189
Підписники
Немає даних24 години
-207 днів
-3230 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
انگشت اشارهشو نوازشوار روی گونهی نرم دخترِ رو به روش کشید . بزرگ شده بود ، تغییر کرده بود ، بیتفاوت نگاهش میکرد ، بدون هیچ حسی . یمدت موهاشو کوتاه نگه میداشت ؛ اما الان بلند شده بودن ، کمی . صورتش جا افتاده بود و قدش بلند تر شده بود . بر خلاف چند سال پیش حتی یه لبخند کوچیکم رو لبش نبود . به نظر میومد علاقهای به اونجا بودن نداره ، قطعا هم همینطور بود ؛ سر تا پا مشکی پوشیده بود ، البته اینو درک میکرد که سیاه رنگ مورد علاقه اون دختره . حالا یه گربه سیاهِ وحشی مثل خودش داشت ، البته مشخص بود که حالا آرومتر ، بیتفاوت تر و خنثی تره . کلافه چشماشو تو کاسه چرخوند : نگاه کردنت تموم نشد ؟
لبخند محوی رو لبهاش نشست : بالاخره بزرگ شدی خانوم کوچولو
با پنهون کردنِ گریههای نصف شبم مشکلی ندارم ، با پنهون کردن اثرات صبحش مشکل دارم
Repost from 𝐈 𝐖 𝐈 𝐒 𝐇...
کاش به هیچکس و هیچجا تعلقی نداشتم و با خیال راحت سرمو میذاشتم زمین و میمردم.
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.