یـکـ نـفـسـ تـا رویـا🕊
728
Підписники
-224 години
-27 днів
+4930 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
من اون جای شعر بروسانم:
"می خواهم
کمی استراحت کنم
شاید فردا
دوباره عاشقت شدم."
شبتون بخیر🍃
❤ 6
اينكه هر شب
به انتظار "شب بخير"هايت
شانه به شانه مي شوم
و هر صبح به شوقِ "صبح بخير عزيزم" هايت
بيدار مي شوم
عشق نيست ؟!
اينكه لحظه هايم را با خيالت نفس مي كشم
و زندگي را با چشمانت معنا مي كنم
عشق نيست ؟! .
عزيزِ جانم
ميان اين همه بيقراري و دلدادگي
چگونه مي تواني اينقدر نباشي ؟!
#سارا_قبادى🍃
❤ 6
Фото недоступнеДивитись в Telegram
من از جهان چه خواستم؟ کمی نشستن و به ماه و آسمان نگاه کردن و کمی دویدن و به قله‌های دورها رسیدن و کمی سکوت کردن و صدای کائنات را شنیدن و کمی از عشق گفتن و شنفتن و کمی رهایی و شُکوهِ آشنایی و کمی سفر...
من از جهان چه خواستم؟ کمی خیالِ خوش، نه بیشتر...
#نرگس_صرافیان_طوفان🍃
❤ 5
🎶
تو را ...
به باران ...
قول داده ام...
و به شب پرسه های خیس...
زیر نور ماه ! تو را به تنهایی ام...
تو را به دلم قول داده ام و می دانم...
تو آن قدر خوبی که روی عشق را زمین نمی اندازی !
#سوسن_درفش🍃
@negahshear
▷ ◉──────── ♪♡
Ali-Yasini-In-Rooza-128.mp33.60 MB
❤ 6
مُرَدد بود
بينِ ماندن و رفتن
"اصرار" ڪردم به ماندن
رفتن را ترجيح داد
"اصرار"
رفتنى ميڪند آدمها را...
#علی_قاضی_نظام🍃
❤ 7🔥 1
🎶
تو آبی بپوش؛
من دریا رو فراموش میکنم...🍃
@negahshear
▷ ◉──────── ♪♡
4_5976757054663036851.mp34.92 MB
❤ 6
Фото недоступнеДивитись в Telegram
من از غم تو
گامی فراتر ننهاده ام
و از همان جا که تو رفتی
نگاهم دنبال توست
خورشید و ماه
بیهوده می گردند
و روزها شب می شوند
و شب‌ها روز
من از غم تو
گامی فراتر ننهاده ام
و از همان جا که از یکدیگر
جدا شدیم
نگاهم دنبال توست
#بیژن_جلالی🍃
❤ 3❤🔥 2
بعضی رویاها واقعی می شوند
بعضی کناری می ایستند
و ترجیح می دهند
رویای کس دیگری باشند..
#الهام_اسلامی🍃
💔 4❤🔥 2🔥 1
🎶
نظری کن،که به جان
آمدم از دلتنگی
گذری کن،که خیالی
شُدم از تنهایی...
#عراقی🍃
@negahshear
▷ ◉──────── ♪♡
Reza Shiri - Ham Cheshmi.mp37.65 MB
❤ 7
تو را فراموش میکنم
اما به من بگو
با لبخندهایت چه کنم
که در حافظه ام حک شده است؟!
آبِ توی لیوان نیست
که برای همیشه
روی ذغال گداخته بریزم
و لیوان را سر جایش بگذارم
یا پای درخت
بسپارم به خاک
در روزهای بهار
بنشینم به تماشای شکوفه ها
با دهانی باز
با خود بگویم
"این گلها
چقدر شبیه یک لبخنداند!"
و چیزی که نمیدانم چیست
در سینه ام تیر بکشد
تو را نمیدانم
اما من
شده ام سربازی
که قصد دارد جنگ را
از خاطرش پاک کند
و هر روز
ترکشی در سینه اش
به سمت قلب
راه می رود
#عادل_قلی_پور🍃
❤🔥 3❤ 2🔥 1