cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

🔞𝗣𝘂𝘀𝘀𝘆 𝗣𝗶𝗻𝗸🍼

شرت توری بپوشم جلوت لوندی کنم، بلدی کنترلتو از دست بدی بزنی جرررم بدی و کبودم کنی؟🤤🔞💦 ‌ برای رزرو تبلیغات: @Darya_ej

Більше
Рекламні дописи
19 980
Підписники
-27324 години
+5747 днів
+3 59430 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

دختره خودارضایی میکنه که صاحب خونه میرسه و...🙊🔞 انگشتمو روی چو*چو*ل #خیسم لغزوندم و از #لذت چشام بسته شد... لبمو گاز گرفتم و با تصور آلـ*ـت هومان #ناله کوتاهی کردم و دستمو #تندتر و سریع تر تکون دادم دلم می‌خواست چیز #بزرگی داخل کـ*صم #فرو بره... تندتند خودمو #میمالیدم و ناله های ریز و کوتاهی می‌کردم که با قرار گرفتن چیز #سفت و #داغی رو پایین تنم چشامو باز کردم و با دیدن آلـ*ـت #شق شده هومان...🔞💦 https://t.me/+CmeAKwyfQSBmZDhk https://t.me/+CmeAKwyfQSBmZDhk
Показати все...
👍 1
Фото недоступне
💦#پیشنهاد_ادمین داستان سک‌سی تصویری زندان بان بلوند و کاکا سیاه ها 🔞 داستان در مورد زندانبان حشریه که توسط چندتا زندانی خرکیـ.ر مورد گـایش قرار میگیره ...👙 ⛔️ مشاهده داستان ⛔️
Показати все...
دخترم 17 ساله یه شب دستم تو شلوارم بود داشتم خودمو میخاروندم فکر کردم داداشم🔞مشاهده اعتراف🔞
Показати все...
00:01
Відео недоступне
sticker.webm1.53 KB
1💋 1
#مدرسه_شهوت👅🔞 +اوووف...دختر باید سفید و تپل باشه آقای معلم دستش و تو شورتم برد و به ک..صم چنگ زد و با شهوت گفت: +من عاشق دخترای سفیدم از این به بعد هر روز تو کلاس میکنمت ولی هلوت از الان حسابی آب انداخته دستش رو به چوولم رسوند تپلم رو توی مشتش گرفت: -اوف...لعنتی...ببین چه #گوشتی و خیسه.. معلومه واسه ‌ک.یر کلفتم #اب‌ انداخته هر روز باید زیرم #جرش بدم... پاهات و بده بالا ببینم‌ اون لا چی داری عروسک سکسی ... از ترس اینکه بچه ها نیان فوری پاهام و باز کردم که یهو زبونش و کشید رو #چو..ولم برخورد ريش های بلندش به واژنم اونقدر حشریم کرد که برای چند لحظه نفسم قطع شد: -اههه.....تند تر بخورش اقا معلم....ممم هر روز زبون بزن به نانازم دوباره زبونش و کشید رو ک..صم و انگشتم کرد تو #رحمم اینبار از شوک بیرون اومدم و جیغ بلندی کشیدم: -اره جیغ بکش دختر کوچولو ...میبینی چه حالی داره؟... هر روز یکاری میکنم نانازت اینجوری خیس بشه تند تند تو ک_ص اکبندم تلمبه می زد از شهوت جیغی کشیدم و ک_ر بزرگش رو توی دهنم جا دادم با انگشت داخل #سوراخم می کرد که در کلاس باز شد...😱💦🔞🤯 https://t.me/+CywaNY_5Q382MDI0 https://t.me/+CywaNY_5Q382MDI0 https://t.me/+CywaNY_5Q382MDI0 https://t.me/+CywaNY_5Q382MDI0 ❌❌❌ معلم مدرسه که دختر ریزه میزه رو هر روز تو کلاس میکنه و 💦🍑🔞
Показати все...
قاضی شهوتی🔞⚖ #Part_1 دستش رو به ک.صش رسونده بود و آروم نفس نفس میزد. عرق سردی روی پیشونیش بود و تو همون حال استرس زا شروع به مالوندن اون صورتی و تپلش کرد که حتی وقتی تو زندون بود تمیز و بدون مو بود! ک.صش رو میمالوند و از ترس این که صداشو سربازا بشنون لباشو مدام گاز میگرفت. بدنش بی حد و مرز سکسی و کردنی بود.. هیچوقت نمیشد باور کرد که اون یه قاتل بود! قاتلی که روز معاشقه با شوهرش اونو به قتل رسونده باشه. زنی که اونقدر حشریه که حتی توی حبس هم نمیتونه حشر خودش رو کنترل کنه! آب از ک.ص تپل و صورتیش سرازیر بود و حرکت دستش تند تر و تند تر میشد از داغی زیاد روسریشو درآورد و موهای لختش روی صورتش ریخت. خیلی زیبا بود! خیلی خیلی.. ماهرانه انگشتش رو وارد سوراخش کرد و شروع به تلمبه زدن تو ک.ص خودش کرد. انقدر توی لذت خود ارضاییش محو بود که متوجه نبود من دارم از چشمی در اتاق بازداشتگاه بهش نگاه میکنم و تموم حرکاتش رو زیر نظر دارم. حتی خودم هم نمیتونستم درک کنم چرا این وقت شب به اینجا اومدم و یه زن متهم به قتل رو زیر نظر گرفتم! https://t.me/+3U72xd5jy4k0YjZk https://t.me/+3U72xd5jy4k0YjZk https://t.me/+3U72xd5jy4k0YjZk https://t.me/+3U72xd5jy4k0YjZk فاحشه‌ی قاضی داستان یه قاضی با نفوذ ۳۴ سالست که تو عمرش هیچ زنی نتونسته قلبشو تسخیر کنه. تا این که یه روز لا به لای پرونده های جنایی به یه پرونده‌ی قتل برمیخوره! پرونده ای که قاتل اون زن ۱۹ ساله ای هست که همسرش رو به طور مشکوکی به قتل رسونده! ترنم قاتل پرونده‌ی همسر کشی در عین لوند بودن و هورنی بودنش انقدر مظلومه که برای اولین بار دل و ایمون قاضی پرونده ، حاج حارث ارجمند رو میلرزونه و باعث میشه آقای قاضی جذاب قصه از هیچ تلاشی برای نجات دادن جان ترنم چشم پوشی نمیکنه اما... رمان دارای صحنه های بزرگسال است🔞🔥
Показати все...
فاحـشه‌ی قاضـی🔞⚖

آقای قاضی با پوست سفید سوتین مشکی بسته بود، خودت بودی نمیکردیش؟ 🔞👅💦

👍 2
#پارت_58 _ بلد نیستی درست ناله کنی؟ حرصی مشتی به سینه‌ش کوبیدم. _ الکی ناله کنم؟ لاقل بمال روش تا صدام در بیاد ... عصبی کی...رش رو بین پاهام تنظیم کرد و غرید: _ بمالم روش که آبم بیاد دو روز دیگه حامله بشی؟! پشت پلکی براش نازک کردم و خودمو بهش مالیدم. _ نترس، کسی با لاپایی حامله نشده! بعدشم من زنتم ...روی ک...ص غریبه که نمیخوای بمالی ... چشم هاشو عصبی روی هم فشار داد و پاهام رو روی شونه هاش گذاشت و آروم کی...رش رو روی بهشتم مالید که ناله ‌م بالا رفت. _ آییییی ...آره ...اوف مهام خیلی داغه! رضایت مند لبخند زد. من و مهام مدت ها بود شب ها وانمود میکردیم با هم سکس میکنیم تا خانواده‌ش باور کنن من زن واقعیشم ... _ واسه چی خیس شدی؟ با لحن بی اختیار پر ناز و عشوه ای گفتم: _ خب داری اونجاتو بهم میمالی ...توقع داری تحریک نشم؟ تو خودت چرا راست کردی؟ نگاهی به ک...یرش انداخت و با غروری که سعی داشت حفظ کنه، غرید: _ مرد نیستی بفهمی یه دختر ریزه میزه با این بدن سفید صورتیش لخت بشه جلوت و تو لای پاش تلمبه بزنی ...راست که هیچی ...کم مونده آبمم بیاد. لبم رو گزیدم و آروم پچ زدم: _ میخوای بکنی توش؟ اخمی میکنه و سنگیشو روم میندازه و بدون ذره ای رحم .... https://t.me/+_6Rbjnp2buU3NTY0 https://t.me/+_6Rbjnp2buU3NTY0 https://t.me/+_6Rbjnp2buU3NTY0 https://t.me/+_6Rbjnp2buU3NTY0 https://t.me/+_6Rbjnp2buU3NTY0 https://t.me/+_6Rbjnp2buU3NTY0 https://t.me/+_6Rbjnp2buU3NTY0 https://t.me/+_6Rbjnp2buU3NTY0 مهام مرد تاجری که خدمتکار خونه‌ش رو به عنوان زنش به خاانواده‌ش معرفی میکنه و مجبورش میکنه هر شب ناله کنه و ادای سکس کردن رو در بیاره ...🔞💦
Показати все...
بـــخــیــ🩸ــه

﷽ ممنوعه/ رده سنی بزرگسالان🔞 شروع رمان👇🏼 t.me/c/2230498075/8

👍 2 2
00:02
Відео недоступне
#پارت۱🔞💦 توی استخر مختلط کلیتو🍓ریسم پف کرده بود و حسابی ح*شری شده بودم... بی توجه به اینکه توی یه استخر مختلط هستم و هر آن ممکنه یکی از بچه‌های دانشگاه منو موقع مالیدن خودم ببینه، دستمو از شورتم رد کردم و انگشتامو به چو*چو*ل نبض دارم رسوندم، زیادی مشروب خورده بودم و کل تنم داغ بود، پسرای خوشگل و خوش هیکل دانشگاه اینجا بودن و دوستداشتم با ک🍆یر کلفتشون که از زیر مایوهای تنگشون حسابی برجسته و بزرگه، جرم بدن... حرکات دورانی دستمو دور وا*ژن‌م تند تر کردم و با لذت چشمامو بستم، توی ذهنم تصور میکردم چندتا ازین پسرای خوش هیکل و گولاخ دانشگاه دوره‌ام کردن و دارن با ک🍆یر سیخ و درازشون سوراخای❌ تنگ و پلمپمو جر میدن... نزدیک ار💦ضا شدن بودم که با حس نشستن چیز نرمی روی چو.چولم ترسیده و حشت زده چشمامو باز کردم.... https://t.me/+GnOO7hAyRS01Mjdk https://t.me/+GnOO7hAyRS01Mjdk https://t.me/+GnOO7hAyRS01Mjdk https://t.me/+GnOO7hAyRS01Mjdk ک❌ص خوری توی استخر مختلط زیر آب😈💦 پارت اولش شورتتو #خیص میکنه🫦👅
Показати все...
animation.gif.mp40.31 KB
دیشب تو vip هشت تا پارت دادم و تازهههه دیان خانتون سوپرمن شد دیشب اصلا بچه های ویپ از هیجان خوابشون نبرد😭😂😂
Показати все...
😁 9