cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

•ʙʟᴏᴏᴅʏ ʀᴇᴠᴇɴɢᴇ🩸•

ژانر: گی،مافیایی،عاشقانه،تری‌سام،انتقامی🏳️‍🌈 نویسنده: تینا •پارت گذاری: روزهای زوج روزی یک‌پارت•

Більше
Рекламні дописи
3 101
Підписники
-3124 години
-1797 днів
+1 05330 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

-ک.صتو بخورم تانیا؟🔞 هینی می‌کشم و عقب میرم، سرگرد صیغه‌م کرده بود که از جونم محافظت کنه و حالا! ک.یر شق شده‌ش رو توی دستش می گیره و روم خیمه می‌زنه! -ک.ص تنگتو خودم افتتاح می کنم دختر جون!💦 سوتینم و بالا می‌زنه و روی نوک سینه‌م لیسی می‌زنه که براش آه می کشم! حشری میشه و خشن گردنم رو چنگ می‌زنه، ک.یرش رو با یه حرکت توی ک.ص خیسم فرو می‌کنه و وقتی که تلمبه‌هاش و بیشتر می‌کنه از شدت درد و لذت...💦😈 https://t.me/+R3LexZcbsVszMzY8 به خاطر جونش صیغه‌ش کرد اما هر شب ک.ص و کونش رو وحشیانه می کنه و...🔞
Показати все...
سـردسـته...🥀

•﷽• سردسته به قلمِ Barfa نه سردسته اشرار است نه سر دسته اوباش فقط با صدای خدادادی‌اش سردسته عزاداران می‌ایستد و فریاد می‌زند: مظلوم حسین... عطشان حسین... بی‌کس حسین... حسین حسین حسییین...

🔴🔴سوالات نهایی خردادماه لورفت مشاهده سوالات
Показати все...
#شهوانی‌گروپ🍑💧 انواع و اقسام #کـ*یرای کلفت اونجا بود نمی‌دونستم رو کدومشون بشینم #کـ*یرا رو به ردیف جلوم چیده بودن و دراز کش بودن #کـ*یرای همشون سیخ بود اونقدر همشون #کـ*یر کلفت بودن ک*صم به نبض زدن افتاد و حشری شورتم رو تو صورت یکیشون پرت کردم،دوازده #کـ*یر کلفت به ردیف چیده شده بودن دستمو روی #کـ*یر همشونم کشیدم و آب از لب و لوچم آویزون شد _جووون چه #کـ**یرای کلفتی رو همتون سواری میرم اوممم بلافاصله بعد از حرفم روی #کـ**یر یه مرد سیاه پوست نشستم که بقیشون با سوت شروع به جق زدن کردننو..😱👅💦 https://t.me/+44YY_jkVglM3YzY5 https://t.me/+44YY_jkVglM3YzY5
Показати все...
𝒔𝒆... 𝒘𝒐𝒓𝒌𝒆𝒓🫦

شب انقد برات بخورمش کِ صُب نتونی راه بری بِیب🍑💦 رمان اروتیک و بزرگسال سک*س ورکر⛔️

#𝙝𝙤𝙩_𝙥𝙖𝙥𝙖🔞🔥 #پارت۱ همزمان که داشتم جلو #پدربزرگ_ناتنیم خم و راست میشدم و حرکتای یوگا رو انجام میدادم یه چشمم به #خشتکش بود که کی...رش با هر #لرزش_باسنم سیخ و سیخ تر میشد و همزمان که داشتم رو زمین پاهامو باز میکردم و زانوهای خودمو کش میدادم با صدای #جر خوردن شلوارم چشمام گرد شد و شک نداشتم #تپل صورتیم از زیر بند لامبادام بیرون پرید! فک میکردم حواسش بهم نیست اما با قفل شدن نگاهش رو #ک...ص تپلم لبمو گزیدم و دستمو رو ک...صم گذاشتم _ک...صمو میخوای #لیس بزنی #بابابزرگ؟🔞🔞 https://t.me/+j6udPcdUCbphMmE8 پدر بزرگ ناتنیش کو*ن تپلشو جر میده🍑💦
Показати все...
𝐒𝐄.𝐗𝐘 𝐏𝐀𝐏𝐀👅

انقدر حواسش بهت باشه که حتی نزاره جـ.ق بزنی خودش مدام بهت بده🤤🔞 نویسنده: lilium صحنه دار و ابدار🔞💦💦

-پرستار کوچولو چه ک*ص بی مو و تپلی داری! سرش و برد لای پام و بینیش و به چـ*وچولم مالید: _اووم ک*صت بوی توت فرنگی میده حشری شدم و سرش و محکم به کـ.صِ خیسم فشردم _زبونت و بکن توش حاجی جون، بخورش برام. زبونش و تند کشید روی شیارِ ک*صم انقدر که لرزیدم و آبم اومد. همش و تا قطره ی آخر خورد و نشست روی مبل. به خشتکش اشاره زد، کـ*یرش از زیر شلوار داشت منفجر میشد. _حالا نوبت توعه هرزه کوچولو زود باش برام بخور. نشستم زیر پاشو زیپ شلوارش و پایین کشیدم. آلـتِ شـ.ق شدش افتاد بیرون. سر کلاهکش و وارد دهنم کردم و... https://t.me/+Ak1REQJqDD0wZjVk https://t.me/+Ak1REQJqDD0wZjVk امیر عطا صارمی مرد مذهبی و متعصبی که عاشق زنِ مریضشه. ولی با دیدن پرستار زنش دلش میره واسه عشوه های دخترک و باهاش هم خواب میشه. با حامله شدن دختر مجبور میشه صیغش کنه اما... https://t.me/+Ak1REQJqDD0wZjVk #محــدودیـت_سنی🔞
Показати все...
غـمـزهِ شیـطـان

به قلم: راحله dm بزرگسال و اروتیک🔥 نویسنده‌ ی رمان های بیوه ی برادرم/ گیوا و...

#پارت_1 _آههههه جررر خوردم...ک.صم پارهههه شددد باورم نمیشد برای فیلم پورن دارم بین سه تا کی.ر کلفت جر میخورم از عقب و جلو تلمبه میزدن و پسری که کی.ر سیاهی داشت جلو اومد و سیلی به سینه هام زد _میخوام دهنتو بگام آماده ای جنده؟ کی.ر کلفت و سیاه دوست داری؟ پیرمرد که داشت تو ک.صم تلمبه میزد از زیر گازی به ممه هام زد و جیغ زدم: _آره عاشقشممم خیلی کلفتههه من جنده سه تاتونم جوری منو بکنید که نتونم راه برم... آهههه اومممم سرعت تلمبه زدناشون بیشتر شد و اون یارو با اون هیکل سیاهش کی.رشو تو دهنم کرد و سرمو محکم به جلو فشار داد که تا خایه هاشو حس کردم و عقی زدم...🔞❤️‍🔥💦 https://t.me/+8Uf5ycgiV5Y1YWQ8 https://t.me/+8Uf5ycgiV5Y1YWQ8 دختره پورن استار بین سه تا کی.ر کلفت جر میخوره و فیلمشون میلیونی ویو میخوره🔥💦
Показати все...
🔞 Hard sex 🔞

اون لحظه ای که میگی نکش بیرون بریز توش رو باید تو گینس ثبت کرد🔞

سر ماژیک رو توی دهنم بردم و با زبونم خوب خیسش کردم: _ شلوارتو یکم بکش پایین، پاهاتم باز کن... _ کیانا چی میگی؟ سر کلاسیم! مصمم لبه شلوارشو گرفتم و کشیدم پایین: _ معلم حواسش نیست. بکش پایین ارضات کنم شفق خیلی خیسی دلم داره میترکه بکنمت... کلافه به آرومی شلوار و شورتش رو پایین کشید و من چک کردم بقیه بچهای کلاس مارو نبینن. لبه های واژن صورتی و خیسش رو از هم باز کردم و ماژیک رو دم سوراخش گذاشتم: _ عشقم آه نکشیا... مانتوی مدرسه‌اش رو توی مشتش فشرد و سر تکون داد. به آرومی ماژیک رو بردم داخل واژنش که لبش رو گاز گرفت تا ناله نکنه. شروع کردم عقب و جلو کردنش که کم کم صدای لزجش بلند شد و سکوت کلاس رو شکست. بی توجه به صداش به کارم ادامه دادم که شفق به ارضا شدن نزدیک شد و ناگهان آه بلندی کشید. کیانا و شفق تو مدرسه سر بازی جرعت حقیقت مجبور میشن همدیگه رو ببوسن و این میشه شروع عشق پنهانی اونها. معاشقه های یواشکی و سکس های پنهانشون توی دستشویی مدرسه درست وقتی که مدیر و ناظم مدرسه می‌فهمن دردسر براشون درست میکنه و.... 🔞 https://t.me/+KlD3HwQfhbY0NDZk رمان صحنه دار و مناسب بزرگسالان🔞💦
Показати все...
زبونمو با ملچ ملوچ لای بهشت خیسش کشیدم که شفق بی طاقت آه کشید و صدای آه و ناله‌اش سکوت کلاس رو شکست یهو معلم ریاضی گفت: کیانا و شفق، ته کلاس چخبره؟ شفق به سرعت پاهاش رو جفت کرد و راست نشست به سختی گفت: - هی.. هیچی خانم معلم... یکم درد دارم. همون لحظه چو*چول نرم و صورتیش رو بین لبام گرفته و مک محکمی زدم که شفق بی اراده ناله بلندی کرد و بدنش لرزید. صدای قدم های معلم رو شنیدم که به سمت میز ما میومد، با دیدن پایین تنه برهنه شفق هینی کشید و فریاد زد: _ کیانا و شفق... هردوتامون برید دفتر... همین الاااان! https://t.me/+KlD3HwQfhbY0NDZk سکس دو دختر دبیرستانی توی مدرسه🔞💦
Показати все...
زبونمو با ملچ ملوچ لای بهشت خیسش کشیدم که شفق بی طاقت آه کشید و صدای آه و ناله‌اش سکوت کلاس رو شکست یهو معلم ریاضی گفت: کیانا و شفق، ته کلاس چخبره؟ شفق به سرعت پاهاش رو جفت کرد و راست نشست به سختی گفت: - هی.. هیچی خانم معلم... یکم درد دارم. همون لحظه چو*چول نرم و صورتیش رو بین لبام گرفته و مک محکمی زدم که شفق بی اراده ناله بلندی کرد و بدنش لرزید. صدای قدم های معلم رو شنیدم که به سمت میز ما میومد، با دیدن پایین تنه برهنه شفق هینی کشید و فریاد زد: _ کیانا و شفق... هردوتامون برید دفتر... همین الاااان! https://t.me/+KlD3HwQfhbY0NDZk سکس دو دختر دبیرستانی توی مدرسه🔞💦
Показати все...
" همراز "

سلام روشا هستم به کانال من خوش اومدید🫶 •عضو انجمن قلم‌سازان• لینک ناشناس من💜

https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-909425-pkIdBay

ادمین برای عضویت کانال vip و فایل‌ رمان‌ها✨️ @Roshaadmiin

سوراخ # تنگ و صورتیم پر شده بود دوباره از #کی.ر بزرگ صاحب هتلی که توش اقامت داشتم . دلم میخواست بلند آه بکشم و داد ولی سعی کردم با گاز دادن #لب هام جلوی فریادهام رو بگیرم و فقط ناله ریز از دهنم خارج بشه .🔥🔞 از شدت لذت داشتم پرواز میکردم . خم شد رو پشتم و گفت: _چطوره توت فرنگی. دوسش داری؟ ❤️‍🔥💦 _ آههه حرف نداری دیوونه. سوراخمو جر بدههه. https://t.me/+jjTNtBApbnQ0Y2Y0 https://t.me/+jjTNtBApbnQ0Y2Y0 دختر زیر صاحب هتلش میخوابه شب ها و کرایه رو اینجوری پرداخت میکنه💦🔞
Показати все...
ડꫀ᥊ડꪗ ᧁⅈ𝕣ꪶ🔥💦

تو محکم تلمبه بزن من اونجوری ک دوس داری لبامو گاز میگیرم وحشی شی💦❤️‍🔥 تبلیغات و خرید vip: @Mary_abdim