من چراغها را روشن میکنم.
اشکالی نداره اگه زندگیت تاریک شده عزیزِ دلم، تو فقط صدام کن؛ من چراغها رو روشن میکنم. روشنا صدایم کن✨ کپی نه؛ فوروارد کن.
Більше2 107
Підписники
+324 години
+177 днів
+15330 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
مثلا من امشب دلم میخواد درِ گوشِ خودم بگم ″مهم نیست چقدر ضعیف و شکننده شدی، مهم نیست چقدر آشوبی، مهم نیست چقدر میترسی، مهم نیست چقدر بغضِ گلوت سنگینه، من همهشو به دوش میکشم و کنارت قدم قدم راه میام تا بارتو زمین بذاری، سبک شی، تا بتونی دوباره نفس بگیری.″
«باید یاد بگیری چیزایی که دلت میخواد بشنوی رو خودت درِ گوش خودت بگی.»
بهار برام با سوگ شروع شد، با سوگ ادامه پیدا کرد، با سوگ تازه شد. سوگ پشت سوگ، درد پشتِ درد و من یاد میگرفتم گاهی مرگ میتونه تویِ نود و نه درصدِ سلولهات شنا کنه ولی تو هنوز زنده باشی و زندگی تو رو با خودش همراه کنه. با خوب و بدش، با تلخ و شیرینش و با سخت و آسونش. همین.
«لطفا دوستم داشته باش» رو چه در عمل و چه در حرفهاتون، فقط به خودتون بگین نه هیچکس دیگه.
امروز تولدِ آخرین رفیقِ صمیمیمه که توی زندگیم داشتم. از یه جا به بعد، دیگه با آدما اونقدر نزدیک و صمیمی نمیشی. بهتر بگم، یه روزی تو و آخرین دوستِ صمیمیت، برایِ هم تموم میشین و بعد از اون تو ممکنه ارتباطهای خوب و قشنگی رو تجربه کنی، ولی چیزی تحت عنوان ″صمیمیترین دوست″ رو تویِ زندگیت نخواهی داشت. ارتباطهای بعدیت، شاید خیلی سالمتر، خیلی بالغانهتر و با آرامش و آسایش بیشتری اتفاق بیفتن ولی تو همیشه جایِ خالیِ احساسی که با اون دوستت داشتی رو نمیتونی با چیزی پر کنی. یه مدت که بگذره، حتی دوباره با همون آدم هم نمیتونی اون ارتباط رو از اول بسازی. چون بهتره اصلا خودمونو گول نزنیم. نه اون آدم همون آدمه، نه تو همون آدمی. فاصله که میافته، آدما خیلی تغییر میکنن. خواستم بهت بگم: آدمِ اون زمان، هنوز تویِ اون زمان رو دوست داره رفیق. ولی ببخش که ما هیچکدوم نه تویِ اون زمان و نه تویِ اون مکانیم. تولدت مبارک.
امروز تولدِ آخرین رفیقِ صمیمیمه که توی زندگیم داشتم. از یه جا به بعد، دیگه با آدما اونقدر نزدیک و صمیمی نمیشی. بهتر بگم، یه روزی تو و آخرین دوستِ صمیمیت، برایِ هم تموم میشین و بعد از اون تو ممکنه ارتباطهای خوب و قشنگی رو تجربه کنی، ولی چیزی تحت عنوان ″صمیمیترین دوست″ رو تویِ زندگیت نخواهی داشت. ارتباطهای بعدیت، شاید خیلی سالمتر، خیلی بالغانهتر و با آرامش و آسایش بیشتری اتفاق بیفتن ولی تو همیشه جایِ خالیِ احساسی که با اون دوستت داشتی رو نمیتونی با چیزی پر کنی. یه مدت که بگذره، حتی دوباره با همون آدم هم نمیتونی اون ارتباط رو از اول بسازی. چون بهتره اصلا خودمونو گول نزنیم. نه اون آدم همون آدمه، نه تو همون آدمی. فاصله که میافته، آدما خیلی تغییر میکنن. خواستم بهت بگم: آدمِ اون زمان، هنوز تویِ اون زمان رو دوست داره رفیق. ولی ببخش که ما هیچکدوم نه تویِ اون زمان و نه تویِ اون مکانیم. تولدت مبارک.
دلتنگی درمان قطعی ندارد
فقط باید به قرص ماه نگاه کرد
و پرد را کاهش داد.
-فریبا شادلو.
Repost from N/a
اصرار میکنی که بخندم
چه انتظاری از کنده داری؟
که درخت باشد؟
_حسین صفا
این آهنگ شبیهِ چرخ زدن تو یه دشتِ پر از لاوندر میمونه. شبیهِ وقتی که دامنت باز میشه و تو آرامش خودت میرقصی. شبیهِ فاصله گرفتن از دنیا و غوطهور شدن تو رپیا میمونه. شبیهِ چیدن و خوردنِ ستارهها. شبیهِ خودت اصلا ستاره بنفش من.
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.