کانال مطالبه گران صتا تجارت، مطالبه گران تجارت در امور صنفی

بنام خدای حسین و یارانش اما بعد،، می‌گویند شما چرا از بانک شکایت کرده اید؟ حرمت بانک و مدیران را نگه نداشته اید؟ از بانک حقوق و مزایا می‌گیرید ولی علیه بانک اقدام‌ میکنید؟ چرا موضوع را داخلی حل نمیکنید؟ چرا از طریق نظارت بر بانک‌ها و مقامات صالحه اداری اقدام نکرده اید؟ اولا،، ما فرزندان و صاحبان بانک تجارت هستیم. بانک فقط تابلو و شعبه و ساختمونش نیست، بلکه کارکنان و مدیران بانک به آن هویت و شخصیت میدهند، و ما کارکنان بانک و بازنشستگان، عین هویت بانک هستیم. این مدیران ارشد هستند که از جایی میایند، چند صباحی میهمان هستند و باز هم به جای دیگری می‌روند. صاحب و بدنه بانک، کارکنان و بازنشستگانی هستند که عمر و جوانی و شخصیت خود را در بانک نهاده و تجارتی محسوب می‌شوند. ثانیا،، مطابق اظهارنامه های ارسالی متعدد و مذاکراتی که با مدیران ارشد بانک، از جمله مدیرعامل محترم داشتم، سعی بر توافق و احقاق حق کارکنان نمودم، ولی جون اغلب آقایان از بدنه اصلی بانک نیستند، تعصبی به کارکنان بخصوص بازنشستگان بانک نداشته و به دلایل متعددی که همه میدانیم، میل به کنکاش در گذشته عملکرد مدیران ندارند. ثالثا،، ما در مراجع متعددی طرح مشکل نموده ولی اغلب آنان در نهایت به همین صراحت، رفع مسئولیت نموده و بانک را یک شرکت خصوصی و شکایت از آن را در صلاحیت خود نمی‌دانند. رابعا،، بر فرض اینکه کارکنان در سهام‌ خود در شرکت ها یا صندوق های بانک مدعی حقی باشند که بوضوح در ید مدیران بانک بوده و از تصدی آن منافعی داشته یا به هر دلیل پاسخگوی مطالبات پرسنل نباشند، چرا حق طلبی و شکایت در مراجع قضایی را حق ما نمیدانند؟ مگر راه دیگری نیز برای احقاق حق خود داریم؟ مگر به بهانه خصوصی شدن و خصولتی بودن،شتر گاو پلنگ نشدیم؟؟ هر وقت بنفع آقایان باشد خود را دولتی دانسته و از ادای حقوق پرسنل طبق قانون کار طفره میروند،، هر وقت هم میگوییم‌مطابق قوانین و ضوابط دولتی حق ما را بدهید، اینگونه خود را خصوصی دانسته و باز هم از ادای حق استنکاف می‌ورزند. این حق ما پرسنل و بازنشستگان است که از حقوق خود در صندوق های گوناگونی که با پول و سرمایه ما در سی و چند سال خدمت و بعد از آن ساخته شده مطلع باشیم و حقوق خود را تمام و کمال بدست آوریم. چه بانک دولتی باشد، یا خصوصی تلقی شود، بحث سرمایه و حساب و کتاب است و اینکه برخی این اسم‌بانک و مدیران محترم را تابو ساخته و مقدس فرض می‌کنند، هیچ وجاهت اخلاقی و شرعی ندارد. آن چیزی که وجاهت و ارزش قانونی دارد، حق ماست که هر جور لازم‌باشد آنرا بدست خواهیم آورد و اسیر نغمه های اشخاص خود فروخته و مزاحم حق خود نخواهیم شد. اینکه شخصی دوست داشته باشد حق خود را به مدیران یا اشخاص دیگر ببخشد، حق اوست و بما ربطی ندارد. اینکه ما هم بدنبال حق قانونی شخص خودمان باشیم، عین حق هست و به کاسه لیسان و مزدوران و بد دهانان ربطی ندارد. هر که نان از عمل خویش خورد، منت خاتم‌ طایی نبرد. ما نیز حق مسلم خود را در صندوق ها و سهام شرکت هایی که سهامدار آن هستیم‌ مطالبه می‌کنیم و اینکه شخصی از مطالبه گری حق طلبانه و قانونی ما عصبانی باشد و طعنه بزند نیز در قصد و نیت و عمل ما موثر نیست و تا پایان راهمان در صراط مستقیم قانون و اخلاق پافشاری نموده و ایستاده ایم و از تهدید و توهین آنان هراسی نداریم. نامه بالا به صراحت از یک مقام حقوقی وزارت اقتصاد و دارایی تذکر بجایی میدهد که،، بانک تجارت یک شرکت خصوصی است، و مطابق قانون تجارت نیز حق داریم، چه بعنوان سهامدار و چه بعنوان پرسنل ان، حق و حقوق خود را از مقامات قضایی مطالبه نماییم، و هیچ قداستی نیز ،چه در یک شرکت و چه در هیات مدیره آن وجود ندارد. آنچه مقدس هست را با اینگونه امور قاطی نکنیم و تعصب نورزید. چون خداوند در قرآن میفرماید، و لا تلبسو الحق بالباطل.. به امر باطل،لباس حق نپوشانید.... اگر بعصی از آقایان خود را واقعا حق طلب میدانند، باید در صف کارکنان و بازنشستگان قرار دهند که ،بانک تجارت در حقیقت همین افراد و پرسنل بدنه بانک هستند. و لا غیر... ارادتمند همه عزیزان، علیرضا غفوریان حقوقدان بازنشسته بانک معظم تجارت شنبه ۲۳ تیرماه ۱۴۰۳

بنام خدای حسین، ع، عاشورا برای خاندان ما فقط عزاداری محرم نیست. عاشورا برای ما خاندان میرگتی و مرعشی مازندران، به معنی اقتدا به پدرمان حسین و علی بن الحسین است. جهاد برای حق و پذيرفتن تبعات جهاد فی سبیل الله، حتی با قیمت آوارگی و خون کل خانواده، امری با توالی و تسلسل تاریخی در این خاندان است. آوارگی و تبعید از مکه و مدینه تا عراق و شام، از مرعش و خط مرزی جنگ با روم تا قزوین و مازندران، و در حمله تیمور لنگ، نابودی کل حکومت مرعشی در مازندران و اطراف ان و تبعید خانواده به ماورا النهر، تاکنون ، همچنان در چرخش است. نه تنها در کل شاخه های سادات اهل بیت، بلکه در کل شیعیان خالص حضرتش و میراث داران کربلا، این حق طلبی امیر مؤمنان و فرزندانش ساری و جاری است. فلسفه کربلا چیزی جز آزادگی و حق طلبی و قیام در برابر ظلم نیست. بقیه خرافات و نمایش و داستان است. آنچه که شایسته گفتن بود ۱۴قرن گفته شد، آنچه که شایسته شنیدن بود، ۱۴قرن شنیده شد، اگر تاکنون پیام‌اصلی این حرکت را نفهمیده باشیم یا برای عمل کردن و جهاد فی سبیل الله خود را بخواب زده باشیم، صرف گریه و زاری و آداب عزاداری کمکی به شیعه علی شدن و فلسفه حسینی عاشورا نمیکند. چه شیعه باشیم و چه اهل سنت، این پیام‌های آسمانی قرآن است که مصباح الهدا و سفینه نجات مؤمنان خواهد بود، هر شهید در راه خدا بنوبه خود جلوه ای از آزادمردی و حقیقت جویی مسلمان واقعی است. وگرنه عاشورا و تاسوعا داستان نیست که هر سال بخوانیم و گریه کنیم ولی اثری در زندگی واقعی ما نداشته باشد. تشیع علوی یک مرام مبنی بر فهم و عمل است. تشیع صفوی بر آداب و تشریفات و ظواهر تکیه داشت. انتخاب بین علوی بودن یا صفوی بودن با خود ماست..... میر علیرضا غفوریان، میرگتی سه شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳

بنام خدا، سلام‌بر حسین تعداد عزیزانی که قصد ورود به گروه تبادلات را دارند زیاد شده است، لاکن مطابق آیین نامه کانال، ورود به گروه تبادلات مستلزم تکمیل نام و نام خانوادگی در آیدی تلگرام شما جهت شناسایی عزیزان میباشد. زیرا هرکس حرفی می‌زند باید مستند باشد و مسئولیت گفتار خود را بپذیرد. انشاالله

امروز ۳۱برگ مدارک و فیش حقوقی برای کارشناس محترم پرونده ارسال شد. امیدوارم مانده صندوق ها و مغایرت اعداد اعلامی موجودی صندوق ها و سودهای متعلقه و معاملات با منابع صندوق توسط کارشناس محترم معلوم شود. انشاالله

من رای میدهم تا وطنم آباد شود