حریـ🔥ـق عشـ♥️ـق
رمان حریق عشق❤️🔥 به قلم✍🏻: (ف.رامیار) پارت گذاری: تنها روز های زوج ، به جز جمعه🦋💙 https://t.me/+Z0aZhim5r7k4ZDY0 ناشناسمون👇🏻: https://telegram.me/BiChatBot?start=s-1758169-Of2GW2e کپی از رمان حتی با ذکر منبع حرام و پیگرد قانونی دارد🚷❌
Більше416
Підписники
+6724 години
+827 днів
+5830 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
دستش رو نوازش وار کشید روی گونم.
_ خودت رو بذار در اختیار من!
با خونسردی ظاهری نزدیکش شدم و روان نویسش رو از گوشۀ کتش برداشتم.
_ واقعا؟!...اینکه خیلی آسونه!
زبونش رو کشید رو لباش و نگاهش رو دوخت به لبام.👀👄
https://t.me/+GODbATkopDhiNjE0
هنوز این رمان رو نخوندی!؟
توصیه به شدت ادمینه این رمان مرزهای هیجان رو جابه جا کرده و به شدت اروتیک و عاشقانه هست
بیا جوین شو که تازه لینک vip براتون گذاشتم🔥
23.30 پاک
1900
Repost from N/a
دخترک بیچاره و بی پناهی که خودشو به مافیا روس میفروشه😳😱
https://t.me/+03zk4V-ekjRhNjIx
20پاک
1600
من نیلم دختری که با مهراد، رفیق صمیمی برادرم رابطه ای یک شبه داشتم!!!
- دختر تو بچه ای! تو خواهر رفیق منی...
- من بچه نیستم. میخوای بهت ثابت کنم؟
متوجه شدم که زیر لب گفت : نیل...
ولی همون لحظه بود که محکم لبامو رو لباش گذاشتم و با ولع بوسیدمش...
از روی لجبازی بود ولی وقتی زبونش و وارد دهانم کرد حسی تو وجودم شکل گرفت...
دستشو روی کمرم تا باسنم حرکت داد ،آروم از لبام جدا شد و به سمت گردنم حمله ور شد...
آهی توی گوشش بیرون دادم که گفت:
- کار دستت میدم بچه ی من
https://t.me/+rfQZe9IG4WBkNjE0
ساعت 8 پاک
3510
Repost from N/a
- ام... امی... امیر داری اشتباه....
- هیششش! گند نزن تو حس و حالم هرزه!
گاز محکمی از گردنم گرفت و من جون ناله کردن هم نداشتم:
- برای راند بعدی آماده باش!
چشم هام به زور باز شد و با ته مونده ی توانم نالید:
- نمی.. نمی تو...
چک محکمی روی رون پام زد که جیغم توی گلوم خفه شد:
- اجازه نخواستم مادر***. گفته بودم بهت اگر دروغ و خیانت ازت ببینم، رحم نمی کنم. گفته بودم کاری میکنم هر لحظه آرزوی مرگ کنی. گفتم یا نههههههه؟
فریادش با چک محکمی که روی رون برهنه م زد، جیغمو هوا برد:
- گفتیییییی.
🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥
https://t.me/+u81fIB2A_MhkZjdk
🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥
3100
من فانتزی های خاصی از رابطه دارم نیل❗️
فانتزی چیه؟ من که هیچی نمیفهمم... یعنی دوست داره تنبیهم کنه؟ ترسیده بودم!
- یعنی دوست داری منو بزنی؟
- لعنتی. از اونهمه حرفی که زدم اینو برداشت کردی؟
با ترس لب گزیدم و گفتم:
- باشه اگه تو اینطوری میخوای تنبیهم کن...
با بدنی برهنه دراز کشیده بودم و لرزی به وجودم افتاده بود که کنار گوشم لب زد:
- نترس دختر کوچولوم منظورم اون نیست، کاری میکنم توام لذت ببری
و بعد دستامو با طناب بست و شروع کرد....
#ادامه_پارت_تو_کانال🔞
https://t.me/+rfQZe9IG4WBkNjE0
ساعت 16 پاک
2910
من فانتزی های خاصی از رابطه دارم نیل❗️
فانتزی چیه؟ من که هیچی نمیفهمم... یعنی دوست داره تنبیهم کنه؟ ترسیده بودم!
- یعنی دوست داری منو بزنی؟
- لعنتی. از اونهمه حرفی که زدم اینو برداشت کردی؟
با ترس لب گزیدم و گفتم:
- باشه اگه تو اینطوری میخوای تنبیهم کن...
با بدنی برهنه دراز کشیده بودم و لرزی به وجودم افتاده بود که کنار گوشم لب زد:
- نترس دختر کوچولوم منظورم اون نیست، کاری میکنم توام لذت ببری
و بعد دستامو با طناب بست و شروع کرد....
#ادامه_پارت_تو_کانال🔞
https://t.me/+OV7f-HVWgv5lNTk8
ساعت 16 پاک
100
Repost from N/a
سرمایه دار بزرگ آمریکا دخترک فال فروش رو میخره و.. 🥵🙈
https://t.me/+03zk4V-ekjRhNjIx
17پاک
2800
Repost from N/a
#مافیایی_صحنهدار🔥🔞
وحشیانه گازی از گردنم گرفت که با التماس نالیدم:
- ولم کن....من...هیچی...تو...نیستم!
کمرمو توی دستش فشرد و با خشم غرید:
- شوهر تو منم همین امشب هم بچمو توی شکمت میکارم!
- برو کنار روانی تو مستی برو کنارررر!
بی رحمانه لباسام رو تو تنم پاره کرد و با لذت خیره به بدنم شد...
- توروخدا...
بدون اینکه بزاره حرفم کامل بشه لباشو روی لبام قرار داد و...
https://t.me/+_lLlGhcF6QFiYzY0
https://t.me/+_lLlGhcF6QFiYzY0
1800
Repost from N/a
دخترک بی پناهی که کل زندگیش با دروغ رفت جلو و بعد فهمید که شوهرش بهش بارها خیانت کرده🥺😱💦
پس اونم با رفیقش خوابید...
https://t.me/+03zk4V-ekjRhNjIx
12پاک
5100
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.