ويبورنومــ🥀𝙫𝙞𝙗𝙪𝙧𝙣𝙪𝙢

-آمپول نه ، من میترسم عمو..💉🥺 پنبه آغشته به الکل رو روی باس*ن ژله ای و سفیدم کشید و آروم دم گوشم گفت: -هیییش شل کنی درد نداره ، سفت نمیگیری خودتو ها رومیسا‼️ سرم رو تو بالشت فرو کردم و هق زدم. با فرو رفتن آمپول تو باس*نم خودمو سفت گرفتم و جیغی زدم. با عصبانیت روی باس*نم کوبید و داد زد: -مگه نگفتم خودتو سفت نگیر توله سگ؟! 🍑🔞♨️ https://t.me/+sORs1uA7E80xYjRk https://t.me/+sORs1uA7E80xYjRk لیتل عموی ناتنیش میشه از امپول میترسه ددیش هر شب بهش آمپول میزنه🧸🎀💉💦 ۱۲ ظهر پاک شه 🌞

هـاتــــ ‌🔥تــریــن ناول سال 2024

امگاش سرکشی میکنه اونم دستور میده نگهبانا روش تریسام بزنن💦🤤

تمام بدنش بخاطر سکس با #سه نفر 🙈 آن هم همزمان درد داشت؛ باید یک جوری می‌فهماند که #پشیمان‼️ است... که فقط میخواهد با خودش باشد... _ م... میخوام... میخوام فقط با #خودت باشم. لطفا!

#گی #BDSM #امگاورس🫄

آرام و با حالتی #بدجنسانه میخندد و پشت انگشتش را روی گونه‌ مرطوبش میکشد. _ اگه از اول به حرفام گوش میدادی بهتر نبود؟🫦 https://t.me/+ZydaGZxGndRiMzQ0 https://t.me/+ZydaGZxGndRiMzQ0

GAY.   👨‍❤️‍💋‍👨     HOT.  🔥    LOVEIY.   ❤️ _نه.....هق......نه.......اییییییی. ضربه #دیک غیاث روی #نقطه لذت اراد،لذت زیادی رو‌توی تن و رگ اراد تزریق کرد. اراد محکم کمر غیاث رو #چنگ زد و سرسد روی سینه غیاث گذاشت. غیاث با نفس نفس زدن گفت _میبینی اراد #سوراخ کوچولوت چطور #دیکم رو توی خودش جا داده،به حدی که از تنگی و کوچیکی سوراخت، #دیکم داره له میشه .....اههههههههه غیاث محکمتر کمر زد.صدای اه و ناله جفتشون توی اتاق میچیید و فضای رو #هورنی تر میکرد. ارادبه سختی گفت _دار.....م میامممم. غیاث همین طور که محکم #تلمبه میزد،پیشونی اراد رو بوسید و باصدای خماری گفت _بیا عزیزدردونه غیاث،برای #غیاثت بیا.🔞💦 https://t.me/+leq_JVIul8gxNzk8 https://t.me/+leq_JVIul8gxNzk8

#پسره‌مریضه‌نباید‌رابطه‌داشته‌باشه‌اما‌رل‌سابقش...🔞 - ولم کن ولم کن میگم سورن اون موقع که با اون عوضی #لاس می‌زدی یادت نبود من هستم الان اومدی سراغم؟ برو دنبال همون زیر #خوابت.. هنوز کامل حرفمو نزده بودم که پشت دستش محکم تو #دهنم فرود اومد. - حرف دهنتو بفهم فرهود، #دوست دارم درست عزیزمی درست #جونم به جونت بسته است درست ولی سر آرکا #شوخی ندارم با احدی... پوزخندی زدم: خوب #سرویس میده نه؟ باز دستشو آورد بالا . بدون #ترس زل زدم تو چشماش : اره #بزن! بزن خالی کن خودتو #ماچ و بوسه هاتو ببر برای اون... خواست بزنتم که... به رل سابقش تجاوز می‌کنه🔞🔥 https://t.me/+LTm32Yfbd6I3ZTE0 https://t.me/+LTm32Yfbd6I3ZTE0

پسره مجبورش میکنه وسط فروشگاه شورتشو دراره تا نازشو براش بخوره .....‌🔞💦👅 دامنمو زد بالا و شورتمو کشید پایین خم شد تا از قفسه وسیله برداره و بعد یهو سرشو کرد زیر دامنم و لیسی به نازم زد که آهی از لذت کشیدم سرشو پس زدم و گفتم : -هی داری چیکار میکنی ؟؟همه دارن نگاهمون میکنن دستشو لای پام برد و همینطور که داشت نازمو میمالید گفت: -دوربین گوشیتو آماده کن بعد از اینکه حسابی خیس شدی میخوام جلوی همه این مردم و فالوور هات تو فروشگاه ناز کوچولوی صورتیتو جر بدم ......😈🫦 https://t.me/+MA2xIWhgr85hOThk https://t.me/+MA2xIWhgr85hOThk

-اووم فااا.ک صدرا این ناز طلا چقدر تنگهه. تو نمیایی؟ همونطور که با دهن بسته داشتم زیر دوتا ک.یری پارع میشدم ، به صدرایی چشم دوختم که داشت ج.ق میزذ. سرمستانه خندید و نزدیک شد: -نه داداش سوراخاشو خودم گشاد کردم ، شما جرش بدید منم دهنشو می.گام. راستی ناز تپلش گنجایش ۲تا ک.یر همزمانم داره‌ها با التماس و‌ هق هق چشم بستم تا شاید صدرا دلش برام بسوزه اما  اون بی‌رحمانه شورت یکی از مردارو از دهنم بیرون کشید و التشو تا ته کرد تو دهنم https://t.me/+gCW9OUsas7FkM2U0 https://t.me/+gCW9OUsas7FkM2U0 #فورسام 💦🔥 دختره هرشب زیر ۳تا ک.یر  جر میخوره😨

گی🏳‍🌈 گی🏳‍🌈 گی🏳‍🌈 گی🏳‍🌈

بخاطر مشکلاتی که با خانواده ی پسره دارن، اونو میدزدن و بهش تجاوز میکنن.😐

از ترس به خودم میلرزیدم که اومد سمتم و روم خم شد و زبونشو دراورد و از زاویه ی فکم تا بالا رو لیس زد و بدنم بیشتر لرزید و خودم رو کشیدم عقب که صداشو شنیدم _نترس کوچولو، فقط من نیستم قراره به دو جین مرد کو'ن بدی.... اومد نزدیک تر و..... 🔞🔞🔞🔞 این رمان مناسب افراد زیر 18 سال نیست. https://t.me/+HgomZ1BQa_0xODM0 ۱۲ شب پاک شه 🌞

_درد دارم ادوارد خیلی کلفتی بی توجه به حرفم محکمتر ضربه زد و در همین حین تو گوشم غرید _اونقدر ادامه میدم تا این سورا*خت‌ فیتِ آل*تم باشه 🔥 ضربه ای رو باسنم زد _بیشتر باز کن احمق اینطوری خوب نمیتونم #پارت کنم با درد پاهامو بیشتر باز کردم که تمام وزنشو روم انداخت که پاهام بیشتر هشت باز شد💦 _سرورم وزیرِ اعظم میخوان شمارو ببین با شنیدن صدای مشاور از پشت در با درد نفسمو حبس کردم که صدای ادوارد تو گوشم پیچید _کاش میدونست که سرورش مهمتر از اداره ی مملکت درحال کو*ن دادن به #آلفایه‌ خونِ خالصِ..💢 https://t.me/+xNFe9vlS6ZIzZWZk

پسره #ایرانی با خانواده #مذهبی ، شده همسر یه کله گنده #امریکایی...🔞 خانواده اش نمیدونند 🥶 - آدام لطفاًا عوضی الان شکمم #پاره میشه آدام بی توجه به التماس همسرش ، به #ضربه هایش سرعت بخشید - هیسس ساکت پسر خوبی باش و #شوهرت رو تمکین کن نکنه دلت برای دستگاه فا*کری که شب تا صبح #بی‌وقفه زیرش بودی #تنگ شده؟ https://t.me/+qNW6jQBZlPUwODU0 https://t.me/+qNW6jQBZlPUwODU0 🚫پارت خود رمان🔥

#گی🏳‍🌈 #تجاوز⚔ #بزرگسال♨️ شیاطین جهنم یکی از پسرای فرشته هارو میگیرن و جلوی دوست پسر طرف بهش تجاوز میکنن.....😱 یکی از شیاطین به پسر نزدیک شد و نیشخند زد: _پاهات رو خوب واسم باز کن هرزه، میخوام دوستپسرت بفاک رفتنت رو ببینه.... به پسر مهلت نداد و بهش نزدیک شد.... 🔞این رمان دارای صحنه های بزرگسالع و مناسب کودکان نیست.🔞 https://t.me/+HgomZ1BQa_0xODM0 https://t.me/+HgomZ1BQa_0xODM0 ۱۱ شب پاک شه 🌞