پرسـ💉ـتار من🔥

هامون بهداد...استاددانشگا و تاجر جذاب وهات هیکلی که دخترعموش از بچگی ناف بریده اش بود و بعد از ۱۵ سال برمیگرده و با دیدن نامزدش تموم حس های مردونه اش فعال میشن و همون شب دختره رو جر میده و...🔞💯 https://t.me/+rBz8HtaKXMo3Yjk0 شوهرش استاد دانشگاس و برای قبولی توی امتحان میانترمش، واسش میخوره و...🔞🙊💦

-پاهاتو باز کنم کلِ ک.تو لیس بزنم؟؟ اینجوری آروم میشی؟؟ هق میزنم و تن برهنمو ازش دور میکنم -نمیخوام... لای پاهام میسوزه تو گاز میگیری دردم مباد با حرص نزدیکم میشه و دستشو لای پام میبره -توله سگ... هم اینجوری ناز میریزی هم میخوای لای پاهات نسوزه؟؟ چوچولمو میماله و ناله‌مو تو دهنم خفه میکنه -یه دور دیگه زیرم باشی میفهمی انقدر ناز نریزی بیشرف💦🤤 https://t.me/+rBz8HtaKXMo3Yjk0

#part86 _ااهههه اهییی استاد ک**صم داره پاره میشه زیر ک..یرت اخخخ یواشتررر توروخدااا اهههه اهییی اخخخ بی توجه به حرفم یکی از پاهامو بالا برد و روی تخته گذاشت و ماژیکو توی سوراخ ک...ونم کرد و با ک..یر کلفت و قطورشم تلمبه های خشن و سرعتی توی ک..ص باکره ام میزد _اهههه اهییی وایی جر خوردممم اخخخ استاددد صدای کوبیدن در کلاس و دوتا از همکلاسی های پسرم که با چشم های...🔞👅👇 https://t.me/+rBz8HtaKXMo3Yjk0 استادش تویه کلاس پردشو میزنه و دختره بخاطر اینکه پاس بشه بهش ک..ص میده🔞💦

#part1 -اههه…اهیییی..باباییی ک.صم خونی شد…اوییی…درد دارممم… تندتند توی ک.ص صورتی و تنگش تل*نبه میزدم و خودمو بهش میکوبیدم صدای ناله هامون فضای اتاق رو پر کرده بود و ک.ص صورتی و تنگش پر از خون شده بود ک.یرم برای سوراخ تنگ این دختر بچه زیادی کلفت و دراز بود ولی ج.ر خوردنشو زیرم دوس داشتم -اوممم..قربون این ک.ص تنگ و پر از آبت بشم…اووففف…ک.یرم داره توش دل دل میزنه…اهیییی💦👇👙 https://t.me/+0wHd7H4CzCE4NGY8

-اهههه…دختر چقد تنگی…اوووهییی…هر چقد تل*نبه میزنم این سوراخت گشاد نمیشه…اهههه تند تند توی ک.ص تپل و پر از آبش ضربه میزدم آب ک.صش ک.یرمو حسابی خیس کرده بود و ک.یرم از داغی و تنگی ک.صش تند تند نبض میزد -اهههه…ایییی بابایییی درد دارممم …اویییی..تند تر …اهیییی جرم بدههه…میخام زیرت از شهوت بمیرممم…اهههه تند تند توش میکوبیدم و همزمان انگشتمو توی سوراخ کو.نش فرو کردم که با شدت آب ک.صش بیرون ریخت و…👇💋🤤 https://t.me/+0wHd7H4CzCE4NGY8

رابطه ی خبرساز اقا زاده ای با دختر بچه ی ۱۷ ساله😳🔞هات و خشن🔥😈💦

سکس خشن نمایشگاه دار معروف با خدمتکارجذاب و سرتقش😈💦رمان هات🔞🔥

با گریه رفتم پیشش و شلوارمو کشیدم پایین و گفتم: ددی داره خون میاد ببین چکارش کردی مریض شده سیلی رو نانازم زد و با اخم گفت نمیبینی مهمون داریم؟ جلو عمو #نانازتو در میاری؟🔞 https://t.me/+0wHd7H4CzCE4NGY8 با بغض به عمو نگاه کردم که دستاشو باز کردو گفت: عیب نداره بیا اینجا عمو ببینه #نانازش چی شده. عمو دکتره بیا خوشگلم بیا اینجا #نانازتو نشونم بده ببینم چی شده🔞💦

_ددی شنا... برم استخر ؟ لطفا... بیا اینجا خودم ببرمت کنار استخر تمام لباسامو در اورد و کامل لختم کرد. دست گذاشتم رو #نانازمو گفتم: مایو نپوشم؟ #نانازم و #میمی هام بیرونه... کشیدم تو بغلش و همینجور که تو بغلش بودم بردم تو استخرو گفت: کوچولوها باید #نانازو #میمی هاشون بیرون باشه. میخام یه چیز خوب بکنم تو #نانازت. ببین #آبنبات ددی رو، همینجوری تو آب بشین روش https://t.me/+0wHd7H4CzCE4NGY8