش بهم ناخودآگاه دستم رو ک*صم رفت و شروع کردم به مالیدن خودم .. فیلم جر خوردنمو کمی جلو زدم و انگشتمو با فشار داخل فرستادم که یهو در باز شد و ... https://t.me/+cQ-YdZEZ-UMzYTM0 https://t.me/+cQ-YdZEZ-UMzYTM0

ک.ون تپلشو تو دستام گرفته بودم 🍑💦 یه دختر بچه بود و داشتم میدزدیدمش.. انقدر خوشکل و هات بود که نتونستم تحمل کنمو حین حرکت  دستمو لای پاهای کوچیکش بردم .. خوب میدونستم یه عوضیم.. اما نمیتونستم از سرم بیرونش کنم . یه جوری مردونگیم بزرگ شده بود که کنار زدمو انگشتمو فرو کرد تو #هلوی دختر کوچولو🧔🏻💦🔞 https://t.me/+PHGZnoIQH0pjZGM0 https://t.me/+PHGZnoIQH0pjZGM0

دختره خدمتکار یه امارته و رئیسش که یه زن #حشری و #همجنسبازه هر شب #ک*ص و کو*ن دختره رو با #دیلدو #میگاد و با پلاگ سایز بزرگ تو کو*ن تنگش #تلبمه میرنه و...😈🍑💦 https://t.me/+cQ-YdZEZ-UMzYTM0 https://t.me/+cQ-YdZEZ-UMzYTM0 #رمان‌هات مخصوص #برگسالان🔞♨️ *سرچ کن #پارت۱۸ رمانش نبود لفت بده🫣🤫

دو تا سیاهپوست آفریقایی دارن #ک*ص دختر ایرانیو جر میدن.😱🔞💦 ک*صمو بالا داده بودن و دو نفری داشتن جرش میدادن.. صدرا بیخ گوشم با یه لبخند خبیثانه گفت : _پوزیشن امروزت از همه ی فیلمای قبلی خاص تره... یکیشون تو #کو🍑نم و اون یکی تو #ک*صم تلمبه میزد . نفسم از درد بالا نمیومد .. طولی نکشید که یه مرد هیکلی تر به صحنه ی فیلم اضافه شد و همه ی مردونگیشو تا خ.ایه تو حلقم فرو کرد ... https://t.me/+PHGZnoIQH0pjZGM0 https://t.me/+PHGZnoIQH0pjZGM0

#پارت۴۷ -آههه... بسهههه... دیگه نمیتونم.... سیلی محکمی رو ک.ص خیسم زد -بسه؟ از سی تا فیلم پورنی که باید تحویل بدی هنوز ۱۲ تا مونده زدم زیر گریه و با درد گفتم : نمیخوام... اون پولو نمیخوام... انقد کلفتی... جر خوردم نوک سینمو کشید و زبون روی گردنم کشید -هرچی جلو بری سخت تر میشه چشم زمردی! روز آخر باید ۵ تا ک.یر تو خودت جا بدی واسه خاطر خودته... میخوام یه جوری بگامت واسه اون روز اذیت نشی...💦🔞 https://t.me/+PHGZnoIQH0pjZGM0 https://t.me/+PHGZnoIQH0pjZGM0

_ #ددی ببخشید دیگه تکرار نمیشه.. در حالی که انگشتش رو #کو‌*م فرود میکشید از لای دندون غرید : _جنده کوچولو اینبار جوری #جرت میدم و اشکتو در میارم که هیچوقت یادت نره دهن لقی نکنی.. در حالی که انگشتشو تو دهنم فرو میکرد بدون مقدمه #سالارشو لای #بهشتم جا کرد و..🔞♨️ https://t.me/+cQ-YdZEZ-UMzYTM0 https://t.me/+cQ-YdZEZ-UMzYTM0 خیلی خشن #لیتلش رو تنبیه میکنه و...🍼😈