ملت، وطن، هویت

به ترتیب: 🇺🇸 بیل کلینتون 🇬🇧 مارگارت تاچر 🇮🇱 گلدامایر 🇩🇪 کنارد آدنائر (( نخست وزیر آلمان غربی )) 🇩🇪 والتر اولبرایخت (( نخست وزیر آلمان شرقی ))

✅ در حقیقت در یک نظام سیاسی اصولی، به جای اینکه بحث بر اشخاص حقیقی‌ای باشد که می‌خواهند وارد سیاست شوند، بحث بر سر آن پست و مقام (( ریاست جمهوری، وزارت‌خانه‌های مختلف، استانداری‌ها و ... )) است که در یک انتخابات، قرار است تکلیف آن روشن شود.

✅ به همین خاطر است که گفته می‌شود در حقوق عمومی که شاخه ای از دانش حقوق است که سیاست و مدیریت جامعه را در سه محور : 1⃣ نهادی 2⃣ هنجاری 3⃣ فرآیندی مطالعه می‌کند، ما چیزی به اسم شخص حقیقی نداریم. یعنی نباید اینگونه باشد که یک شخص یا تیمی از اشخاص وارد سیاست شوند و از ابتدای شکل‌گیری یک نظام سیاسی تا بعد، تنها تغییر ایجاد شده، جا به جایی این اشخاص در پست‌های گوناگون باشد. ادامه در پست بعدی....

2⃣ دومین راه حل: ❇️ همانطور که می‌دانید، هر چیزی دانش مخصوص به خودش را دارد. ❇️ برای مثال، ساخت هواگرد، یک دانش پایه دارد که در (( همه جای دنیا )) یکسان است اما ژاپنی‌ها یک طور از آن استفاده می‌کنند، فرانسوی‌ها یک شکل و آلمانی‌ها طور دیگر‌. ✅ مشابه همین، در سیاست نیز درست است که مردم از جزئیات قراردادها، ریزه‌کاری‌های فنی و... آگاه نیستند زیرا اینها را سیاست‌مداران بر اساس دیدگاه‌های خودشان وضع کرده‌اند اما به هر حال، سیاست نیز دانش‌های پایه خود را خواهد داشت که در همه جای دنیا یکسان است و پس از اطلاع یافتن از آن‌ها، هرکسی می‌تواند برنامه‌ها و دیدگاه‌های خودش را طراحی کند.

1⃣ اولین و مهم‌ترین راه حل، بحث اخلاقیات در یک جامعه است‌. ✅ شما هرچقدر هم نهادهای نظارتی و قوانین سخت‌گیرانه ایجاد کنید، باز کسی که ذات خرابی داشته باشد، راه دور زدن این قوانین را پیدا خواهد کرد‌. ✅ برای مثال، در به اصطلاح نظام حقوقی جمهوری اسلامی، قانونی گذرانده شده است به نام قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاه‌برداری. ✅ اما همانطور که می‌بینید، این قانون هیچ کارکردی نداشته است. ادامه در پست بعدی....

📝 نکته مهمی که این کتاب در رابطه با انتخابات ذکر کرد و به نظر خیلی جالب و البته مهم و اساسی رسید، بحث اطلاعات بود. ✅ در حقیقت این کتاب، با یک تمثیل، خیلی خوب بحث اهمیت اطلاعات در انتخابات را به تصویر کشید. ✅ توضیح بیشتر اینکه این کتاب گفت: ❇️ به هنگام خرید از یک مغازه، مغازه‌دار بهتر از خریدار به کیفیت و سرگذشت جنسی که به مشتری می‌فروشد خبر دارد و مشتری هرچقدر هم که کارکشته باشد، باز بر اساس شکل و ظواهری که کالا به هنگام خرید دارد می‌تواند قضاوت کند. 🔰 مشابه همین، هر حزب سیاسی، به مثابه مغازه‌داری است که فقط اشخاص کلیدی آن حزب از جنسی که به مردم می‌فروشند خبر دارند. ⁉️ سوال: من در مقام یک شهروند، در اینجا، در موضع ضعف قرار می‌گیرم. چگونه می‌توانم این ضعف را جبران کنم؟ ادامه در پست بعدی....

📰 بحث دیگری که اشاره به آن خالی از لطف نیست، بحث انتخابات است. 📚 بر اساس این کتاب، انتخابات، یک فرآیند رسمی تصمیم‌گیری است که در آن، گروه‌ها تعیین می‌کنند که کدام افراد، مناصب دولتی را بر عهده خواهند داشت‌؟ 🇺🇸🇫🇮🇩🇪 در تصاویر، پوستر‌های انتخاباتی در سه کشور فنلاند، آلمان و ایالات متحده آمریکا آمده است.

جوابیه ادمین:

وقتی اسب‌های توانا قادر به شرکت در مسابقه نباشند، هر الاغی می‌تواند به خط پایان برسد.

وقتی علوم سیاسی و اطلاعات لازم در رابطه با سیاست، در جامعه گسترش پیدا کرد و مردم متوجه شدند که سیاست، چگونه کار می‌کند آن موقع به توی دلقک خواهم گفت:

ببینیم حالا

✅ علی لاریجانی در واکنش به کاندیداتوری:

ببینیم حالا

✅ مطلب قابل توجه دیگر در این کتاب، بحث احزاب سیاسی است. ✅ بر اساس این کتاب، احزاب سیاسی:

گروه‌هایی هستند که حول یک ایدئولوژی مشترک سازمان‌دهی می‌شوند و هدف اصلی آن‌ها، انتخاب اعضای حزب برای پست‌های دولتی است.

🎯 فرق حزب سیاسی با گروه‌های فشار، در این است که گروه‌های فشار، صرفا به دنبال انجام شدن کار خود هستند و کار زیادی با سیاست ندارند. برای همین، با هر سیاستمداری همکاری می‌کنند. 🎯 احزاب سیاسی اما به دنبال در دست‌گیری کامل قدرت سیاسی هستند و منافع بلندمدت تری برای خودشان ترسیم می‌کنند.