929
Підписники
+324 години
+57 днів
+2030 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
آقایان و خانمهای نظریهپرداز، دانشگاهیان، اهالی رسانه، امنیتیها و مسئولین انکار نکنید؛ آسمان ریسمان بههم نبافید؛ سخن نامربوط نزنید. سفسطه نکنید؛ مسئله هویت در ایران در اننتخابات اخیر ریاست جمهوری از زیر لایههای پوشالی اصلاحطلبی و اصولگرایی بیرون زد. حتی آبکیترین تحلیل آرا نیز نشان میدهد که پیرامون علیه مرکز عصیان کرده است و طی چند روز اخیر، همه تلاشهای تحلیلگران اطلاحطلب و اصولگرا، مبنیبر عدم اهمیت مسئله هویت، راه بهجایی نبرده است. آن تحلیلگران چون ذهنیت مرکزگرا دارند، مسئله «هویت» را با عنوان «قومیت» مطرح میکنند تا شان مسئله را تقلیل دهند اما این یک واقعیت انکارناپذیر است که بعد از رنگباختن طیفبندیهای سیاسی، اینبار کوه یخ هویت، بیرون زده و همه باید با این موضوع کنار بیاییند.
نکته مغفول در ایران، طی دو دهه اخیر، این است که اساسا مسئله هویت در ایران، امری سیاسی شده و بهدلیل بیتوجهی و حتی امنیتی کردن آن، مرزهای فرهنگ را رد کرده و خاستگاه مطالبات سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی و قضائی نیز شده است. بخشی از این فرآیند بهدلیل امنیتی کردن مطالبات فرهنگی و زیستمحیطی فعالان اتنیکها بوده است و لاجرم در فضای امنیتی، جدیت موضوع افزایش یافته و به امری سیاسی بدل میشود. هرچند بخشی از مطالبات پیرامون، سهیم شدن از کیک قدرت در ایران بود اما تا همین دو دهه پیش مقوله فرهنگ پیشتاز مطالبات بود.
👍 6
Фото недоступнеДивитись в Telegram
محمود ابراهیمیسعید: انکار نکنید؛ پیرامون علیه مرکز عصیان است!
👍 3
ابراهیم ساوالان: بحث شیرین فارس و غیرفارس، تعیین کننده پیروز انتخابات!
آرای سیزده استان تاثیری در برد و باخت دو کاندیدا نداشته است. در اهواز جلیلی ۹۹ هزار، در ساری پزشکیان ۶۶ هزار، در کرج پ ۴۲، در قزوین پ ۳۴، در شیراز پ ۲۸، در شهرکرد پ ۳، در هرمزگان ج ۳۹، در یاسوج ج ۲۵، در همدان ج ۱۷، در بوشهر ج ۸، در بجنورد ج ۶، در لرستان ج ۳ و در یزد جلیلی ۲ هزار رای بیشتر از رقیب بدست آورده و در مجموع همه این استانها، جلیلی ۲۶ هزار رای بیشتر از پزشکیان داشته و آرا این استانها در تعیین برنده و بازنده بیتاثیر بوده است.
بحث شیرین ترک و فارس یا به عبارت دقیقتر فارس و غیرفارس تعیین کننده پیروز این رقابت بود. پزشکیان حدود ۸۵٪ آرای تبریز، اورمیه و اردبیل را از آن خود کرده و رقیب را همین جا خاک کرد. سنندج ۷۸٪، کرمانشاه ۶۹٪، زاهدان ۶۸٪، ایلام ۶۸٪، زنجان ۶۲٪، رشت ۶۳٪، گلستان ۵۷٪ و تهران ۵۵٪ آرای خود را به پزشکیان داده تا اتحادیه غیرفارسهای ایران به رهبری ترکها بر انحصارطلبان پیروز شود. انحصارطلبان نیز به همین راحتی از میدان بدر نشدند و قم ۶۹٪، خراسان جنوبی ۶۶٪، کرمان ۶۲٪، مشهد ۶۱٪، سمنان ۶۰٪، اصفهان ۵۹٪ و اراک ۵۸٪ آرای خود را به جلیلی دادند تا بگویند که نمیخواهند اریکه قدرت را به غیرخودی داده و دیگران را در توزیع قدرت و ثروت سهیم کنند.
کردستان با کمتر از ۳۰٪ کمترین مشارکت را داشت و آن اندک رای دهندگان نیز به پزشکیان رای دادند. ولی مشارکت کردهای شیعه در ایلام و کرمانشاه، دو برابر کردهای سنی بود که دو سوم آرای آنها نیز به پزشکیان بود و کردهای آذربایجان غربی نیز مشارکت اندکی داشتند و همین باعث شد تا درصد مشارکت آذربایجانغربی در قیاس با سایر استانهای آذربایجان کمتر باشد.
سالها بود که ترکها نه کاندیدایی در داخل حکومت نه نمایندهای در میان مخالفان داشتند تا روی آنها حساب کنند و این باعث میشد تا برخیها از ادغام شدن ترکها در بطن جامعه فارسزبان و جامعه سیاسی مرکزگرای ایران بگویند. غافل از آنکه ترکها در فقدان فرد یا گروهی که حداقل بخشی از آنها را نمایندگی کند، دست و پا میزنند. نویسنده کتاب مستطاب ایران بین دو انقلاب (نشرنی، ص ۳۵) به نقل از ادوارد براون، کل تاریخ ایران را مبارزهای پایدار میان ترکهای شمالی و فارسهای جنوبی قلمداد کرده و به نقل از ولادیمیر مینورسکی میگوید که این دو مانند آب و روغن بوده و باهم ترکیب نمیشوند.
👍 4
Фото недоступнеДивитись в Telegram
ابراهیم ساوالان: بحث شیرین فارس و غیرفارس، تعیین کننده پیروز انتخابات!
یكی از آسیبهایی كه در جامعه ما رواج یافته است اغراق و غلوگرایی میباشد یا به عبارتی تقدسگرایی و قدیسسازی به شكلی غمانگیز در جامعه نهادینه شده است. تقدسگرایی امری مذموم بوده كه متاسفانه اكثر ایرانیان به نوعی درگیر آن شدهاند.
به نظر میرسد تقدس گرایی در زندگی افراد مختلف در سطح جامعه با غلظتهای متفاوت در موضوعات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... جریان دارد. این تعبیر مبتنی بر واقعیت است كه قدیس سازی هویت انسان را در معرض نابودی قرار خواهد داد.
هویتی كه نه یكباره و اتفاقی، بلكه در طول تاریخ و در سیر تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و... به وجود آمده است. نكته بسیار مهمی كه در این بحث وجود دارد این است كه اسطورهها كه برای رفع نیاز انسان به الگو توسط خود انسانها خلق میشوند مطلق اند. اما و اگر ندارند. پس غیرقابل نقد هستند. هرچه اسطوره گفت همان حرف حساب است. حالا فكر كنید یك شخصیت حقیقی در اثر تقدسبخشی ما به او، اسطوره میشود. همه این ویژگی بر وی سوار میشود. در نتیجه انسان خطاكاری كه مجموع خوبی و بدیاست مقدس شده و دیگر نمیتوان حتی به او گفت بالای چشمت ابرو است.
در طول تاریخ بعضیها سعی كردند كه از خودشان اسطوره بسازند. بعضی دیگر هم كه منافعشان در گرو اسطوره شدن دیگری بود از آن دیگری و دیگران در طی فرآیند قدیس سازی، اسطوره ساختند. این قضیه تا حدی جلو رفت كه برخی از افراد باورشان شده بود كه هرچه آنها بگویند حرف حساب است و هرچه آنها انجام بدهند كار درست.
به طور كلی تقدس گرایی در جوامعی بیمار رشد میكند و باید گفت این یك جامعه و اجتماع بیمار است كه مولد قدیس سازی در بین افراد جامعه خود خواهد شد.
تقدسگرایی اشكال گوناگونی دارد؛ از جمله تقدس زبانی، قومی، شخصیتی، مذهبی، فرقهای، تاریخی، سیاسی، سرزمینی، مكتبی و مانند آنها و متاسفانه اكثریت ما ایرانیان هم مبتلا به این آفت هستیم. اما باید در نظر داشت كه از آفتهای بارز تقدس گرایی این است كه موجب گسترش خرافه، تحجر، جهل، تعصب، سوءاستفاده و... در میان مردم میشود و از میزان نیروی اندیشه، داوری، آزاداندیشی و نقد اشخاص میكاهد.
همچنین، به تابوشدن، خامی، تعصب، سختگیری و... دامن میزند و البته كه در فضای تقدسگرایی امكان رشد و بالندگی اوصافی؛ چون استقلال فكری، دادگری، مدارا، گذشت، عزت نفس، اتكاء به نفس، راستی، دگرپذیری، روشنفكری و... ضعیفتر میشود.
👍 2
در پی ابلاغ آئیننامه انتخاب وزرا و اعضای هیات دولت از سوی مسعود پزشکیان به روسای کمیتههای پنجگانه شورای سیاستگذاری دولت چهاردهم، بندی نیز به عضویت یک نفر از ده نفر اعضای کمیتهها به "بانوان و اقوام یا اقلیتها" اختصاص داده شده است.
عقلا ما قوم نیستیم بلکه جزئی از ملت سیاسی ایران هستیم که گاهی با وجود کثرتمان در حد قوم مسلط فارس، در وضعیت اقلیت ملی قرار گرفتهایم. این اقلیت بودگی ربطی به کثرتِ اکثریت ندارد، بلکه منادی نابرابری ساختاری در گفتمان و قانونِ قدرتمداران است.
برابرانگاری اقلیتهای ملی با مذهبی و زنان به قصد اختصاص یک نفر از ده نفر اعضای کمیته برای این سه گروه اجتماعی چیزی جز محو مسئله ملی با تاکید بر اقلیتهای مذهبی و مسئله زنان نیست. مثلا خانم آذری منصوری به عنوان یک زن چه نسبتی با مسئله اقلیتهای ملی و اقلیت های مذهبی دارد؟ یا سپنتا نیک نام به مثابه یک شخصیت مورد احترام اقلیتهای مذهبی، چه ربطی به عرب شیعه اهوازی دارد؟ در بهترین حالت یک زن بلوچ اهل تسنن وارد آن کمیته شود که آنهم واقعا معلوم نیست آن یک نفر خاص چگونه خواهد توانست مدافع هر سه مسئله بدون ترجیح و غلبه دادن یک بعد هویتی خود بر ابعاد دیگر باشد.
تایید خواهد فرمود که اینگونه شنیدن صدای بیصدایان چیزی جز شعبدهبازی سیاسی نیست.
گماشتن یکی از اعضای تباری این اقلیتهای ملی در این کمیتهها به عنوان عضوی از اقلیتهای ملی چیزی جز تشبیه رای آذربایجانیها و تُرکها به پزشکیان از منظر همتباری نیست که در نوع خود بزرگترین توهین به شعور سیاسی هم ترکها و هم دیگر اقلیتهای ملی از کردستان و کردها تا بلوچستان و بلوچ هاست که به گفتمان عدالت و انصاف پزشکیان و یک ترک آگاه از ترک بودن خود به مثابه یک اقلیت رای دادهاند نه ترک تبار بودن او. وگرنه همتی هم ترک بود.
تبار یک عضوی از اقلیت هیچ ربطی به نمایندگی آن اقلیت ندارد بلکه گفتمانی که آن عضو از مجرای آن مسئله را طرح میکند، حائز اهمیت است.
برابرِ هم قرار دادن اقلیتهای ملی، مذهبی و زنان از دردناکترین بخشهای این ماجراست. انتقال منازعه فیمابین قدرتمندان و بیقدرتان (به زبان پزشکیان بیصدایان) بر سر حق و حقوق به میان خودِ بیقدرتان آخرین حد از ناامیدی است که ما امیدواریم صاحبان قدرت در تشکیل کمیتهها به قیمت منافع چند روزهی خود، آن را به مردمی که احتمالا آخرین بار اعتماد کردهاند، تزریق نکنند و تجربه دولت روحانی را سرمشق خود قرار دهند.
👍 9
00:53
Відео недоступнеДивитись в Telegram
یوسف عزیزی بنیطرف (اکتیویست عرب) با انتشار بخشی از گفتگوی بهرام مشيرى با پرويز كاردان نوشته است: خوشبختانه هنوز تاريخنگاران منصف ايرانى وجود دارند كه مثل بهرام مشيرى حقايق تاريخى را تحريف نكنند. او گرچه يك ناسيوناليست مصدقى است اما در گفتگو با پرويز كاردان مىگويد: "انگليسىها خيانت بزرگى در حق شيخ خزعل كردند. او به آنها گفت بگذاريد فرار كنم گفتند نه، گفت بگذاريد از خودم دفاع كنم گفتند نه و اين خيانت بزرگ را در حق آن شيخ كردند. با رفتن شيخ خزعل، در كتابها، نام «عربستان» را به «خوزستان» تبديل كردند كه هنوز خوزستان است و قواى ايرانى هرگز خوزستان را ترك نكرد و رضا شاه سر انگليسىها كلاه گذاشت و سر پرسى لورين گفت كه رضا خان نيروهايش را از عربستان بيرون مىبرد اما او آنها را در آنجا نگه داشت". مشيرى در ابتدا به گفتگوى امير خزعل با انگليسىها پس از لشكركشى پهلوى اول به عربستان اشاره مىكند و سپس از خيانت بزرگ بريتانيا در حق شيخ خزعل و مملكت عربستان سخن مىگويد. نيز از تغيير نام تاريخى عربستان به نام تحميلى خوزستان توسط وزارت جنگ سردار سپه و خلف وعده پهلوى اول در خروج نيروهاى اشغالگر از مملكت عربستان سخن مىگويد.
IMG_2052.MP44.01 MB
👍 7❤ 2
Фото недоступнеДивитись в Telegram
شهیر شهید ثالث: حمایت بر اساس هویت، امری عادی در جوامع است!
حمایت بر اساس "هویتِ" کاندیدا (قومیت، نژاد، مذهب و غیره) در انتخابات، امری عادی در جوامع است. ماندلا (سیاهان)، مورالس (بولیوی/سرخپوستان)، مودی (هندوستان/هندوها)، اوباما (سیاهان/ ۴ میلیون رای بیش از میت رامنی داشت در حالیکه ١٠ میلیون رای سیاهان حدود ٩۵ درصد را جذب کرده بود) نمونه هایی از این دستند. "سیاست بر اساس هویت" (identity politics) مبحث مهمی در علوم سیاسی است. رای دادن که هیچ، در همین تاریخ ۱۰۰ساله اخیر، از جنگ جهانی دوم گرفته (هیتلر با شعار آلمان برتر از همه) خونها به خاطر اختلافات ناشی از (identity politics) ریخته شده. جنگهای بالکان، نسل کشی در رواندا تا همین جنگ غزه (از دولت نتانیاهو و حماس بپرسیم) درگیری بر سر "هویت" بخشی از تاریخ بشر است. رای دادن، متمدنانه ترین نوع این درگیری است. مگر می شود این پدیده را نادیده گرفت و آراء چهار و نیم میلیون نفر را مثل آراء باطله در نظر گرفت چون حاصل "سیاست بر اساس هویت" است؟
❤ 6👍 1
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.