cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

دبیرستان شهوت

‏رابطه وقتی خوبه که دختر از پسر بیشتر هورنی باشه💦 نویسنده: تینا

Більше
Рекламні дописи
8 442
Підписники
-7224 години
-3627 днів
-1 89630 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

وکلای حشری 💦🔥 #تریسام #محارم اردلان دستی روی #سینه های بزرگم کشید و مثل بوق فشارشون داد. آهی از #لذت کشیدم و #کون بزرگم رو به ک_یر اردلان چسبوندم 🔞 -اهههههه اردلان منو بکننننن با ک_یر کلفتت سوراخ تنگ کونمو جر بده عااااحححح اردلان جونی گفت و ک_یر شق شدش رو روی سوراخ کونم گذاشت ارسلان از جلو خودش رو بهم چسبوند _داداش میخوای تنهایی #کون برده خوشگلمون رو جر بدی؟🍑 اردلان خندید _برده جدیدمون میدونه ما همیشه تریسام میریم مستانه خندیدم و با شهوت دست روی ک_یر کلفت شده ارسلان گذاشتم _تو از جلو منو بکن اردلان از پشت!🔞 با شنیدن این حرف ارسلان جری شده ک_یرش رو توی ک_صم فرو کرد و همزمان اردلان از پشت....💦 https://t.me/+R3LexZcbsVszMzY8 با ک.یرای کلفتشون ک.ص دختره رو جر میدن🔞
Показати все...
سـردسـته...🥀

•﷽• سردسته به قلمِ Barfa نه سردسته اشرار است نه سر دسته اوباش فقط با صدای خدادادی‌اش سردسته عزاداران می‌ایستد و فریاد می‌زند: مظلوم حسین... عطشان حسین... بی‌کس حسین... حسین حسین حسییین...

شیشه شیر رو می‌کنه داخل ک..ص دختره💦🍼 https://t.me/+Cw-6e2fWjPs3MGRk
Показати все...
جنگـلـ🌴ـبان هـات🔞 #پارت_6 _آههههه محکمتررر آهههه اوووف آهههه درحالی که تو سوراخ درخت گیر کرده بودم گابریل حشری میخندید و دامنمو زده بود بالا و حسابی ترتیب #ک*ـص تپل و خیسمو با #ک*ــیرش میداد تنه درخت داشت به #پستون هام فشار میاورد و برگا نوک #پستونامو میمالوند _آهههه چه ک*صی تو جنگل تور کردم اوووف سوراخت داغهه آههه یهو تا ته #ک*ــیرشو تو #کـ*صم جا کرد که آبش توی #کـ**صم پاچید و...💦🌴🔞 https://t.me/+2F5fS497vOU3YmRk https://t.me/+2F5fS497vOU3YmRk گابریل جنگلبان حش‍*‍ری و #کــیرکلفت که با دیدن #ک*ـص صورتی که لای درخت گیر کرده شـ**ـق میکنه و...💦🙊🔞
Показати все...
جنگـلـ🌴ـبان هـات🔞

جـــرخوردن واقعی اونجاس که بجای چنگ زدن ملافه؛ شاخ و برگ های روی زمین رو چنگ بزنی و از لذت زیاد جیغتو مابین درختا آزاد کنی...🔥🔞💧

-پرستار کوچولو چه ک*ص بی مو و تپلی داری! سرش و برد لای پام و بینیش و به چـ*وچولم مالید: _اووم ک*صت بوی توت فرنگی میده حشری شدم و سرش و محکم به کـ.صِ خیسم فشردم _زبونت و بکن توش حاجی جون، بخورش برام. زبونش و تند کشید روی شیارِ ک*صم انقدر که لرزیدم و آبم اومد. همش و تا قطره ی آخر خورد و نشست روی مبل. به خشتکش اشاره زد، کـ*یرش از زیر شلوار داشت منفجر میشد. _حالا نوبت توعه هرزه کوچولو زود باش برام بخور. نشستم زیر پاشو زیپ شلوارش و پایین کشیدم. آلـتِ شـ.ق شدش افتاد بیرون. سر کلاهکش و وارد دهنم کردم و... https://t.me/+Ak1REQJqDD0wZjVk https://t.me/+Ak1REQJqDD0wZjVk امیر عطا صارمی مرد مذهبی و متعصبی که عاشق زنِ مریضشه. ولی با دیدن پرستار زنش دلش میره واسه عشوه های دخترک و باهاش هم خواب میشه. با حامله شدن دختر مجبور میشه صیغش کنه اما... https://t.me/+Ak1REQJqDD0wZjVk #محــدودیـت_سنی🔞
Показати все...
غـمـزهِ شیـطـان

به قلم: راحله dm بزرگسال و اروتیک🔥 نویسنده‌ ی رمان های بیوه ی برادرم/ گیوا و...

💦❌بیمارستان سک‌س💋 روی دیک رئیس سواری میکردم و ناله هام کل بخشو گرفته بود. سوراخ باسنم رو از درد حس نمیکردم و حواسم به چوچولم بود که رئیس میمالیدش. - کصت چه ابی راه انداخته. رسما دریاچست. ناله کردم که تا تخماش توی کونم خودشو کوبید.. بلند جیغ زدم که خمم کرد و سینمو بوسید که... https://t.me/+Ak1REQJqDD0wZjVk https://t.me/+Ak1REQJqDD0wZjVk 💦پرستار باکره دور از چشم همه با رئیس سن دارش از کون چنان سک‌سی میکنه که...
Показати все...
غـمـزهِ شیـطـان

به قلم: راحله dm بزرگسال و اروتیک🔥 نویسنده‌ ی رمان های بیوه ی برادرم/ گیوا و...

#پارت_1 _آههههه جررر خوردم...ک.صم پارهههه شددد باورم نمیشد برای فیلم پورن دارم بین سه تا کی.ر کلفت جر میخورم از عقب و جلو تلمبه میزدن و پسری که کی.ر سیاهی داشت جلو اومد و سیلی به سینه هام زد _میخوام دهنتو بگام آماده ای جنده؟ کی.ر کلفت و سیاه دوست داری؟ پیرمرد که داشت تو ک.صم تلمبه میزد از زیر گازی به ممه هام زد و جیغ زدم: _آره عاشقشممم خیلی کلفتههه من جنده سه تاتونم جوری منو بکنید که نتونم راه برم... آهههه اومممم سرعت تلمبه زدناشون بیشتر شد و اون یارو با اون هیکل سیاهش کی.رشو تو دهنم کرد و سرمو محکم به جلو فشار داد که تا خایه هاشو حس کردم و عقی زدم...🔞❤️‍🔥💦 https://t.me/+8Uf5ycgiV5Y1YWQ8 https://t.me/+8Uf5ycgiV5Y1YWQ8 دختره پورن استار بین سه تا کی.ر کلفت جر میخوره و فیلمشون میلیونی ویو میخوره🔥💦
Показати все...
🔞 Hard sex 🔞

اون لحظه ای که میگی نکش بیرون بریز توش رو باید تو گینس ثبت کرد🔞

سر ماژیک رو توی دهنم بردم و با زبونم خوب خیسش کردم: _ شلوارتو یکم بکش پایین، پاهاتم باز کن... _ کیانا چی میگی؟ سر کلاسیم! مصمم لبه شلوارشو گرفتم و کشیدم پایین: _ معلم حواسش نیست. بکش پایین ارضات کنم شفق خیلی خیسی دلم داره میترکه بکنمت... کلافه به آرومی شلوار و شورتش رو پایین کشید و من چک کردم بقیه بچهای کلاس مارو نبینن. لبه های واژن صورتی و خیسش رو از هم باز کردم و ماژیک رو دم سوراخش گذاشتم: _ عشقم آه نکشیا... مانتوی مدرسه‌اش رو توی مشتش فشرد و سر تکون داد. به آرومی ماژیک رو بردم داخل واژنش که لبش رو گاز گرفت تا ناله نکنه. شروع کردم عقب و جلو کردنش که کم کم صدای لزجش بلند شد و سکوت کلاس رو شکست. بی توجه به صداش به کارم ادامه دادم که شفق به ارضا شدن نزدیک شد و ناگهان آه بلندی کشید. کیانا و شفق تو مدرسه سر بازی جرعت حقیقت مجبور میشن همدیگه رو ببوسن و این میشه شروع عشق پنهانی اونها. معاشقه های یواشکی و سکس های پنهانشون توی دستشویی مدرسه درست وقتی که مدیر و ناظم مدرسه می‌فهمن دردسر براشون درست میکنه و.... 🔞 https://t.me/+KlD3HwQfhbY0NDZk رمان صحنه دار و مناسب بزرگسالان🔞💦
Показати все...
زبونمو با ملچ ملوچ لای بهشت خیسش کشیدم که شفق بی طاقت آه کشید و صدای آه و ناله‌اش سکوت کلاس رو شکست یهو معلم ریاضی گفت: کیانا و شفق، ته کلاس چخبره؟ شفق به سرعت پاهاش رو جفت کرد و راست نشست به سختی گفت: - هی.. هیچی خانم معلم... یکم درد دارم. همون لحظه چو*چول نرم و صورتیش رو بین لبام گرفته و مک محکمی زدم که شفق بی اراده ناله بلندی کرد و بدنش لرزید. صدای قدم های معلم رو شنیدم که به سمت میز ما میومد، با دیدن پایین تنه برهنه شفق هینی کشید و فریاد زد: _ کیانا و شفق... هردوتامون برید دفتر... همین الاااان! https://t.me/+KlD3HwQfhbY0NDZk سکس دو دختر دبیرستانی توی مدرسه🔞💦
Показати все...
زبونمو با ملچ ملوچ لای بهشت خیسش کشیدم که شفق بی طاقت آه کشید و صدای آه و ناله‌اش سکوت کلاس رو شکست یهو معلم ریاضی گفت: کیانا و شفق، ته کلاس چخبره؟ شفق به سرعت پاهاش رو جفت کرد و راست نشست به سختی گفت: - هی.. هیچی خانم معلم... یکم درد دارم. همون لحظه چو*چول نرم و صورتیش رو بین لبام گرفته و مک محکمی زدم که شفق بی اراده ناله بلندی کرد و بدنش لرزید. صدای قدم های معلم رو شنیدم که به سمت میز ما میومد، با دیدن پایین تنه برهنه شفق هینی کشید و فریاد زد: _ کیانا و شفق... هردوتامون برید دفتر... همین الاااان! https://t.me/+KlD3HwQfhbY0NDZk سکس دو دختر دبیرستانی توی مدرسه🔞💦
Показати все...
" همراز "

سلام روشا هستم به کانال من خوش اومدید🫶 •عضو انجمن قلم‌سازان• لینک ناشناس من💜

https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-909425-pkIdBay

ادمین برای عضویت کانال vip و فایل‌ رمان‌ها✨️ @Roshaadmiin

سوراخ # تنگ و صورتیم پر شده بود دوباره از #کی.ر بزرگ صاحب هتلی که توش اقامت داشتم . دلم میخواست بلند آه بکشم و داد ولی سعی کردم با گاز دادن #لب هام جلوی فریادهام رو بگیرم و فقط ناله ریز از دهنم خارج بشه .🔥🔞 از شدت لذت داشتم پرواز میکردم . خم شد رو پشتم و گفت: _چطوره توت فرنگی. دوسش داری؟ ❤️‍🔥💦 _ آههه حرف نداری دیوونه. سوراخمو جر بدههه. https://t.me/+jjTNtBApbnQ0Y2Y0 https://t.me/+jjTNtBApbnQ0Y2Y0 دختر زیر صاحب هتلش میخوابه شب ها و کرایه رو اینجوری پرداخت میکنه💦🔞
Показати все...
ડꫀ᥊ડꪗ ᧁⅈ𝕣ꪶ🔥💦

تو محکم تلمبه بزن من اونجوری ک دوس داری لبامو گاز میگیرم وحشی شی💦❤️‍🔥 تبلیغات و خرید vip: @Mary_abdim