|At This Moment|

در بیست سالگی احساس تنهایی و انسان گریزی میکنم.

در بیست و هشت سالگی احساس می‌کنم چیزهای خیلی کمی می‌دونم و تجربه کردم.

اینم از آخرین روز دانشکده پزشکی🌱 (به شرط پاس کردن ایمنی عملی😂)

اینم از آخرین روز دانشکده پزشکی🌱 (به شرط پاس کردن ایمنی عملی😂)

از ناسالم شدن سبک زندگیمم که دیگه نگم، صبونه رسما از روتینم حذف شده و قند مصنوعی جزئی از من شده🫠 واقعا باید یه فکری واسش بکنم...

امروز امتحانمو که بدم بالاخره بعد میانترمای سخت یه فرصت استراحت دارم واسه دو سه روز، بلیط گرفتم برگردم تهران تا بین سختیای زندگی یکم نفس بگیرم. نمایشگاه کتاب هم میخوام برم چون هرسال اونه که اردیبهشتو واسم قشنگ تر میکنه. خلاصه که یه ریکاوری بین سرشلوغیاست که واقعا لازم داشتم و زود برمیگردم به روال زندگیم...

من حتی وقتی میرسم دانشگاه هم امید دارم به کنسلی که برم نمازخونه ی دانشگاه بخوابم😂

من حتی تو اسنپی که جلوی در دانشگاهه باز تلگرامو چک میکنم و امید دارم به کنسلی😂

🌧 @athismoment

امروز حوصله خودمم ندارم. چه بد که واسه امتحان باید درسم بخونم🤦🏻‍♀